سوءاستفاده اجباري از كارمندان به عنوان سياهي لشكر انتخاباتي
سازمان ميراث فرهنگي با اختصاص بودجه هنگفت از بيت المال و با استفاده ازكاركنان دستگاه هاي مختلف، ميتينگي را در استاديوم صد هزار نفري آزادي برگزار مي كند.
کیهان: به گزارش رجانيوز، طبق برنامه ريزي رئيس سازمان ميراث فرهنگي، اين ميتينگ در روز پنجشنبه 29/1/92 با حضور بيش از يكصد هزار نفر از اعضاي سازمان ها و دستگاه هاي مختلف سراسر كشور تحت عنوان جشن و مراسم تقدير از دست اندركاران سفرهاي نوروزي برگزار خواهد شد. انتخاب پوشش تقدير از برگزاركنندگان سفرهاي نوروزي در حالي است كه براساس برنامه ريزي هاي انجام شده، قرار است كه ازكانديداي انتخاباتي جريان انحرافي نيز با وجود اينكه مسئوليت كنوني او هيچ ارتباطي به اين همايش ندارد، رونمايي شود!
رجانيوز كه سالها از دولت حمايت مي كرد و پس از عملكرد حلقه انحرافي، به صف منتقدان پيوسته مي افزايد: كليه هزينه هاي مربوط به ساخت جايگاه، نور، صدا، تصويربرداري، دعوت از هنرمندان، موسيقي، مجري، قاري، تبليغات محيطي، چاپ كارت هاي دعوت و هزينه هاي مرتبط از محل يكي از مراكز وابسته به سازمان ميراث تأمين شده كه حدود بيش از 800 ميليون تومان برآورد شده است.
از سوي ديگر براي پر كردن ورزشگاه بزرگ آزادي، براي تمام استان ها و سازمان ها سهميه مشخص شده است تا با حضور پرسنل و مرتبطين خود استاديوم آزادي را پر كنند كه از جمله مي توان به سهميه هاي اختصاصي زير اشاره كرد؛ هلال احمر 30 هزار نفر، سازمان ميراث فرهنگي 20 هزار نفر، سازمان حمل و نقل و راهداري 10هزار نفر، وزارت كشور(فرمانداران، بخشداران، شهرداران و...) 10 هزار نفر، آموزش و پرورش (دانش آموزان و كادر استان هاي تهران، البرز، قزوين، قم و...) 10 هزار نفر، بخش خصوصي و گردشگري 10 هزار نفر و... پرسنل سازمان ميراث فرهنگي هم براي حضور در مراسم به همراه خانواده هاي خود (حداكثر تا 10نفر) توجيه شده اند.
همچنين گفته مي شود در پي هماهنگي با وزير ارتباطات مقرر شده است كه شركت رايتل وابسته به سازمان تأمين اجتماعي، مسئوليت پذيرايي (بسته هاي پذيرايي و ناهار روز مراسم) را به سبك هواپيمايي و توسط كترينگ هواپيمايي ماهان تهيه و آماده و در ميان مدعوين توزيع كند كه براي اين كار هزينه هر نفر 40 هزارتومان برآورد شده است.
سازمان ميراث فرهنگي مبالغي را تحت عنوان هزينه هاي سفر نوروزي به استان ها به منظور هزينه حمل و نقل و پذيرايي بين راهي مدعوين اختصاص داده است كه جمعاً حدود 6 ميليارد تومان تخمين زده مي شود.
اين گزارش حاكي است: برخي از مدعوين مراسم روز 29 فروردين از نحوه جمع آوري ليست افراد و حضور در مراسم و فيلم و عكس برداري و... ابراز نگراني كرده و احتمال مي دهند كه پس از سپري شدن اين مقطع، در آينده با مشكلات جدي مواجه شوند، بنابراين تمايل چنداني براي حضور در مراسم ندارند. برخي از مدعوين نيز از نحوه هزينه كردها و مخارج اين مراسم كه منشأ آن نامشخص و شبهه ناك است ابراز نگراني كرده و عقيده دارند حضور در اين مراسم صحيح نيست.
انتظار مردم از دستگاه هاي قضايي و اطلاعاتي كشور آن است كه در شرايط اقتصادي حساس كنوني و در حالي كه اقشار كم درآمد با شرايط معيشتي سختي دست به گريبانند، اجازه ندهند چند ميليارد تومان از كيسه بيت المال براي تبليغات انتخاباتي حلقه انحرافي هزينه شود.
گفتني است كه از دستگاه هاي قضايي و اطلاعاتي كشور پذيرفته نيست كه بعد از وقوع واقعه و اتلاف ميلياردها تومان از بيت المال فقط در حد گزارش ماجرا بسنده كنند.
ترور شخصيت توسط تروريست هاي اجاره اي
يك سايت حق العمل كار كه در خدمت محافل فتنه گر و گروهك هاي ضدانقلاب فعاليت مي كند، در اقدامي انتحاري به تخريب و ترور شخصيت دكتر باقري لنكراني مدير اسبق بهداشت پرداخت.
کیهان: سايت «ب» توسط شماري از عناصر جدا شده از يك سايت (وابسته به محسن رضايي) اداره مي شود. اين گروه ابتدا خود را اصولگرا جا مي زدند اما بعدها، به آلت دست محافل فتنه گر تبديل شدند و هم اكنون توليدات آنها در خدمت عمليات رواني رسانه هاي بدنامي نظير راديو فردا، كلمه، جرس و بي بي سي قرار دارد.
سايت ياد شده با حمله به خانواده (!) دكتر لنكراني مدعي شده كه خانواده وي در دوران رژيم شاه در حكومت جايگاه داشته و پدر او از سلطنت طلبان تند بوده و در ساواك نيز مسئوليت داشته است.
اين سايت همچنين مدعي شده كه دكتر لنكراني زندگي تجملاتي دارد و همسر او هر ماه با سفر به دبي، خريدهاي خود اعم از پوشاك و لوازم خاص را از دبي خريداري مي كند.
اين سايت حق العمل كار عمله جريان نفاق پس از انجام ترور شخصيت، به خاكستري سازي! خبر خود پرداخته و نوشته است: لازم به ذكر است كه از نظر منطقي، نه فرزند در برابر اعتقادات و عملكرد پدر مسئول است و نه زندگي مرفه داشتن و خريدهاي ماهانه از دبي جرم تلقي مي شود. بلكه روي سخن با اين گروه خود عمار پندار است كه دست از ظاهرگرايي و تخريب رقيب تحت پوشش ارزشها دست برداشته و براي نقد عملكرد، شاخصهاي اصلي را مد نظر قرار دهند.
در پي اين حركت سايت حامي فتنه سبز، دكتر لنكراني در مصاحبه با صابرنيوز و درباره خانواده خود گفت: مرحومه مادرم، سيده اي بودند مهربان و دلسوز و از هيچ كوششي در جهت تعليم و تربيت صحيح ما دريغ نمي كردند. انشاءالله خداوند حق ايشان را بر من حلال فرمايد و در اين ايام سوگواري حضرت زهرا سلام الله عليها، روح همه مؤمنين و مؤمنات و ايشان را قرين رحمت واسعه خود فرمايد. پدر بنده در صنعت آلومينيوم فعال بود و آن زمانها، صنعت آلومينيوم در ايران تازه تأسيس و نوپا بود. اما با توجه به مصارف مختلف اين فلز سبك و دير اكسيده شدن آن، به سرعت مورد استقبال و مصرف در صنايع مختلف قرار گرفت. ابتدا پدرم با كار در اين صنعت شروع كرد و مدت ها بعد، توانست با تلاش و پشتكار كارگاه و كارخانه اي را راه اندازي كند. ايشان قبل از انقلاب هيچ گونه مسئوليت و سمت دولتي نداشتند.
وي درباره همسر و وضعيت زندگي خويش گفت: الحمدلله در دوران دانشجويي توفيق شامل حال بنده شد، و خداوند توفيق ازدواج با همسر مورد نظرم را عطا كرد و بسيار از زندگي ام راضي هستم. بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي گشتيم عمده وسايلي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي شد.
لنكراني افزود: ما از ابتدا كه زندگي مشتركمان را شروع كرديم سعي كرديم يك زندگي ساده و مؤمنانه اي داشته باشيم و در زندگي قانع و شاكر باشيم. حقيقتاً افتخار مي كنم كه همسرم يك خانم قانعي است، ايشان از اول هم اين چنين بودند و تا الان هم يك زندگي همراه با قناعتي را گذرانده ايم. ما زماني كه بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي گشتيم عمده چيزهايي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي شد.
وي در پاسخ اين سؤال چرا بعد از دوره وزارتتان به شهرستان برگشتيد؟ مي گويد: بنده بعد از دوره وزارت ترجيح دادم به شيراز برگردم و درس و بحث و تحقيقات علمي را در كنار طبابت و درمان در شيراز دنبال كنم. يكبار يادم هست توفيقي حاصل شد خدمت رهبر معظم انقلاب روحي فداء رسيدم، اين موضوع را خدمت ايشان عرض كرده و كسب تكليف نمودم، ايشان به اين مضمون فرمودند كه «اين اموري كه شما مي گوييد، كارهاي خوبي است، اما در كنار آنها، امور اجتماعي را هم دنبال كنيد». عرض كردم: حضرت آقا، كار سختي است، هم فعاليت اجتماعي و هم طبابت و هم تحقيقات. رهبر انقلاب به بنده فرمودند: «كار سختي است اما مي شود!» بالاخره بنده از ايشان كسب تكليف كردم و در شيراز به تحقيقات علمي، طبابت و درمان و سياست و امور اجتماعي در حد توان پرداختم. انشاءالله خداوند از ما راضي و لبخند رضايت بر لبان مبارك رهبري معظم و مردم مؤمن و قدرشناس قرار گيرد.
ايستادگي رهبر ايران به كابوس غرب تبديل شده است
يك روزنامه فرانسوي تصريح كرد مذاكره با ايران به كابوسي براي قدرت هاي غربي و مايه افسردگي آنان تبديل شده چرا كه نمي توانند رهبر ايران را بترسانند.
کیهان: لوموند در گزارشي نوشت: از چند سال پيش قدرت هاي غربي، خطر دچار شدن به افسردگي و گفت وگوهاي كابوس آميز را به جان مي خريدند بي آن كه بتوانند نتيجه اي بگيرند چرا كه نمي توانند آيت الله خامنه اي را بترسانند. او هم جلوي آنان مي ايستد.
لوموند اضافه كرد: مقاومت ايران، محك آزمايش جهان چند قطبي است. شركت كنندگان كنفرانس آلماتي مي گويند ما دور خودمان چرخيديم و حتي تاريخ جديد مذاكره تعيين نشد.
لوموند مي افزايد: راههاي موازي براي نزديك كردن ايران و آمريكا نمي تواند كارساز باشد چرا كه دعوت آمريكا به مذاكره ديگر اعتباري ندارد و ايران نيز در اين دوران پيش از انتخابات نمي تواند از جهت گيري هاي ملي گرايانه دوري جويد.
استعفاي مدير عامل رايتل در اعتراض به حلقه انحرافي
منابع آگاه از استعفاي حميدرضا فرنگ مديرعامل شركت رايتل در اعتراض به فشار حلقه انحرافي براي بهره برداري انتخاباتي از امكانات اپراتور سوم خبر دادند.
کیهان: به گزارش نداي انقلاب اين استعفا زماني صورت گرفت كه اعلام شد رايتل پشتيبان مالي تجمع بزرگ انتخاباتي حلقه انحرافي در ورزشگاه يكصد هزار نفري آزادي را برعهده گرفته است.
براين اساس، بعد از روي كار آمدن مديرعامل شركت شستا و پس از ماهها فشار حلقه انحرافي براي در اختيار گرفتن اپراتور رايتل اكنون قرار است يكي از اعضاي هيأت مديره رايتل كه مورد اعتماد حلقه انحرافي است جايگزين وي شود.
پيش از اين نداي انقلاب در خبري از نفوذ حلقه انحرافي در يكي از اپراتورهاي كشور و پيامك شعار اصلي اين طيف يعني «زنده باد بهار» براي شماري از مردم خبر داده بود كه البته اين سامانه پيامكي توسط دستگاه قضايي توقيف شد.
