خاتمی:انتخابات مجلس تضمین بقای اصلاح طلبان است!


 


یکی از سران فتنه در جمع عوامل کارگزاری سیاستهای انتخاباتی اصلاح طلبان درمجلس نهم ، با اشاره به "روند حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری واینکه اتفاقات ناخواسته ای بوقوع پیوسته که خواست هیچیک از دوطرف نبوده است ، گفت نباید اینگونه سرمایه های انسانی کشور بهم می تاختند ، حق بود که در یک فضای مفاهمه اختلافات بررسی می شد وشخصیتهای محترم وخدومی در این میان آسیب نمی دیدند ، من انتظار داشتم آستانه تحمل بسیار بالاتر ازاین باشد وفضای گفتمان حاکم گردد ، به هر صورت متاسف هستم وآرزو می کنم اوضاع بحرانی تر ازاین نشود واین میسر است ومی شود با سعه صدر وآزاد اندیشی بیشتر به مقصود رسید ، ما باید که تحمل مخالف را به رسمیت بشناسیم ، مخالف حق دارد در چهارچوب های شناخته شده از حقوق خود دفاع کند واین حقی است که دردنیای متمدن به رسمیت شناخته شده است ".

البته خاتمی که این روزها با آهستگی بیشتری حرکت می کند با ژستی روشنفکر مابانه و از نگاه دانای کل! این چنین سخن می گوید نگفته که این اتفاقات ناخواسته که گفته کدام است! آیا حرکت به سمت براندازی، ایجاد شورشهای خیابانی ، حمله به اموال عمومی ،زیر سوال بردن صدر تا ذیل نظام و .... که همگی تحت لوای دروغ بزرگ "تقلب"صورت گرفت ناخواسته بوده؟!آیا حمایت صد در صدی ایشان و دیگر سران فتنه از این همه آتش افروزی و ارتباط مسقیم با منافقین و سایر گروهکهای ضد انقلاب و اتفاقاتی نظیر ۳۰خرداد۸۸ ،عاشورای ۸۸و حتی ۲۵ بهمن۸۹ ناخواسته بوده؟ اصلا چه کسی گفته حامیان منافقین و ضد انقلاب و جمعی اراذل و اوباش که از حمله به جان و ناموس مردم بی گناه ابایی ندارند "سرمایه های انسانی" کشور هستند؟! البته احتمالا منظور خاتمی از "شخصیتهای خدوم و محترم" موسوی و کروبی و خودش می باشند که البته در جایی دیگر گفته که باید مخالف را به رسمیت بشناسیم !

بله! مخالف محترم است ولیکن درچارچوب قانون اساسی و تا جاییکه حامیانش دست به اسلحه نبرده باشند. وقتی که کاندیدای شکست خورده انتخابات به هیچ وجه به قانون اساسی پایبند نیست و یا وقتی مدعی است که" اگر اسم من در هر صورت از صندوق بیرون نیاید تقلب شده و آن قدر باید رای گیری شود تا اسم من به عنوان رییس جمهور از صندوق بیرون بیاید"(طبق گفته وزیر اطلاعات وقت) آن وقت جناب خاتمی از "دنیای متمدن" سخن می گوید. ویژگی های دنیای متمدن ایشان و دوستانش در این ۲ سال گذشته برای ملت ایران کاملا مشخص شد.دنیای متمدن یعنی،لشکر کشی خیابانی با ادعای دروغ و به کشتن دادن مردم بی گناه و پیراهن عثمان کردن آن کشته، دنیای متمدن یعنی اسلحه کشیدن روی مردم بی گناه. دنیای متمدن یعنی........

البته آقای خاتمی در این جلسه مباحثی در باب حضور اصلاح طلبان در مجلس نهم اشاره نموده واظهار داشت ، اگر نتوانیم در مجلس آینده حضور تابلو داری داشته باشیم ، درواقع خودرا از مشارکت سیاسی محروم کرده ایم ، باید بدون واهمه در انتخابات شرکت کنیم وبا سازوکارهای مناسب بقای خودرا تضمین کنیم .

لازم به ذکر است خاتمی از بانیان اصلی کودتای مخملی واز مهره های مورد اعتماد غرب در ایران می باشد و مشخص نیست نیست چگونه وچرا به خود اجازه می دهد اینگونه پرده دری نموده وصحبت از مشارکت سیاسی وحضور در عرصه های قانونی نظام را بکند. عرصه ای که با توجه به قانون گریزی و عدم پایبندی آنها به قانون اساسی برای اصلاح طلبان تمام شده است!


 

اعترافات اپوزیسیون/از بی اطلاعی تا پول دزدی

شرایط آشفته جریان اپوزیسون خارج از کشور در مواجهه با اقتدار روز افزون جمهوری اسلامی ایران موجب شده که این گروههای مختلف این جریان برانداز ضمن اعتراف به اقتدار نظام جمهوری اسلامی به آسیب شناسی جریان خود بپردازند.
در همین رابطه یکی از سایت های وابسته به یکی از گروه های اپوزیسیون ضمن بررسی آسیب های این جریان از واقعیت های درون اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی ایران پرده برداشت.
این سایت با اذعان به نحله های فکری مختلف معرض با جمهوری اسلامی ایران اولین معضل جدی اپوزیسیون را «فقدان محور اشتراک» خوانده و در ادامه «نداشتن طرح،برنامه و دانش کافی» را از دیگر آسیب ها در این زمینه برشمرده است.
همچنین«عدم داشتن سازمان»،«خود محوری»،«حملات درون جبهه ای» از جمله آسیب هایی بوده که مورد تاکید جریان اپوزیسیون قرار گرفته است.
اما آنچه که در این آسیب شناسی قابل توجه است،اعتراف به نکاتی است که نشان می دهد این جریان تنهات در فضای انتزاعی سیر کرده و معارضه با نظام مقتدر جمهوری اسلامی ایران تنها برای انان در حکم یک حجره برای کاسبی و بهره برداری های شخصی بوده است.
در این رابطه این سایت «ربایش امکانات و بودجه توسط برخی گروه های خود محور» را به عنوان یکی از معضلات جریان اپوزیسیون ذکر کرده و تاکید کرده است که عدم شفافیت ملی بلای جان اپوزیسیون شده است.
همچنین این سایت بااعتراف به فقدان تجربه پذیری اپوزیسیون تصریح کرده است این جریان از اوضاع داخلی ایران و واقعیات موجود آنچنان بی اطلاع است که در بسیاری از هنگامه ها تنها آب در هاون می کوبد.



 

سفارت انگلیس از دیگ پلو تا فتنه سبز

کار، کار انگلیسی ها است. این دیگر نه یک ضرب المثل بلکه به واقعیتی در میان مردم تبدیل شده است. امروز انگلیس نه تنها در حوزه سیاست بلکه در حوزه های اجتماعی و اقتصادی کشورمان نیز فعالیت می کند و رد پای استعمارگر پیر را می توان در بسیاری از ناآرامی های دید. این حضور و دخالت انگلیس ها در امور داخلی کشورهای مختلف به ویژه ایران به حدی گسترده است که ذکر و شمارش آنها مثنوی هفتاد من کاغذ است . مثنوی که از صدها سال پیش آغاز و همچنان ادامه دارد. حالا امروز با توسعه علوم، به خصوص دانش دیپلماتیک سفارت انگلیس در ایران به جزیره امن بریتانیا برای هدایت دشمنی ها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. مرکزی که چند ماهی است با مطرح شدن احتمال تعطیل شدنش بریتانیا را وادار به تحرکات پیش دستانه کرده است.

اقداماتی خلاف حسن میزبانیاما تازه ترین واقعه ای که در ایران روی داده است ماجرای تعطیلی خود خواسته و ناگهانی این سفارت و درگیری کارکنان آن با مراجعین به سفارت بود. اگرچه سفارت انگلیس پس از این تعطیلی بلافاصله اقدام به بازگشایی سفارت خود در تهران کرد اما این تعطیلی را بهانه ای کرد تا سایت اطلاع رسانی خود را به رسانه ای ضد انقلاب تبدیل کند و اخباری مغایر منافع جمهوری اسلامی ایران در آن درج کند. اقدامی که بر خلاف حسن میزبانی است. در مجموع آن چیز مشخص است این است که مردم و مسئولان کشورمان به این رفتار بحث برانگیز سفارت بریتانیا در تهران عادت کرده اند و می دانند انگلیسی که کارکناش این روزها در نقش رهبران آشوب های خیابانی ظاهر می شوند فرزندان همان هایی هستند که در سفارت انگلیس برای جذب مشروطه خواهان دیگ پلو بار گذاشته بودند.

دیپلماتهایی با زبان اغتشاش
شاید بتوان به صراحت اینگونه گفت که انگلیس دخالت ها و دشمنی های خود با ایران را پس از وقایع سال 88 علنی تر کرده است. این سفارت که نقش بسیار عمده ای در سازماندهی و راه اندازی اغتشاشات پس از انتخابات داشت، طرح های خود را برای راه اندازی انقلاب رنگی در ایران از سال 87 با تشکیل کلاس های خبرنگاری و همچنین شناسایی NGO های فعال در داخل ایران و آموزش آنها برای روز موعود آغاز کرد. دیپلماتهای سفارت همچنین در ایام تبلیغات انتخاباتی نیز ملاقات های مستمری با اعضای فعال ستادهای موسوی و کروبی داشته اند. پس از روشن شدن آتش درگیری ها در تهران، کارکنان سفارت بریتانیا در نقش رهبران آشوب های خیابانی ظاهر شدند و اقدام به تحریک و هدایت شرکت کنندگان در این آشوب ها کردند. این حضور به حدی علنی بود که تعدادی از کارکنان سفارت توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند، اگرچه بنا به دلایل نا معلوم این افراد پس از چندی آزاد و در مقابل قاضی حاضر نشدند. بر اساس گزارش های رسمی جدای از کارکنان محلی سفارت انگلیس که در اغتشاشات حضور مستقیم داشتند، برخی از کارکنان غیر محلی نیز در صحنه آشوب ها حضوری فعال داشتند. بر این اساس، گزارشها حاکی از آن است که «آلکس پنیفلد» دبیر اول سیاسی و «توماس برن» دبیر دوم سیاسی در مورخه 24/3/1388 در خیابان سنایی حین درگیری و تظاهرات حضور داشته است. علاوه بر این، «ساموئل مورگان» دیپلمات بخش روابط عمومی این سفارتخانه نیز در مورخه 25/3/1388 در حوالی خیابان شهید مطهری و شریعتی حین تظاهرات و دستگیری برخی معترضین حضور داشته است. علاوه بر این «توماس برن» و «پاول بلامی» معاون بخش ویزا(اخراجی از کشور) نیز در برخی از درگیری ها حضور داشته است که اسناد این حضور در اختیار نیروهای امنیتی قرار دارد. تمامی این ها در حالی است که حسین رسام وابسته مطبوعاتی سفارت انگلیس در تهران که در همین ایام بازداشت شد، به صراحت پرده از نقش سفارت استعمارگر پیر در اغتشاشات برداشت.
اما هیچ کدام از این دستگیری ها نتوانست از اشتیاق بریتانیا برای دخالت در امور ایران بکاهد چراکه درست یک سال بعد کارکنان سفارت، بار دیگر نقش مهمی در درگیری های پراکنده روز 25 بهمن تهران ایفا کردند. بر اساس گزارش ها افراد وابسته به لانه جاسوسی انگلیس روز 25 بهمن با حضور در صحنه درگیری ها با ماشینهای پلاک سیاسی اقدام به فیلم برداری و عکس برداری از درون ماشینها می نمودند. همچنین ترددهای مشکوکی در نقاط حادثه خیز تهران در ساعاتی قبل از اغتشاشات داشتند.

مجلس به دنبال قطع روابط با انگلیس
همین اقدامات توسط جزیره ثبات انگلیس (سفارت) در تهران بود که قطع روابط با انگلیس را به خواستی عمومی در جامعه تبدیل کرد. خواستی که نمایندگان مجلس آن را درک و بررسی آن را با تصویب فوریت طرح آغاز کردند. طرحی که با نظر لاریجانی برای بررسی بیشتر به کمیسیون امنیت ملی فرستاده شد. کمیسیون امنیت ملی در گام‌های اولیه به بررسی حوزه‌های کاهش و قطع کامل رابطه با دولت بریتانیا پرداخت و طرح مذکور را از قطع کامل روابط به کاهش رابطه تغییر و بعد از تصویب، آنرا به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی ارسال کرد.
در حالی‌که چندین ماه از ارسال طرح کاهش رابطه با انگلیس به هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی می‌گذرد، هنوز بررسی آن در دستور کار مجلس قرار نگرفته و گفته می شود که پس از پایان بررسی و تصویب لایحه بودجه در مجلس، این طرح باردیگر به صحن علنی می آید تا تصمیمی تاریخی برای چهارصد سال رابطه ایران و انگلیس گرفته شود. این درحالی است که با مطرح شدن این موضوع و جدیت نمایندگان در مجلس برای قطع روابط سیاسی با انگلیس، بریتانیا در اقدامی پیش دستانه سفیر خود در تهران را با اعطای سمتی در افغانستان از ایران خارج کرد و این سفارت عملا مدت دو ماه و نیم است که بدون سفیر توسط کنسول اداره می شود.

