نظرات صریح پناهیان درباره وضعیت حجاب، انتخابات و بازگشت خاتمی


دو موضوع مهم سیاسی و فرهنگی از جمله محورهای سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان در همایشی با عنوان بینش سیاسی نسل سوم بود که صبح امروز در همدان برگزار شد.

altبه گزارش رجانیوز، این استاد حوزه و دانشگاه در این همایش سخنان خود را با موضوع انتخابات اخیر آغاز کرد و در آن به  آینده‏نگری رهبر معظم انقلاب که ناشی  از شناخت عمیق ایشان از جامعه است، اشاره کرد.

"مهم‌ترین آسیب فتنه 88، در ارتباط با انتخابات و اعتماد مردم به انتخابات بود، مقام معظم رهبری بر اساس بینش خاصی که نسبت به امور جامعه دارند، با صراحت اعلام کردند که انتخابات مجلس نهم بسیار باشکوه‌تر و با حضور گسترده‌تر مردم برگزار خواهد شد، در حالی که این آینده‌نگری جدی گرفته نشد و دشمنان امیدوار بودند که مردم اعتماد خود را به انتخابات از دست بدهند و این پیام رهبری، محقق نشود."

وی در ادامه، اقدام اصلاح طلبان برای تحقق پیدا نکردن این پیش‏بینی رهبر انقلاب را این‌چنین تحلیل کرد: "نخستین اقدام مخالفان برای عدم تحقق پیش‌بینی رهبری در انتخابات سال گذشته این بود که رسماً اعلام کردند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد تا در این انتخابات رقابتی نبوده و حالت فرمایشی پیدا خواهد کرد و بر این اساس نیز جریان اصلاحات رسماً در انتخابات شرکت نکرد تا به زعم باطل‌شان، مشارکت در این انتخابات کم شود."

بنابر گزارش فارس، پناهیان در ادامه با اشاره به برگزاری پرشور انتخابات در سال گذشته، تصریح کرد که  پیش‌بینی مقام معظم رهبری در این زمینه نیز بر اساس درایت و بینش خاصی که نسبت به جامعه و مردم دارند، کاملاً محقق شد که دیگران حتی برخی از سیاسیون ما نیز قادر به چنین بینش و پیش‌بینی خاصی نیستند.