مسئولیت ریاست جمهوری یک امانت است نه يک لقمه شیرین
![](http://www.hamoonnews.com/images/stories/default/00010.jpg)
به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، آیتالله محمدعلي موحدی کرمانی در خطبههای امروز نماز جمعه تهران با عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و سفارش مومنین و مسلمین به امر تقوا برای خروج از مشکلات اظهار داشت: جهاد حضرت زهرا(س) یکی از ابعاد ویژه زندگی بانوی عالم است که باید در زندگی خود از ایشان تمامی مسائل را بیاموزیم و باید به این مسئله واقف باشیم که بعد از رحلت پیامبر(ص) به جامعه باید بصیرت و بینش داد.
وی در ادامه با عرض تسلیت به زلزلهزدگان استان بوشهر بیان داشت: احساس همدردی خود را با مردم زلزلهزده در مناطق مختلف استان بوشهر به خاطر این حادثه تلخ، اعلام ميدارم و براي آنها طلب رحمت میکنم.
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: مسئولان باید بدانند که مسئولیت ریاست جمهوری یک امانت است نه يک لقمه شیرین براي آنها و همه مردم در این عرصه مامور هستند که این امانت الهی را به انسانهای لایق واگذار کنند.
آیتالله موحدی کرمانی افزود: اگر ملت در آراء خود کوتاهی کنند و شخصی نالایق را به عنوان رئیسجمهور برگزینند، قطعا در این مسئولیت مرتکب جرم شدهاند چرا که به آن شخص در انتخابات آتی رای دادهایم و کاندیداها و مردم باید در امانت الهی دقت ویژهای داشته باشند.
وی خطاب به مردم در بهتر برگزار شدن انتخابات ریاست جمهوری گفت: شما که رای میدهید مراقب باشید به شخصی که اهل عمل است رای بدهید و بهتر است با تحقیق و بررسی سوابق انقلابی، ولایی و تجربیات اجرایی، دینی به شخص مناسب رای دهید.
خطیب نماز جمعه تهران ادامه داد: شناخت از کاندیداها یا به صورت مستقیم و یا از طریق تحقیق درباره آن فرد صورت میگیرد.
آیتالله موحدی کرمانی با اشاره به نامگذاری امسال با نام حماسه سیاسی حماسه اقتصادی خاطرنشان کرد: مردم با حضور گسترده خود باید مشت محکمی برای مرتبهای دیگر به دشمنان داخلی و خارجی بزنند و برای همیشه دشمنان را از ضربه زدن به نظام مایوس کنیم.
وی تصریح کرد: لبیک گفتن به ندای امام و رهبری و اطاعت از ولایت فقیه که ادامه ولایت پیامبر از جمله وظایف ملت ایران در تمامی عرصهها است و باید خواسته مقام معظم رهبری را در نامگذاری سال جدید محقق کنیم.
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به نقش شورای نگهبان در تایید کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: این شورا با ملاحظه شرایط موجود در قانون صلاحیت شخص مورد نظر را برای کاندیداتوری در انتخابات تایید میکند و به ویژگیهایی همچون مدیریت، تدبر، حسن سابقه، تقوا، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و امانتدار بودن کاندیدای مورد نظر خود توجه خواهند کرد.
آیتالله موحدی کرمانی افزود: در این ایام سالگرد قطع رابطه ایران با شیطان بزرگ را داشتيم و مسئلهای که حائز اهمیت است پیشرفت و اعتلای جمهوری اسلامی ایران بدون وابستگی به دشمنان است و توانستهایم با خودسازی دشمنان را به عقبنشینی وادار کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اخیرا فرقه وهابیت جزوههایی را در اختیار زائران خانه خدا قرار میدهد که باید مراقب باشید با این جزوهها از مسیر درست خارج نشوید چرا که آنها با این کار در صدد تخریب اذهان عمومی هستند.
سوءاستفاده اجباري از كارمندان به عنوان سياهي لشكر انتخاباتي
سازمان ميراث فرهنگي با اختصاص بودجه هنگفت از بيت المال و با استفاده ازكاركنان دستگاه هاي مختلف، ميتينگي را در استاديوم صد هزار نفري آزادي برگزار مي كند.
کیهان: به گزارش رجانيوز، طبق برنامه ريزي رئيس سازمان ميراث فرهنگي، اين ميتينگ در روز پنجشنبه 29/1/92 با حضور بيش از يكصد هزار نفر از اعضاي سازمان ها و دستگاه هاي مختلف سراسر كشور تحت عنوان جشن و مراسم تقدير از دست اندركاران سفرهاي نوروزي برگزار خواهد شد. انتخاب پوشش تقدير از برگزاركنندگان سفرهاي نوروزي در حالي است كه براساس برنامه ريزي هاي انجام شده، قرار است كه ازكانديداي انتخاباتي جريان انحرافي نيز با وجود اينكه مسئوليت كنوني او هيچ ارتباطي به اين همايش ندارد، رونمايي شود!
رجانيوز كه سالها از دولت حمايت مي كرد و پس از عملكرد حلقه انحرافي، به صف منتقدان پيوسته مي افزايد: كليه هزينه هاي مربوط به ساخت جايگاه، نور، صدا، تصويربرداري، دعوت از هنرمندان، موسيقي، مجري، قاري، تبليغات محيطي، چاپ كارت هاي دعوت و هزينه هاي مرتبط از محل يكي از مراكز وابسته به سازمان ميراث تأمين شده كه حدود بيش از 800 ميليون تومان برآورد شده است.
از سوي ديگر براي پر كردن ورزشگاه بزرگ آزادي، براي تمام استان ها و سازمان ها سهميه مشخص شده است تا با حضور پرسنل و مرتبطين خود استاديوم آزادي را پر كنند كه از جمله مي توان به سهميه هاي اختصاصي زير اشاره كرد؛ هلال احمر 30 هزار نفر، سازمان ميراث فرهنگي 20 هزار نفر، سازمان حمل و نقل و راهداري 10هزار نفر، وزارت كشور(فرمانداران، بخشداران، شهرداران و...) 10 هزار نفر، آموزش و پرورش (دانش آموزان و كادر استان هاي تهران، البرز، قزوين، قم و...) 10 هزار نفر، بخش خصوصي و گردشگري 10 هزار نفر و... پرسنل سازمان ميراث فرهنگي هم براي حضور در مراسم به همراه خانواده هاي خود (حداكثر تا 10نفر) توجيه شده اند.
همچنين گفته مي شود در پي هماهنگي با وزير ارتباطات مقرر شده است كه شركت رايتل وابسته به سازمان تأمين اجتماعي، مسئوليت پذيرايي (بسته هاي پذيرايي و ناهار روز مراسم) را به سبك هواپيمايي و توسط كترينگ هواپيمايي ماهان تهيه و آماده و در ميان مدعوين توزيع كند كه براي اين كار هزينه هر نفر 40 هزارتومان برآورد شده است.
سازمان ميراث فرهنگي مبالغي را تحت عنوان هزينه هاي سفر نوروزي به استان ها به منظور هزينه حمل و نقل و پذيرايي بين راهي مدعوين اختصاص داده است كه جمعاً حدود 6 ميليارد تومان تخمين زده مي شود.
اين گزارش حاكي است: برخي از مدعوين مراسم روز 29 فروردين از نحوه جمع آوري ليست افراد و حضور در مراسم و فيلم و عكس برداري و... ابراز نگراني كرده و احتمال مي دهند كه پس از سپري شدن اين مقطع، در آينده با مشكلات جدي مواجه شوند، بنابراين تمايل چنداني براي حضور در مراسم ندارند. برخي از مدعوين نيز از نحوه هزينه كردها و مخارج اين مراسم كه منشأ آن نامشخص و شبهه ناك است ابراز نگراني كرده و عقيده دارند حضور در اين مراسم صحيح نيست.
انتظار مردم از دستگاه هاي قضايي و اطلاعاتي كشور آن است كه در شرايط اقتصادي حساس كنوني و در حالي كه اقشار كم درآمد با شرايط معيشتي سختي دست به گريبانند، اجازه ندهند چند ميليارد تومان از كيسه بيت المال براي تبليغات انتخاباتي حلقه انحرافي هزينه شود.
گفتني است كه از دستگاه هاي قضايي و اطلاعاتي كشور پذيرفته نيست كه بعد از وقوع واقعه و اتلاف ميلياردها تومان از بيت المال فقط در حد گزارش ماجرا بسنده كنند.
شنبه بیست و چهارم فروردین 1392
ترور شخصيت توسط تروريست هاي اجاره اي
يك سايت حق العمل كار كه در خدمت محافل فتنه گر و گروهك هاي ضدانقلاب فعاليت مي كند، در اقدامي انتحاري به تخريب و ترور شخصيت دكتر باقري لنكراني مدير اسبق بهداشت پرداخت.
کیهان: سايت «ب» توسط شماري از عناصر جدا شده از يك سايت (وابسته به محسن رضايي) اداره مي شود. اين گروه ابتدا خود را اصولگرا جا مي زدند اما بعدها، به آلت دست محافل فتنه گر تبديل شدند و هم اكنون توليدات آنها در خدمت عمليات رواني رسانه هاي بدنامي نظير راديو فردا، كلمه، جرس و بي بي سي قرار دارد.
سايت ياد شده با حمله به خانواده (!) دكتر لنكراني مدعي شده كه خانواده وي در دوران رژيم شاه در حكومت جايگاه داشته و پدر او از سلطنت طلبان تند بوده و در ساواك نيز مسئوليت داشته است.
اين سايت همچنين مدعي شده كه دكتر لنكراني زندگي تجملاتي دارد و همسر او هر ماه با سفر به دبي، خريدهاي خود اعم از پوشاك و لوازم خاص را از دبي خريداري مي كند.
اين سايت حق العمل كار عمله جريان نفاق پس از انجام ترور شخصيت، به خاكستري سازي! خبر خود پرداخته و نوشته است: لازم به ذكر است كه از نظر منطقي، نه فرزند در برابر اعتقادات و عملكرد پدر مسئول است و نه زندگي مرفه داشتن و خريدهاي ماهانه از دبي جرم تلقي مي شود. بلكه روي سخن با اين گروه خود عمار پندار است كه دست از ظاهرگرايي و تخريب رقيب تحت پوشش ارزشها دست برداشته و براي نقد عملكرد، شاخصهاي اصلي را مد نظر قرار دهند.
در پي اين حركت سايت حامي فتنه سبز، دكتر لنكراني در مصاحبه با صابرنيوز و درباره خانواده خود گفت: مرحومه مادرم، سيده اي بودند مهربان و دلسوز و از هيچ كوششي در جهت تعليم و تربيت صحيح ما دريغ نمي كردند. انشاءالله خداوند حق ايشان را بر من حلال فرمايد و در اين ايام سوگواري حضرت زهرا سلام الله عليها، روح همه مؤمنين و مؤمنات و ايشان را قرين رحمت واسعه خود فرمايد. پدر بنده در صنعت آلومينيوم فعال بود و آن زمانها، صنعت آلومينيوم در ايران تازه تأسيس و نوپا بود. اما با توجه به مصارف مختلف اين فلز سبك و دير اكسيده شدن آن، به سرعت مورد استقبال و مصرف در صنايع مختلف قرار گرفت. ابتدا پدرم با كار در اين صنعت شروع كرد و مدت ها بعد، توانست با تلاش و پشتكار كارگاه و كارخانه اي را راه اندازي كند. ايشان قبل از انقلاب هيچ گونه مسئوليت و سمت دولتي نداشتند.
وي درباره همسر و وضعيت زندگي خويش گفت: الحمدلله در دوران دانشجويي توفيق شامل حال بنده شد، و خداوند توفيق ازدواج با همسر مورد نظرم را عطا كرد و بسيار از زندگي ام راضي هستم. بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي گشتيم عمده وسايلي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي شد.
لنكراني افزود: ما از ابتدا كه زندگي مشتركمان را شروع كرديم سعي كرديم يك زندگي ساده و مؤمنانه اي داشته باشيم و در زندگي قانع و شاكر باشيم. حقيقتاً افتخار مي كنم كه همسرم يك خانم قانعي است، ايشان از اول هم اين چنين بودند و تا الان هم يك زندگي همراه با قناعتي را گذرانده ايم. ما زماني كه بعد از پايان دوره چهار ساله وزارت از تهران به شيراز برمي گشتيم عمده چيزهايي كه از تهران آورديم كه قبل از آن آنها را از شيراز به تهران برده بوديم، كتابهاي بنده بود وگرنه بقيه وسايل ما در يك وانت جا مي شد.