کاهش رابطه یا قطع رابطه؟اما در این میان موضوع مهمی که مطرح می شود تعیین نوع رابطه ایران و انگلیس است. چراکه در مجلس دو دیدگاه مختلف در این خصوص وجود دارد. دیدگاهی که معتقد به قطع کامل رابطه و تعطیلی سفارت انگلیس در تهران است و دیدگاه دومی که مخالف قطع کامل رابطه است و اعتقاد به کاهش سطح روابط دارد.
در این خصوص اسماعیل کوثری که یکی از موافقان قطع کامل روابط با بریتانیا است به خبرنگار جوان می گوید: ما باید یک دیپلماسی محکم داشته باشیم و با خباثت های انگلیس ها علیه کشورمان، برخورد شدید داشته باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که فکر می کنید سرانجام این طرح( قطع رابطه با انگلیس) به کجا بیانجامد ادامه می دهد: در این خصوص هیات رئیسه مجلس تصمیم خواهد گرفت اما من معتقد به قطع رابطه هستم و قطع رابطه سطح و میزان ندارد.
در طرف مقابل این دیدگاه نیز غلامرضا کرمی دیگر عضو کمیسیون امنیت ملی قرار دارد که وی به کاهش سطح روابط اعتقاد دارد. وی در این خصوص می گوید: به نظر من نظام مصالحی دارد که باید این مصالح را در نظر گرفت. شاید قطع کامل روابط با انگلیس در برهه ای این مصالح را خدشه دارد کند. بنابراین ما باید در ابتدا اقدام به کاهش روابط با انگلیس کنیم و سپس با رفع نیازها در طول زمان اقدام به قطع کامل روابط کنیم.
وی ادامه می دهد: ایران با قطع کامل روابط عملا دست خود را در قبال اقدامات خصمانه انگلیس علیه کشورمان می بندد و ما اهرم فشار خود به بریتانیا را از این طریق از دست می دهیم. حتی با توجه به وضعیت تحریم ها ممکن است قطع روابط مشکلات اقتصادی نیز برای ما به وجود بیاورد. بنابراین در شرایط فعلی صلاح به کاهش روابط است نه قطع آن.
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در پاسخ به این سوال خبرنگار جوان که منظور شما از کاهش سطح روابط، حذف سفیر و نصب کنسول است که وی پاسخ می دهد: به نظر من وجود سفیر بسیار بهتر از کنسول است چراکه ایران با داشتن سفیر در انگلیس می تواند تحرکات بیشتری را دنبال کند. منظور دقیق من از کاهش روابط، کاهش مناسبات اقتصادی و سیاسی است نه نزول سفیر به کنسول.



 

سینمای زیرزمینی؛ چوب حراج روشنفکران بر ایران، مذهب و سنت
به بهانه ساخت فیلم' تهران من، حراج' سینمای زیرزمینی؛ چوب حراج روشنفکران بر ایران، مذهب و سنت

 

(مرضیه) در یک پارتی با پسری(سامان) آشنا می شود. نیروهای امنیتی به این پارتی که در یک اصطبل در جریان است حمله می کنند و پسر و دختر که کمی دورتر و در کنار اسب ها به هم مشغول هستند از معرکه فرار می کنند...
 

 

 

(مرضیه) در یک پارتی با پسری(سامان) آشنا می شود. نیروهای امنیتی به این پارتی که در یک اصطبل در جریان است حمله می کنند و پسر و دختر که کمی دورتر و در کنار اسب ها به هم مشغول هستند از معرکه فرار می کنند و...
بعد از موسیقی زیرزمینی؛ حالا نوبت سینمای زیرزمینی رسیده است که با رپرتاژ آگهی های بی بی سی و جشنواره های لندن رسمیت پیدا کرد. دست گرفتن یک دوربین غیر حرفه ای و تصویربرداری مخفیانه در خیابان های تهران به همراه سرمایه گذار خارجی پروسه تولید یک فیلم زیرزمینی است که تنها ویژگی اش پریدن از روی خط قرمز ها است و البته نیاز چندانی به ویژگی هایی که مربوط به هنر سینما بوده و فیلم را معمولا با آن می شناسند ندارد. "گراناز موسوی" با حمایت کمپانی های استرالیایی چنین فیلمی ساخته که حالا می شود با اندکی پرسه در خیابان انقلاب از دست فروش ها تهیه کرد.


" تهران من؛ حراج" تقریبا همان نسخه زنده انیمیشن "پرسپولیس" است. کاری که مرجان ساتراپی با یک داستان با جزئیات بیشتر انجام داد موسوی کوشیده است با نماهای زنده و تقریبا با کپی کاری از همان داستان البته کمی سیاه تر و تلخ تر. حال هوای همه این فیلم ها شبیه رمان های "عباس معروفی" است. بد وبیراه گفتن و شکوه به ایران و نظام اجتماعی حاکم بر آن ، مهاجرت، سرخوردگی و در نهایت ماندن میان زمین آسمان و دوباره شکوه از زمین و آسمان.

 

از عباس کیارستمی تا سیاه سازهای نسل جدیدروزها و سال های دهه 60 در سینمای ایران در کنار سینمای رسمی ایران و سینمای عامه پسند که رگه های فیلم فارسی را در خود حفظ کرده بود نوع دیگری از سینما تولد یافت که منتقدان سینمایی به این سینمای بی مخاطب سینمای جشنواره ای لقب دادند. در هنرهای تجسمی اگر هنر مخاطب نداشته باشد و مورد اقبال قرار نگیرد سرنوشتش به موزه ها و گالری ها منتهی می شود و تبدیل به هنر زیبا می شود. اما در سینما اگر فیلم مخاطب نداشته باشد یا روانه سطل آشغال خواهد شد و یا در صورت همراهی با ذائقه مستشرقین تبدیل به سینمای جشنواره ای می شود؛ اگر به دنبال عبارات بهتری برای تعریف سینمای جشنواره ای باشیم باید گفت سینمای جشنواره ای آن نوع از سینمای بدون مخاطب در داخل و خارج است که وضعیت ایران را آن گونه که غرب می خواهد توصیف می کند. در سال های دهه 60 بیش از هر چیزی اولویت فرهنگی مورد نظر جشنواره های اروپایی بود.اروپا در سال های دهه 60 و جنگ سرد، تصویری از کشورهای نپیوسته به اردوگاه سرمایه داری می پسندید که عبرتی برای اقمارش باشد. حال چه این کشورها بخشی از بلوک شرق باشند و چه به دنبال جایگاه مستقل هر که در اردوگاه غرب نباشد در فقر و بدبختی بی فرهنگی غوطه می خورد. پس فیلم هایی که در این فرهنگ تصویری ساخته می شد مورد توجه قرار می گرفت. اما با گذشت سال های دهه 60 کم کم ماجرا تغییر کرد. ایران به عنوان یک قدرت سیاسی ظهور کرده که پشتوانه ای ایدئولوژیک و روشی دارد و حالا درگیری بر سر این ماجرا است. اکثر ساخته های سال های بعد به این مسال کنایه می زدند؛ هر چند چنین اثرهایی به صورت خاص در آن سوی مرزها تولید می شدند اما کم نبودند آثاری همچون "زمستان است" رفیع پیتز که در داخل و با بودجه دولتی تولید شد و با پوشش دراماتیک نظام سیاسی و نظام اجتماعی منسوب به آن را نشانه گرفت.
اما سینمای زیرزمینی پدیده ای نوظهور تر است؛ چه در بعد ساختاری و چه در بعد ویژگی های شکلی این تولیدات. از بعد ساختاری سینمای زیرزمینی به نوعی نافرمانی مدنی محسوب می شود.انجام فعالیت سینمایی رسمی در هر کشور بر اساس قوانین آن کشور و بر اساس کسب مجوز از مراجع قانونی انجام می شود و البته سینمای زیرزمینی این قاعده را نقض می کند. اینکه یک فیلم بدون مجوز و در داخل ایران تولید شود همان ویژگی را دارد که نافرمانی های مدنی به خود می گیرند و شاید بتوان ارتباط ظریفی میان رشد قارچ گونه این نوع سینما- اگر بشود نام آن را سینما گذاشت – و تئوری هایی که منتهی به تولید کلیپ با دوربین موبایل می شد و نام اتو کشیده "Citizen Journalism" را به خود گرفت، پیدا کرد. به هر حال هر چه که هست نافرمانی مدنی تنها یک لایه از سینمای زیرزمینی است. رویه دیگر این جریان که بدون هدایت و حمایت نه دیده می شد و نه سرپا می ایستاد به همان چیزی باز می گردد که سینمای جشنواره ای امثال کیارستمی به آن باز می گشت. سینمایی که اگر تحویل گرفتن جشنواره های اروپایی نبود سال ها بود که نگاتیوهایش در آرشیوهای انجمن های سینمای جوان استخوان پوسانده بود. اما تفاوت این تولیدات جدید تصویری با سینمای جشنواره ای یکی در مدرن بودن جامعه ای است که به تصویر کشیده می شود و دیگری در نوع مساله ای است که به آن می پردازد. در این تصویر دیگر یک بچه روستایی که در بدبختی و فلاکت دست و پا می زند نیست. هم لوکیشن ها و آدم های قصه و هم مشکلاتشان هم شیک شده اند؛ حالا در کنار مخاطب خارجی مخاطب داخلی هم مورد نظر است و مخاطب چنین فیلم هایی باید بتواند با فیلم هم ذات پنداری کند.

 

شاعر اروتیک سرا یا کارگردانی که قانونی می سازد"گراناز حجاب داره و میگه قصد برگشت به ایران رو داره وقتی که پایان نامه اش رو نوشت و دکتراش رو در استرالیا گرفت و میگه باور داره که هیچ کار اشتباهی انجام نداده و این فیلم رو صد در صد با مجوز ساخته شده و هیچ خط قرمزی رو رد نکرده و کار خلافی نکرده که نگران برگشتن باشه."


اینها جملاتی است که مخاطبی مهاجربعد از دیدن فیلم موسوی از سخنان او در زمان اکران فیلمش نقل می کند. گذشته از اینکه آیا این فیلم براستی با مجوز فیلمبرداری شده و یا تولید زیرزمینی است اما سخن حکایت از آن دارد که موسوی برای حیات در جامعه فرهنگی ایران حساب باز کرده است.
گراناز موسوی متولد 1352 تهران است. پدر ومادرش از کارمندان تلویزیون بودند او در بین سال های 70 تا 73 در کلاس های بازیگری حمید سمندریان و مهین اسکوئی شرکت می کرد و همزمان در دانشگاه الزهرا مشغول به تحصیل شد که با سفر به استرالیا آن را نیمه تمام گذاشت و رها کرد و در استرالیا نیز در دانشگاه فلیندرز و سپس در مدرسه فیلم،تلویزیون و رادیوی استرالیا به ادامه تحصیل پرداخت.
گراناز موسوی را به عنوان شاعر نیز می شناسند چنانکه برخی از شعرهایش در مجله های آدینه و دنیای سخن که از مشهور ترین مجلات جریان روشنفکری در دهه 70 بودند به چاپ می رسید.
داستان دختر قهرمان فیلم یعنی مرضیه همچنان که در ادامه خواهیم گفت به داستان خود مرضیه شبیه است با روحیات گراناز و ماجراهای او شباهت های زیادی دارد. آنچنان که پیش از این نیز اشاره شد. روایت سرخوردگی ها،بی قیدی ها و آرزوهای آنچنانی تنها به این فیلم محدود نمی شود. پیش از این نیز کسانی مانند مرجان ساتراپی [کارگردان انیمیشن پرسپولیس] در این مسیر کوشیده بودند.
شخصیت مرضیه، تلاش او برای رفتن به استرالیا و نوع مناسبات لاقید اجتماعی او چیزی است که رگه های آن را بخوبی می توان در برخی از اشعار گراناز موسوی جستجو کرد. این رگه ها تا آنجا جدی است که منتقدی در معرفی موسوی می گوید:"گراناز موسوی شاعری است که در سرایش خود را محدود به قیود عرفی نمی داند و همواره شعری سرکش دارد و تلاشی در خور برای افزودن نرم های تازه و کشف ظرفیت های شعر" او در ادامه به شعری با نام "تعزیه" از آثار موسوی می پردازد. شعر تعزیه از دو هسته اصلی تشکیل شده که یکی ارتیسم و دیگری هجو مذهب است. دو عنصری که المانهای مصداقی را با خود دارد و از "خمسه خمسه" جبهه های جنگ را تا عاشورا به ودیعه گرفته تا همه چیز موجود در فرهنگ، مذهب و سنت خودی را به دست هجو بسپارد و کار آنقدر بالا می گیرد که شاید نتوان هیچ یک از فقرات این شعر را نتوان نقل کرد. و البته "تهران من حراج"دقیقا همین رگه ها را در خود دارد.

 

هدف جامعه ایرانی استجریان سینمای ایران یک جریان چند تکه نیست.جدا از اینکه مدیریت واحد یا بهتر بگوییم اندیشه ی واحدی بر آن از سمت و سوی متولی دولتی بر آن حاکم نیست اما در حوزه تولید کاملا متشکل و ساخت یافته است. این اصلا اتفاقی نیست که همزمان با اوج گرفتن انتقاد از نظام اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کشور سینما نیز به همان سمت برود. فیلم گراناز موسوی یعنی "تهران من حراج" اگر چه به سختی می شود نام فیلم را تصاحب کند اما در بعد محتوایی با تمام قوا ویژگی هایی را که می بایست رعایت کند را کسب کرده است.

مرضیه وفامهر در نمایی از فیلم "تهران من حراج"


دختری تنها، که خانواده سنتی و مذهبی اش او را طرد کرده اند. هنرمند است؛ طراحی لباس و تئاتر تنها رویاهای زندگی او هستند؛ رویاهایی که حکومت و قوانین مذهبی آن را از او می گیرند.محفل شادی اش در اصطبل برگزار می شود که باز هم مورد هجمه حکومت و قوانین مذهبی کشورش قرار می گیرد و از هر طرف او را در تنگنا قرار می دهند و کار به جایی می رسد که از کشورش هم فراری داده شود و به جایی برود که تعلقی به آن ندارد و در نهایت در حالی که جایی برای ماندن ندارد یک بار دیگر به کشورش بازگردد به امید اینکه فردا برای او باشد.
کار برای مرضیه دختری تک مانده به جای می رسد که بر بام تهران و در حالی که صدای اذان در فضای شهر طنین انداز شده با تمام نفرت و استیصال به سمت اذان و شهرش فریاد می کشد. عصاره فیلم موسوی در همین فریاد ها خلاصه شده است؛ همان فریادی که سال نا امیدانه که سال ها است در رمان های " معروفی" و حتی فیلم های مخملباف قابل دیدن است و البته این آخر در "جدایی نادر از سیمین" اصغر فرهادی. حالا دیگر هم سنت و فرهنگ و هم دین همه با هم سد راه هستند و عجیب نیست که فیلم فرهادی هم، هم زمان نادر سنت گرای متعهد به خانواده و پدرش را تخطئه می کند و هم زن خدمتکار مذهبی و دست آخر تنها سیمین مدرن خسته از جامعه سنت و مذهب زده است که محق بوده و تبرئه می شود. اگر در فیلم موسوی استاد دانشگاهی که چهره موجه مذهبی دارد تقاضاهای خاص از مرضیه دارد تا در مقابل او را در پایان دادن به تحصیلش کمک کند، در جدایی نادر از سیمین هم، سنت گرا و مذهبی هر دو برای رسیدن به منافع شان دروغ می گویند و حاضر نیستند که پای شعارهایی که می دهند بایستند؛ اگر چه بعد پشیمان می شوند و باز می گردند اما مخاطب تنها قهرمان اخلاق را سیمین می بیند که بدون شعار حاضر نیست اصول اخلاقی را که معلوم نیست به کجا وصل هستند زیر پا بگذارد و در نهایت ثابت می کند که ایران دیگر جای زندگی نیست.
"تهران من؛ حراج" نه از جهت سینمایی که ویژگی قابل تاملی ندارد که از جهت نمایندگی جریانی در حال دمیده شدن مهم است. فرهادی فیلم می سازد و همان پیام را در قالب تکنیک به خورد دستگاه فرهنگی کشور می دهد ولی در کنار سواره نظام این لشکر کشی نیاز به پیاده نظام هم دارد که باید در سینمای زیرزمینی تامین شود. تنها جذابیت فیلم های از نوع ساخته موسوی در گذشتن از خطوط قرمز در فضایی کاملا بومی است. اگر چه موسوی نیم نگاهی به حضور رسمی نیز دارد و از همین جهت است که برخی خطوط قرمز ظاهری رعایت کرده است. اینکه دختر در تمام صحنه هایی که بدون روسری ظاهر می شود با موی بسیار کوتاه است و تنها به مسایل جنسی اشارات مستقیم شده و از نشان دادن صحنه های آنچنانی دوری می شود گذشته از اینکه ممکن است به خاطر بوجود نیامدن مشکل برای بازیگران فیلم می تواند باشد به نوعی نبستن راه برای حضور رسمی نیز هست.