وی یکی از وجوه ممتاز مقام معظم رهبری را همانند امام راحل(ع)، مردم‌شناسی توصیف کرد و گفت: امام درباره مردم قضاوتی داشت که هیچ یک از سرویس‌های بیگانه نیز قادر به این نوع شناخت و تحلیل از مردم نبودند.
پناهیان همچنین به هدف اصلی سران اصلاح طلب اشاره داشت که به دنبال آن بودند تا انقلابی رخ دهد تا مردم از ارز‌ش‌های خود فاصله بگیرند.
این استاد حوزه در توضیح این هدف اصلاح طلبان و پاسخ رهبر انقلاب به این خواسته گفت: اینان بر این باور بودند که در این صورت، همان‏طور که شوروی از هم پاشید، انقلاب اسلامی نیز دچار این اضمحلال خواهد شد، که در این برهه از زمان رهبر انقلاب بیان کرد که "ایمان مردم را نمی‌شود گرفت" که به این سخن همه رسانه‌های اصلاح‌طلب خندیدند در حالی که تحقق این سخن بر همگان محرز شد.
وی در ادامه با تاکید بر اینکه بسیاری از سیاسیون قادر به شناخت مردم خود نیستند، خاطرنشان کرد: امام راحل و مقام معظم رهبری در مقابل جریان‌های مختلف بر اساس تفکر با بصیرت، پیش‌بینی صحیحی را ارائه کرده‌اند اما یکی از ویژگی‌های برجسته هر جریان انحرافی از اول انقلاب تا الان نظیر جریان بنی‌صدر، جریان اصلاحات و جریان فتنه این بوده که همواره قضاوت غلطی در مورد مردم داشته‏اند.
پناهیان با بیان اینکه جریان فتنه بر این گمان بودند که اگر بدون هیچ سندی به مردم بگویند که در انتخابات تقلب شده، مردم باور می‌کنند، یادآور شد: این جریان کم کم شاهد آن بودند که چندصد هزار نفری که بر اساس تبلیغات غلط بحث تقلب را باور کرده بودند به شدت به دو سه هزار نفر و در نهایت گروه‌های خشن بسیار کم تقلیل وضعیت دادند.
انتخابات اخیر، ایده‌آل بود
به باور پناهیان در انتخابات اخیر یک نوع رقابت ایده‏آل شکل گرفت، تصریح کرد: نباید بگوییم که در این انتخابات اصولگرایان از هم جدا شدند چون در واقع رقابت بین معتقدان به اصول بود در حالی که انتخابات قبل زشت بود و موجب تنش در جامعه و فضای سیاسی شد.
وی با بیان اینکه در انتخابات مجلس هیچکدام نمی‌توانستند دیگری را تکفیر کنند، گفت: این نوع عالی رقابت بود چرا که از بداخلاقی در جامعه نیز جلوگیری می‌کند چون همگان معتقد بودند که به هر کس در این انتخابات رأی داده شود، در اصل به نظام اسلامی رأی داده‌اند.
با این ظلم فرهنگی دست اندرکاران، این‏مقدار حجاب هم معجزه است
موضوع وضعیت حجاب در جامعه که با آغاز فصل گرما دوباره گرم می‏شود، دومین بخش از سخنان پناهیان در این همایش بود که در آن این پرسش‏های مقدر که آیا با وضعیت حجاب فعلی، جامعه به سمت فساد می‏رود و اینکه رشد پدیده بدحجابی دلیل مخالفت بدحجابان با انقلاب و ارزش‏های دینی است، را پاسخ داد.
وی با انتقاد تلویحی از کسانی که با دیدن تعدادی از زنان بدحجاب می‏گویند که مردم فاسد شده‏اند، تصریح کرد: اگر چه بی‌حجابی رفتار بدی است اما نمی‌توانیم بگوییم که دلیل بر بی‌ایمانی و یا ضدانقلابی بودن است، بی‌حجابی محصول ضعف‌های ما است و بیشتر مسئله فرهنگی است و دلیل اصلی‏اش این است که ما خانواده‌ها را در فضای فرهنگی تبلیغاتی جامعه، سست کرده‌ایم.
پناهیان در ادامه خاطرنشان کرد: این قوتی که خانواده‌ها در امر حجاب دارند بیشتر مربوط به فطرت و بقایای اعتقادات و رفتار دینی آنها است که رو به گسترش نیز هست، چرا که نسبت به ظلم فرهنگی که توسط برخی دست‌اندرکاران فرهنگی، در این جامعه به مردم ما شده، این مقدار حجاب هم عجیب است، مگر می‌شود با این رسانه‌ها و سینما زندگی کرد و تا این اندازه حجاب داشت، 33 سال است که یک فیلم درست و حسابی در باب حجاب ساخته نشده است، نگهداشتن حجاب در جامعه تا این اندازه، معجزه است، چون در حال حاضر نیمی از فیلم‌های ما ارزش‌های حجاب را در جامعه به صورت‌های مختلف کاهش داده‌اند اما باز هم حجاب در جامعه وجود دارد چون مردم از شعار خسته می‌شوند.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با طرح این سئوال که تا کنون چند کار فرهنگی درست در خدمت نماز در جامعه صورت گرفته است، تصریح کرد: حوزه‌های علمیه در این زمینه چقدر خدمات شایان توجه داشتند، چرا که ما در زمینه نماز در جامعه کار ویژه‌ای نکرده‌ایم و این مقدار نمازخوان در دانشگاه‌های ما که طبق آمار دقیق نیز بر تعداد نمازخوان‌ها در دانشگاه‌ها افزوده می‌شود، عجیب است.
رابطه شناخت عالم، زمان و مردم
پناهیان در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه شیعه باید عالم‌شناس باشد، عنوان کرد: یکی از وجوه عالم‌شناس بودن از دید امام، زمان‌شناس بودن و از وجوه زمان‌شناسی نیز مردم‌شناسی است که به معنای شناخت نگرش‌ها و گرایش‌های مردم است.
وی با بیان اینکه برخی متأسفانه به دنبال غش به سمت بی‌دینی و ناامیدی بوده و برای این بحث دنبال فرصت هستند، تصریح کرد: یکی از کارهای شیطان ناامید کردن است و در این زمینه نیز باید میزان پیشرفت کشور از دوران انقلاب تاکنون مورد توجه قرار گیرد چرا که یک معجزه است که نه تنها جوانان ما انقلابی باقی ماندند بلکه انقلابی‌تر از انقلابیون گذشته در عرصه‌های مختلف حضور دارند.
این استاد حوزه و دانشگاه با یادآوری اظهارات وزیر سابق امور خارجه امریکا مبنی بر اینکه همه نقشه‌های کامل و کارشناسی شده ما با یک سخنرانی رهبر ایران به هم می‌ریزد، گفت: خیلی از جوانان ما هنوز هم جرأت نمی‌کنند بگویند که مدیریت در کشور ما قوی‌تر از آمریکا است، که این نشان از ضعف تبلیغاتی و ضعف بصیرت کسانی است که در رسانه‌های فرهنگی کشور فعال هستند.
وی همچنین به روند روند تصاعدی اسلام‌خواهی و گرایش به اسلام از سی سال پیش تاکنون اشاره کرد و گفت: یقیناً اگر این سیر تصاعدی ادامه داشته باشد تا 10 سال آینده اسلام، نیمی از جهان را فرا خواهد گرفت.
خاتمی اگر دوباره بیاید از "جامعه مدنی" می‌گوید یا "جامعه زدنی"؟
این استاد حوزه و دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه یک جامعه اسلامی برای رشد، سه دوره را پشت سر می‌گذارد، گفت: نخستین دوره، دوره مبارزه با کفر است که به درستی ایران اسلامی این مرحله را پشت سر گذاشته و مرحله دوم، مبارزه با نفاق است که در این مرحله ممکن است افرادی که همه موازین را قبول داشتند، الان قبول نداشته باشند، دو پهلو صحبت کنند و نوعی التقاط ایجاد شود که در دولت اصلاحات، ایران اسلامی این دوره را تجربه کرد.
پناهیان با بیان اینکه شنیده‌ام که خاتمی دوباره درصدد است فعالیت سیاسی را شروع کند گفت: می‌خواهم بدانم که آیا آقای خاتمی دوباره از "جامعه مدنی" صحبت خواهد کرد یا از "جامعه زدنی" چراکه خود غربی‌ها نیز دیگر از جامعه مدنی و دموکراسی دفاع نمی‌کنند.
وی با بیان اینکه خاتمی گفته باید برای دانش علمی که از اصلاحات حمایت می‌کند، فکری بکنیم، افزود: خاتمی در یکی از سخنرانی‌های خود در غرب، به واقع ذلت را برای ملت ایران خرید چرا که گفت "ما به سوی دموکراسی در حرکت هستیم" در حالی که علاوه بر عالمان بلکه بر احمق‌های عالم نیز ثابت شده است که دموکراسی غربی دروغ است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه در حال حاضر کسی به دنبال نقد تفکر و اندیشه غربی نیست، تصریح کرد: دوره سوم جامعه اسلامی، مبارزه با یکدیگر است که هم می‌تواند مودبانه یا غیرمودبانه، منصفانه یا غیرمنصفانه، با رعایت اخلاق و یا به حالت تهاجمی و بر اساس اتهام و برچسب در فضای سیاسی باشد که در انتخابات اخیر اوج این نوع مبارزه بود اگر چه در انتخابات ریاست جمهوری هم بود.



 