وي در پاسخ اين سؤال چرا بعد از دوره وزارتتان به شهرستان برگشتيد؟ مي گويد: بنده بعد از دوره وزارت ترجيح دادم به شيراز برگردم و درس و بحث و تحقيقات علمي را در كنار طبابت و درمان در شيراز دنبال كنم. يكبار يادم هست توفيقي حاصل شد خدمت رهبر معظم انقلاب روحي فداء رسيدم، اين موضوع را خدمت ايشان عرض كرده و كسب تكليف نمودم، ايشان به اين مضمون فرمودند كه «اين اموري كه شما مي گوييد، كارهاي خوبي است، اما در كنار آنها، امور اجتماعي را هم دنبال كنيد». عرض كردم: حضرت آقا، كار سختي است، هم فعاليت اجتماعي و هم طبابت و هم تحقيقات. رهبر انقلاب به بنده فرمودند: «كار سختي است اما مي شود!» بالاخره بنده از ايشان كسب تكليف كردم و در شيراز به تحقيقات علمي، طبابت و درمان و سياست و امور اجتماعي در حد توان پرداختم. انشاءالله خداوند از ما راضي و لبخند رضايت بر لبان مبارك رهبري معظم و مردم مؤمن و قدرشناس قرار گيرد.
شنبه بیست و چهارم فروردین 1392
ايستادگي رهبر ايران به كابوس غرب تبديل شده است
يك روزنامه فرانسوي تصريح كرد مذاكره با ايران به كابوسي براي قدرت هاي غربي و مايه افسردگي آنان تبديل شده چرا كه نمي توانند رهبر ايران را بترسانند.
کیهان: لوموند در گزارشي نوشت: از چند سال پيش قدرت هاي غربي، خطر دچار شدن به افسردگي و گفت وگوهاي كابوس آميز را به جان مي خريدند بي آن كه بتوانند نتيجه اي بگيرند چرا كه نمي توانند آيت الله خامنه اي را بترسانند. او هم جلوي آنان مي ايستد.
لوموند اضافه كرد: مقاومت ايران، محك آزمايش جهان چند قطبي است. شركت كنندگان كنفرانس آلماتي مي گويند ما دور خودمان چرخيديم و حتي تاريخ جديد مذاكره تعيين نشد.
لوموند مي افزايد: راههاي موازي براي نزديك كردن ايران و آمريكا نمي تواند كارساز باشد چرا كه دعوت آمريكا به مذاكره ديگر اعتباري ندارد و ايران نيز در اين دوران پيش از انتخابات نمي تواند از جهت گيري هاي ملي گرايانه دوري جويد.
شنبه بیست و چهارم فروردین 1392
استعفاي مدير عامل رايتل در اعتراض به حلقه انحرافي
منابع آگاه از استعفاي حميدرضا فرنگ مديرعامل شركت رايتل در اعتراض به فشار حلقه انحرافي براي بهره برداري انتخاباتي از امكانات اپراتور سوم خبر دادند.
کیهان: به گزارش نداي انقلاب اين استعفا زماني صورت گرفت كه اعلام شد رايتل پشتيبان مالي تجمع بزرگ انتخاباتي حلقه انحرافي در ورزشگاه يكصد هزار نفري آزادي را برعهده گرفته است.
براين اساس، بعد از روي كار آمدن مديرعامل شركت شستا و پس از ماهها فشار حلقه انحرافي براي در اختيار گرفتن اپراتور رايتل اكنون قرار است يكي از اعضاي هيأت مديره رايتل كه مورد اعتماد حلقه انحرافي است جايگزين وي شود.
پيش از اين نداي انقلاب در خبري از نفوذ حلقه انحرافي در يكي از اپراتورهاي كشور و پيامك شعار اصلي اين طيف يعني «زنده باد بهار» براي شماري از مردم خبر داده بود كه البته اين سامانه پيامكي توسط دستگاه قضايي توقيف شد.
شنبه بیست و چهارم فروردین 1392
مسئولیت ریاست جمهوری یک امانت است نه يک لقمه شیرین
![](http://www.hamoonnews.com/images/stories/default/00010.jpg)
به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، آیتالله محمدعلي موحدی کرمانی در خطبههای امروز نماز جمعه تهران با عرض تسلیت به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) و سفارش مومنین و مسلمین به امر تقوا برای خروج از مشکلات اظهار داشت: جهاد حضرت زهرا(س) یکی از ابعاد ویژه زندگی بانوی عالم است که باید در زندگی خود از ایشان تمامی مسائل را بیاموزیم و باید به این مسئله واقف باشیم که بعد از رحلت پیامبر(ص) به جامعه باید بصیرت و بینش داد.
وی در ادامه با عرض تسلیت به زلزلهزدگان استان بوشهر بیان داشت: احساس همدردی خود را با مردم زلزلهزده در مناطق مختلف استان بوشهر به خاطر این حادثه تلخ، اعلام ميدارم و براي آنها طلب رحمت میکنم.
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به انتخابات ریاست جمهوری تصریح کرد: مسئولان باید بدانند که مسئولیت ریاست جمهوری یک امانت است نه يک لقمه شیرین براي آنها و همه مردم در این عرصه مامور هستند که این امانت الهی را به انسانهای لایق واگذار کنند.
آیتالله موحدی کرمانی افزود: اگر ملت در آراء خود کوتاهی کنند و شخصی نالایق را به عنوان رئیسجمهور برگزینند، قطعا در این مسئولیت مرتکب جرم شدهاند چرا که به آن شخص در انتخابات آتی رای دادهایم و کاندیداها و مردم باید در امانت الهی دقت ویژهای داشته باشند.
وی خطاب به مردم در بهتر برگزار شدن انتخابات ریاست جمهوری گفت: شما که رای میدهید مراقب باشید به شخصی که اهل عمل است رای بدهید و بهتر است با تحقیق و بررسی سوابق انقلابی، ولایی و تجربیات اجرایی، دینی به شخص مناسب رای دهید.
خطیب نماز جمعه تهران ادامه داد: شناخت از کاندیداها یا به صورت مستقیم و یا از طریق تحقیق درباره آن فرد صورت میگیرد.
آیتالله موحدی کرمانی با اشاره به نامگذاری امسال با نام حماسه سیاسی حماسه اقتصادی خاطرنشان کرد: مردم با حضور گسترده خود باید مشت محکمی برای مرتبهای دیگر به دشمنان داخلی و خارجی بزنند و برای همیشه دشمنان را از ضربه زدن به نظام مایوس کنیم.
وی تصریح کرد: لبیک گفتن به ندای امام و رهبری و اطاعت از ولایت فقیه که ادامه ولایت پیامبر از جمله وظایف ملت ایران در تمامی عرصهها است و باید خواسته مقام معظم رهبری را در نامگذاری سال جدید محقق کنیم.
خطیب نماز جمعه تهران با اشاره به نقش شورای نگهبان در تایید کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: این شورا با ملاحظه شرایط موجود در قانون صلاحیت شخص مورد نظر را برای کاندیداتوری در انتخابات تایید میکند و به ویژگیهایی همچون مدیریت، تدبر، حسن سابقه، تقوا، اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی و امانتدار بودن کاندیدای مورد نظر خود توجه خواهند کرد.
آیتالله موحدی کرمانی افزود: در این ایام سالگرد قطع رابطه ایران با شیطان بزرگ را داشتيم و مسئلهای که حائز اهمیت است پیشرفت و اعتلای جمهوری اسلامی ایران بدون وابستگی به دشمنان است و توانستهایم با خودسازی دشمنان را به عقبنشینی وادار کنیم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اخیرا فرقه وهابیت جزوههایی را در اختیار زائران خانه خدا قرار میدهد که باید مراقب باشید با این جزوهها از مسیر درست خارج نشوید چرا که آنها با این کار در صدد تخریب اذهان عمومی هستند.
بررسی چگونگی پیشرفت در مسیر مذاکرات ایران و گروه 1+5
![](http://www.hamoonnews.com/images/stories/binalmelal/2058277_1.jpg)
به گزارش پایگاه 598، دور سوم گفتوگوهای نمایندگان هیاتهای مذاکره کننده ایران و 1+5، دقایقی پیش در هتل ریکسوس آلماتی قزاقستان از سر گرفته شد.
پیش از شروع مذاکرات در دومین روز، سعید جلیلی و کاترین اشتون نمایندگان هیاتهای ایران و 1+5 دیداری دو جانبه با یکدیگر داشتند.
دو
طرف در این دیدار آخرین وضعیت مذاکرات و ابعاد مختلف مواضع دو طرف را به
طور مشروح مورد بحث قرار دادند و چگونگی پیشرفت در مسیر مذاکرات میان دو
طرف مورد بررسی و تبادل نظر قرار گرفت.
علی باقری روز جمعه نیز با نمایندگان روسیه و چین در 1+5 دیدار کرد.
معاون
دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان همچنین شب گذشته با اشاره به برگزاری
دور دیگری از گفتوگوها میان جمهوری اسلامی ایران و 1+5 گفت: در مذاکرات
آلماتی 2 جمهوری اسلامی ایران پیشنهادهای مشخص و راهگشایی را برای پیشبرد
روند گفت و گوها ارائه کرد.
وی با بیان اینکه چند ماه گذشته ایران
طرح جامعی را به نام طرح "مسکو" در مذاکرات ایران و 1+5 در روسیه به طرف
مقابل ارائه کرد، افزود: این طرح ابعاد مختلف روند گفت و گوها را در بر می
گرفت و مبنا و چارچوب هایی که لازم است تا گفت و گوها بر اساس آن استوار
شود در دل آن دیده شده بود.
باقری ادامه داد: برای شکل گیری گفت و
گوهای جامع بین ایران و شش کشور برنامه عملیاتی در آلماتی 2 ارائه شد که
دربرگیرنده پیشنهادهای مشخص و راهگشایی برای حرکت گفت و گوها به سمت جلو
بود. بر اساس آن چه که برخی می نامند، "گام هایی اعتمادساز" باید توسط دو
طرف برداشته شود که این گام ها دور جدیدی از همکاری ها میان دو طرف را شکل
می دهد.
وی تصریح کرد که جمهوری اسلامی ایران در برنامه عملیاتی
خود پیشنهادهایش را به گونه ای تنظیم کرده است که گام های متقابل به صورت
هم جنس، متقابل و هم وزن برداشته شوند.
معاون دبیر شورای عالی
امنیت ملی کشورمان تاکید کرد که ایران بر این نظر است که این گام های
اعتمادساز به عنوان بخشی از راه حل جامع حل و فصل موضوع دیده شود تا ما را
به هدف نزدیک کند. این گام ها بخشی جدا یا در این که در کنار راه حل جامع
دیده شود، نیست و نباید این گونه تلقی شود.
باقری با اشاره به
نشست عصر در روز نخست خاطرنشان کرد: در جلسه عصر نمایندگان شش کشور سوال
ها و ابهام های خود را مطرح کردند و دکتر جلیلی به تفصیل به همه ابهام ها
پاسخ دادند و فرصتی شد که ابعاد و زوایای بیش تری از پیشنهادهای ایران
برای همه توضیح داده و بیش تر تبیین شود.
این عضو تیم مذاکره کننده
کشورمان با اشاره به دیدارهای دو جانبه اش با برخی از نمایندگان کشورهای
گروه 1+5 در حاشیه روز نخست مذاکرات گفت: ملاقات خوبی با معان وزیر خارجه
چین داشتم و ملاقاتم با معاون وزیر خارجه روسیه و نماینده این کشور در
گروه 1+5 پرمحتوا بود.
باقری همچنین از احتمال برگزاری دیدارهای دو
جانبه دیگر در روز شنبه خبر داد و افزود: انتظار داریم فردا دور دیگری از
گفت و گوها برگزار شود تا دیدگاه های تکمیلی طرف مقابل را درباره
پیشنهادی های مشخص ایران داشته باشیم.وی ابراز امیدواری کرد که طرف مقابل
نسبت به پیشنهادهای ایران برخوردی سازنده داشته باشد تا به نتایج ملموس
دست یابیم.