مرضیه یا گراناز؟هنرپیشه نقش اول فیلم موسوی مرضیه وفامهر که با نام کوچک خودش در فیلم بازی می کند به گفته برخی دوست داران فیلم آنقدر به نقش خود نزدیک شده که برخی بخش های فیلم به مستند می ماند.

مرضیه وفامهر در کنار ناصر تقوایی در پروژه "چای تلخ"


مرضیه وفامهر اما چندان از نقشش جدا نیست و کار از یک شباهت ساده گذشته؛ وفامهر در گفت وگویی که در حاشیه فیلم کوتاهش«باد، ده ساله» با یک سایت اینترنتی می گوید:" وقتی که دبیرستان می‌رفتم، فکر کردم روزی رنج‌های بشری را تصویر خواهم کرد، پس از اینکه به دانشکده آمدم به هر جا که فکر کنید چه در زمینه تئاتر که رشته‌ام بود و چه فیلمسازی سر زدم. نوشته‌هایی که می‌دادم با چند جواب مشخص روبرو می‌شد، «جشنواره‌ای نیست. برو سال دیگر بیا» یا اصلا متن را به زباله دانی می‌انداختند."
مرضیه فیلم گراناز موسوی بازیگر تئاتر است و طراح لباس؛ از آن سو مرضیه وفامهر فارغ التحصیل رشته بازیگری از دانشکده هنرهای زیبای تهران و شاگرد بهرام بیضایی است. او البته در سال72 یک مزون لباس را هم تاسیس می کند که بعد از چندی از آن منصرف شده و مزون را کنار می گذارد.
شباهت های دیگری نیز میان شخصیت وفامهر و مرضیه وجود دارد. وفامهر چند سال پیش نامه ای به معاونت سینمایی وقت وزارت ارشاد می نویسد و در آن جملاتی را به کار می بندد که شخصیتی مانند مرضیه "تهران من حراج" بر می آید او می نویسد:
"معترضم به آنانی که هیچ سفر و تلاش مستقلی را تاب نمیآورند آنهم در این روزها که سفر به دور دنیا شیوه ی دولت ایران است.
معترضم به آنانی که با حذف چهره ی فرهنگی ایران صدمه ی جبران ناپذیری به هویت ملی و فرهنگی ایران میزنند.
و تمام هستی معترض است به آنانی که سیاهچال تاریکی هستند بر راه زایش و تکامل اثری یااندیشه ای که جریان زندگی با تمام قدرت خواستار آنست و میلیاردها ذره ی شناخته و ناشناخته حامی این زایش بوده و هستند.
خواستار رسیدگی به امور فیلمهای کوتاه و مستند هستم.
خواستار فضای تنفس برای سینمای غیر سفارشی و مستقل هستم.
خواستار حذف حرکتهای خودسرانه و سودجویانه در عرصه ی سینما هستم.
خواستار برخورد فرهنگی با امور فرهنگی هستم."
حالا باید پرسید راوی اصلی کیست. اصلی در فیلم کیست؟ مرضیه وفامهر یا گراناز موسوی؟

 

کمپانی های استرالیایی و نمدی از این کلاهحمایت کمپانی های انگلیسی و آمریکایی از سینمای زیرزمینی تا حدودی قابل فهم است؛ اما حضور یک کمپانی استرالیایی برای تولید چنین فیلمی غیر از توجیه زیر پوستی که به هر حال استرالیا مستعمره انگلیس است و از سیاست های کلی این کشور پیروی می کند؛ یک کمپانی استرالیایی باید دلیلی دم دستی تر از این هم برای ساخت چنین فیلمی که نه فروش دارد و نه حتی کمترین پیچیدگی روشنفکری داشته باشد.
پیام فیلم از موضع استرالیایی آن بسیار موجز ولی شفاف است؛ برای مهاجر ایرانی جایی در استرالیا نیست. کشور خودتان بمانید بهتر است! اینجا کسی شما را نمی فهمد و الخ. سابقه استرالیا در نژاد پرستی سابقه ای طولانی است که از قتل عام بومیان استرالیا آغاز می شود و همچنان در برخورد غیر انسانی با مهاجران ادامه پیدا می کند. و این همه تا قبل از آن است که وارد جامعه استرالیا شوی."تهران من؛ حراج" همان شعارهای نجات پرستانه را در قالبی دلسوزانه و در فضایی که بیشتر در ایران می گذرد و کمتر فضای استرالیا را هدف قرار می دهد، تکرار می کند.
نگاه کردن به مهاجر ایرانی به عنوان انسان درجه دو، له له زدن شهروندان ایرانی برای پناه بردن به بهشت استرالیا و تیپایی که حواله مهاجر ایرانی می شود.

 

تکملهسینمای زیرزمینی با تمام عده و عده اش و با تمام تبلیغاتی که در مورد تولیداتش صورت می گیرد جریان اصلی نیست و همان طور که پیش از این گفته شد تنها پیاده نظام جریان سینمایی مستقر است. سینمای زیرزمینی در حقیقت محفلی است که تولیدات نیروهای جوان جریان اصلی سینمای اپوزسیون یا به عبارتی روشنفکری در فضای آن تولیدات تجربی شان را ارائه دهند کاری که تا پیش از این در انجمن های سینمای جوان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی صورت می گرفت و در حال حاضر نه این که زمینه برای حیات در این دو نهاد دولتی وجود ندارد بلکه فیلم سازی در جریان جدید شکلی جدید دارد که حتی در چارچوب های این نهادها هم نمی گنجد.
از آن سو وقتی تولیدات این نوع سینمای غیر رسمی افزایش یابد ازدیاد این تولیدات خود به نوعی به حضور این جریان رسمیت می دهد و آن زمان است که کار به سهم خواهی به حضور در جشنواره های داخلی کشیده می شود و در صورت بسته شدن در این جشنواره ها جشنواره های مشابه جشنواره فیلم فجر علم خواهند شد. اتفاقی که در نبود این تولیدات یکی دو باری محک زده و لی شکست خورد ولی این بار همه چیز پیش بینی شده است.
وقتی مدیریت فرهنگی کشور چه در سینما و چه در بخش های دیگر فرهنگ و هنر تنها نقش تدارکات چی را بر عهده دارد و حتی مدیریت یک جریان بومی را ندارد نباید به طرف مقابل خرده گرفت که همه امکانات را نبلعد و به هر طرفی که می خواهد جهت مدیریت فرهنگی را بگرداند.
 


 

وقتی یک کماندو خواب می بیند
وقتی یک کماندو خواب می بیند
خواب دیدم که در روی زمین راه نمی روم.تقریبا پرواز می کنم اما پروازم اوج ندارد. تقریبا دو سه متری زمین بود. مانعی در جلوی پرشم وجود آمد
 

 


 

حسن آبشناسان به سال 1315 در تهران چشم به جهان گشود. پس از کسب دیپلم در سال 1336 به دانشگاه افسری وارد و در سال 1339 با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شده و دوره مقدماتی را درسال 1340 به پایان رساند. وی پس از پشت سر گذاشتن اولین دوره رنجر در ایران ، تا سال 1356 دوره‌های عالی ستاد فرماندهی را طی نموده و در این میان نیز دوره‌های چتر بازی وتکاوری را در داخل و خارج از کشور گذراند. شهرت حسن آبشناسان به تقید مذهبی ، آن هم در فضای آلوده ارتش شاهنشاهی به حدی بود که در میان هم دوره ای هایش به شیخ حسن معروف شد. همین مسئله باعث شد که پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سرعت مورد اعتماد انقلابیون قرار گیرد و از جمله افرادی باشد که پایه های نظامی سپاه پاسداران را قوت و قوام ببخشد.

حسن آبشناسان در هشتم مهر سال 1364 شمسی ، در حالی که با مسئولیت فرماندهی لشکر23 نوهد (یگان تکاوران نیروی زمینی)، در خط مقدم «عملیات قادر »حضور داشت ، با آتش مستقیم ارتش بعثی به شهادت رسید و نام خود را به عنوان «اولین فرمانده لشکر شهید» ارتش جمهوری اسلامی به ثبت رساند. وی همزمان با فرماندهی لشکر 23 نوهد ، فرماندهی قرارگاه شمال غرب ارتش جمهوری اسلامی را نیز بر عهده داشت.

آن چه می بینید ، تصویری است از یکی از معدود یادداشت های به جا مانده از شهید آبشناسان . این یادداشت که به یک سال و چند هفته قبل از شهادت ایشان مربوط می شود ، ثبت یک رویا است:

روحمان با یادش شاد

متن یادداشت:

بسمه تعالی

خواب دیدم که در روی زمین راه نمی روم.تقریبا پرواز می کنم اما پروازم اوج ندارد. تقریبا دو سه متری زمین بود. مانعی در جلوی پرشم وجود آمد که با گفتن یا علی ، اوج گرفتم و از مانع عبور کردم و به پرواز ادامه دادم.

15/6/63

 



 

«مجمع روحانیون» يار غار فتنه‌گران

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تأکید کرد که مجمع روحانیون تا آخرین لحظه با هر چه که در توان داشت از جریان حمایت کرده و به فتنه کمک کرد.

حجت الاسلام حسین ابراهیمی، نماینده مردم بیرجند در مجلس و عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز در گفت‌وگو با فارس با اشاره به عملکرد مجمع روحانیون در جریان فتنه 88 گفت: عملکرد مجمع روحانیون مثبت نیست، یعنی آنها پس از انتخابات مردم را به آشوب‌های خیابانی دعوت کردند در عین حال ظاهراً بعدها اظهار پشیمانی هم کردند ولی اینکه جلوی حضور افراد در آشوب‌ها را بگیرند از سوی آنها دیده نشد.

وی افزود: مجمع روحانیون علاوه بر اینکه عمال فتنه‌گران را محکوم نکرد بلکه تک‌تک اعضای این مجمع هم هر جا که سخنرانی کردند حمایت خود را از جریان فتنه اعلام می‌کردند.

عملکرد منفی مجمع روحانیون در فتنه سال 88

عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز تصریح کرد: عملکرد مجمع روحانیون در فتنه سال 88 به هیچ‌وجه مثبت نیست بلکه امروز می‌توان گفت عملکر


تاریخ: دو شنبه 29 فروردين 1390برچسب:,
ارسال توسط arman

32 مقام ايراني در فهرست تحريم اتحاديه اروپا



سرويس سياسي-
در پي تحولات منطقه اي و اعتراف رسانه هاي خارجي مبني بر الهام گيري ملت ها از انقلاب اسلامي ايران و پيش رفتن تحولات به سود تهران، اتحاديه اروپا با هدف كاهش اعتماد به نفس فزاينده منطقه اي ايران اسلامي 32 مقام كشورمان را تحريم كرد.
وزراي خارجه اتحاديه اروپا در نشست روز 23 فروردين 1390 (12 آوريل 2011) 32 مقام ايراني را به اتهام آنچه نقض حقوق بشر خوانده مي شود تحريم كردند اما ويليام هيگ وزير خارجه انگليس بلافاصله اعلام كرد هدف از اين تحريم ها اين است كه ايران نتواند از تحولات منطقه به نفع خود استفاده كند.
به گزارش خبرگزاري فرانسه از لوكزامبورگ، هيگ به خبرنگاران گفت: «ايران بر اين باور است كه با تغييراتي كه در حال حاضر در خاورميانه اتفاق مي افتد مي تواند از وضعيت بدحقوق بشر در اين كشور فاصله بگيرد».
اسامي اين 32 مقام ايراني
اعلام نشده است
منابع غربي ادعا مي كنند با اعمال اين تحريم ها دارايي هاي اين افراد مسدود خواهد شد و آنها اجازه سفر به اروپا را نخواهند داشت.
به گفته «هيگ» مقام هاي اتحاديه در جلسه روز سه شنبه خود اين تصميم را نهايي كرده اند و گفته مي شود مقام هايي كه مشمول تحريم واقع شده اند كساني هستند كه در برخورد با آشوبگران پس از انتخابات 88 در ايران نقش داشته اند.
گفتني است؛ نشريه اينترنتي پوليتيكو پيش از اين، يك فهرست 80 اسمي منتشر كرده و گفته بود كه اروپا قصد دارد به زودي اين افراد را تحريم كند. احتمال مي رود فهرست 32 نفره اي كه هيگ درباره آن سخن گفته است گزيده اي از آن فهرست باشد.
كارشناسان در تهران باور ندارند كه اين تصميم اتحاديه اروپا واجد هيچ ارزش واقعي باشد. مقام هايي كه تحريم شده اند نه حسابي در اروپا دارند و نه مانند برخي از غربگرايان ايراني دائماً به اروپا مسافرت مي كنند. در عوض، به نظر مي رسد هدف اصلي اروپا اين است كه در اقدامي منفعلانه اندكي از ضربه اي را كه تحولات منطقه به منافع حياتي غرب وارد آورده لااقل به لحاظ رواني و رسانه اي جبران كند. تقريباً اكثر تحليلگران غربي ايران را برنده اصلي اين تحولات مي دانند.
همچنين اروپايي ها تصور مي كنند اين تحريم ها به مخالفان داخلي ايران روحيه خواهد داد و اميدوارند ناآرامي ها در تهران مجدداً احيا شود. برخي اطلاعات موجود نشان دهنده اين است كه اين آدرس غلط از داخل ايران به اروپايي ها منتقل شده و برخي از چهره هاي اپوزيسيون ايراني مانند شيرين عبادي هم آن را تقويت كرده اند.
در عين حال، كارشناسان مي گويند ناتواني آمريكا از استوار كردن تحريم هاي جديد بر مسائل هسته اي، يكي از اصلي ترين علت هاي تمركز روي مسئله حقوق بشر است كه هرچه بيشتر تحريم ها را به سمت «حالت نمادين» سوق خواهد داد.
از سوي ديگر؛ پرويز سروري عضو كميسيون امنيت ملي مجلس در گفت وگو با ايسنا، اقدامات اخير اتحاديه اروپا در وارد كردن نام 32 تن از اتباع ايراني در ليست تحريم ها را اقدامي در جهت سرپوش گذاشتن به نقض حقوق بشر در كشورهايي نظير بحرين دانست.