فیلم‌های هالیوودی درباره‌ی ایران

هر دو فیلم جدید «شرایط» و «جاودانه‌ها» را باید تلاش دوباره‌ی سینمای غرب برای تخریب جامعه‌ی ایران و کشور ایران دانست. تلاشی که نمی‌توان آن را بدون پشتوانه‌ی فکری قلمداد کرد، بلکه فضاهای هدف‌دار سیاسی در هر دو این فیلم‌ دیده می‌شود. برای بررسی رویکردهای هالیوودی و پیوند آن با اهداف سیاست خارجی غرب به ویژه آمریکا درباره‌ی ایران نگاهی تحلیلی داریم بر جدیدترین فیلم‌های هالیوود درباره‌ی ایران از جمله فیلم «جاودانه‌ها (IMMORTAL)» محصول سال ۲۰۱۱م. و فیلم «شرایط (CIRCUMSTANCE)» محصول ژانویه‌ی ۲۰۱۱م. که به نوعی می‌توان آن را یک فیلم اجتماعی-سیاسی دانست. گروه فرهنگی-اجتماعی برهان/رضا فرخی؛ رسانه‌ها در جهان امروز به یکی از قدرتمندترین ابزار تغییر افکار عمومی تبدیل شده‌اند. در این میان آنچه که در کنار این تأثیرگذاری باید مد نظر قرار گیرد، جایگاه اخلاق و رعایت قوانین حرفه‌ای رسانه‌‌ای است. این موضوع از نظر اهالی مستقل رسانه‌ای آن چنان مهم به نظر می‌آید که شاید این دست کارشناسان بر هیچ مسأله‌ای تأکید این چنینی نداشته‌اند. در این میان اهمیت این مسأله از آن جا چندین برابر می‌شود که بحث استقلال رسانه‌های مختلف از دستگاه‌های سیاسی در عرف حرفه‌ای رسانه‌ها بسیار حائز اهمیت است. این مسأله در حالی مطرح می‌گردد که در چندین سال اخیر بسیاری از رسانه‌های غربی برخلاف عرف‌های حرفه‌ای رسانه در موارد متعددی بر طبق منافع و دستورالعمل‌های سیاسی رفتار کرده‌اند. سندهای این موضوع آن قدر زیاد است که بیان همه‌ی آن‌ها در این بحث نمی‌گنجد. چرا که به هر صورت بر طبق عقیده‌ی بسیاری از افراد از جمله نظریه‌پردازان جنگ نرم مانند «جوزف نای»، رسانه‌ها باید در راستای اهداف سیاسی گام بردارند. این گونه نظریه‌پردازی از سوی افرادی مانند جوزف نای به تدریج سبب ابزار گونگی رسانه‌ها در غرب شده که این مسأله، این رسانه‌ها را به سمت «ماکیاولیست رسانه‌ای» سوق داده است؛ یعنی به تعبیری برخی از این رسانه‌ها در موارد قابل توجهی بدون رعایت عرف‌ها و با توجیه وسیله تنها به هدفی فکر کرده‌اند که مد نظر دستگاه دیپلماسی و سیاسی کشورهای غربی بوده است. برای درک بهتر این مسأله و به نوعی بیان یک مسأله‌ی روز و قابل توجه می‌توان به رویکرد رسانه‌ای مانند سینمای غرب و در رأس آن هالیوود درباره‌ی ایران پرداخت. هالیوود که از همان روزهای ابتدایی پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران جهت‌گیری خاصی را نسبت به ایران پیدا کرد تا کنون تولیدات متعددی با محوریت سیاسی-اجتماعی درباره‌ی ایران داشته، فیلم‌هایی مانند «بدون دخترم هرگز»، «خانه‌ای روی شن و مه»، «سیصد» و «شبی با پادشاه» از فیلم‌های مهمی محسوب می‌شوند که هالیوود تا به امروز درباره‌ی ایران تولید کرده و در هر کدام از آن‌ها به گونه‌ای با پس زمینه‌های مشترک، به ایران و جامعه‌ی ایرانی نگاه کرده است. در این میان برای بررسی عمیق‌تر رویکردهای هالیوودی و نگاهی به پیوند این رویکردها با اهداف سیاست خارجی غرب به ویژه آمریکا درباره‌ی ایران باید به تولیدات جدیدتر هالیوود علاوه بر محصولاتی که در بالا ذکر شد، نگاهی داشت. با توجه به این مسأله می‌توان به دو فیلم از جدیدترین محصولات هالیووی اشاره داشت، فیلم «جاودانه‌ها (IMMORTAL)» محصول سال ۲۰۱۱م. که در ژانر تاریخی تولید شده و دیگری فیلم «شرایط (CIRCUMSTANCE)» محصول ژانویه‌ی ۲۰۱۱م. که به نوعی می‌توان آن را یک فیلم اجتماعی-سیاسی دانست. جاودانه‌ها، نسخه‌ی تازه‌ی سیصد فیلم «جاودانه‌ها» به کارگردانی «برایان سینگ» مانند فیلم‌های «سیصد» و «شبی با پادشاه» در ژانر تاریخی تولید شده و به نوعی نگاه خاصی مانند هر دوی این فیلم‌ها به بحث تاریخ ایران و تقابل آن با دیگر کشورها داشته است. داستان این فیلم جنگ افسانه‌ای و اسطوره‌ای میان یونانیان و سپاه جاودانه‌ها را روایت می‌کند. فیلم از آن جایی شروع می‌شود که «هایپریون» فرمانده‌ی سپاه جاودانه‌ها به دنبال سلاح قدرتمندی است که در یونان پنهان شده، این سلاح به او کمک می‌کند تا او به قدرت خارق‌العاده‌ای برای جهان گشایی خود دست یابد. در این بین یکی از اساطیر یونانی یعنی «تیتیوس» که از نظر فرهنگ چند خدایی المپیا، یک نیمه خدا محسوب می‌شود، در اثر کشته شدن مادرش به دست هایپریون وارد جنگ با او می‌شود. این ورود او به جنگ با سپاه جاودانه‌ها در حالی رخ می‌دهد که «اوراکل» پیشگوی افسانه‌ای پیشاپیش این مسأله را پیش‌بینی می‌کند که تنها «تیتیوس» نیمه خدا، می‌تواند هاپیریون را شکست دهد. در این بین هایپریون در این فیلم شخصی به نمایش گذاشته می‌شود که تنها به بدترین شکل ممکن سرزمین‌ها را ویران و خون ریزی می‌کند و مردم کشورش هم در این راه با عضو شدن در سپاه «جاودانه ها،IMMORTALS» او را در این موج خون و وحشت، همراهی می‌کنند. این ترسیم و کلیت داستان فیلم در حالی مطرح می‌شود که در تاریخ غرب به ویژه در اسناد تاریخ نویسانی مانند «هرودوت»، سپاه جاودانه‌ها به فرماندهی هایپریون تنها در مورد ایران ذکر شده و در واقع تنها تمدنی که در زمان افسانه‌هایی مانند تیتیوس وجود داشته، ایرانیان بوده‌اند. در همین راستا فیلم بدون توجه به واقعیت تاریخی و حتی پشتوانه‌ی افسانه‌ی جاودانه‌ها و یا هر گونه سند دیگری تنها در یک راستای خاص تولید شده، به نحوی که سکانس به سکانس فیلم در همین راستا شکل می‌گیرد. از همان ابتدایی‌ترین لحظات این مسأله به عینه مشاهده می‌شود که مخاطب قرار است فیلمی پر از صحنه‌های خشن و مشمئز کننده را ببیند که در آن ایرانیان که نماد آن‌ها هایپریون و سپاه جاودانه‌ها است، همه را به خاک و خون می‌کشد و بدون توجه به هیچ معیار اخلاقی تمام دنیا به ویژه یونان که به نوعی نماد غرب تلقی می‌شود را ویران می‌کند. در این میان شخیت هایپریون هم که نماد شیطانی ایرانی در این فیلم محسوب می‌شود، فوق العاده ددمنش و وحشی به نمایش در می‌آید و در مقابل