مذاکرات روز نخست ایران و گروه موسوم به 1+5 در دو نوبت صبح و عصر به وقت آلماتی در مجموع حدود 5 ساعت به طول انجامید.
ایران
در آغاز مذاکرات برنامه عملیاتی برای اجرایی کردن طرح جامع مسکو را در
ابعاد کوچک تری ارایه و تاکید کرد که اقدامهایی که از آن به عنوان" گام
اعتمادساز" یاد میشود باید بخشی از راه حل باشد نه جدای از آن یا در کنار
آن دیده شود.
1+5 در چارچوب پیشنهادی که به ایران در آلماتی 1
ارایه کرد خواستار برداشتن گامهای اعتماد ساز متقابل دو طرف شد و در این
زمینه اقداماتی را برای انجام پیشنهاد انجام داد. ایران در نشست کارشناسی
به این پیشنهادها پاسخ داد و اعلام کرد که گامهای مورد نظر آنها که
خواستار اجرای آن از سوی ایران هستتند در ازای گامهایی که آنها باید در
مقابل ایران برای لغو تحریمها بردارند متوازن نیست. در عین حال ایران
خواستار مشخص شدن آغاز، ابعاد و سرانجام روند گفتوگوها و چگونگی حل و فصل
مساله هستهیی شده است و معتقد است که "گامهای اعتمادساز" نمیتواند
خارج از روند گفتوگوها مطرح شود بلکه باید بخشی از راه حلی باشد که میان
دو طرف به توافق برسد.
از این رو ایران در روز نخست مذاکرات در
چارچوب طرح جامع مسکو، پیشنهادهای خود را برای شکل گیری یک روند در
گفتوگو ارایه کرد. این پیشنهادها و توضیحات از سوی 1+5" جالب " توصیف شد
در عین حال که معتقدند این توضیحات به "ایدههای آنها پاسخ کامل
نمیدهد".
به نظر میآید در حال حاضر اختلاف نظر عمده دو طرف بر سر
میز مذاکره علاوه بر اختلاف نظرهای محتوایی، شکلی نیز هست. ایران اصرار
دارد آغاز تا انجام روند گفتوگوها از ابتدای کار مشخص باشد، اما 1+5
خواستار یک دوره (شش ماهه) اعتماد سازی میان دو طرف است.
هنوز واکنشی از سوی 1+5 و نماینده آنها در مذاکرات با ایران درباره پیشنهاد ایران که روز جمعه ارایه شد صورت نگرفته است.
اصلاحات با آتش زدن اتوبوس!
![](http://www.hamoonnews.com/images/stories/fetneh/12.jpg)
گروه طنز ـ رها ابریشمی: هاشمی رفسنجانی اکثریت معترضان یا منتقدان به انتخابات 88 که به خیابانها آمدند، را وفادار به نظام و قانون اساسی خوانده و حرکت آنان را نوعی "اصلاح" دانسته که با اصل نظام مخالفتی ندارد. (لینک مطلب)
به نظر شما با توجه به اینکه برخی حرکت معترضان به انتخابات 88 را نوعی "اصلاح" دانسته اند؛ این "اصلاح" چه نوع اصلاحی است؟! و وفاداری آنها به نظام و قانون اساسی را از کجا می توان کشف نمود؟!
گزینه الف. آنهایی که سطل های زباله را آتش زدند خواهان "اصلاح" در زمینه حمل و نقل زباله ها و استفاده از سطل زباله مکانیزه بوده اند و کلا مشکلی با نظام و قانون اساسی نداشته اند! بعدش هم؛ در هیچ کجای قانون اساسی ننوشته اند که آتش زدن سطل زباله خلاف قانون است!
گزینه ب. این افراد که اقدام به آتش زدن سطل های زباله کردند قصدشان اصلاح در نحوه از بین بردن زباله ها بود؛ می خواستند به شهرداری نشان دهند همین وسط خیابان هم می شود زباله ها را آتش زد و اصلا نیاز نیست که زباله ها به مکان های دور برده و از بین ببرند!
گزینه ج. برخی افراد به خیابان ها آمدند و بصورت خیلی متمدنانه اقدام به تخریب و آتش زدن اتوبوس های شرکت واحد کردند. این افراد نیز منتقد به شلوغی بیش از اندازه اتوبوس های شرکت واحد بودند و قصدشان "اصلاح" بود؛ آنهم اصلاح وضعیت اتوبوس ها!
این افراد خیلی هم وفادار به ارزش ها بوده اند و دلیل این ناراحتی زیادشان این بوده است که در اتوبوس های شرکت واحد به دلیل شلوغی و جدانکردن درست بخش مردان و زنان؛ در برخی مواقع نگاه های مردان و زنان با یکدیگر برخورد می کرد! آنها اتوبوس ها را آتش زدند تا اصلاحاتی در این زمینه شکل گیرد!
البته ایند افراد قصد داشتند بعد از آتش زدن اتوبوس ها، مترو را هم آتش بزنند تا "اصلاح" در آنجا هم شکل گیرد. اما متاسفانه کبریت گیر نیاوردند و به هر کس هم گفتند "آتیش داری؟!"؛ نداشت!
گزینه د. برخی از معترضان که به خیابان آمدند و شعارهای نامربوط می دادند؛ قصدشان این بود که منجر به وفاداری بقیه شوند!! آنها با سرلوحه قرار دادن شعار "ادب از که آموختی، از بی ادبان!"، فکر می کردند می شود "وفا از که آموختی، از بی وفایان!" را هم در جامعه عملی کنند. به همین خاطر و برای اینکه تعداد وفاداران به نظام بیشتر شود، به خیابان رفتند و بی وفایی خود را به معرض نمایش گذاشتند!
فعالیت وهابیت تندرو و تجزیه طلب در خورستان
استان
خوزستان در گذر از مراحل گوناگون تاریخی در حوزههای دینی، سیاسی،
اقتصادی و سایر حوزهها، با فراز و نشیبهای متعددی روبهرو بوده است.
شاید بتوان گفت که موضوع خودمختاری و استقلالطلبی خوزستان بهطور مشخص و قابل طرح برای اولینبار توسط شیخخزعل و با تحریک انگلیسیها مطرح شد که این موضوع زمینهساز برای شاهان مخلوع وقت، رضاشاه و محمدرضاشاه با هدف از بین بردن به اصطلاح عربیت در این منطقه بوده است.
خوزستان همواره برای حکومت وقت عراق از این مزیت برخوردار بوده است که درصد بالایی از اقوام عربزبان را در خود جای داده و بیشتر تأسیسات نفتی مهم ایران در این منطقه قرار گرفته است. بیست ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با تحریک و حمایت همهجانبه آمریکا و متحدانش، عراق بهطور گسترده و همهجانبه به ایران حمله کرد. در این میان وجود همسایگان عربزبان در امتداد کنارههای جنوبی خلیج فارس که از صدور انقلاب به کشورهای خود هراسان بودند و انقلاب را خطری برای منافع خود میدیدند، موجب شد که آنان نیز به حمایت از عراق و تشویق گروههای قومی معاند علیه نظام بپردازند.
گروههایی همچون «اتحادیه عرب خوزستان»، «جنبش ناسیونالیست عرب»، «جبههالتحریر خوزستان»، از جمله سازمانها و تشکیلاتی بودند که اوایل سال 1358، فعالیتهای خود را در خوزستان متمرکز ساخته و آشکارا به ترویج و گسترش اهداف و عقاید تجزیهطلبانه خود پرداختند.
در فروردین ماه سال 1384 به دنبال توطئه هدفمند ضدانقلاب و گروهکهای خلق عرب و انتشار وسیع نامه جعلی منصوب به دفتر رئیسجمهوری وقت، در برخی از شبکههای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی تجزیهطلب، تحرکات وسیع و گستردهای با سوءِاستفاده از فضای باز سیاسی آن زمان و بسترسازی ضدامنیتی که عوامل قومگرای داخلی همچون لجنهالوفاق فراهم کرده بودند، در بسیاری از مناطق شهر اهواز و سایر شهرستانهای عربنشین استان صورت گرفت.
ایجاد ناامنی، اغتشاش، تخریب اماکن دولتی و خصوصی، بمبگذاری و ترور، بخشی از اقداماتی است که توسط عناصر تجزیهطلب و ضدانقلاب عرب خوزستانی در آغاز فروردین ماه 1384 و طی اردیبهشت ماه همان سال دنبال گردید.
ترویج وهابیگری با هدف ایجاد شکاف و گسست مذهبی بین قومیتهای استان، در دهه هفتاد در ادامه سایر فعالیتهای قومگرایانه و تجزیهطلبانه گروهکهای عرب معاند شکل گرفته است که مشخصاً با پشتیبانی برخی از سرویسهای اطلاعاتی، بهویژه سرویسهای اطلاعاتی کشورهای عربی در حوزه خلیجفارس صورت میگیرد و اوج آن در سالهای اخیر نمود و ظهور جدی و قابل تأملی یافته است.
تا اواخر دهه 60، اهل سنت در استان خوزستان تنها شامل اجتماعات محدود خانوادگی در مناطقی مانند اروندکنار در آبادان، هندیجان، مسجد بلوچهای آبادان و نیز افراد متفرقهای از کردها و افاغنهای بود که بهعنوان کارگر فصلی و بهصورت موقت به خوزستان تردد داشتند. این گروه عمدتاً و اصالتاً سُنّی مذهب بودند و هیچگونه تشکیلات سازمان یافتهای در این خصوص نداشتند.
آنچه که امروزه بهعنوان جریان سلفیت جهادی یا وهابیت در این استان مطرح است، در حقیقت محصول فعالیت اولین گروههای سلفی در استان است که در اواخر دهه 1360 و اوایل دهه 1370 آغاز گردید؛ پس از آن هستههای فکری و فرهنگی متعددی، متأثر از این جریان شکل گرفته و بدین ترتیب جریان جدیدی به نام حرکه السُنّی بهعنوان هسته مهمی از جریان تبلیغی سلفیت در مناطق عربنشین شکل گرفت.
به دنبال وقوع حوادث و ناآرامیهای فروردین 1384 حقایق و مستندات روشن و شفافی به دست آمد که حاکی از فعالیتهای گسترده اطلاعاتی برخی از کشورهای عربی و حمایت آنان از تجزیهطلبان، با هدف تغییر مذهب تشیع در استان خوزستان در طی سالهای قبل از شکلگیری این بحران بوده است.
وجه اشتراک اساسی و عمیق عربهای خوزستان با جمهوری اسلامی ایران علاوه بر ایرانی بودنشان، شیعه بودن آنها و اشتراک در مذهب است و از طرفی این مذهب وجه افتراق با حکومتهای کشورهای عربی منطقه است و کشورهای عربی نیز حاضر به تشکیل یک دولت مستقل شیعی عربی در کنار خود نیستند، لذا راهکار تغییر مذهب را به گروههای تجزیهطلب ارائه دادند.
حقایق به دست آمده مبین آن بود که قومگرایان افراطی برای کسب حمایت مالی و معنوی کشورهای عربی منطقه و روی کار آوردن یک حکومت سُنّی مذهب متمایل به آنان در استان خوزستان، تحرکات خود را پس از پایان جنگ تحمیلی آغاز نمودند. در سالهای اخیر بهمنظور ترویج وهابیت در خوزستان، شبکههای ماهوارهای متعددی از جمله شبکههای صفا، نور، وصال عربی، وصال فارسی، مکه، المجد، الفجر، المستقله و البدر و تعدادی ایستگاه رادیویی و بیش از یکصد سایت اینترنتی در فضای مجازی به تبلیغ وهابیت و جذب مخاطب مشغول هستند.
تهیه و توزیع کتاب، نشریه، اطلاعیه، لوحهای فشرده و دهها اقدام دیگر از جمله فعالیتهایی است که از ادامه فعالیتهای تبلیغی وهابیت در حوزه نرم از سوی متعصبان کجفهم و ضدشیعی در ابعاد وسیعی در این استان صورت میگیرد. ضمن آنکه تاکنون از سوی عناصر سست بنیاد مذهبی، برخی از اقدامات عملیاتی چون تهدید انجام ترور و بمبگذاری در استان صورت گرفته است
فرقه ضاله وهابیت و فتاوای آن، توجیه مناسبی برای اقدامات تروریستی و ضدشیعی گروههای تجزیهطلب بوده، لذا علاوه بر کنار گذاشتن مذهب تشیع، گرویدن به وهابیت با هدف توجیه اعمال ترویستی نیز راهکار اصلی آنها قرار گرفته است.