ساخت سري جديد سريال ضد‌اسلامي «24»

با‌وجود اعتراض بسياري از مسلمانان جهان بالاخص مسلمانان آمريكا به سري اول سريال نژادپرستانه و ضد‌اسلامي «24»، قسمت جديد اين سريال در مرحله پيش توليد است.

 

هامون نیوز به نقل از فارس :  سري جديد سريال اكشن و درام «24» علي‌رغم اعتراض تعداد زيادي از مسلمانان جهان و مخالفت برخي گروه‌هاي حقوق بشر، به‌زودي ساخته خواهد شد.

تهيه‌كنندگي اين فيلم را «برايان گرازر»، تهيه‌كننده سري اول اين سريال و «ران هاوارد»، كارگردان صهيونيست هاليوود به‌عهده دارند.
«ران هاوارد»، پيش از اين نيز فيلم‌هاي متعصبانه «كد داوينچي» و «فرشتگان و شياطين» را تحت‌تاثير لابي‌هاي صهيونيستي و در ستيزه با دين مسيحيت ساخته بود.
به گزارش سايت سينمايي IMDB، نقش اول سري جديد سريال 24، را همچون سري قبل «كيفر ساترلند» بازي خواهد كرد.
به گفته «ساترلند»، اين سريال طي تاريخي نامعلوم در سال 2012 ميلادي پخش خواهد شد.
بنابراين گزارش، سريال «24» روايت يك گروه مسلمان است كه قصد انجام يك اقدام تروريستي را دارند؛ اما توسط پليس آمريكا مهار مي‌شوند.

 


شغال (گفت و شنود)


گفت: پادشاه عربستان، ايران را به حمله نظامي تهديد كرده است!
گفتم: حيوونكي در آخرين روزهاي عمرش تصميم گرفته بدون غلط زيادي از دنيا نرود.
گفت: در اسناد ويكي ليكس آمده است كه «مئير داگان» رئيس سابق موساد به «نيكلاي برنز» معاون وقت وزير خارجه آمريكا گفته بود؛ اسرائيل از فروش اسلحه به عربستان نگراني ندارد چون اولا؛ آل سعود متحد اسرائيل است و ثانيا؛ توان استفاده از اين تسليحات را ندارد.
گفتم: در يكي ديگر از اسناد ويكي ليكس آمده كه «ارتش عربستان فقط مي تواند با مردم بدون سلاح روبرو شود» يعني همان كاري كه الان در بحرين مي كند.
گفت: از همه اينها گذشته، الان 32 سال است كه آمريكا و اسرائيل نتوانسته اند عليه ايران اسلامي هيچ غلطي بكنند، چه رسد به ارتش زهوار در رفته عربستان و پادشاه در حال مرگ آن.
گفتم: شغالي وسط جنگل عربده مي كشيد و مي گفت؛ ببر تكه پاره مي كنيم! فيل از وسط نصف مي كنيم!... پلنگ مي خوريم!... ناگهان چشمش به يك شير افتاد و در حالي كه از ترس مي لرزيد گفت؛ البته بعضي وقت ها يك چيز زيادي هم مي خوريم!!

وهك منافقين بايد تا پايان 2011 خاك عراق را ترك كند

دولت عراق با تعيين ضرب‌الاجلي اعلام كرد كه گروهك منافقين بايد تا پايان سال 2011 خاك اين كشور را ترك كند.

 

.هامون نیوز به نقل از فارس، شبكه خبري پرس‌ تي‌وي خبر داد كه دولت عراق اعلام كرده است كه گروهك تروريستي منافقين بايد تا پايان سال
 
2011 خاك اين كشور را ترك كند.

اين در حالي است كه امروز برخي منابع خبري اعلام كردند كه نيروهاي امنيتي عراق 6 عضو گروهك تروريستي منافقين را به علت دست داشتن در

ناآرامي هاي روز جمعه گذشته و درگيري با نيروهاي عراقي در اردوگاه اشرف در استان ديالي در شرق عراق بازداشت كردند.

اعضاي گروهك تروريستي منافقين علاوه بر كشتار و ترور هزاران انسان بي‌گناه در ايران ، در سركوب قيام مردم عراق در سال 1991 شركت داشتند و هنوز هم به كشتار عراقي‏ها، تحريك مردم و

كمك به سران رژيم بعثي سابق مبادرت مي‌كنند.

دولت عراق اخيراً بر ضرورت خروج اعضاي گروهك تروريستي منافقين از اين كشور و بسته شدن اين اردوگاه به طور كامل تاكيد كرده است.

دولت عراق علت اين امر را دست داشتن اعضاي اين گروهك در جنايات عليه مردم عراق در دوره رژيم سابق و قرار گرفتن آن در ليست سازمان هاي تروريستي از سوي دولت عراق

و سازمان هاي بين المللي اعلام كرده است.


هشدار آيت الله مصباح يزدي نسبت به خطر نفوذي ها


رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) با اشاره به برخي اقدامات جريان انحرافي در دولت تاكيد كرد كه چگونه كسي كه در عمرش با هيچ عالمي ارتباط نداشته، هر روز به اسلام ضربه مي زند.
به گزارش فارس، آيت الله «محمدتقي مصباح يزدي» در ديدار جمعي از مسئولان شوراي عالي زنان در اين باره گفت: چگونه كسي كه در عمرش با عالمي ارتباط نداشته و علاوه بر آن هر روز ضربه اي به اسلام مي زند، مي تواند براي اسلام مفيد باشد و معلوم نيست چه شده كه برخي نيز به آن ها دل بسته اند.
استاد اخلاق حوزه علميه قم در ادامه هشدار داد: اگر تنبلي كنيم زماني از خواب غفلت بيدار مي شويم كه تيرگي فتنه همه جا را فرا گرفته است و مي بينيم همان كساني فتنه را آغاز كرده اند كه خود پرورش داده ايم. اين عزل و نصب ها از كجا درمي آيد؟ اين حرف هاي ملي گرايانه و مكتب ايراني، آن هم در زماني كه نهضت اسلامي در جهان اسلام در حال شكل گيري است، براي چيست؟ ملي گرايي و دم زدن از مكتب ايراني با چه انگيزه اي مي تواند صورت بگيرد؟
عضو مجلس خبرگان رهبري افزود: اگر روزي از ما بپرسند چرا براي تساوي ارث زن و مرد كاري نكرديد شايد بتوانيم عذري بياوريم، ولي ا گر به ما بگويند چرا اساس اسلام را حفظ نكرديد؟ چه عذري مي توانيم بياوريم؟!
آيت الله مصباح يزدي با اشاره به تاريخ صدر اسلام گفت: همان كساني كه از اصحاب رسول خدا صلي الله عليه و آله بودند پس از رحلت ايشان علي عليه السلام را خانه نشين كردند، و بني اميه كه با نام اسلام بر سر كار آمدند كاري كردند كه بر همه منابر به لعن علي عليه السلام مي پرداختند و مجاهدان و ياران پيامبر صلي الله عليه و آله نيز اعتراضي نكردند؛ پس جاي تعجب نيست اگر برخي از ياران امام، روزي عليه اسلام و انقلاب به پا خيزند (همان گونه كه سران فتنه گذشته اين چنين كردند) و جاي تعجب نخواهد بود اگر برخي از كساني كه امروز دم از رهبري مي زنند و از ياران رهبري هستند، فردا فتنه بزرگ تري را به وجود آورند. رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) ادامه داد: خطري كه من احساس مي كنم شديدترين خطري است كه تاكنون اسلام را تهديد كرده است و آن هم از سوي نفوذي هايي است كه در بين خودي ها در حال رشد هستند.
وي همچنين با هشدار به مسئولان گفت: امروزه در درون جامعه ما تشكيلاتي فراماسونري در حال شكل گرفتن است و همان طور كه در دوران مشروطه، فراماسونري با شعار قرآن و اسلام پيش آمد، امروز نيز فراماسونري با شعارهاي انقلاب و اسلام جلوه مي كند و تحت پوشش آن حرف خود را بيان مي كند، يعني قالب را حفظ و محتوا را عوض مي كند.
آيت الله مصباح يزدي در پايان، طول عمر رهبر شايسته و مدبر نظام اسلامي را از خداوند مسألت كرد و گفت: بزرگ ترين نعمتي كه براي حفظ اسلام به آن اميد داريم، وجود مقام معظم رهبري است.


امیراحمدی شریک مکتب ایرانی است

یالثارات تصریح کرد که امیراحمدی از ایده مکتب ایرانی دفاع کرده است .

 هفته​نامه یالثارات در ستون «سیاست به روایت یک هم​ولایتی»، در مطلبی تحت عنوان "از زبان دیگران" نوشت:

هوشنگ امیراحمدی (رابط سازمان جاسوسی آمریکا ): من آقای مشایی را یکبار در ایران و چند بار در آمریکا دیده​ام و با هم حرف زده​ایم . از نظر من ایشان یک آدم معتدل، متعهد و مردم​دار است و همیشه سعی کرده تا مشکل را حل کند! برخی از نظرات من با دیدگاه​های ایشان شبیه است. مثل مکتب ایرانی که هر دو با آن موافقیم(آرمان ۲۱/۱/۹۰ )

۱-اتفاقا! احمدی​نژاد هم معتقد است مشایی فردی متعهد، مردم​دار و مهربان است! در ضمن محمود جان بارها تاکید کرده که نظر ایشان درباره مکتب ایرانی همان نظر جناب مشایی است! خوب است که این ادعاها شریک هم پیدا کرد.

۲-این حسن اتفاق (اتفاق​نظر احمدی​نژاد و امیراحمدی درباره حضرت اسلام شناس مقیم دولت) را به فال نیک گرفته و پیشاپیش پیوندشان را تیریک می​گوییم!

۳-البته جناب آقای امیراحمدی نگفته​اند اما ما که می​دانیم نظرات قطب دایره دولت و مرشد کامل (حضرت م . اسلام شناس) درباره ملت متمدن آمریکا و ملت اسراییل با نظرات هوشنگ خان امیراحمدی و اربابان آمریکایی​شان همخوانی دارد .