کاراکتر تیتیوس که از افسانه‌های نیمه خدایی یونان است فردی قهرمان و سلحشور که در پی نجات جهان می‌کوشد به تصویر کشیده شده است. هالیوود که از همان روزهای ابتدایی پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران جهت‌گیری خاصی را نسبت به ایران پیدا کرد تا کنون تولیدات متعددی با محوریت سیاسی-اجتماعی درباره‌ی ایران داشته، فیلم‌هایی مانند «بدون دخترم هرگز»، «خانه‌ای روی شن و مه»، «سیصد» و «شبی با پادشاه» از فیلم‌های مهمی محسوب می‌شوند که هالیوود تا به امروز درباره‌ی ایران تولید کرده و در هر کدام از آن‌ها به گونه‌ای با پس زمینه‌های مشترک، به ایران و جامعه‌ی ایرانی نگاه کرده است. ماجرای کمان اپیروس و شباهت‌های آن به مباحث سیاسی روز در این بین بحث کمان اپیروس هم فوق العاده در پی بردن به نقاط مهم این فیلم هدف‌دار بسیار مهم می‌باشد. چرا که در این فیلم کمان اپیروس سلاح مهلکی محسوب می‌گردد که هایپریون در کنار سپاه جاودانه‌ها که نماد مردمش است به دنبال دست‌یابی به آن تمام دنیا را زیر و رو می‌کند و در نهایت به یونان می‌رسد. با این تفاسیر مسأله‌ای که در اولین گام با نگاهی تحلیل گرایانه به این بحث به ذهن متبادر می‌شود این است که «برایان سینگ» (کارگردان) در این فیلم به دنبال نماد سازی تاریخی با شرایط فعلی می‌باشد. چرا که گویی نویسندگان فیلم‌نامه یعنی «ولس پارل اپاندنیس» و «چارلی پارل اپاندنیس» می‌خواهند این کمان را به بحث‌های امروزی که در مورد ایران در مسایل بین الملل مطرح است، پیوند دهند. با نگاهی به مسایل امروز جهانی متوجه می‌شویم که بحث هسته‌ای از به روزترین مسایل بین المللی در مورد ایران محسوب می‌شود. با این توصیف به نظر می‌رسد کمان اپیروس که در این فیلم به تعبیر نویسنده‌ی آن، قرار است در اختیار خون ریزی به نام هایپریون قرار گیرد، شباهت عجیبی با بحث هسته‌ای دارد. چرا که در این فیلم این گونه وانمود می‌شود که جاودانه‌ها همیشه به دنبال سلاح برای ویرانگری در تمام جهان هستند و نمود بارز این موضوع را می‌توان در برخورد آنان با یونان که نماد تمدنی غرب می‌باشد به عینه مشاهده کرد. این به نمایش گذاشتن ایران به صورت کاملاً خشن در حالی در فیلم «جاودانه‌ها» رخ می‌دهد که در این فیلم یونانیان و در رأس آن فرمانده‌ی آن‌ها یعنی تیتوس نماد و مظهر پاکی و مبارزه با دشمنان بشریت نشان داده می‌شوند تا پازل ایران هراسی و در کنار آن اسطوره سازی از غرب کامل شود. در واقع در این فیلم تیتیوس یونانی مانعی است که تلاش می‌کند جلوی دست‌یابی هایپریون به کمان اپیروس را بگیرد و از این راه بشریت را نجات دهد. نکته‌ی جالب این جاست که به تعبیر این فیلم حتی خدایان المپ هم به کمک او می‌آیند. از سویی در تیزرهای اینترنتی این فیلم، یک جمله به صورت کاملاً هدف‌دار تکرار می‌شود و این جمله عبارت است از: «روزگار، روزگار جنگ و خون ریزی است. جنگ بر سر قدرت میان خدایان و تایتان‌ها بالا گرفته و امید به برقراری عدالت و آرامش دمی بود که از بین رفته بود. سالیان سال بود که مردم به جنگ و کشته شدن فرزندان، برادران و همسرانشان عادت کرده بودند.اما در نهایت اتفاقی افتاد که همه را شاد نمود و آن پیروزی خدایان بر تایتان‌ها بود. همه گمان می‌بردند که دیگر آرامش به زندگیشان خواهد آمد غافل از آن که این بار موجودی شیطان صفت به نام «پادشاه هایپریون» آمده و قصد دارد با کمک لشکریان خون‌خوارش سلاحی مرگ بار را به دست آورد که نسل بشر را نابود خواهد کرد. وحشت بر همه مستولی شده، آیا نجات دهنده‌ای خواهد آمد؟ شباهت‌های زنجیره‌ای برای القای پیامی مشخص با نگاهی به این جملات دقیقاً متوجه نکاتی که در بالا ذکر شد، می‌گردیم. در کنار این مسأله هم حائز اهمیت می‌باشد که فیلم شباهت‌های قابل توجهی با فیلم «سیصد» دارد. آن چنان که در هر دوی این فیلم‌ها سپاه ایرانیان خشن و خون ریز و همراه با ماسک‌هایی دیده می‌شوند که گویی سمبل بدویت و توحش است. نکته‌ی جالب دیگر آن که در هر دوی این فیلم‌ها سپاهیان ایران که در آن جا تحت فرماندهی «خشایارشاه» بودن و در این جا تحت فرماندهی «هایپریون» با لباس‌های بلند عربی ترسیم شده‌اند که بیننده را بیش از هر چیزی به سمت اسلام و چنین فرهنگی سوق می‌دهد. در کنار این موضوع سکانس پایانی فیلم کاملاً پایانی معنادار به نظر می‌رسد چرا که در این سکانس صحنه‌ای از آسمان و آینده نشان داده می‌شود که در آن تیتیوس‌ها و هایپریون‌ها باز هم در مقابل هم می‌ایستند. گویی که کارگردان تلاش دارد تا این موضوع را به بیننده بباوراند که «جاودانه‌ها» که سمبل ایرانیان هستند همیشه خون ریز خواهند بود و یونانیان که نماد غرب هستند، منجیانی هستند که در مقابل این خون ریزی‌ها می‌خواهند بایستند و در این راه جان فشانی می‌کنند. در این میان نباید فراموش کرد که سکانس پایانی فیلم سیصد هم دقیقاً چنین مفهومی را القا می‌کند چرا که در آن فیلم هم در پایان مرگ «لئونیداس» یونانی که منجی فیلم است به همراه یارانش بسیار حماسی به تصویر کشیده می‌شود که این مسأله دقیقاً پازل ایران هراسی را کامل کرده و در مقابل همان چهره‌ی اسطوره‌ای را از غرب به نمایش می‌گذارد که دقیقاً مد نظر سیاستمداران غربی می‌باشد. وقتی هالیوود به سراغ ژانر اجتماعی با محوریت ایران می‌رود اما در کنار فیلم «جاودانه‌ها» که به نوعی می‌توان آن را یک فیلم ضدایرانی در ژانر تاریخی دانست، سینمای آمریکا در جدیدترین فیلمی که در ژانر اجتماعی-سیاسی درباره‌ی ایران تولید کرده با نگاهی هدف‌دار و کاملاً با پس زمینه‌های سیاسی مشخص به ایران و جامعه‌ی ایرانی نگاه داشته است. این فیلم که «شرایط (circumstance)» نام دارد توسط یک شخص ایرانی به نام «مریم کشاورز» تولید شده، داستان این فیلم درباره‌ی دو دختر به نام عاطفه ( نیکول بوشهری) و دوست صمیمی‌اش شیرین (سارا کاظمی)است که در ایران زندگی می‌کنند. آن چنان که در این فیلم نشان داده می‌شود هر دوی این افراد به شدت به