حضور جریان وهابیت در استان خوزستان در مقایسه با سایر مناطق مرزی کشور، از رابطه معنادار و متفاوتی برخوردار بوده که اذعان آن بسی جای تأمل دارد. این استان تنها محدوده مرزی کشور است که بیتردید اهالی آن مفتخر به ولایت امام علی(ع) و شیعه آن حضرت میباشند و بدون شک تا ظهور قطب عالم امکان و ناجی مستضعفین حضرت حجت(عج) این خطه مقدس تحت لوای پرچم اللهاکبر و با اعتقاد راسختر به مذهب تشیع، تحویل آن حضرتش داده خواهد شد و همچنان افتخار این را حفظ خواهد کرد که به گفته رهبر فرزانه انقلاب: «خوزستان دروازه ورود تشیع به ایران است.»
پاسخ هوشمندانه جلیلی به سوال انتخاباتی در آلماتي چه بود؟
گروه سیاسی:
مذاکرات آلماتی 2 میان ایران و 1+5 در حالی امروز به پایان میرسد که
اظهارات و رفتار طرف غربی نشان مي دهد كه تمایلی برای پیشرفت در موضوع
هستهای ایران حداقل تا پيش از انتخابات ریاست جمهوری از سوي غرب وجود
ندارد.
به گزارش"رجانیوز"، رفتار طرف غربي در آستانه مذاكرات آلماتي 2 نشان مي دهد كه نزديك شدن به ايام انتخابات رياست جمهوري در ايران در محاسبات 1+5 وارد شده است چنانكه كشورهای طرف مذاکره با ایران منتظر مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران باشند تا با مشاهده رفتار ملت ایران در انتخابات بتوانند سیاست های خود در قبال ایران را تدوین کنند.
اين نكته اي است كه در سوالات دانشجويان دانشگاه ملي قزاقستان هم از سعيد جليلي پرسيده شد و البته با پاسخ هوشمنداني دبير شوراي عالي امنيت ملي مواجه شد.
سعید جلیلی در دانشگاه فارابی قزاقستان در پاسخ به سوالی درباره تاثیر انتخابات ریاست جمهوری ایران بر موضع هستهای کشورماان گفت: امروز دفاع از حقوق ملت ایران یک اجماع ملی است. دفاع از حق هسته ای ملت ایران حق مسلم ماست و مورد اجماع تمام آحاد و جریان های داخل ایران است. تاثیرش این است که پس از انتخابات، ملت ایران با شور بیشتری از حقوقش دفاع خواهد کرد.
به گفته سعید جلیلی حضور پرشور مردم ایران در انتخابات می تواند تاثیر بسزایی در مشخص کردن دوباره اشتباه محاسباتی غرب داشته باشد.
غربی ها پس از اعمال تحریم هایی که فلج کننده عنوان شده بود به دنبال آن بودند پشتیبانی مردم در حمایت از سیاست های کلان نظام را کمرنگ کنند که حضور پرشکوه ملت ایران در راهپیمایی 22 بهمن، غرب را متوجه اشتباه محاسباتی خود کرد.
رهبرمعظم انقلاب در فرمایشات خود در روز یکم فروردین در جمع زائران حرم رضوی نیز درباره تاثیر حضور مردم در انتخابات فرمودند : در درجهی اول، گسترش مشاركت و حضور گستردهی مردم در انتخابات اهميت دارد. شور انتخاباتی در كشور و حضور مردم پای صندوقهای رأی ميتواند تهديدهای دشمنان را بیاثر كند؛ ميتواند دشمن را نااميد كند؛ ميتواند امنيت كشور را تأمين كند. ملت عزيز ما در همهی نقاط كشور اين را بدانند؛ حضور گستردهی آنها در پای صندوق رأی، در آيندهی كشور تأثير دارد؛ در امنيت، در استقلال، در ثروت ملی، در اقتصاد، در همهی مسائل مهم كشور تأثیر میگذارد. این نكتهی اول؛ كه انتخابات باید به توفیق الهی، به كمك پروردگار، با همت ملت ایران، با مشاركت گسترده تحقق پیدا كند.
امید مردم را حفظ کنید/مساله معيشت قطعا در اولويت اول است
![](http://www.hamoonnews.com/images/stories/rahbar/29-6-1389_image634205791902968750.jpg)
در این ایام رعایت اصول و ارزشها دینی و اخلاقی در عرصه سیاسی کشور از سوی کسانی که در عرصه انتخابات فعال هستند، به ویژه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، بیش از همیشه انتظار میرود.
با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاستجمهوری باشگاه خبرنگاران به بازخواني رهنمودهاي مقام معظم رهبري درباره چگونگي انجام تبليغات، مناظرات فعاليتهاي انتخاباتي پرداخته است که ضرورت دارد کانديداهاي انتخابات رياستجمهوري اين بيانات را که به منزله منشور اخلاقي انتخابات است سرلوحه اعمال و برنامههاي خود قرار دهند.
***کسی که صندلی ریاستجمهوری را برای نان و نام و مقاصد سیاسی خود دنبال میکند به درد مردم نمیخورد
حضرت آیتالله خامنهای 18 دیماه 1378 درباره ضرورت انجام کار با نیت خدایی میفرمایند: آن کسانی که خود را برای نامزدی آماده کرده اند، نیت خود را نیت خدایی کنند و برای خدمت بیایند؛ آن کسی که صندلی و این پست و این برگزیدگی را برای نان و نام و مقاصد سیاسی خود دنبال میکند، به درد این مردم نمیخورد.
ایشان 29 خرداد 1379 درباره همین موضوع تصریح میکنند: بدون کمک الهي نميتوانيم کاري انجام دهيم؛ و کمک و رحمت الهي جز با توجّه و توسّل به او، جز با شستشوي دل، جز با خالص کردن نيّت، جز با کنار گذاشتن هدفهاي حقير و کوچک شخصي ميسّر نخواهد بود؛ و اين انقلاب، با اين روحيه و با اين حالت پيروز شد.
***كار را با اخلاص و براي خدا انجام دهید چون کار شما برای اداره یک کشور "اسلامی" است
مقام معظم رهبری 2 شهریور 1377 میفرمایند: من به برادران و خواهران يك توصيه عرض مىكنم، كار را بااخلاص و براى خدا انجام دهيد؛ چون كار شما براى اداره يك كشور اسلامى است و اين آن چيزى است كه خداوند متعال بزرگترين عبادتها را در اين حد نمى شناسد. واقعاً اگر شما عاليترين عبادات فردى را محاسبه كنيد، در قبال اين قرار نمى گيرد كه انسان براى اداره يك كشور به شكل اسلامى تلاش كند. اين از همه تلاشهاى فردى - اگر با اخلاص انجام گيرد - بالاتر است.
ایشان 7 خرداد 1376 تاکید میکنند: بيش از همه چيز، خدا را در نظر داشته باشيم؛ اين مهم است.
***ضرورت "آمادگی"، "استعداد" و "تعهد" برای انجام کار
12 مرداد 1372 حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سه مسئولیت و آمادگی که باید در مسئولین وجود داشته باشد، عنوان میکنند: اول اينكه، براي نفس كار و عمل آماده باشد.
دوم، مساله آمادگي و استعداد و تعهد براي انجام كار است؛ به همان نحوي كه سياستهاي كلي و برنامههاي اساسي كشور آن را اقتضا ميكند.
***بهرهگيري از حمايت الهي با حفظ ايمان، تقوا و عمل صالح در میدان توطئه تبلیغاتی
معظمله همچنین 29 شهریور 1374 میفرمایند: مادامي که شما ايمان و تقوا و عمل صالح را براي خودتان حفظ مي کنيد؛ تمام قدرت خدا، تمام نواميس طبيعت و تمام امکانات يک گروه برگزيده در اختيار شماست. در ميدان سازندگي، در ميدان توطئه تبليغاتي، در ميدان مبارزه و تهاجم فرهنگي، در ميدان خُلقيّات مردم ... .
رهبر انقلاب درباره ضرورت گسترش روح ایمان و تقوا متذکر میشوند:
نكته مهم ديگر عبارت از گسترش روح ايمان و تقوا در تمام ردههاي شماست.(27 فروردین1370)
نظام را بايد بر پايه تقوا حفظ كرد؛ راه تقوا هم ذكر خداست.(23 تیر 1370)
***تاکید بر حفظ طهارت و تقوا و پاكيزگي در عمل
ایشان در تاریخ 12 مرداد 1372 با تاکید بر ضرورت حفظ طهارت و تقوا و حفظ پاكيزگى در عمل و اجتناب از هرگونه خداى ناكرده اختلاط با اهداف غير مشروع يا اهداف غير مقبول و غيراخلاقى است، میفرمایند: مدير خوب، مديرى است كه هر كارى را به عهده مىگيرد، با رعايت اصول اخلاقى صحيح، انجام دهد. در نظام اسلامى، چيزى كه به شدّت با آن مقابله مىشود، رسوخ فساد است. در نظام اسلامى، با اعتقاد بد و نادرست، اينطور مقابله نمىشود كه با عمل غير صحيح و عمل غيراخلاقى و خداى ناكرده رسوخ فساد مبارزه مىشود.
*** عمده مشكلات ملتها اين بوده است كه مسئولان همتشان فقط برطرف كردن مشكلات مردم نبوده است
حضرت آیتالله خامنهای 4 خرداد 1378 درباره ضرورت همت و دلسوزي براي رفع مشكلات مردم خاطر نشان میکنند: عمده مشكلات ملتها به خاطر اين بوده كه مسئولان دلسوزي كه همتشان فقط برطرف كردن مشكلات مردم باشد، در ميان آنها نبوده اند و يا كم بوده اند.
***امید مردم را حفظ کنید/مساله معيشت قطعا در اولويت اول است
رهبر معظم انقلاب 29 خرداد 1379 خطاب به مسئولین کشور میفرمایند: ... اولويت اول براي شما اين است كه اميد مردم را حفظ كنيد.مساله معيشت قطعا در اولويت اول است... اولويتها را پيدا كنيد.
***سياست يعني اداره درستِ جامعه؛ اين جزو دين است
ایشان 5 مرداد 1381 درباره معنای سیاست از نظر اسلام عنوان میکنند: سياست به معناي پشت هماندازي و فريب و دروغ گفتن به افکار عمومي مردم، مطلوب اسلام نيست. سياست يعني اداره درستِ جامعه؛ اين جزو دين است.
***مسئولین نظام جمهوری اسلامی باید دندان لذلیذ بیشماری را بکنند
حضرت آیتالله خامنهای 26 خرداد 1372 در توصیه به مسئولان نظام جمهوی اسلامی میفرمایند: {مسئولین} این خدمت و این مسئولیت را برای بهره دنیای خودشان نخواهند. افراد مسئول در این نظام، باید دندان لذلذ بیشماری را بکنند از خیلی لذتها باید بگذرند.
هر دو در عقد سازمان «سيا» هستيد!
ارگان رسمي سازمان سيا به انتقاد از سوءاستفاده جنسي از زنان تونسي در ميدان جنگ سوريه پرداخت.
کیهان: وبسايت
راديوفردا در تحليلي به قلم رويا كريمي مجد نوشت: تندروهاي افراطي و مذهبي
در تونس، دختران و زنان تونسي را به «جهاد نكاح» تشويق مي كنند. آنها از
زنان مي خواهند كه نيازهاي جنسي معارضان را در سوريه برآورده سازند و با
اين روش دختران و زنان تونسي مطلقه را به سوريه اعزام مي كنند.
راديو
فردا اين اقدام را غيرانساني و غيرمدني و ضدحقوق بشري توصيف كرده اما به
اين حقيقت نپرداخته كه گروه هاي معارض وارداتي به سوريه- با همراهي رژيم
سعودي و قطر و تركيه- به طور نيابتي از سوي همان سازمان سيا هدايت مي شوند
كه راديو فردا مديريت و هدايت مي شود و معارضان سوريه در خدمت همان اهداف
استكباري آمريكا قرار گرفته اند كه گردانندگان شبه ايراني راديو فردا.