پاي كنكور ظهور


ظهور موعود(عج) نزديك است؟ چه پرسش سهل و ممتنعي! پرسشي كه مي تواند راه را نزديك كند، به همان اندازه مي تواند حاوي نكته و نشانه و آدرس انحرافي باشد. بهار 1390 شمسي با جوش و جنبشي كه در جان ملت ها افتاده، تداعي بهار جان ها را مي كند. اين ذات بهار است كه در اميد و ايمان به رويش بدمد و امسال اين اشتياق مضاعف شده است. با اين حال پرسش از «ظهور نزديك است؟» به همان اندازه كه روايتگر مشتاقي است مي تواند غلط انداز باشد. چرا؟ داستان، ماجراي ظرفيت قلب است كه با همه وسعت، گنجايش اضداد را ندارد.همان قصه آزمون جامعي است كه برگزار مي كنند تا گواهي بدهند ساليان آموختن و گفتن و شنيدن را. داستان مركبي است كه راهوار نباشد، تو پي ليلي و او پي فرزند... تازه اگر دلت پيش دلدار باشد.
همچو مجنون در تنازع با شتر
ميل مجنون پيش آن ليلي روان
يك دم ار مجنون زخود غافل شدي
عشق و سودا چون كه پر بودش بدن
آن كه او باشد مراقب، عقل بود
ليك ناقه بس مراقب بود و چست
فهم كردي زو كه غافل گشت و دنگ
چون به خود بازآمدي، ديدي زجا
در سه روزه ره، بدين احوال ها
گفت اي ناقه! چو هر دو عاشقيم
جان زهجر عرش اندر فاقه اي
جان گشايد سوي بالا بال ها
راه نزديك و بماندم سخت دير
سرنگون خود را ز اشتر در فكند
تنگ شد بر وي بيابان فراخ
آن چنان افكند خود را سخت زير
چون چنان افكند خود را سوي پست
پاي را بر بست و گفتا «گو» شوم
عشق مولا كي كم از ليلي بود
گوي شو، مي گرد بر پهلوي صدق
گه شتر چربيد و گه مجنون حر
ميل ناقه پس پي كرّه اش دوان
ناقه گرديدي و واپس تر شدي
مي نبودش چاره از بيخود شدن
عقل را سوداي ليلي در ربود
چون بديدي او مهار خويش سست
رو سپس كردي به كرّه بي درنگ
كاو سپس رفتست بس فرسنگ ها
ماند مجنون در تردد سال ها
ما دو ضد، بس همره نالايقيم
تن ز عشق خار بن چون ناقه اي
در زده تن در زمين چنگال ها
سير گشتم زين سواري، سير سير
گفت سوزيدم زغم تا چند چند
خويشتن افكند اندر سنگلاخ
كه مخلخل گشت جسم آن دلير
از قضا آن لحظه پايش هم شكست
در خم چوگانش غلطان مي روم
گوي گشتن بهر او اولي بود
غلط غلطان در خم چوگان عشق
ناقه ناهمراه را بايد پي كرد تا پي مقصود رفت و رسيد اما گاه چنان مي شود كه مهر و تعصب ناقه- از هر جنس- آدمي را از مقصد بازمي دارد. بسا بزرگاني كه ناقه و مركب سفر، قبله شان شد. يا بدتر، شدند قتيل الحمار! در كمال پختگي ميل به كودكي كردند و شدند «حلوم الاطفال»، پي رؤياهاي كودكانه دوان. خيال كردند آنچه با مشقت تا بدين جا ساخته و فراز آورده اند، خانه شني كنار درياست كه مي توان ساعت ها- با رنج تمام- ساخت و به اشاره اي فرو ريخت. نان پيامبر(ص) و علي(ع) خوردند و آخر سر، راه را براي معاويه هموار كردند، اگر به جبهه او نپيوستند.يا نان امام زمان(عج) خوردند و آمريكا و اسرائيل را سر هيجان آوردند.
ظهور نزديك است؟ چه پرسش سهل و صعبي! چرا ظهور ذخيره الهي (عج) نزديك نباشد حال آن كه از يك سو جهان انباشته از ستم شده و از ديگر سو، ملت هاي مسلمان به جنبش آمده اند. اصلا هر ساعتي كه از روزگار مي كاهد، ظهور نزديك تر مي شود. در اين ترديد و تخلفي نيست. مستأصل شدن ابرقدرت ها و سران جبهه استكبار گواهي مي دهد كه وعده حق نزديك است. به ميدان آمدن مرداني عزيزتر و نفوذناپذيرتر از پاره هاي پولاد در برابر طواغيت، داد مي زند بشارت ظهور را اما... ورزيده و مهيا كه نباشي چه تفاوتي مي كند همين فردا موعد ظهور امام عصر(عج) باشد يا جمعه 01 سال بعد. مهيا نبودن سهل است، گاه چنان رميده- به سياق نعل وارونه- مي دويم كه فرسنگ ها فاصله مي اندازيم تا ميقات و ميعاد. اين از مسلمات است كه باور و عمل مدام دگرگون شونده ما و مردمان ما و صاحب منصبان و سخن گويان ما، علي الدوام ظهور را نزديك يا دير و دور مي كند.
مي توان سنجيد اين دوري و نزديكي را، دست كم به دو روش. يك آزمون همان است كه ببينيم ائمه پيش از امام عصر (عليه السلام) چگونه فرمان راندند و فرمان آنها چرا پيش نرفت؟ بپرسيم كه اگر امروز حضرت ولي عصر- ارواحنا له الفدا- پرده غيبت كنار زند و براي عدالت و حق حكم براند، آيا حكايت پرغصه روزگار اميرمؤمنان و امام حسن و امام حسين عليهم السلام از جانب خواص و عوام تكرار مي شود يا نه؟ و روش دوم كه اسباب و مقدمه آزمون به شيوه اول است، اينكه بپرسيم و بكاويم با جانشين امام عصر(عج) كه حجت امام بر مؤمنان است، چگونه معامله كرده ايم؛ از صاحبان مناصب عالي حكومتي و دارندگان نفوذ و اعتبار و وجاهت بگيريد تا مردمان عادي؟ بكاويم آنجا كه دعوت به وحدت و الفت و عدالت، و مرزبندي و مبارزه با استكبار و فساد و فتنه و نفاق شد چه قدر مردم همراهي كردند- كه كردند- چه مقدار صاحب منصبان لبيك گفتند، كدام ها از خود گذشتند و كدام گرفتار خود و منصب و مركب و فرزند و مشاور و مال و باند و قبيله و حزب ماندند؟ بپرسيم كه كجا تعصب ورزيدند و كجا دست رد به سينه تعصبات باطل جاهلي زدند يا نزدند؟ از اين منظر ولايت فقيه، قبله نماي جاده انتظار است.
«آيا ظهور نزديك است؟» با همه آتش اشتياقي كه برمي افروزد، سؤال غلط اندازي خواهد بود اگر درباره جماعتي مطرح شود كه در يك دل، دو دلبر داشتند و آخر سر هم كم بهاترين را برگزيدند. دلباختگاني بودند كه به جاي منزل ليلي، سر به ناقه سپردند تا آنان را پي تعلقات خود ببرد. انتظار بي ملاك نيست، كاملا قاعده مند و داراي فرمول است. «ماجعل الله لرجل من قلبين في جوفه. خداوند در درون انسان دو قلب ننهاده است.»
رسم عاشق نيست با يك دل دو دلبر داشتن
يا ز جانان يا ز جان بايست دل برداشتن
يا اسير حكم جانان باش يا دربند جان
زشت باشد نوعروسي را دو شوهر داشتن
ملاك روشني در اين ميان وجود دارد، همان كه امير مؤمنان پس از ماجراي تلخ صفين و حكميت و با زبان سراسر عتاب و سرزنش به ياران خود فرمود: «ايها الناس المجتمعه ابدانهم المختلفه اهوائهم! اي مردمي كه بدن هاشان در كنار يكديگر جمع است و سوداي دل هاي آنان پراكنده! كلام شما سنگ سخت را سست مي كند و رفتارتان دشمنان را به طمع مي اندازد. آنجاها كه مي نشينيد رجز مي خوانيد اما هنگام مبارزه كه مي رسد، به زبان اهل گريز از جنگ مي گوييد اي جنگ از ما دور شو!...هر كس به وسيله شما به سوي دشمن تير انداخت، تيري شكسته و بي پيكان رها كرد» (خطبه 29 نهج البلاغه). ملاك، احساس هميشگي جهاد است و اقتضاي جهاد، بر دشمن متمركز شدن و سستي نورزيدن و راه رخنه را بستن و از حواشي گذشتن و تعصبات تفرقه آفرين را به دور افكندن است. امام پس از شنيدن هجوم لشكر معاويه به شهر انبار، جهاد را دري از درهاي ويژه بهشت براي اولياي خاص خداوند دانستند اما فرمودند «من شب و روز و پنهان و آشكار شما را به جهاد فراخواندم و گفتم با آنها بجنگيد پيش از آن كه با شما بجنگند، به خدا سوگند با هيچ قومي در خانه اش نجنگيدند مگر آن كه او را خوار ساختند. پس شما كار را به گردن هم انداختيد و يكديگر را خوار كرديد تا در نتيجه غارتگري، شما را متلاشي ساختند و بر شهرهاي شما مسلط شدند... يا اشباه الرجال و لارجال! حلوم الاطفال... اي مرد نمايان نامرد كه صاحبان رؤياهاي كودكانه ايد...» (خطبه 27 نهج البلاغه).
پرسش مهم تر از «آيا ظهور نزديك است؟»، اين سؤال است كه رفتار و گفتار امروز ما چه قدر بسترساز ظهور است و به چه ميزان حجاب مي شود و فاصله مي اندازد؟ حقيقي ترين پرسش اين است كه ما با جانشين امام عصر(عج) چه گونه معامله كرده ايم؟ كم فروشي نكرده ايم؟ طاقچه بالا نگذاشته ايم؟ امانتداري كرده ايم؟ ما در اين كنكور آزمايشي بزرگ كه در آستانه آزمون نهايي است چه قدر ورزيده و چابك و از سر توجه رفتار كرده ايم كه اگر فردا خبر پيچيد «امام زمان آمد» جا نمانيم؟ و الاّ اگر قرار باشد مانند خواب ماندگاني كه به صداي ناگهان از جا مي پرند و با لباس خواب به كوچه مي دوند و انگشت نماي خلايق مي شوند، خبردار ظهور شويم كه چه كاري است علي الدوام گفتن «ظهور نزديك است... آيا ظهور نزديك است؟»! آنان كه در هر امري به هر دليل خودمداري و اجتهاد خودبينانه پيشه مي كنند، در واقع زمام به دست غير سپرده اند. با هر گامي از مقصد دورتر خواهند افتاد و در آزمون خطير جا خواهند ماند. اين آزمون، معافي و راه دررو ندارد.
به طواف كعبه رفتم به حرم رهم ندادند
كه تو در برون چه كردي كه درون خانه آيي
تعصب باطل از يك سو و لجاجت و اصرار بر اين تعصبات از سوي ديگر، مقدمه بي تقوايي است كه پيامبراكرم(ص) فرمود «هركس تعصب بورزد يا به خاطر او تعصب [ناحق] بورزند، رشته ايمان از گردن خويش گشوده است» و باز فرمود «هركس كه در قلب او به اندازه دانه خردل عصبيت باشد، خداوند او را در روز قيامت با اعراب جاهلي مبعوث مي كند». اميرمؤمنان نيز ضمن تخطئه تعصب و لجاجت و بيان اين تعبير كه «لجاجت، انديشه را تباه مي كند، فرموده اند: «اگر چاره اي از داشتن تعصب نيست، بايد تعصب تان به خاطر خصلت هاي والاي انساني و كردار ستوده و امور نيكويي باشد كه اهل شرافت و بزرگواري در آنها بر يكديگر فضيلت و برتري مي جستند...» (خطبه 192 نهج البلاغه).
انسان جايز الخطاست، درست. انسان منتظر مي تواند خطا كند، قبول. اما واجب الخطا كه نيست. بايد از خطا و انحراف برگشت كه اگر اصرار در ميان باشد، عقل را تعطيل، و انديشه و تصميم را تباه مي سازد، چندان كه برخي رجال نقش آفرين در فتنه سال88 را به تباهي كشاند. به تعبير رهبر فرزانه انقلاب، نان امام زمان(عج) را خورده بودند و دشمن را شاد كردند. «دل انسان غمگين مي شود و مي شكند به خاطر اينكه چرا كساني كه نان انقلاب را خوردند، نان اسلام را خوردند، نان امام زمان را خوردند، دم از امام زمان زدند، دم از ائمه معصومين زدند، حالا طوري مشي مي كنند كه اسرائيل و آمريكا و سيا و هركسي كه در هر گوشه دنيا با اسلام دشمن است، برايشان كف بزنند. اين، انسان را غصه دار مي كنند ولي به شما عرض كنم، بشارت هاي الهي اين قدر زياد است كه هر غمي را از دل پاك مي كند. بشارت هاي الهي خيلي زياد است. نبايد خيال كرد كه اگر چهار نفر آدمي كه سابقه انقلابي دارند، از كاروان انقلاب كنار رفتند، پس انقلاب غريب ماند. نه آقا، همه انقلاب ها، همه فكرها، همه جريان هاي گوناگون اجتماعي، هم ريزش دارند، هم رويش دارند؛ ريزش در كنار رويش.»
جهان آبستن حوادث بزرگي است. در سدّ استكبار خلل افتاده است. نهال بيداري اسلامي، انقباض و انجماد حاكميت طواغيت را شكافته و جوانه آن سر بيرون آورده است. عطر و بوي بهار ظهور، پنهان كردني نيست اما زمان همت و تلاش مضاعف است، دوران سختكوشي و مجاهدت. ظهور نزديك است يعني بي خواب و بي تاب شدن و مراقبت و مجاهدت و پاييدن خويش از گامي كه از سر خواب و غفلت برداشته مي شود. يعني خود را در جبهه يافتن و هيچ چيز را جاي مسئله اصلي ننشاندن. يعني چشم به انگشت اشارت مقتدا داشتن و جديت در اطاعت را سرلوحه امور ساختن و نظرات ايشان را به مولوي و ارشادي تقسيم نكردن. يعني بي تفاوت از رنج ملت هاي انقلابي نگذشتن. يعني حلقه و قبيله و حزب را بر گرده حق و عدالت و تكليف بار نكردن. يعني گوي چوگان دوست شدن و ناهمرهان را پي كردن. يعني كه همه چيز را با قبله نماي حريم دوست سنجيدن. يعني كه بي عشق خميني و خامنه اي نتوان عاشق مهدي شد. بايد به اين باور رسيد كه مارقين و قاعدين و ناكثين و قاسطين، همه در بيراهه رفته اند.


فرزندان مبارك دستگير شدند

 
پيش از اين دادستان كل مصر احضاريه "محمد حسني مبارك " و دو فرزندش به‎نام‌هاي "جمال " و "علاء " به‎اتهام تشويق به كشتار انقلابيون و فساد مالي از جمله حيف و ميل اموال عمومي را صادر كرده بود.
به گزارش فارس، ‌تلويزيون الجزيره قطر لحظاتي پيش از دستگيري دو فرزند حسني مبارك رئيس جمهور مخلوع مصر خبر داد و افزود: دو پسر مبارك براي بازجويي به مدت 15 روز در قضاياي فساد مالي دستگير شدند.

پيش از اين دادستان كل مصر احضاريه "محمد حسني مبارك " و دو فرزندش به‎نام‌هاي "جمال " و "علاء " به‎اتهام تشويق به كشتار انقلابيون و فساد مالي از جمله حيف و ميل اموال عمومي را صادر كرده بود.

بر اساس اين گزارش؛ دادستان كل مصر با صدور بيانيه‌اي اعلام كرده كه سخنان تلويزيوني اخير مبارك هيچ تأثيري در اقدامات دادستاني كل اين كشور در توقيف حساب‌هاي مالي وي در داخل و خارج مصر نخواهد داشت.

وي تاكيد كرد كه دادخواست‌هاي واصله به دستگاه قضايي كه احضاريه بر اساس آنها صادر شد؛ به ميزان ارتباط رئيس جمهور سابق مصر و افراد خانواده‌اش به جنايت‌ عليه معترضان و سوء استفاده از نفوذ دولتي برمي‌گردد.

ورزش نمی‌تواند پرچم‌دار فرهنگ باشد

 
، فوتبال یک کالای وارداتی محسوب می شود که قدمتی صد ساله در این دیار دارد. بی شک به کار بستن و سود بردن از مسائل وارداتی مستلزم آشنایی درست و فرهنگ سازی مناسب است .فوتبال، این ورزش پول ساز و سرگرم کننده و حتی غرورآفرین، در چندین سال اخیر با فقر فرهنگی مواجه بوده است. این ورزش بیش از آن که مفید باشد، روز به روز به بن بست فرهنگی و ناهنجاری کشیده شده است. این در حالیست که حرکت مفیدی در راستای اصلاح و تغییر روند موجود از سوی کارگزاران آن دیده نمی شود.
در همین راستا و برای واکاوی مقوله فرهنگ در فوتبال، با مجید جلالی، سرمربی فعلی تیم فولاد خوزستان هم صحبت شدیم. نظرات وی که نیم نگاهی به اصلاح وضع موجود دارد و ناهنجاری های فرهنگی فوتبال را از نزدیک لمس می کند، شنیدنی است.

 

مشرق: از این شروع کنیم که اساسا، فرهنگ یعنی چه؟
در همه جوامع، روش و شاخص هایی برای زندگی وجود دارد که باید از رانندگی گرفته تا دیگر موارد، رعایت شود. این قوانین وملاحظاتی را که ما در برخورد با یکدیگر لحاظ می کنیم، یعنی فرهنگ که در نهایت باعث احترام به یکدیگر و درست پیش رفتن کارها در جامعه می شود.