شرکت در پارتی و مصرف مشروبات الکلی و دیگر رفتارهای این چنینی علاقه دارند و بیش‌تر وقت خود را در این میهمانی‌ها با هم‌دیگر می‌گذرانند. اما به تدریج با هم بودن این افراد به سمت و سوی دیگر سوق پیدا می‌کند و این دو فرد به سمت انحراف‌های دیگری مثل هم‌جنس بازی می‌روند و بر اساس آنچه که در این فیلم مشاهده می‌شود، به تدریج علاوه بر دوست، هم‌دیگر را شریک جنسی خود می‌پندارند. در ادامه‌ی ماجرا برادر عاطفه که از بازپروی برگشته به شکل عجیب و غریبی عقایدش تغییر کرده و به تعبیر قصه‌ی این فیلم به یک فرد تندرو افراطی در امور دینی تبدیل شده که هر رفتاری از سوی عاطفه را با خشونت پاسخ می‌دهد و از طرف دیگر به تعبیر این فیلم به فردی مرموز تبدیل شده است. سرانجام برادر عاطفه با حربه‌هایی که در این فیلم از عاطفه خواهرش و دوستش سارا به دست می‌آورد پس از مدتی سارا را مجبور به ازدواج با خود می‌کند. در پایان هم فیلم در جایی تمام می‌شود که این دو تصمیم می‌گیرند از کشور خارج شوند. به نظر می‌رسد که سینمای آمریکا برای سیاه نمایی درباره‌ی جامعه‌ی ایران این بار به صورت کاملاً غیرحرفه‌ای و ناشیانه عمل کرده که حتی خود کارگردانان غربی هم این چنین فیلمی را نمی‌پذیرند. چرا که اولین چیزی که جدای از سیاسی بودن فیلم «شرایط» به نظر می‌رسد، بی اطلاعی کارگردان و دیگر دست‌اندرکاران این فیلم از جامعه‌ی ایرانی است؛ البته این ماجرا نباید چندان غیرطبیعی هم به نظر برسد چراکه مریم کشاورز، کارگردان این فیلم فارغ التحصیل دانشکده‌ی فیلم «نیویورک» بوده و بیش‌تر عمر خود را هم در خارج از ایران زندگی کرده است. از طرف دیگر نگاه این فیلم علاوه بر مغرضانه بودن هیچ ارتباطی با جامعه‌ی امروز ایران ندارد. آن چنان که در برخی از صحنه‌های فیلم بیننده کاملاً حس می‌کند که فیلم تنها یک هدف دارد و آن هم تخریب جامعه‌ی ایرانی و حکومت ایران آن هم به شکل ناشیانه‌! «شرایط (circumstance)» نام فیلمی است که توسط یک شخص ایرانی به نام «مریم کشاورز» تولید شده، داستان این فیلم درباره‌ی دو دختر به نام عاطفه ( نیکول بوشهری) و دوست صمیمی‌اش شیرین (سارا کاظمی)است که در ایران زندگی می‌کنند. آن چنان که در این فیلم نشان داده می‌شود هر دوی این افراد به شدت به شرکت در پارتی و مصرف مشروبات الکلی و دیگر رفتارهای این چنینی علاقه دارند اما به تدریج با هم بودن این افراد به سمت و سوی دیگر سوق پیدا می‌کند و به تدریج علاوه بر دوست، هم‌دیگر را شریک جنسی خود می‌پندارند. فیلمی که تنها تخریب می‌کند و دیگر هیچ... در یکی از سکانس‌ها دختران سوار بر ماشین خود در حال تردد در خیابان هستند که ناگهان ماشینی به آن‌ها نزدیک می‌شود و افراد داخل ماشین فریاد می‌زنند: کمیته! و یا در صحنه‌ی دیگری به عنوان مثال رییس بسیج که «مهران» (برادر عاطفه) برای آن‌ها کار می‌کند، فردی مذهبی است اما در لحظاتی از فیلم، مهران وی را به یک پارتی که مملو از مشروبات الکلی و خانم‌های بی‌حجاب است، دعوت می‌کند و حیرت تماشاگران ایرانی را بر می‌انگیزد! و یا در جایی دیگر در حالی که عاطفه همراه پدرش به رادیو گوش می‌دهد، این خبر پخش می‌شود که امروز برادران سپاهی یک گروه ضد انقلاب را دستگیر کردند! این گونه صحنه‌ها باعث شده که مخاطب در بخش‌هایی از فیلم حتی آن را به شوخی بگیرد چرا که چنین مسایلی حتی در زمان انقلاب هم به این صورت مطرح نبوده چه برسد به زمان حال که شرایط تفاوت می‌کند. از سوی دیگر مطرح کردن مسأله‌ای مانند هم‌جنس بازی بین دو دختر که در این فیلم بارها بر آن تأکید می‌شود، جزو دیگر مسایل پوچی است که بیننده اصلاً به آن توجهی نمی‌کند و حتی این سؤال پیش می‌آید که آیا در فرهنگ ایرانی-اسلامی که در اکثریت خانواده‌های ایرانی وجود دارد، اصلاً مسایل این چنینی جایی دارد؟ در همین راستا سیاه نمایی‌های مغرضانه در این فیلم پس از گذشتن زمان کوتاهی از زمان فیلم به شدت بیننده را مأیوس می‌کند و این احساس به بیننده دست می‌دهد که گویی به تماشای فیلمی به اصطلاح درباره‌ی ایران نشسته که در آن هیچ اطلاعاتی از جامعه‌ی ایران وجود ندارد و فیلم کاملاً در فضایی خلاگونه ساخته شده است. این در حالی است که مسایلی که در فیلم مطرح می‌شود اصلاً هماهنگی فرهنگی هم با اکثریت فرهنگ خانواده‌های ایرانی ندارد و همین موضوع سبب شده که بسیاری از کارشناسان، این فیلم جدید هالیوود را یک فیلم نه چندان منصفانه‌ی سیاسی و سطحی بخوانند. به نظر می‌رسد که هر دو فیلم جدید «شرایط» و «جاودانه‌ها» را باید تلاش دوباره‌ی سینمای غرب برای تخریب جامعه‌ی ایران و کشور ایران دانست. تلاشی که نمی‌توان آن را بدون پشتوانه‌ی فکری قلمداد کرد، بلکه فضاهای هدف‌دار سیاسی در هر دو این فیلم‌ دیده می‌شود. از طرف دیگر نکته‌ی بسیار مهمی که این فیلم‌ها را بیش از حد هدفمند نشان می‌دهد، خالی بودن هر دوی آن‌ها از هر گونه انصاف و برخورد و قضاوت صحیح درباره‌ی ایران است. گویی که سازندگان هر دوی این فیلم‌ها، چشم‌های خود را بر همه چیز بسته‌اند و یک خط مستقیم یعنی تخریب بی‌سند ایران، جامعه و فرهنگ آن را دنبال کرده‌اند. نکته‌ای که در کنار تمام این مسایل باید به آن اشاره داشت، این است که بی شک این محصولات آخرین تولیدات سینمای آمریکا درباره‌ی ایران نخواهند بود اما بدون تردید این روند آسیب جدّی به این سیستم خواهد رساند. چرا که کاملاً از روند حرفه‌ای هنر خارج شده و در اختیار سیاستمداران و اهداف سیاسی آن‌ها قرار گرفته است. شاید بتوان بهترین دلیل برای اثبات این موضوع را دو فیلم اخیر هالیوود درباره‌ی ایران دانست چرا که آنچه در هر دوی این فیلم‌ها مشاهده می‌گردد، تلاش همه جانبه برای تخریب ایران آن هم بدون هیچ استناد و یا مدرک خاصی است. در واقع گویی هالیوود تنها به هدفی سیاسی فکر می‌کند تا به یک فیلم مستدل و قابل اعتنا درباره‌ی ایران، هر چند که این رویکرد بدون شک در اعتبار حرفه‌ای هالیوود تأثیر نزولی شدیدی خواهد گذاشت.