كسي نبايد در صلابت شوراي نگهبان در بررسي صلاحيت ها ترديد كند
سخنگوي حزب كارگزاران مي گويد كسي نبايد در صلابت و قاطعيت شوراي نگهبان در زمينه بررسي صلاحيت نامزدهاي انتخابات ترديد كند.
کیهان:
حسين مرعشي در مصاحبه با روزنامه دنياي اقتصاد گفته است: اصلا در صلابت
روحانيت و شوراي نگهبان ترديدو تشكيك نكنيد. شوراي نگهبان صلاحيت يك
روحاني عضو مجلس خبرگان رهبري را كه يك سال قبل تر تاييد صلاحيتش را از
شوراي نگهبان گرفته و به عنوان مجتهد در انتخابات خبرگان شركت كرده و راي
آورده و وارد مجلس خبرگان شده و همين الان عضو مجلس خبرگان است به اسم آيت
الله [ع]، ايشان را تحت عنوان عدم التزام عملي به اسلام براي كانديداتوري
در انتخابات مجلس نهم رد كرد.
وي مي افزايد: اين نظام سه اصل دارد كه
به اين سه اصل همه ما بايد توجه كنيم. اولين اصل نظام اين است كه حفظ نظام
از اوجب واجبات است. اين را امام فرموده. دومين اصل نظام اين است كه
ميزان، حال فعلي افراد است. حال فعلي افراد را هم تو تشخيص نمي دهي، طرف
مقابلت تشخيص مي دهد. سومينش اين است كه نظام با هيچ كس عقد اخوت ندارد.
مرعشي هرچند اين سخن را درباره نامزد حلقه انحرافي عنوان كرده اما معطوف
به افراد آلوده به فتنه سال 88 نيز هست. به همين دليل هم مرعشي در مصاحبه
خود از لزوم نامزدي افراد ميانه تري نظير اسحاق جهانگيري و حسن روحاني سخن
به ميان مي آورد و مي گويد: به نظر من آقاي جهانگيري يا آقاي روحاني
كارآمدند. يا مثلا آقاي ناطق نوري از اصولگرايان كارآمد است.
او
درباره نقشي كه خاتمي و هاشمي مي توانند ايفا كنند، گفته است: به نظر من
كاري كه آقاي هاشمي و آقاي خاتمي مي توانند انجام دهند و به نظر من براي
انتخابات آينده اولويت اصلي است، اين است كه بايد با نظام وارد يك گفت وگو
بشوند و اين اطمينان را حاصل كنند و مجموعه نظام را به اين نقطه برسانند
كه در دايره اي كه شوراي نگهبان تاييد صلاحيت مي كند. دراين دايره، رقابت
جدي باشد و ديگران حق نداشته باشند در سازمان يافتن انتخابات نقش بازي
كنند. يعني در دايره اي كه نظام قبول دارد و 5نفر، 4نفر يا هر چند نفر كه
هستند، در اين دايره مطمئن شويم كه رقابت جدي است. اگر چنين اتفاقي در
انتخابات آينده بيفتد، اين انتخابات يك نقطه عطف مي شود، يعني برگشت به
تاثيرگذاري...
نقش دولت چيست؟ وي با اذعان به حاشيه افتادن فتنه گران و
كوتاه شدن دست آنان از انتخابات مي افزايد: اين كاري كه آقاي هاشمي و
آقاي خاتمي مي توانند بكنند، مهم تر از كانديدا شدن و معرفي كانديدا است.
بايد در تعامل با نظام، نظام را به نقطه اي برسانند كه در محدوده مورد
تاييد شوراي نگهبان واقعا نهادهاي مدني و سياسي تعيين كننده باشند.
وي
اين را هم گفته كه «اگر ما نتوانيم با تعامل با نظام يك راهكاري پيدا كنيم
گرفتار مشكل مي شويم. من اين را به آقاي هاشمي و آقاي خاتمي هم گفتم».
درگيري شديد خاتمي با رئيس شوراي مركزي مجمع روحانيون!
رئيس
شوراي مركزي مجمع روحانيون در حالي تملق سران گروهك نهضت آزادي را مي
گويد كه پيش از اين آنان را همسو و هم زبان ديگر گروه هاي منافق مي دانست.
کیهان: سيد
محمد خاتمي اخيرا به بهانه درگذشت احمد صدر سيدجوادي وزير كشور دولت موقت
كه بارها اقدام به هتاكي عليه جمهوري اسلامي كرده بود، به عنوان بزرگمرد
ايران و آزادگي و شجاعت ياد كرده و ضمنا با تجليل از بازرگان نوشته بود
«[او] پس از پيروزي انقلاب در كنار شخصيت والاقدر حضرت آقاي مهندس بازرگان
در خدمت به جمهوري اسلامي و پاسداشت حق و حرمت بود.»
اين در حالي است
كه خاتمي در سال 1360 و در پي موضع گيري هاي مهندس بازرگان به نفع سازمان
منافقين -با ادعاي خشونت و بي رحمي حاكميت- مقاله اعتراضي تندي منتشر كرده
بود. به گزارش خبر آن لاين و به نقل از كتاب «سازمان مجاهدين خلق»، خاتمي
در آن مقاله كه در روزنامه كيهان و به هنگام سرپرستي اين روزنامه نوشته،
تاكيد مي كند «درنظر جناب بازرگان، حكومتي متهم به خشونت و بي رحمي مي شود
كه تنها طي 4 ماه در اثر قهرماني هاي جوانان جانباز، رئيس ديوانعالي
كشور، رئيس جمهور، نخست وزير، ده ها جوان ايثارگر و پرشور از پاسداران و
بسيجيان و صدها مرد و زن و كودك معصوم به خاك و خون كشيده مي شوند باز هم
آن كه ظلم نموده مظلوم مي شود و مورد دفاع قرار مي گيرد نه مظلوم ترين
حكومت عالم كه ]سازمان[ تلاشگران در راه براندازي آن است.»
خاتمي
همچنين نوشته بود: «... براي درك درست مطلب بايد به ميان محرومان و
نمايندگان آنان رفت تا شور و شوقشان را نسبت به اسلام و اميدي كه به رهبري
امام دارند، دريافت... لحن تعبيرات آقاي بازرگان را اندكي تغيير دهيد،
خواهيد ديد كه تفاوت چنداني ميان سخنان ايشان و بسياري از مقالات و گزارش
هايي كه در راديوهاي ضد انقلاب و رسانه هاي گروهي امپرياليستي مي آيد،
وجود ندارد... آقاي بازرگان از اينكه حتي در مجلس نمايندگان، آزادي عقيده و
بيان وجود ندارد، سخت ابراز ناراحتي مي كند و راست هم هست. ديگر گروهك
هاي ملحد و منحرف و محارب نمي توانند آزادانه عليه نظام جمهوري اسلامي به
لجن پراكني بپردازند و زمينه براندازي را فراهم آورند. ديگر نمي شود
آزادانه به نهادهاي انقلابي كه بر ريشه خون هزاران شهيد ايستاده اند تاخت و
تاز نمود و ديگر آزادانه نمي توان اذهان مردم را مشوب نمود و آزادانه از
اعدام رذل ترين سرسپردگان رژيم شاه چون هويدا برآشفت. ديگر نمي شود در
جمهوري اسلامي مكتب و مكتبي را به باد تمسخر گرفت و بالاخره نمي توان
آزادانه جرياناتي كه به جنگ مسلحانه دست زده و روياروي مردمي ترين رژيم
عالم ايستاده اند، تقويت روحي و سياسي نمود.
جبهه حزبالله فقط یک کاندیدا دارد/فتنه گران و منحرفین با هاشمی بازی نکنند
دبیرکل
جبهه حزبالله ضمن تکذیب اخباری مبنی بر حمایت جبهه حزبالله از هاشمی
رفسنجانی برای نامزدی در انتخابات آتی گفت: جبهه حزبالله فقط یک کاندیدا
دارد و آن شخص هم بنده هستم.
حجتالاسلام سید محمدباقر خرازی دبیرکل جبهه حزبالله و کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، ضمن تکذیب اخباری مبنی بر حمایت جبهه حزبالله از هاشمی رفسنجانی اظهار داشت: به نظر ما اینگونه اخبار و سخنپراکنیها مربوط به جریانات خاصی است که درصدد تخریب شخصیتهایی همچون هاشمی رفسنجانی هستند چراکه از صحبت های وی این طور برداشت میشود که قصد نامزدی در انتخابات را ندارد.
وی افزود: به فتنهگران و منحرفین توصیه میکنم که با مهرهای همچون هاشمی رفسنجانی بازی نکنند.
دبیرکل جبهه حزبالله ادامه داد: اگر هاشمی رفسنجانی بخواهد منتخب جبهه حزبالله باشد با منشور انتخاباتی این جبهه همخوانی ندارد؛ چراکه در منشور جبهه حزبالله آمده است که کاندیدای این جبهه باید از تشکیلات جبهه حزبالله باشد تا با پشتوانه تشکیلاتی دولت حزبالله را تشکیل بدهد.
این کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری ادامه داد: معتقدم اینگونه خبرسازیها و تحرکات ناشی از عصبانیت برخی جریانات از نفوذ فوقالعاده جریان حزبالله در لایههای مختلف مردم است؛ بنابراین به آنها نصیحت میکنیم که انتخابات را به آلودگیهای اخلاقی نکشند.
حجتالاسلام خرازی در پایان تأکید کرد: به همه جریاناتی که اینگونه تحرکات را از خود نشان میدهند تأکید میکنم که بنده تا آخرین قطره خون خود خواهم ماند و تحت هیچ شرایطی از انتخابات کنار نمیروم و با هیچ جریانی هم ائتلاف نمیکنم.
اصلاح طلبان شعارهای فریبنده خاتمی را تکرار نکنند
![](http://www.hamoonnews.com/images/stories/default/948052_photoa.jpg)
به گزارش سیرنیوز؛ بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی اولین بیانیه خود را پیرامون یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری صادر کرد.
این تشکل دانشجویی در ابتدای بیانیه خود آورده است: انتخابات عرصه مهم سیاسی کشور است و حضور گروهها و احزاب سیاسی در این عرصه خود، اوج دموکراسی را نشان می دهد. ولی این دموکراسی و آزادی سیاسی تا بدانجا معنا پیدا می کند که به فرموده رهبر معظم انقلاب دلسوزی و دغدغهمندی انقلاب و رعایت خطوط قرمز نظام رهپیشه گذشته و حال افرادی باشد که در مخیله خود، کاندیدای انتخابات شدن را می گذرانند.
در ادامه این بیانیه آمده است: خوشبختانه و یا متاسفانه در این برهه بر تعداد دغدغهمندان این نظام اسلامی روز به روز افزوده می شود و هرکه از جای خود که بر می خیزد از ولایتمداری می گوید و گاهاً نیز در این زمانه حساس با چرخش 180 درجهای اظهار به دارا بودن برخی شاخص های اساسی دارند که شاید به ندرت در عمر عملکردی و اجرایی شان چنین شاخص هایی را از خود بروز داده اند.
در این بیانیه با اشاره به تلاش اصلاح طلبان برای ورود به عرصه انتخابات آمده است: در این میان از یک سو حضور اصلاح طلبان را شاهد هستیم که به مقسم کردن حزب اصلاحات پرداخته اند و خود را جدای از هم مسلکان خود می دانند و با شعارهای خوب و فریبنده از جنس شعارهای سیدمحمد خاتمی در سال 76 پا به میدان انتخابات گذاشتهاند.
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی تاکید کرد: حضور 8 ساله اصلاحات در این کشور به مثابه دور شدن از همه ارزشهای اولیه نظام بود و خطوط قرمز نظام که هیچ بلکه از خطوط اساسی اسلام نیز گذشتند و کم بود روبه انکار خدا پیش بروند. دیدارهایی با جاسوسان امریکایی و حضور برخی تئوریسین های برانداز در میان آنها و عدم تمکین به قانون اساسی و رهبری همه ثمره تجدیدنظرطلبی و اصلاحات در کارنامه چندساله اصلاح طلبان(دوم خردادیها) است.