 

مشرق: به عنوان فردی فوتبالی، وضعیت فرهنگی این رشته ورزشی را چگونه می بینید؟
وضعیت فرهنگی فوتبال جدا از وضعیت فرهنگی جامعه نیست. زندگی یک فوتبالیست از خانواده شروع می شود و در رانندگی، ورزشگاه، دانشگاه و ... ادامه دارد . وقتی اینها از هم جدا نبوده و رابطه ای زنجیره ای دارند، نا هنجاریهایی که در جامعه ساری است، در فرهنگ فوتبالی هم می توان دید.

 

مشرق: فرهنگ ورزش ما در مقایسه با دیگر کشورها در چه وضعیتی است؟
نیاز به مطالعه و بررسی ریز بینانه دارد. به نظر من باید این امر در دانشگاهها انجام شود. معتقدم با یک تابلو، برچسب یا شعار نمی شود در ورزش فرهنگ سازی کرد. البته نه اینکه این کار قطع شود؛ بلکه فرهنگ سازی امری است که باید از طرف سیاستگذاران پایه گذاری شود و در بخش کلان به صورت جدی دنبال شود. بچه در مدرسه یک شخصیت دارد و در جامعه یک جور. این دوگانگی با او بزرگ می شود و موجب فقر فرهنگی می شود. همین جوان در آینده باید فرهنگ جامعه را در هر جایی که هست نشان دهد.

 

مشرق: تمدن و پیشینه دینی و ارزشی ارزشمندی داریم. ورزش ما توانسته پرچم دار خوبی برای فرهنگ غنی ما باشد؟
برخی مشکلات از همینجا شروع می شود و دوگانگی وجود دارد. عده ای پیشینه وتمدن را رد می کنند و گذشته را سیاه می دانند. برخی کاملا نقطه مخالف این گروه هستند. اول باید تکلیفمان را روشن کنیم تا همه چیز یکسان شود. زمان به جلو می رود و همچنان متوقف هستیم. با این تفاسیر، همیشه مشکل خواهیم داشت. چگونه می توان گفت در جایی که اختلاف نظر هست، ورزش پرچم دار فرهنگ می تواند باشد.

 

مشرق: باشگاه ها چقدر در این امر دخیل هستند؟
کاری زیادی از دست باشگاه ها بر نمی آید. باشگاه تابع جریانات است. تا وقتی مدیر باشگاه خود را تابع جریانات نکند، نمی تواند جایگاه خود را حفظ کند. مدیر منصوب شده، مدت محدودی در راس کار قرار دارد و در این مدت باید بیشتر به نتیجه فکر کند. نمی شود انتظار داشت در طول عمر کوتاه مدیریت، به فرهنگ سازی بپردازد؛ حتی نا خواسته برای رسیدن به هدف، به کارهای غیر فرهنگی هم دست می زند.

 

مشرق: می شود یک نمونه از کارهای غیر فرهنگی را مثال بزنید؟
مثلا مدیر منصوب شده، دو سال باید مدیریت کند. در 6 ماه اول متوجه می شود چه شبکه هایی اطراف باشگاه وجود دارد که در صورت مخالفت با آنها، کاری از پیش نخواهد برد. به همین دلیل، خود را با آنها همسو می کند تا بماند.

 

مشرق: سهم بازیکنان را در فرهنگ سازی چگونه ارزیابی می کنید؟
سهم دارند؛ اما لایه سطحی جریان هستند. بیشتر، از مدیران و سیاستگذاران انتظار می رود که برنامه ریزی کنند؛ اما وقتی مدیر باشگاه مقابل دوربین یک جور و جای دیگر، به شکلی دیگر صحبت می کند و حرفش با رفتارش نمی خواند و با یک اشتباه داوری 90 در جه تغییر رفتار می دهد، چه انتظاری از بازیکنان باید داشت؟

 

مشرق: وضعیت ورزشگاه ها را چطور می بینید؟
باید فکری اساسی کرد. گفتم که با یک پلاکارد و پارچه نمی شود وضعیت را عوض کرد؛ حتی با تنبیه و جریمه عملی نیست. باید از طریق جامعه دانشگاهی راهی پیدا کرد؛ نه فقط با تنبیه.

 

مشرق: البته تنبیه ها هم در سطحی نیست که تاثیرگذار باشد؟
حق با شماست. تنبیه و جریمه هم باید جدی و کارآمد باشد. البته پاداش وتشویق نیز لازم است.

 

مشرق: تماشاگران را چگونه می توان از این بحران خارج کرد؟
پارسال در جلسه ای که برگزار شد، پیشنهاداتی دادم. باید اراده ای در این زمینه به وجود آید که بخواهیم جو ورزشگاه ها درست شود. وقتی متصدی اعتقاد دارد که باید جایی برای فحش دادن باشد، چه می شود کرد؟ باید دیدگاه های عوض شود. با این نوع دیدگاه، راه به جایی نخواهیم برد.

 

مشرق: برای شروع چکار باید کرد؟
در وهله اول یک عزم جدی در بخش رسانه لازم است. در بعد مدیران و قانون گذاران هم باید اتفاقات جدی صورت گیرد. باید قوانینی داشت که همه ملزم به اجرا باشند. باید جایگاه باشگاه، بازیکن و هوادار مشخص شود.

 

مشرق: مجید جلالی به عنوان یک مربی، چقدر در این راستا تلاش کرده است؟
همواره در باشگاه هایی که فعالیت کردم، در تمام جلساتی که با بازیکنان داشتم، در مورد کنش و واکنشها تذکر می دهم. از شاگردانم در رابطه با عکس العملهایی که بعد از گل یا خطا از خود نشان می دهند، می خواهم که حرفه ای وعقلانی تصمیم بگیرند.

 

مشرق: نقش فدراسیون را به عنوان یک مرجع تعیین کننده چگونه ارزیابی می کنید؟
فدراسیون در حد توان تلاش کرده؛ اما سر نخ فرهنگ سازی در فوتبال را در جامعه و در تمام بخش کلان کشور است که از خانواده وآموزش و پرورش شروع می شود.


در پایان حرفی برای گفتن مانده؟
نه. خوشحالم کسی وجود دارد که دغدغه ای به اسم فرهنگ سازی در فوتبال دارد. امیدوارم به اینجا ختم نشود و در ادامه سراغ مدیران بروید چون اختیارات دارند ومی توانند اقدامات مهمی را اجرایی کنند.

 

اهانت جزيره انگليس به ناشران ايراني

 

دولت انگليس به ناشران ايراني متقاضي شركت در نمايشگاه كتاب لندن اهانت كرد.
وزارت خارجه انگليس ضمن تأخير بي دليل در صدور رواديد براي ناشران متقاضي، در پاسخ به تقاضاي آنها تصريح كرد كه ما به شما شك داريم!
22 ناشر ايراني نيز در واكنش به اين برخورد توهين آميز انگليس، در اقدامي تحسين برانگيز از حضور در نمايشگاه كتاب لندن انصراف دادند.
اين برخورد دولت انگليس با ناشران ايراني در حالي صورت گرفته كه تا چند روز ديگر تعدادي از ناشران آن كشور در نمايشگاه كتاب تهران شركت خواهند كرد و بايد ديد كه آيا مسئولين اين نمايشگاه واكنش مناسبي به طرف انگليسي نشان خواهند داد؟
 

فلاکت و بدبختی منافقین در شهر اشرف

آه خانواده های شهدا دامان منافقین را همچون صدام گرفت
آنها در کشوری که در نهایت نامردی با همراهی حکومتی دیکتاتور و ستمکار مردمش را می کشتند و قیام های مردمی را سرنگون می کردند شهری ساخته اند به نام شهر اشرف که محل جنایت و خیانت این گروه است شهری که مصداق کامل یک حکومت صددرصد دیکتاتوری است و زندانهای مخوفش برای مخالفین رهبران منافقین یادآور جنایات بی شمار است

بولتن نیوز : سازمان منافقین خلق ایران که در طول 32 سال گذشته با توجه به جنایاتی که در حق ملت ایران و ملت عراق و انقلابیون فلسطینی و لبنانی داشته از منفورترین گروه های تروریستی در جهان معاصر شناخته شده است و  با وجود حمایت هایی که  این گروه باترفندهای مظلوم نمایی و یا بواسطه دستور سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای غربی جذب می کنند بازهم منفور ملت ها می شوند مثال امروز این سازمان و منفور بودن  آن در میان ملتها همانند سرنوشت رژیم نژاد پرست افریقای جنوبی است که بدست مردمش نابود شد و شبیه منفور بودن رژیم صهیونیستی و یا خمرهای سرخ در کامبوج و... است که جنایت و خیانت و ترور در ذات آنها بوده و هست .

سازمان منافقین بعد از جنایات بی شمار و ترورهای کور و جنایتکارانه در حق مسئولین و مردم حزب اللهی و عادی ایران در سال 60 به دامن یکی از ریاکارترین کشورهای مدعی آزادی و دمکراسی یعنی فرانسه پناه برد و بدنه نظامی این سازمان نیز در عراق مستقر شد و با رژیم جنایتکار بعث که در حال جنگی ناعادلانه بر علیه ملت ایران بود هم پیمان شد و در یک وطن فروشی مشمئز کننده به اعمالی دست زد که برای همیشه نام این سازمان ، رهبران و عناصر تشکیلاتی و هوادارانشان به جنایت و خیانت در تاریخ ایران ثبت گردید و حتی در لیست سیاه تروریستی وزارت خارجه آمریکا قرار گرفت.


 

نمونه ای از جنایات منافقین :

الف: همکاری مستقیم با بعثیون در بازداشتگاه های اسرای ایرانی در اعتراف گیری و شناسایی رزمندگان و... و شکنجه اسرا .

ب: همکاری با بعثیون در مقابله با انقلابیون عراقی که بر علیه رژیم بعثی مبارزه می کردند که به همین واسطه منفور ملت عراق هم شدند.

پ: نقش ستون پنجم رژیم عراق در ایران در بمباران نقاط استراتژیک ومراکز  زیر ساختی کشور و همچنین مناطق مسکونی .

ت: همکاری اطلاعاتی با سازمانهای اطلاعاتی غربی و صهیونیستی بر علیه نیروهای آزادیخواه جهان خصوصا فلسطینی و لبنانی که امروز این سازمان منفور انقلابیون لبنانی و فلسطینی نیز هست .

ث: همکاری اطلاعاتی با سازمانهای اطلاعاتی امریکا و رژیم صهیونیستی در ضربه زدن به منافع ملت ایران .

ج:ترور و کشتار رئیس جمهور و نخست وزیر و نماینده های ملت ایران و دهها هزار نفر از بهترین مردم این سرزمین و شکنجه پاسداران انقلاب اسلامی در خانه های تیمی که هرگز از خاطر ملت ایران نمی رود.

و صدهها جنایت و خیانت دیگر که در حق ملت ایران روا داشتند  که در تاریخ سراسر مبارزه این ملت هرگز هیچ گروه جنایتکاری بدین حد خیانت نکرده بوده است.

بعد از سقوط رژیم جنایتکار صدام  یکی از خواسته های برحق ملت ایران و همچنین ملت عراق این بوده است که همکاران جنایتکار رژیم صدام از جمله منافقین از خاک کشور عراق اخراج و به ایران تحویل داده شوند اما امریکا با ترفندهای مختلف تا بحال از اخراج این جنایتکاران از خاک عراق تعلل ورزیده است .


 

عدم اخراج گروهی که دستهایش نه تنها به خون مردم ایران آلوده بوده بلکه به  خون انقلابیون عراقی نیز آلوده است از کشور عراق باعث جریحه دار شدن احساسات مردم عراق شده است بطوریکه اخراج این گروه جنایتکار و خائن به ملتها خواسته اصلی مردم عراق بوده است تا جائیکه دولت قانونی بر خواسته از رای مردم در کشور عراق هفته گذشته در اقدامی انقلابی تصمیم گرفت این گروه را از خاک کشورش اخراج کند اما سازمانی که در طول همه این سالها استاد دروغ پراکنی و شانتاژ بازی و در نهایت جنایتکاری و مظلوم نمایی بوده است طی این چند روز با کمک گرفتن از همه عناصر سازمانهای اطلاعاتی غربی  و دولتهای جنایتکاری که همواره در تاریخ ایران یک پای جنایت در حق مردم ایران بوده اند سعی در فضاسازی رسانه ای  داشته اند تا به مقابله با برخورد قانونی دولت عراق بپردازند که بر خواسته از حق یک ملت بر علیه دشمنانشان است .
 


 

آنها در کشوری که در نهایت نامردی با همراهی حکومتی دیکتاتور و ستمکار مردمش را می کشتند و قیامهای مردمی را سرنگون می کردند شهری ساخته اند به نام شهر اشرف که محل جنایت و خیانت این گروه است شهری که مصداق کامل یک حکومت صددرصد دیکتاتوری است و زندانهای مخوفش برای مخالفین رهبران منافقین یادآور جنایات بی شمار است و منافقین  با همان روحیه همیشه طلبکارانه که برای مردم ایران بسیار ملموس و آشناست خود را بی گناه می دانند و خواسته مردم عراق برای اخراج منافقین را  که بر خواسته از درخواست عدالتخواهانه و بر حقشان است ظالمانه می خوانند  و باهمان شعارهای همیشگی و تکراری  که در حق مخالفین خود سر می دهند دولت نوری مالکی را که بر خواسته از رای مردم عراق بعد از سرنگونی رژیم جنایتکار صدام است را دیکتاتور و ..... می نامند .


 

اما حقیقت این است که منافقین با همه فضاسازیهای رسانه ای که مراکز خبری صهیونیستی بدر دنیا انجام می دهند آنچنان منفور ملتهای ایران و عراق هستند که در صورت اجازه به مردم برای نابودی آنها حتی یک روز هم زنده نخواهند ماند .


 

به گزارش بولتن نیوز با بررسی وضعیت منافقین در این چند روز و ذلتی که دچارش شده اند ایمان می آوریم که روزهای نابودی این گروه سراسر جنایت و خباثت نزدیک است و به چهره های منافقین که در کانالهای ماهواره ای این روزها در حال پخش است  که نگاه می کنیم، مسخ شدن آنها را بوضوع می بینیم . آنها دیگر هیچی شده اند عده ای مفلوک و بدبخت  و ناامید که امروز نتیجه همه جنایاتی که در حق مردم ایران و عراق انجام دادند  را همچون صدام پس خواهند داد .