 

منافقین در آستانه فروپاشی

عضو فراکسیون الاحرار در مجلس نمایندگان عراق تاکید کرد که گروهک تروریستی منافقین در حال نابودی و اضمحلال است و همه جنایات آنها علیه مردم این کشور رو شده است. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) به نقل از شبکه خبری العالم، «حسین کاظم همهم» در گفت وگو با «صوت الحقیقه» انتقال گروهک تروریستی منافقین از اردگاه اشرف را، سیلی محمکی بر آن دسته از سیاستمداران عراقی دانست که از این گروهک تروریستی حمایت می کردند. در همین حال خانم «عتاب الدوری» عضو فراکسیون فهرست العراقیه نیز گفت العراقیه از حضو گروهک منافین در عراق حمایت نمی کند و بلکه خواهان اخراج آن از خاک عراق است، زیرا قانون اساسی عراق اجازه ماندن این گروه در خاک عراق را نمی دهد. «سیروس مرسل پور» چند روز پیش از اعضای این گروهک تروریستی از پادگاه اشرف فرار کرد و به نیروهای پلیس عراق پناه آورد و خود را تسلیم کرده است؛ همچنین خبرهای تایید نشده ای نیز حاکی از آن است که ۵ نفر از اعضای این گروهک شب جمعه از اردوگاه لیبرتی در نزدیکی بغداد گریخته اند. جدا شدگان از این گروهک از نارضایتی شدید در بین اعضای آن خبر می دهند و علت آن نیز وجود اختلافات میان مریم رجوی مسئول این گروه با دیگر مسئولان این گروهگ گزارش شده است. «ریاض غریب» نماینده ائتلاف دولت عراق در پارلمان نیز گفت: دادگاه عالی جنایی عراق بر محاکمه اعضای این گروهک به علت جنایت هایی که علیه مردم عراق مرتکب شده است، تاکید می کنند. غریب تاکید کرد که اسناد و مدارکی وجود دارد که حجم جنایت های گروهک تروریستی منافقین را نشان می دهد.

 

فهرست العراقیه خواستار حفظ کرامت منافقین شد

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)، «مشعان السعدی» عضو فهرست العراقیه روز گذشته با تکرار ادعهای قبلی اعضای این فهرست در حمایت از منافقین خواستار حفظ کرامت منافقین و مراعات حقوق آنها شد.

السعدی که به نظر می رسد تحت تأثیر حمایت های مالی منافقین قرار گرفته است با ادعای این مطلب که منافقین خود به دنبال خروج از عراق هستند از دولت عراق خواست کرامت آنها را حفظ کند و از نقل و انتقال آنها در داخل کشور خودداری کند.

اعضای فهرست العراقیه بارها در سخنانی تکراری با حمایت از گروهک منافقین موجب انتقادات شدید مردم و جریان های سیاسی عراق شده اند.

گفتنی است چندی پیش نیز خبر پرداخت حقوق ماهیانه توسط منافقین به سخنگو و برخی از اعضای این فهرست که در ازای حمایت از این گروهک صورت می گرفت، افشا شد که واکنش برخی از اعضای این لیست را در پی داشت.