این تشکل همچنین در ادامه بیانیه خود آورد: حال برخی از آنها با فراموش نمودن همه این عملکرد پا به میدان گذاشتهاند و خود را تافته جدا بافته از مسئولان آن زمان می دانند. ولی ملت مهاجرانی ها و کدیورها و سروش ها و گنجی ها و عبدالله نوری ها و...را فراموش نکرده است. این ملت فتنه 88 که مجریان سینه چاک نقشه امریکایی-اپوزیسیونی نظام در کشور اصلاح طلبان بودند را فراموش نخواهد کرد.
بسیج دانشجوییی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به ریشه جریان انحرافی نوشت: جریان نامبارک انحراف از دل دولتی بیرون آمده که شاید نمره ولایتمداریش در سالهای اولیه خوب جلوه داده است ولی اینک بازنده میدان حمایت حزب الله واقع شده است. ولایتمداران در عرصه حمایت این را به اثبات رسانده اند که تا هر دولت نسبت به شعارهای اولیه خود پابرجا بماند این قشر همیشه در صحنه نیز بر سر حمایت از آن باقی است ولی اگر خلاف آن ثابت شود چاره ای جز عدم حمایت و مقابله با انحرافات ندارد.
در ادامه همچنین آمده است: جریان انحرافی که داغ دل همه مراجع اعظم گشته است و هر روز پرتویی از انوار منور اسلام را با گره زدن به مسایل اومانیستی و باستانگرایی به ورطه بی فروغی می کشاند و بدون توجه به اخطارها و توصیه ها، کار خود را انجام می دهد، در رفتارهای غیرعادی ، حضور در انتخابات را نوید می دهد و اندک زمانی است که لیدر این جریان بیش از پیش خود را رسانه ای نموده و با الطاف دولت کریمه در مهمترین مسئولیت های دولت گماشته شده است.
این بیانیه همچنین افزود: جریان انحرافی که تا به امروز سوالهای بی جواب زیادی را شامل حال خود کرده است، تا به امروز نه حاضر به مناظره شده است و نه جواب گفتمانهای خود را در برابر اقشار بیداری جامعه هچون دانشجویان ارائه دهد. تنها به مصاحبه با رسانههای وابسته به خود بسنده نموده است و با سفسطه و مغلطه رنگ و بوی اسلام را به گفتمان خود داده است.
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) با اشاره به سخن شهید بهشتی(ره) تصریح کرد: «دانشجو موذن جامعه است که اگر خواب بماند نماز ملت قضا می شود» و این تشکل نیز به همین صورت عمل خواهد کرد و حضور این افراد و احزاب که حتی حاضر به رعایت اولیات خطوط قرمز نظام نشدهاند را باطل می داند و اعلام می کند که این نظام دیگر حاضر به ضربه خوردن از درون نخواهد بود چرا که تجربه تلخ دولتمردان که به انحای مختلف ضربات سنگینی بر پیکره اصلی نظام وارد کردند بیش از هجوم دشمنان خارجی قصد خم کردن قامت این نظام را داشته است و اگر هوشیاری مقام معظم رهبری نبود معلوم نبود که اوضاع کدام کشور مستعمره وضعیت کنونی ما را شامل می شد.
بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبایی(ره)در پایان خاطر نشان کرد:از همه افراد و سیاسیونی که خود را دغدغه مند نظام محسوب می کنند، دعوت می نماید تا با حضور در عرصه دانشگاه عملکرد نقد شده خود را جواب دهند تا در ترازوی عملکردی «دارا بودن شاخص ها» با بصیرت دانشجویان، وزن دهی شود تا هم برای خود کاندیدا همه چیز محرز شود و هم برای ملت شریف انتخاب قدری سهل تر شود.
منافقین به من حمله کردند و با تهدید گفتند ثریا سرت را میبریم!
![](http://www.hamoonnews.com/images/stories/fetneh/11111.jpg)
عبدالهی اخیرا سفری را با هیات ایرانی به ژنو داشت تا صدای خود را به گوش احمد شهید و سازمانهای مدعی حقوق بشر برساند او در این سفر پرده از جنایتها و بدرفتاریهای منافقین برداشت. عبدالهی مدعی ست فردی سیاسی نیست و برای تمام سخنان خود مدرک و دلیل دارد. تنها علت حضورش در ژنو و دیدار با احمد شهید را رساندن صدای درد و رنج خود و ستمهای روا شده به او توسط منافقین به گوش سازمانهای مدعی حقوق بشر میداند البته عبدالهی در این سفر با اردشیر امیر ارجمند مشاور میر حسین موسوی نیز دیداری داشته که مشروح سخنان او در مصاحبه با خبرنگار مهر، به شرح ذیل است.
ظلم گروهک منافقین به قدری بود که اعضای سازمان ملل با شنیدنش تعجب میکردند
مهر: خانم عبدالهی سفری با هیات ایرانی به ژنو داشتید دلیل این سفر چه بود؟
بله مسافرت خوبی بود در واقع موفق شدیم با چند نفر از اعضا و نمایندگان سازمان ملل ملاقات کنیم خوشبختانه مسافرت به نحوی پیش رفت تا وقتهایی که درخواست کرده بودیم مورد قبول واقع شود. ما در حقیقت میخواستیم صدایمان را به گوش سازمانهای حقوق بشری برسانیم. مشکلاتمان را بگوییم و اینکه چگونه فرزندانمان در دستان منافقین اسیر شدهاند که حتی موفق نشدیم آنها را یکبار ببینیم. مشکلات خود را در 4 سالی که کنار کمپ اشرف زندگی کردیم را به مسئولان و اعضا سازمان ملل گفتیم، وقتی نمایندگان سازمان ملل گزارش ما را شنیدند همگی از میزان ظلم گروهک منافقین تعجب کردند, همان افرادی که با اعضا منافقین در ژنو جلسههای متوالی میگذاشتند.
میدانستند ما سیاسی نیستیم اما باز توهین میکردند
* آیا اعضا منافقین هم در ژنو حضور داشتند ؟ نحوه حضورشان چگونه بود؟
بله از سران منافقین در لابی سازمان ملل بودند. برخورد بسیار بدی داشتند ما میدانستیم برخورد آنها یک نوع فیلم و نمایش است، میخواستند ما را عصبانی کنند، متاسفانه ما تجربه اینچنینی نداشتیم نمیدانستیم باید چگونه رفتار کنیم. ولی با اینحال تنها کاری که انجام دادیم این بود که سکوت کنیم. هیچ جوابی به آنها ندادیم تا بتوانیم بیشتر بمانیم برای اینکه بیشتر صحبت کنیم تا واقعیتها را از وضعیت فرزندانمان که گرفتار گروهک منافقین بودند را به اطلاع جهانیان برسانیم.
آنجا حتی کسانی بودند که از نظرسیاسی مخالف جمهوری اسلامی بودند، آنها نیز با ما برخورد بدی میکردند در حالی که همه آنها میدانستند ما سیاسی نیستیم. به وضوح میگفتیم ما بحث سیاسی نداریم ولی همچنان توهین میکردند. ما حدودا 3هزار خانواده هستیم که میخواهیم فرزندانمان را که در دست فرقه رجوی اسیر است را آزاد کنیم.
به امیر ارجمند گفتم شما با گروهک منافقین ارتباط برقرار کردید
* این گروهها که میگویید چه کسانی بودند آیا حرف سیاسی میزدید که با شما برخورد میشد؟
ببینید ما سیاسی نیستیم، کاری هم با سیاست نداریم اما در یکی از پنلهایی که برگزار شده بود آقای امیر ارجمند هم حضور داشت، خوب ما در اکثر پنلها حضور پیدا میکردیم آنجا در مورد نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی صحبت داشتند ما هم بعضی وقتها در مورد خودمان صحبت میکردیم. مثلا در اکثر این پنلها میگفتیم شما که در مورد نقض حقوق بشر در ایران صحبت میکنید. ما هم ایرانی هستیم خانوادههایمان ایرانی است چرا در مقابل ما سکوت میکنید.
در یکی از این پنلها به آقای امیر ارجمند گفتم شما که مخالف جمهوری اسلامی هستید با گروهک منافقین ارتباط برقرار میکنید آیا میدانید همه اینها باعث میشود در داخل علیه شما کینهای شکل بگیرد. البته عرض کردم من بحث سیاسی نمیکنم همین ظاهر ماجرا را که میدیدیم اینها میروند کنار منافقین و با آنها صحبت میکنند از لحاظ روحی برایمان سخت بود. همانجا در یکی از پنلها به امیر ارجمند گفتم شما به ظاهر دارید از ملت ایران دفاع میکنید چون ما هم جزو همین ملتیم که در آن لحظه آقای آتابای رفت از آقای امیر ارجمند سوال کرد وگفت برادر شما در گروهک منافقین است، لذا بر همین اساس درخواست کردیم و به او گفتیم بچههامون را میخواهیم که امیر ارجمند با عصبانیت گفت به من تهمت زدند و برادر من با این سازمان ارتباطی ندارد.
البته من آقای ارجمند را زیاد نمیشناسم فقط بحثهایی در مورد ایران کردند ولی حتی اگر برادرش هم بین منافقین بود فکر نمی کنم کمکی به ما میکرد.دلیل آن هم روشن بود چون امیر ارجمندمخالف جمهوری اسلامی بود حتی به ما میگفتند شما از طرف جمهوری اسلامی آمدید در واقع دید دیگری نسبت به ما داشتند. البته استنباطم از رابطه امیر ارجمند و منافقین به شکلی بود که احساس میکردم با هم ارتباط دارند لذا به آقای بیطرف مسئول برگزاری پنلها اعتراض کردم جلویش گریه کردم همان موقع خانم برادران آقای علیزاده و زینالی از مخالفین حاضر در پنل بودند که برای پرونده سازی علیه جمهوری اسلامی آمده بودند. شروع کردند از شکنجههای جمهوری اسلامی گفتن که اینها اینجوری ما را شکنجه کردند در انتخابات رای ما را دزدیدند و این حرفها.
شکنجههایی که آنها مدعی هستند در ایران صورت گرفته را از کسانی که از سازمان منافقین فرار کردهاند شنیده ایم
باور کنید من نمی خواستم پنل آنها را به هم بزنم ولی به قدری عصبانی شدم که بلند شدم و فریاد زدم و گفتم خانم برادران دقیقا همین شکنجه هایی که شما می گویید ما از کسانی که از سازمان منافقین فرار کرده اند و جدا شده اند و در کشورهای اروپایی هستند شنیده ایم. بچه های ما در دست همین افراد اسیرند.
جالب اینکه به محض اینکه من این حرفها را زدم خانم برادران بلند شد و گفت شما دروغ می گویید شما از ایران آمده اید، مامور شده اید که پنل ها را به هم بریزید. ما دیگر کاری نکردیم بعد از تمام شدن پنل های آنها، من و خانم بهشتی که برادرش در سازمان کشته شده بود رفتیم جلو و گفتیم حالا که در مورد نقض حقوق بشر حرف می زنید در مورد ما هم بگویید و فریاد زدیم و گریه و زاری. دقیقا یادم می آید به خانم برادران گفتم شما یک جورهایی دروغ گفتید در واقع خودتان را می خواهید تبرئه کنید تا دولت سوئیس به شما ترحم کند تا بتوانید اینجا بمانید. شما از حقوق بشر ایران دفاع نمی کنید شما برای منافع خود اینجا هستید.
چرا که اگر کسی بخواهد از حقوق بشر دفاع کند خیلی ببخشید با یک وجب دامن و تاپ و آرایش آنچنانی و حالت پریشان نمی آید برای دفاع از حقوق بشر. من اولین بار بود که به این سفر می رفتم. 4 سال با سازمان منافقین درگیر بودم روش کار آنها هم همین بود و می خواستند ما را به کار سیاست بکشانند لذا در آن زمان نمی توانستم از ایران به خوبی دفاع بکنم. البته من سابقه سیاسی ندارم چیز ی هم از سیاست نمی دانم.