بدبختی و فلاکت در پس همه شعارهای آنها همان چیزیست که در دعاهای مادران شهدا از خدا خواسته شده است همانطور که صدام و همه جنایتکاران اسیر آه مردمی شدند که مورد ظلم آنها واقع شده بودند امروز آه خانواده های شهدا منافقین را گرفته است روزهای بدبختی و فلاکت منافقین تازه شروع شده است و با نابودی و مرگ آنها در این دنیا پایان می یابند و در آن دنیا با دچار شدن به عذاب سخت الهی مواجه خواهند شد.


غربي‌ها براي منافع خود از حقوق بشر سوء استفاده مي‌كنند

خبرگزاري فارس: رئيس قوه قضاييه گفت: غربي‌ها براي منافع خودشان از ابزارهايي مثل حقوق بشر استفاده مي‌كنند.


 

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از اداره كل روابط عمومي و تشريفات قوه قضاييه آيت الله آملي لاريجاني در ابتداي جلسه اين هفته مسئولان عالي قضايي با اشاره به اينكه در آستانه فرارسيدن سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها به‏روايتي قرار داريم ضمن تسليت اين ايام حزن و اندوه به شيعيان و محبان اهل بيت عليهم السّلام اظهار داشت: حضرت فاطمه زهرا عليها السّلام عصاره فضائل و الگو در صبر و مظلوميت بود در برخي از روايات ليلة ‌القدر به فاطمه زهرا عليها السّلام تفسير يا تأويل شده است.

وي افزود: اين تفسير عجيبي از انّا انزلناه في ليلة القدر، است. در اين آيه فاطمه زهرا عليها السّلام به ليلة القدر تفسير شده است و اگر در اين معنا دقت كنيم بطوني از معاني از اين تعبير به دست مي‌آيد. در خود سوره قدر فرموده‌اند كه در ليلة القدر، تنزل ملائكه و روح است و روح خلقي اعظم از ملائكه است و روح بر همه جا مسيطر است و بر همه چيز قدرت دارد و بر همه چيز آگاهي دارد.

رئيس قوه قضاييه با مشابهت اين معنا با آنچه در مورد اهل بيت آمده است تصريح كرد: اين ليلة القدر كه "تنزّل الملائكة و الروح فيها باذن ربّهم من كل امر "، به فاطمه عليها السّلام تفسير يا تأويل شده است و از اينجا مشابهت اين معنا با آنچه در مورد اهل بيت آمده است كه مهبط وحي هستند و مختلف ملائكه هستند، ديده مي‌شود و به اين ترتيب عالي‌ترين مقام انساني براي حضرت فاطمه عليها السّلام اختصاص داده شده و بدان تأويل و يا تفسير شده است.

 




تاریخ: پنج شنبه 25 فروردين 1390برچسب:,
ارسال توسط arman

مظلوم‌نمايي‌منافقين‌صداي‌ضدانقلاب‌راهم‌در‌آورد

 

با وجود تلاش گروهك تروريستي منافقين براي مظلوم نمايي، حتي اغلب محافل ضدانقلاب هم اذعان دارند كه اين گروهك سابقه سراسر مزدورمآبانه داشته و حمله اخير نيروهاي نظامي عراق به پادگان اشرف امري مشروع بوده است.
با وجود تلاش گروهك تروريستي منافقين براي مظلوم نمايي، حتي اغلب محافل ضدانقلاب هم اذعان دارند كه اين گروهك سابقه سراسر مزدورمآبانه داشته و حمله اخير نيروهاي نظامي عراق به پادگان اشرف امري مشروع بوده است.

در پي استنكاف منافقين از تخليه پادگان نظامي اشرف كه در 80 كيلومتري شمال بغداد قرار دارد، نيروهاي نظامي عراق به اين پادگان حمله كردند كه طي آن 3 تن از تروريست ها به هلاكت رسيدند. به دنبال اين ماجرا كه از سوي كارشناسان به عنوان صحنه سازي عامدانه سران «سازمان» ارزيابي شده، رسانه هاي نزديك به گروهك تروريستي منافقين اقدام به مظلوم نمايي كردند و در اين ميان حتي رسانه هاي دولتي آمريكا و انگليس (نظير صداي آمريكا و بي بي سي و دويچه وله و راديو فرانسه) نيز در كنار سايت هايي نظير بالاترين به همراهي پرداختند.
با اين حال سايت گويانيوز در مطلبي يادآور شده است: در ماجراي اخير واقعيتي هرچند تلخ براي مجاهدين [منافقين] وجود دارد و آن اين است كه دولت عراق در پي اعمال حاكميت ملي خود بر اردوگاه اشرف است. اين حق هر دولتي بويژه دولتي كه مشروعيت خود را از آراي مردمش گرفته هست كه بر تمام خاك خود اعمال حاكميت كند.

گويانيوز با مرور تاريخ نوشت: هنگامي كه مجاهدين خلق در اوايل سال 86 ميلادي فرانسه را به قصد عراق ترك كردند، بسياري از ناظران سياسي استقرار اين سازمان در كشور در حال جنگ با ايران را خودكشي سياسي ارزيابي كردند. تصور پيامدهاي مهلك چنين تصميمي براي كساني كه با الفباي سياسي آشنا بودند، چندان مشكل نبود. اما كمتر كسي مي توانست در آن سالها پيش بيني كند كه سرنوشتي چنين تراژيك در انتظار سازمان خواهد بود.

اين رسانه ضدانقلابي مي افزايد: 26 سال پيش آنها ظاهرا «براي مدتي كوتاه به عراق رفتند تا به زعم خويش طي چند سال مبارزه و در سايه ارتش صدام، جمهوري اسلامي را ساقط كنند. در ميان سازمانهاي سياسي در تاريخ ايران معاصر كمتر نيرويي مي توان يافت كه به اندازه سازمان مجاهدين دچار اشتباهات مهلك سياسي و نظامي و حتي فرهنگي شده باشد. ارزيابي شتابزده و غيرواقعي سران سازمان از تعادل نيروها، آنها را به تظاهرات مسلحانه در بهار سال 1360 واداشت كه به كشته شدن هزاران نفر از اعضا منجر شد. بعد از خروج مسعود رجوي و بقيه نيروهاي سازمان از كشور، ماجراي شخصي ازدواج مسعود رجوي با مريم عضدانلو قاجار در نمايشي مضحك، امري سياسي- ايدئولوژيك نام گرفت. بار ديگر با محاسبه اي غلط، در اوج جنگ ايران و عراق مسعود رجوي در لباس رهبري نظامي سازمان سرنوشت خود و سازمانش را با سرنوشت رژيم بعث عراق گره زد و راهي عراق شد. در تابستان 67 در پي موافقت ايران با قطعنامه 598 شوراي امنيت و صلح ميان ايران و عراق، رجوي كه خود را بازنده بزرگ صلح مي ديد، با فراخواندن هزاران نفر از هواداران سازمان از سرتاسر اروپا و آمريكاي شمالي، حمله اي در پناه نيروي هوايي ارتش صدام به ايران سازمان داد. خوش خيالي سياسي نشأت گرفته از ارزيابي هايي سخت دور از واقعيت باعث گشت تا چند هزار عضو با شعار از «مهران تا تهران» چند شهر مرزي را به اميد رسيدن چند روزه به تهران، آن هم از راه جاده، پشت سر بگذارند. عملياتي كه فروغ چنداني نداشت اما جاويدان شد.

گويانيوز همچنين نوشت: اين عمليات جاويدان شد از آن جهت كه در تاريخ عمليات جنگي، خطاهايي چنين فاحش از نظر نظامي و ارزيابي هاي كودكانه از توان خويش، امكانات دشمن و اين چنين به قربانگاه فرستادن نيروهاي خودي، بي سابقه است.
اين رسانه وابسته به اپوزيسيون ادامه مي دهد: اگر عمليات «فروغ جاويدان» و كشته شدن بيش از هزار نفر از نيروهاي سازمان در دشت حسن آباد و تنگه چهارزبر، اوج تراژدي سياست هاي مجاهدين خلق است، اعتراض اين سازمان به تصميم دولت قانوني عراق در مورد بستن اردوگاه اشرف و امتناع مجاهدين از ترك خاك اين كشور، سوي كمدي اين تراژدي است. آن روز كه همه صاحب نظران سياسي، سازمان را از رفتن به عراق، به خاك دشمن در حال جنگ با ايران، برحذر داشتند، گوش شنوايي در اين سازمان وجود نداشت. امروز نيز كه دولت قانوني عراق از اين سازمان مي خواهد، به هر دليل، خاك عراق را ترك كند، آنها كودكانه با اين درخواست كشور ميزبان مخالفت مي كنند. آن روز كه نمي بايست مي رفتند، رفتند و امروز كه مي بايست حال كه ميزبان عذرشان را خواسته، محترمانه خاك عراق را ترك كنند، قصد ماندن دارند. (!)

گويانيوز در پايان تاكيد كرده است: حتي اگر دولت عراق، خواهان بستن اردوگاه اشرف و ترك خاك عراق ازسوي مجاهدين خلق نباشد، به خاطر منافع ملي خويش و برقراري روابط دوستانه با همسايه بزرگ شرقي خود، با فعاليت هاي سياسي مجاهدين خلق عليه ايران مخالفت خواهد كرد تا چه رسد به فعاليت هاي نظامي. معلوم نيست سازماني كه حتي امكان فعاليت سياسي عليه نظام جمهوري اسلامي در خاك عراق ندارد، به چه علت بر ماندن خود، آن هم عليرغم ميل صاحبخانه اصرار دارد؟ اين نيز حتما يكي ديگر از شاهكارهاي سياسي اين سازمان است.
كيهان
 

بیداری اسلامی با سلاح امریکایی!

 
 
رييس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران گفت: 'بيداري اسلامي با سلاح هاي آمريكايي، انگليسي و رژيم صهيونيستي از بين نمي رود.'

بيداري اسلامي با سلاح آمريكايي-انگليسي از بين نمي رود/ عربستان بزرگترين اشتباه را كرد
سرلشگر بسيجي 'سيدحسن فيروز آبادي' روز دوشنبه در گفت و گوي اختصاصي با خبرنگار حوزه دفاعي ايرنا، خاطرنشان كرد جلوي بيداري اسلامي را نمي توان با طرح هاي ارتجاعي و صهيونيستي گرفت.
سرلشگر فيروز آبادي در مورد حضور نيروهاي نظامي برخي كشورهاي عربي در بحرين، اظهار داشت: 'بيداري اسلامي از درون دل انسان ها مي گذرد و سررشته آن به دست خدا است و هيچ كسي به جز خدا نمي تواند قلب ها را هدايت كند؛ بنابراين اقدامات سعودي ها در بحرين، موجب تشديد سقوط استبداد و ارتجاع در بحرين مي شود.'
وي با تاكيد بر اينكه آن دسته از كشورهاي عربي كه به بحرين نيرو فرستاده اند، اشتباه كرده اند، خاطرنشان كرد عربستان سعودي بزرگترين اشتباه را مرتكب شد كه به دعوت آمريكا در بحرين دخالت كرد، هر چند كه اين كشور خود انگيزه لازم را داشت؛ ولي با درخواست آمريكا وارد اين ميدان شد.
رييس ستاد كل نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران با بيان اين كه نيروهاي نظامي خارجي در بحرين عده اي از مسلمانان بحريني را كشته اند، تصريح كرد اين ظلمي كه در حق ملت بحرين شد، موجب تسريع در سقوط آنها مي شود.
سرلشگر فيروز آبادي با بيان اينكه 'اگر در هر نقطه اي از جهان از جمله بحرين استبداد، ديكتاتوري، زورگويي و مخالفت با قرآن و نماز و مخالفت با مسلمين و حق آنان در برابر آمريكا و صهيونيست ها باشد، آن ملت بپا خواهند خاست'، افزود: 'انشاءالله ملت هاي مسلمان از هم درس مي گيرند و نفس هاي آنها در هم اثر مي كند و خدا هم بركت مي دهد و به پيروزي دست خواهند يافت.'
وي افزود: 'مردم بحرين 30 سال است كه تحت فشار بوده اند و خدا الان اراده كرده است اين فشار را از روي آنها بردارد و بهترين كار را همان رييس جمهوري تونس كرد كه همان شب اول گذاشت و رفت، اينها هم بايد همين كار را مي كردند.'
سرلشگر فيروز آبادي خاطرنشان كرد ماندن در قدرت براي اين رهبران جز بدبختي و روسياهي براي آنها چيزي به دنبال ندارد و بي آبرويي خودشان را تشديد و عمر خود را تلف و پرونده خودشان را سياه تر مي كنند؛ ولي ملت ها آزاد مي شوند.
رييس ستاد كل نيروهاي مسلح با بيان اين كه جمهوري اسلامي ايران كشوري صلح طلب است، گفت: 'در فرهنگ جمهوري اسلامي ايران، بي عدالتي جايي نداشته و ندارد و نشانه آن اين است كه هيچ دخالتي در كشورهاي ديگر نكرده و با گذشت بيش از 33 سال از انقلاب اسلامي ايران هيچ اتفاقي در اين مناطق نيفتاده است.'
سرلشگر فيروز آبادي خاطرنشان كرد در فرهنگ جمهوري اسلامي ايران، جنگ، سلاح و تجاوز جايي ندارد و بناي ايران بر جنگ و درگيري با ساير كشورهاي منطقه نيست.


 

حقه جدید برای فریب کاربران فیس‌بوک

 
 
متخصصان امنیتی یک بار دیگر به کاربران سایت فیس‌بوک در مورد ترفند جدیدی که به منظور فریب آنها طراحی شده هشدار داده اند.
فارس به نقل از زد دی نت نوشت: هکرها و کلاهبرداران اینترنتی این بار تلاش می کنند کاربران فیس بوک را به بارگذاری برنامه و نرم افزار ثالثی تشویق کنند. آنها برای موفقیت در این زمینه سعی می کنند به کاربران بقبولانند که اگر این برنامه را بارگذاری و نصب نکنند فیس بوک تمامی حساب های کاربریشان را مسدود می کند.
صاحب نظران می گویند استفاده درست و حساب شده از تکنیک های مهندسی اجتماعی باعث شده تا برخی کاربران این تهدید را جدی بگیرند و از ترس بسته شدن حسابشان در فیس بوک این برنامه مخرب را دانلود و نصب کنند.