 

پیشینه نظریه ولایت فقیه از چه زمانی است

استاد سطح عالی فقه سیاسی حوزه علمیه قم با پاسخ به اینکه پیشینیه نظریه ولایت فقیه به چه زمانی باز می‌گردد، از وجود ادله قرآنی و رجوع به فقهای دینی سخن به میان آورد و عمر «ولایت فقیه»‌ را همزمان با ظهور تشیع دانست. هامون به نقل از خبرگزاری فارس: آیت‌الله محسن اراکی، مؤسس مرکز اسلامی انگلیس و عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل‌بیت در گفت‌وگو با خبرنگار آیین و اندیشه فارس با بیان اینکه پیشینه نظریه ولایت فقیه به زمان حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله وسلم بر می‌گردد، اظهار داشت: نظریه ولایت فقیه در زمان ائمه اطهار علیهم‌السلام از سوی خود آن بزرگوراران هم در عمل و هم در گفتار اشاره شده است، به طوری که ‌در عمل هر جا می‌خواستند کاری را با وکالت افرادی انجام دهند، فقهای عادل را به عنوان وکلای خود بر می‌گزیدند، چنانچه در زمان امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام، نمونه‌ «مالک اشتر» و در زمان سیدالشهدا علیه‌اسلام این نقش را در «مسلم بن عقیل» شاهد هستیم. وی افزود: همچنین در گفتار ائمه معصومین علیه‌السلام، روایات بسیار زیادی در باب رجوع به فقهای عادل بیان شده است، به طوری که این بزرگواران فقهای عادل را وصی خود قرار دادند، روایتی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در منابع شیعه و سنی نقل شده است که فرمودند: «خدایا بر جانشینان من رحم کن»، گفته شد: «ای رسول خدا چه کسانی جانشینانت هستند؟»، فرمودند: «کسانی که بعد از من می‌آیند و حدیث و سنت مرا روایت می‌کنند». آیت الله اراکی با اشاره به حدیثی از امام صادق علیه‌السلام، ابراز داشت: «عمربن حنظله» می‌گوید: از امام صادق علیه‌السلام پرسیدم: دو تن از دوستان ما، در دین ما میراث اختلاف داشتند به نزد سلطان و یا قاضی بردند و از آنان خواستند که بین آن دو حکم کنند، آیا این کار رواست؟»، امام فرمود: «هرکس داوری از آنها بخواهد، چه حق باشد و چه باطل، در حقیقت از طاغوت دادخواهی کرده و هر چه را به حکم آنان باز ستاند،حرام، هر چند حق وی باشد»، پرسیدم: «پس چه باید بکنند؟»، فرمود: «باید بنگرند که از شما چه کسی حدیث ما را روایت کرده، حلال و حرام ما را شناخته است، پس رضا دهد و خوشنود به داوری او شود که من نیز او را حاکم بر شما قرار دادم». وی در ادامه به روایتی دیگر از امام عصر(عج) اشاره کرد و ادامه داد: «عن اسحاق بن یعقوب، قال: سألت محمد بن عثمان العَمرْى ان یوصل لى کتاباً قد سألت فیه عن مسائل اشکلت علىّ، فورد التوقیع بخط مولانا صاحب الزمان علیه السلام: «اما ما سألت عنه – ارشدک اللَّه و ثبتّک – من امر المنکرین لى من اهل بیتنا و بنى عمّنا… و اما الحوادث الواقعة فارجعوافیها الى رواة حدیثنا، فانهم حجتى علیکم و انا حجّة اللَّه علیهم»؛ «شیخ صدوق روایت مى‌کند که اسحاق بن یعقوب نامه‌اى براى امام زمان (عج) می‌نویسد و از مشکلاتى که برایش رخ داده سؤال مى‌کند، امام زمان عجل الله تعالی فرجه‌الشریف جواب نامه را به خط مبارکشان صادر مى‌کنند: «اما آنچه تو – که خداوند ارشادت کند و ثابت قدمت کند – از امر منکرین من از اهل‌بیت و پسرعموهاى ما پرسیده‌اى… اما در حوادث واقع شده به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنها حجّت من بر شمایند، و من حجّت خدا بر ایشانم…». نویسنده کتاب «الولایة الإلهیّة وولایة الفقیه» با بیان اینکه قرآن کریم هم در باب رجوع به ولایت فقیه آیاتی را ذکر کرده است، خاطرنشان کرد: قرآن مجید می‌فرماید: «إِنَّا أَنزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِیهَا هُدًى وَنُورٌ یَحْکُمُ بِهَا النَّبِیُّونَ الَّذِینَ أَسْلَمُواْ لِلَّذِینَ هَادُواْ وَالرَّبَّانِیُّونَ وَالأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُواْ مِن کِتَابِ اللّهِ وَکَانُواْ عَلَیْهِ شُهَدَاء فَلاَ تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ ...»(مائده/۴۴)؛ «همانا ما تورات را نازل کردیم (که ) در آن هدایت و نور است، پیامبران الهی که تسلیم فرمان خدا بودند، بر طبق آن برای یهود حکم می‌کردند، و (همچنین ) مربّیان الهی و دانشمندان، بر طبق این کتاب آسمانی که حفاظت آن به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند، داوری می‌کردند، پس (ای علما!) از مردم نترسید (و احکام خدارا بیان کنید) و از (مخالفت با) من بترسید...»، در اینجا می‌فرماید که ما نبیین و ربانیون - اوصیای نبیین- عالمان به کتاب هستند، را حاکمان به تورات قرار دادیم، بعد علت می‌آورد که ما به این دلیل آنان را حاکمان به تورات قرار داده‌ایم که آنها حافظان، عالمان و عاملان به کتاب هستند. وی با اشاره به اینکه ادله‌های فراوانی در باب نظریه ولایت فقیه وجود دارد، افزود: در زمان غیبت صغری که ولی عصر ارواحناه فداه چهار تن از فقهای عادل را به عنوان نواب خاص خود معین کردند، بعد از آن هم در زمان غیبت کبری و از همان آغاز فقیه عادل را به عنوان نماینده تام و عام خودشان معین کردند، باید گفت که نظریه ولایت فقیه مختص به زمان حال نیت بلکه علمای متقدمین نظیر «مرحوم کلینی»، «شیخ صدوق» و «شیخ مفید» به صراحت یا با کنایه بر نظریه ولایت فقیه تاکید داشتند، لذا نظریه ولایت فقیه، نه تنها نظریه تازه‌ای نیست،‌ بلکه نظریه‌ای است که علاوه بر اینکه عقل آن را تایید می‌کند، نکته‌های قرآنی و روایی فراوانی در این باب وجود دارد.