به احمد شهید گفتم من یکی از ایرانیها هستم که به حقوقم ظلم شده
* درست می فرمایید ما هم قصد این را نداریم تا موضوع را سیاسی کنیم ولی خوب بالاخره خواسته شما هم حقوق بشری است آیا توانستید کسی را ببینید تا خواسته هایتان را مطرح کنید؟
بله من احمد شهید را دیدم همه حرفهایم را به او زدم ولی وی به من گفت من فقط نماینده هستم در مورد نقض حقوق بشر در ایران صحبت کنم. من هم در جواب او گفتم من یکی از همان ایرانی ها هستم که 4 سال در کشور عراق ماندم تا بچه ام را ببینم حتی موفق نشدم به مدت یک دقیقه او را ببینم. این حرفها را خانم بهشتی، آقایان آتابای و اکبرزاده نیز زدند.
*احمد شهید در جواب شما چه گفت؟
هیچی! احمد شهید گفت سازمان مجاهدین به ما گفته ایران نقشه دارد و می خواهد این جوانان را از ما بگیرد ببرد داخل ایران و همه آنها را اعدام کند، همان لحظه من به احمد شهید گفتم با اطمینان و با سند و مدرک و شاهد عینی به شما ثابت می کنم کسانی که در سازمان منافقین هستند و سابقه طولانی دارند و جنایت های سازمان را می دانند اگر بخواهند بیرون بیایند رجوی آنها را می کشد. برای اینکه اگر آنها بیایند بیرون تمام جنایت های آنها را افشا می کنند.
در حال حاضر نزدیک به 1200 نفر از اعضای بریده از منافقین در ایران به صورت عادی زندگی میکنند
* مثالی برای این حرف خودتان دارید؟
بله، مثل غلامعلی حسین نژاد که 25 سال مترجم مریم و مسعود رجوی بود که وقتی فرار کرد و آمد بیرون تمام جنایت های سازمان را مو به مو آشکار کرد، البته خیلی ها این جنایت ها را نگفتند و یا نتوانستند بگویند، ولی آقای حسین نژاد در سایتهای خبری داخلی و خارجی تمام این اتفاقات و جنایات سازمان منافقین را منتشر کرد. به احمد شهید گفتم چرا ایران باید اینها را اعدام کند در حالی که الان نزدیک 1200 نفر از منافقین سابق در ایران ازدواج کرده اند و زندگی عادی دارند. سر کار می روند و تنها کسی که می خواهد اینها را بکشد سازمان مسعود و مریم رجوی است. این یک واقعیت است که اگر اعضای خسته و بریده از سازمان از آن بیرون بیایند سازمان منحل می شود البته اینها می خواهند این افراد را بکشند و با این کار شهید سازی کنند در حالی که ما و همه دنیا می دانیم این گره کور مسعود رجوی با خون همین افراد باز خواهد شد.
* بالاخره جواب احمد شهید به استدلال و مدارک شما چه بود؟
البته آقای احمد شهید به ما وعده داد که من اینها را بررسی می کنم و گفت اگر صحبت شما درست باشد رسیدگی خواهد شد حتی آدرس سایتش را داد دیگر نمی دانم چه اتفاقی خواهد افتاد. ما در بعدازظهر همان روز در پنل احمد شهید که در دیدار مخالفان سیاسی بود حضور پیدا کردیم منافقین نیز در این پنل بودند من بارها دستم را بلند کردم تا حرف بزنم ولی کسی که منشی احمد شهید بود اصلا اجازه صحبت نداد تا اینکه در نهایت احمد شهید اجازه صحبت داد.
موضوع پنل در مورد نقض حقوق زنان در ایران بود من هم بر اساس همان موضوع
نقض حقوق زنان در اشرف را که در 25 بند آماده کرده بودم ، خواندم اما
مخالفان جمهوری اسلامی به من اجازه ندادند بیشتر از 12 بند آن را بخوانم.
همان موقع یکی از سران منافقین به اسم کریمی به همراه منیره جعفری صحبت
کرده و به احمد شهید گفتند ایشان یعنی من جزو افراد جمهوری اسلامی ایران
هستم و از طرف جمهوری اسلامی آمده ام اینجا و آنها گفتند این خانم 4 سال در
اشرف بوده و خیلی ما را اذیت کرده . همه این چیزها که این خانم به شما
گفته است دروغ است و او کسی را در اشرف ندارد.
خانم عبداللهی تابلویی از ادعاها و جنایت های سازمان منافقین جمع آوری کرده است
ناچار شدم سریع عکس پسرم را بردارم و فریاد زدم تنها پسر من اسیر این فرقه است. خانم بهشتی و آقای آتابای هم با ما همصدا شدند که احمد شهید نیز گفت این خانم شکایت دارد و باید به شکایتش رسیدگی شود.
* فکر می کنید با توجه به مواضع احمد شهید او بتواند به پرونده شما رسیدگی کند؟
انشاءالله که بتواند رسیدگی کند و کاری برای ما انجام دهد هر چند من می دانم مشکلاتی برای پسرم امیر ایجاد خواهد شد. وظیفه من این بود که این جنایات ها را افشا کنم البته رسانه ها ، صدا و سیما و دولت ایران نیز باید ما را کمک کنند تا نه تنها بچه های ما بلکه همه افراد اسیر شده آزاد و منافقین زمان رسوا شوند.
منافقین گفتند ثریا سرت را میبریم
* ما شنیده ایم در این سفر مشکلات زیادی برای شما پیش آمده آیا امکانش است تا در این باره توضیح بدهید؟
بله، ما در این سفر فهمیدیم که منافقین چه حیله هایی دارند و چه شیطان بزرگی هستند. حتی آنها به ما حمله کردند، در اتوبوس اسم من را بردند و گفتند ثریا سر تو را می بریم. آنها دوباره کار خود را تکرار کردند تا اینکه ما مجبور شدیم شکایت کنیم پلیس آنها را دستگیر کرد و حدود ساعت 2 یا 3 نیمه شب پرونده ای برای آنها باز شد و قرار بر این بود تا این پرونده به مدت 3 ماه مفتوح باشد. فکر می کنم حرکت و اتفاق خوبی بود تا خیلی از ملت ها با واقعیت ها آشنا شوند.
آیا در مورد این توهینها و تهمت ها مدرک دارید که حرف شما را ثابت کند؟
* بله ما فیلم داریم. همان شخصی که من را تهدید کرد هم عکس و هم فیلمش ثبت شده. تمام کارهایش که با مشت به اتوبوس ضربه می زدو فحش می داد مستند در اختیار و سفیر کشورمان در سوئیس آقای سجادی قرار گرفته که به امید خدا به این موارد رسیدگی خواهد شد.
جریان انحرافی به دنبال «هویتسازی»
جریان
موسوم به انحرافی که تلاش میکند در انتخابات آینده پیروز شود، به دنبال
شکلدهی به هویتی کاذب است که این یادداشت ابعاد آن را بررسی میکند.
جریانهای سیاسی برای کسب مقبولیت در عرصه انتخابات نیازمند «سرمایه اجتماعی» هستند. این سرمایه یا به شکل هویتی وجود دارد یا باید با تبلیغ «برساخته» شود. انتخابات دوره قبل مجلس شورای اسلامی نشان داد که جریان موسوم به انحرافی دارای سرمایه اجتماعی چندان قابل اعتمادی نیست و از این رو نمیتواند رایی را که مردم در انتخابات 84 و 88 به محمود احمدینژاد دادند، به حساب خود گذارد.
این حلقه که میخواهد در انتخابات پیروز شود، چارهای ندارد جز «هویتسازی»! ارکان این هویتسازی از بیخ و بن کاذب را در یک نگاه کلان میتوان بدین شرح خلاصه کرد:
1- پرداخت یارانه مستقیم که در بین طیفهای ضعیف اقتصادی که سطح توانایی اقتصادی آنها زیر متوسط است، نوعی وابستگی ایجاد کرده و ضمنا طبقه متوسط کشور را که عموما دل خوشی از جریان انحرافی ندارند، تضعیف میکند. این طبقه متوسط شامل دو دسته عمده است، اول، قشر معمول مذهبی که عمدتا در انتخابات ریاستجمهوری قبل به احمدی نژاد رای دادهاند اما جریان انحرافی را تایید نمیکنند و دوم، گروهی از جامعه که از ابتدا به احمدینژاد رای ندادهاند و عموما در شهرهای بزرگ بهسر میبرند؛
2- گرتهبرداری از نوعی گفتمان ملایم غربگرایانه که میتوان آن را تقلیدی ناشیانه از جریان اصلاحات دانست، هرچند که ادبیات غربگرایانه اصلاحات تندتر از ادبیات تقلیدی جریان انحرافی است. طیف تندروی اصلاحطلبان در این ادبیات بهمراتب چیرهدستتر از جریان انحرافی است چرا که اصلاحطلبان دستکم مسلح به چهرههای آکادمیکی هستند که ادبیات غربگرایانه را میشناسند در حالی که جریان انحرافی تنها برخی کلمات نظیر «آزادی انسان»، «بیداری انسان» و «حقوق انسان» را طوطیوار تکرار میکند، بدون اینکه سواد لازم برای درک این کلمات را داشته باشد؛
3-ابداع شعارهای جدید که شاخصترین آنها «بهار میآید» و « زنده باد بهار» است. تلاش برای گره زدن این مفاهیم با مقدسات مذهبی مردم هم در سطحی گسترده ادامه دارد. هرچند این تلاش اصیل نیست و نمیتواند در درازمدت ادامه یابد اما برای سه ماه مانده به انتخابات، میتواند موثر باشد.
4-بسیج سایبری افراد طرفدار جریان منحرف در شبکههای اجتماعی و وبلاگها آخرین تیر ترکش منحرفین برای هویتسازی کاذب است. بهخصوص در شبکههای فیسبوک و گوگل پلاس، صفحات متعددی به حمایت از کاندیداتوری سرکرده جریان انحرافی اختصاص یافته است و تعداد وبلاگهای حامی این جریان نیز رو به افزایش بهنظر میرسد. اینها حتی در فیسبوک برای خود نظرسنجی انتخاباتی هم برگزار کردهاند که البته حتی در آن هم حایز اکثریت مطلق نشدهاند!
به نظر میرسد که مدیریت این تحرکات سایبری از سامانهای متشکل برخوردار باشد یا حداقل می توان گفت که احتمال آن بعید نیست. در فیسبوک، نظرات کاربرانی که در صفحات جریان انحرافی از این جریان انتقاد می کنند، از سوی مدیریت این صفحات مدعی آزادی بیان و انسانگرایی در مدتزمانی نسبتا کوتاه حذف میشود.
بهنظر میرسد جریان انحرافی برای هویتسازی تلاش دارد از مسیر گفتمانسازی عبور کند یعنی منظومهای از معانی مشترک به وجود آورده و آن را در سطح جامعه تثبیت کند. این مسیری پرسنگلاخ است و بعید است این جریان بتواند برای خود گفتمانی پاینده ایجاد کرده و از طریق آن به سرمایه اجتماعی دست پیدا کند؛ چرا که:
اولا، تدابیر اقتصادی پیشتر مذکور، جنبه موقتی دارند و با ضرباتی که بهشاکله اقتصاد کشور میزنند، در بلندمدت حتی منجر به نارضایتی عمومی از این جریان خواهند شد؛
ثانیا، ادبیات بهکار گرفته شده از سوی این جریان فاقد پیشزمینههای علمی لازم است. چه از منظر آکادمیک و چه از منظر مذهبی،جریان انحرافی کمسوادتر از آن است که بتواند برای خود آبرویی دست و پا کند.
ثالثا، سرمایه اجتماعی در کف اجتماع شکل میگیرد نه در فضای سایبری. تجربه ثابت کرده است که فضای سایبری افکار عمومی جامعه ایران را نمایندگی نمیکند.
رابعا، جریان انحرافی دارای رقبایی است که در جامعه ایران دارای سرمایه اجتماعی مسبوق به سابقه طولانی هستند. آن جریانها که ریشه دارند، فضا را بهراحتی برای منحرفین خالی نمیکنند.
هویتهای کاذب اجتماعی و سیاسی زیادی در صد ساله اخیر در ایران شکل گرفتهاند و سپس منحل شدهاند. مدرنیته رضاخانی، ایرانگرایی کسروی، اسلام التقاطی مارکسیستی و ... همه از این جملهاند. جا دارد جاعلان منحرف هویت، پیش از جریانسازیهای بیریشه، تاریخ را مطالعه کنند.