 

علل نتیجه نگرفتن اپوزیسیون بعد از گذشت 33 سال از انقلاب از زبان مجری سلطنت طلب

عدم وجود یک تشکیلات دموکراتیک و منسجم و منضبط و بالنده و سراسری که بتواند مأوایی برای نسل جوان متفرق و بی اعتماد به نیروهای موجود باشد از دیگر علت های ضعف اپوزیسیون است. // هامون به نقل از جام نیوز: در برنامه ای که در تاریخ (Apvil11)23 فروردین از شبکه سلطنت طلب ایران آریایی پخش شد، مجری برنامه "مراد معلم "در سخنانی گفت: «علت اینکه سازمانهایی که جهت مبارزه با نظام اسلامی تشکیل شده اند بعد از گذشت 33 سال از انقلاب نتیجه ای نگرفته اند چند چیز است1 فقدان منش دموکراتیک مبارزین. این عده گفتار و بینش دموکراتیک دارند اما منش دموکراتیک ندارند و نسخه ای که خود می پیچند از آن استفاده نمی کنند و به همین علت هم در بیرون با گروه های دموکراتیک دیگر نمی توانند رابطه ای برقرار کنند. 2 فاصله زمانی و مکانی نیروهای سنتی از نسل جوان و مسائل روزمره ایران. چون مسائل ایران را آن طور که هست درک نکرده اند نمی توانند تحلیل درستی از اوضاع داشته باشند و می بینیم که بسیاری از شعارها همان شعارهای سال 57 است. 3 عدم بالندگی جنبش ها و فرسودگی نیروهای مبارز سنتی. 4 فقدان مقیاس و معیار اصولی جهت پذیرش اعضاء مثلاً اگر فردی مثل گنجی و آرش غفوری اگر بخواهند به جبهه ملی بروند به راحتی آنها را قبول می کنند. 5 رخنه کردن عوامل نفوذی جمهوری اسلامی در تمامی جریانات سنتی به گونه ای این امر واضح است که بر سر همین موضوع در برخی گروه ها درگیری وجود دارد. 6 عدم وجود یک تشکیلات دموکراتیک و منسجم و منضبط و بالنده و سراسری که بتواند آینده ای برای نسل جوان متفرق و بی اعتماد به نیروهای موجود باشد. » ابتدا باید به این علل مطرح شده این مطلب را هم افزود که اپوزیسیون جمهوری اسلامی متشکل از نیوهایی است که در پی منفعت شخصی خویش هستند و از مردم استفاده ابزاری می کنند.

 

ما در خانه نمی دانستیم «رضا» فرمانده لشکر است

تا قبل از شهادت رضا، نمی‌دانستیم او فرمانده لشکر است؛ وقتی به مأموریت می‌رفت، خیلی طول می‌کشید تا برگردد. برادر بزرگم می‌گفت «فکر کنم رضا یک مسئولیتی دارد که وقتی به مأموریت می‌رود دیر به دیر به خانه می‌آید». هامون به نقل از خبرگزاری فارس: محمد چراغی برادر شهید «رضا چراغی» فرمانده لشکر 27 محمدرسول‌الله(ص) در گفت‌وگو با خبرنگار ایثار و شهادت باشگاه خبری فارس «توانا» اظهار داشت: رضا دوره آموزشی با تانک را در لشکر 92 زرهی اهواز گذراند و از آژدان شهید اقارب‌پرست بود؛ زمانی که امام خمینی (ره) فرمودند «پادگان‌ها را خالی کنید» او هم از پادگان فرار کرد. وی ادامه داد: ساعت 4 بعد از ظهر در خانه بودیم که حکومت نظامی اعلام شد؛ دیدیم رضا از سر تا پا خون‌آلود به منزل آمد؛ مادرم ترسید و گفت «رضا چی شده؟» گفت «هیچی نشده؛ برای چی هول می‌کنید». او نشست و برای ما تعریف کرد «سربازهای شاه با تانک روی بدن ملت می‌رفتند؛ بعضی از مبارزان رفته بودند روی ساختمان بلندی که روبروی ساختمان رادیو بود، اما گاردی‌ها به طرف آنها هم شلیک می‌کردند؛ خودم را بالای ساختمان رساندم؛ یک ژ 3 برداشتم و به بچه‌ها گفتم فقط شما گلوله به من برسانید؛ هر طرف که می‌دیدم از اسلحه دود بیرون زده بود، به آن سو شلیک می‌کردم؛ که بعد از این ماجرا و عقب‌نشینی سربازهای شاه، مردم تکبیرگویان به طرف ساختمان رادیو رفتند». برادر شهید «رضا چراغی» بیان داشت: رضا به خاطر خلوص نیتش از هر بابت معلم اخلاق بود؛ خانواده ما تا قبل از شهادت رضا، نمی‌دانستند او فرمانده لشکر است؛ رضا وقتی به مأموریت می‌رفت، خیلی طول می‌کشید تا برگردد. برادر بزرگترم می‌گفت «فکر کنم رضا یک مسئولیتی دارد که وقتی به مأموریت می‌رود دیر به دیر به خانه می‌آید». وی با اشاره به اینکه رضا به پدر و مادرم و مردم خیلی احترام می‌گذاشت و آنها را از صمیم قلب دوست داشت، افزود: پدرم روزهای دوشنبه، پنچشنبه و جمعه روزه می‌گرفت؛ هر موقع که رضا به مرخصی می‌آمد، به پدرم می‌گفت «شما با این روزه گرفتن‌هایتان بالاخره نمی‌گذارید ما به آن جایی که می‌خواهیمْ، برسیم» اما در روزی که خبر شهادت رضا را برای پدرم آوردند،

 



نظرات شما عزیزان:

برادر سیدعبدالله عابدین مطلق
ساعت14:01---29 فروردين 1391
انتظار امید فردایی سرشار از عدالت و آبادانی است .
انتظار هجرت پروانه ای است که از دیار گلهای پژمرده آمده است .
انتظار آیینه ای است که روزهای بی قراری را به تصویر می کشد .
انتظار مشق نانوشته روزهای بی قراری است که در غم دیدار عزیز زهرا نوشته می شود .
انتظار ورق ورق دفترچه خاطرات نوشته شده در روزهای جمعه زندگی است .
انتظار حکایت آمدن کسی است که از نسل خورشید پربرکت می آید .
انتظار طفل نورسیده ای است که در حسرت دیدار مادر است .
انتظار نوای نوید بخش است که عالم را از خواب غفلت بیدار می کند .
انتظار خیال مسافران باز مانده ای است که کاروان بیاید و به راه بیافتد .
انتظار شمع دلسوخته ای است که به پروانه، عشق می آموزد .
انتظار نگاه دلسوزانه عاشقی است که هر لحظه به انتظار معشوق منتظر است .
انتظار خانه نوری است که خورشید را درک می کند .
انتظار مشق عشق عاشقی است .

انتظار....

سلام دوست عزیز ومهربان وقت کردین به وبلاگ بنده هم سر بزنید ونظربدید
خوش حال میشم
اینم ادرس سایتم
www.razemajnoon.lxb.ir


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 29
بازدید هفته : 38
بازدید ماه : 169
بازدید کل : 38620
تعداد مطالب : 186
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1