در پیامی که همراه با این برنامه ارسال می شود هشدار داده شده که فیس بوک در حال تعطیل کردن حساب های غیرفعال است چون قادر به رسیدگی به این تعداد زیاد حساب کاربری نیست. در ادامه توضیح داده شده که برنامه یاد شده فعالیت کاربران در فیس بوک را تایید کرده و از بسته شدن حساب کاربری جلوگیری می کند.
بررسی های شرکت امنیتی سوفوس نشان می دهد این برنامه بعد از دسترسی به حساب هر کاربر فیس بوک پیام هشداردهنده و لینک این برنامه را برای دیگر دوستان وی نیز ارسال می کند.
در سه سال اخیر فیس بوک به یکی از مهم ترین پایگاه های فعالیت هکرها و ویروس نویسان مبدل شده است.
 

استعفا معاون شهردار برای کاندیداتوری

 
اخبار دریافتی از برخی استعفاها جهت آماده سازی برخی مدیران برای شرکت در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حکایت دارد.
استعفا معاون شهردار برای کاندیداتوری مجلس

اخبار دریافتی از برخی استعفاها جهت آماده سازی برخی مدیران برای شرکت در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حکایت دارد.
به گزارش جوان آنلاین، شنیده ها حاکی است که یکی از معاونان شهرداری تهران برای حضور در انتخابات مجلس نهم هفته آینده از سمت خود استعفا خواهد داد. گفتنی است این استعفا با موافقت قالیباف مواجه شده و فرد مزبور برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس به مشهد خواهد رفت

 

سيدحسن نصرالله: زبان مخالفان ايران زبان رژيم صهيونيستي است
 

دبير كل حزب الله لبنان گفت، در برابر مواضع ضد ايراني سعدالدين حريري سكوت نخواهيم كرد.
سيد حسن نصرالله در سخنراني خود كه از طريق تلويزيون المنار پخش شد درباره مواضع ضد ايراني اخير سعدالدين حريري نخست وزير سابق و رئيس گروه المستقبل اظهار داشت، وقتي نسبت به دولتي كه به صورت كامل وفاداري خود را به لبنان انجام داده اهانت مي شود در برابر آن سكوت نخواهيم كرد.
وي تصريح كرد، وقتي كسي مدعي مي شود كه فقط ايران دشمن لبنان است و ايران باعث بحراني كردن وضعيت كشور ما شده است، نه رژيم صهيونيستي و آمريكا، اين همان منطق، زبان و صداي رژيم صهيونيستي است.
نصرالله با اشاره به حمايت هاي ايران از لبنان در جريان جنگ 33 روزه و بعد از آن تأكيد كرد: اگر كسي از ما دلخور باشد كه ما چرا دولت وي را ساقط كرده ايم، اين موضوع ربطي به ايران ندارد. ايران هم خبر سقوط دولت را از طريق رسانه ها شنيده است؛ تحليل 14 مارس از اين مسائل بسيار اشتباه است.
وي افزود: در حالي كه من درباره قيام مردم تونس، ليبي و ديگر كشورهاي عربي سخن گفتم، ولي صرفاً به سخنان من در مورد بحرين اعتراض شد؛ من مسئول رسمي نيستم كه دولت را ملزم به پيروي از سخنان خودم كنم، ولي مشكل 14 مارس اين است كه رابطه بين المللي لبنان را خراب مي كند.
دبير كل حزب الله خاطرنشان كرد، تا زماني كه سعدالدين حريري نخست وزير دولت انتقالي بود، نمي توانست اين چنين سخني راعليه ساير كشورها بيان كند.
نصرالله تأكيد كرد: بحرين تصميم گرفته 10 تن از لبناني ها را از بحرين اخراج كند و اين اقدام كشور بحرين اشتباه است. من از دولت بحرين مي خواهم كه اين اقدام اشتباه را انجام ندهد چرا كه نه تنها به اهداف خود نايل نخواهد شد، بلكه باعث پيچيدگي بيشتر وضعيت خواهد شد.
وي گفت: از سال 2005 ميلادي تاكنون بدگويي ها و توطئه هايي عليه سوريه از لبنان به شكل بسيار گسترده صورت گرفته است، ولي سوريه تاكنون به اين اقدامات پاسخي نداده و حتي لبناني هاي مقيم آن كشور را از سوريه اخراج نكرده و مردم لبنان را به شكل طايفه اي و مذهبي تقسيم بندي نكرده است، ولي در مقابل امروزه نخست وزير سابق دولت انتقالي موضوع تندي را عليه ايران اتخاذ مي كند؛ آيا ايران در واكنش به اين اظهارات به اخراج لبناني ها از سرزمين خود اقدام مي كند؟
نصرالله گفت: درباره تشكيل دولت جديد لبنان هم بايد بگويم كه از همان روز اول كه مشورت هاي رئيس جمهور با نمايندگان مجلس شروع شد، مسئله اختلاف مذهب مطرح شد. جريان 14 مارس ادعا دارد كه گروه شيعه تلاش مي كند تا نخست وزير اهل سنت را معرفي كنند ولي اين امر نادرست است و حتي برخي ها نيز ادعاهايي را عليه من انجام داده اند كه اين ظلم بزرگي است.
دبير كل حزب الله لبنان افزود: ما معتقديم كه نخست وزير جديد لبنان موظف به تشكيل دولت جديد است، ولي عادتاً در لبنان اين امر به وسيله مشورت با فراكسيون هاي مختلف صورت مي گيرد و اين مسئله جديدي نيست.
وي تصريح كرد: طبيعي است كه تشكيل دولت به زمان نياز دارد، ولي ما در مقام تشكيل دولت نيستيم، بلكه تلاش مي كنيم مثل سايرين به اين روند كمك كنيم.
نصرالله تصريح كرد: همگي مي خواهند دولت هر چه سريعتر تشكيل شود و گام هايي در اين زمينه برداشته شده، ولي به رغم پيشرفت هاي حاصله، همه ما در معرض فشارهايي قرار داريم و من مي دانم كه چقدر بر نخست وزير جديد براي تشكيل دولت غير سياسي فشار وارد مي شود، در حالي كه تمامي احزاب گروه هشت مارس خواستار دولت سياسي با رنگ تكنوكرات هستند.
وي گفت: در حالي كه ما اصرار داريم دولت از اقوام و گروه هاي مختلف باشد ولي امروزه متاسفانه شاهد آن هستيم كه گفته مي شود حزب الله عامل تأخير در تشكيل دولت است؛ اين ادعا درست نيست چرا كه ما خواستار تشكيل دولت در اسرع وقت هستيم.
دبير كل حزب الله لبنان تأكيد كرد گروه 14 مارس با نيرنگ سياسي تلاش مي كند حزب الله راعامل تحريك و بي ثباتي كشور عنوان كند كه در واقع با اين كار به حزب الله ظلم كرده است.
وي اظهار داشت، آيا اين امر دردناكي نيست كه ما در كشوري زندگي مي كنيم كه سران سياسي آن از آمريكا و رژيم صهيونيستي مي خواهند كه مقاومت را مجازات كند؟ آيا اين چنين اقداماتي شايسته مقاومتي است كه سرزمين هاي اشغالي لبنان را آزاد كرده و كرامت رابه آن برگردانده است.
نصرالله گفت: ما نمي خواهيم پرونده هاي كهنه را باز كنيم؛ همين گروه 14 مارس به ما گفتند كه چرا دو نظامي صهيونيست را به گروگان گرفتيم و اين در حالي بود كه اسرائيلي ها خاك لبنان را بمباران مي كنند و هر كاري مي خواهند، انجام مي دهند ولي 14 مارسي ها به ما حق نمي دهند كه از خاك و شرافت لبنان حمايت كنيم.
دبير كل حزب الله لبنان همچنين تأكيد كرد، گناه حزب الله اين بوده كه خاري در چشم رژيم صهيونيستي و مانع بزرگي در برابر توطئه هاي اين رژيم است.
وي افزود، آنچه كه مهم است، اين است كه آمريكا و رژيم صهيونيستي گروه 14 مارس و شخصيت ها، رسانه هاي خبري آن، احزاب مختلف وابسته به آن و تمامي امكانات آن را در جهت نابودي حزب الله مطيع خود كرده است تا با تحقق هدف خود اين گروه را به قدرت برساند، ولي نتيجه اين شد كه مقاومت باقي ماند ولي قدرت آنها در دولت از بين رفت.
دبير كل حزب الله لبنان تصريح كرد: آنچه را كه در گذشته به شكل مخفيانه با «جفري ويلتمن» و «ميشل سيسون» سفراي سابق آمريكا در بيروت گفته مي شد، امروزه به صورت علني گفته مي شود و 14 مارس از عنوان كردن اينكه ابزار دست دولت آمريكا است واهمه اي ندارد.
سيدحسن نصرالله در بخش ديگري از سخنانش تاكيد كرد كه مواضع ضد ايراني سعدالدين حريري براي ما غيرمنتظره نبود و ما چيزي براي پنهان كردن نداريم و علناً مي گوييم كه به داشتن روابط خود با ايران، سوريه و ديگر كشورها و احزاب و گروه ها افتخار مي كنيم.
وي افزود، ايران كشوري است كه از نظر سياسي، معنوي، مادي و مالي هميشه در كنار لبنان و ملت لبنان و مقاومت اين كشور ايستاده است و ساكت نشستن در برابر سخنان ضد ايراني حريري كاري اشتباه است.
دبيركل حزب الله لبنان تصريح كرد: ايران در خلال جنگ ژوئيه 2006 و بعد از آن در كنار لبنان ايستاد و اگر كمك هاي مالي ايران نبود بسياري از خانه ها تاكنون بازسازي نشده بود.
وي تاكيد كرد، به كشوري كه هميشه در كنار لبنان ايستاده نبايد اين گونه پاداش داده شود.

منبع:کیهان
 


بر خلاف تصور افکار عمومی؛ چه کشوری بیشترین تعداد روزنامه نگار در بند را دارد؟

 

سازمان «امنیت و همکاری اروپا» با انتشار جدیدترین گزارش «موسسه بین المللی مطبوعات» مدعی شد: ترکیه رکورددار زندانی کردن روزنامه نگاران در جهان است.

روزنامه «حریت»، چاپ ترکیه با انتشار این گزارش نوشت: هم اکنون در کشور ترکیه، 54 روزنامه نگار زندانی هستند که این تعداد از روزنامه نگاران در بند در چین و ایران، بسیار بیشتر است، به گونه ای که تا ماه دسامبر گذشته، ایران و چین، هر کدام، 34  روزنامه نگار داشته اند که به دلایل گوناگون در زندان هستند.

آمار روزنامه نگاران بازداشت شده در ترکیه، در حالی تقریبا دو برابر ایران و چین است که این کشور، خود را ملزم به رعایت الگوی آزادی بیان می داند و همواره خود را به عنوان الگویی برای کشور منطقه به ویژه پس از تحولات اخیر منطقه معرفی می کند.

در همین حال، روزنامه «دیلی رادیکال» چاپ ترکیه در شماره دیروز، جمعه، اعلام کرده است: مدیر ماهنامه علمی و ادبی «جنوب» به یک سال و نیم حبس محکوم شده است.

بنا بر گزارش سازمان «امنیت و همکاری اروپا»، هم اکنون نزدیک هفتصد تا هزار مورد برای بررسی جرایم روزنامه نگاران وجود دارد که احتمالا تعداد دیگری به روزنامه نگاران در بند در ترکیه افزوده خواهد شد.

این گزارش همچنین افزوده است: اغلب روزنامه نگارانی که در ترکیه محبوس شده اند، به دلیل اقدام علیه امنیت ملی کشور، مورد محاکمه قرار گرفته اند؛ افزون بر این که وجود قانون ضد عملیات تروریستی در ترکیه نیز باعث شده است که روزنامه نگاران ترک، در هر زمانی مورد بازجویی مقامات امنیتی ترکیه قرار بگیرند.

گویا، ترکیه که به ویژه در ماه های اخیر، خود را به عنوان کشوری معرفی می کند که می تواند سبک حکومتی خود را به دیگر کشورهای اسلامی  صادر کند و البته به حق موفقیت های زیادی نیز در این زمینه داشته است با چالش های متعددی در این زمینه روبه روست، حال آن که تبلیغات رسانه های غربی نیز درباره زندانی کردن روزنامه نگاران در ترکیه، بسیار محدود و معدود است؛ بنابراین، شکی نیست که اگر اروپا و آمریکا به درستی میزان روزنامه نگاران در بند کشورهای خود را منتشر کنند، آمار آنان نیز چندان درخشان نخواهد بود.



اتمام بررسي فساد سنگين مالي يكي از سفراي دولت اصلاحات در كميسيون اصل 90

خبرگزاري فارس: بررسي پرونده فساد سنگين مالي و اقتصادي يكي از سفراي دولت اصلاحات در كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي رو به پايان است و اين پرونده به‌زودي به قوه قضاييه ارسال خواهد شد.


 

حجت‌الاسلام حسين اسلامي نماينده مردم ساوه و سخنگوي كميسيون اصل 90 مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس از بررسي پرونده مفاسد يكي از سفراي دولت اصلاحات در اين كميسيون خبر داد و گفت: اين سفير جرايم اقتصادي و مالي سنگيني دارد و علي‌رغم نظر منفي وزارت اطلاعات، در وزارت خارجه دولت اصلاحات به كار گرفته شده بود.

وي افزود: علي‌رغم اينكه در همان مواقع تخلفات مالي اين فرد محرز شد، اما سيستم وزارت خارجه دولت اصلاحات از وي حمايت كرد.

سخنگوي كميسيون اصل 90 تصريح كرد: رفتار كاري اين فرد بيشتر شبيه يك شارلاتانيزم اداري بود چرا كه اين فرد از سوي حامياني قوي هم حمايت مي‌شد.

اسلامي در رابطه با نتايج حاصله درمورد اين پرونده اظهار داشت: به‌زودي پرونده اين فرد به دستگاه قضايي ارجاع خواهد شد.
 


امروز بازار تهران تعطيل است

 
 
اصناف و بازاریان تهران در اعتراض به کشتار مسلمانان مظلوم و بی دفاع به دست قدرتهای سلطه گر و حکام دیکتاتور منطقه فعالیتهای خود را تا ساعت 11 تعطیل کردند.
  به گزارش باشگاه خبرنگاران ؛ در  پی اقدام مذبوحانه عمال امریکا در منطقه و کشتار مردم مسلمان و بی دفاع بحرین ، لیبی و یمن و دیگر کشورهای عربی اسلامی و به منظور یادبود شهدا و محکومیت این اقدامات غیرانسانی بازار و اصناف تهران امروز دوشنبه تا ساعت 11 تعطیل است.

هم اکنون جمعی از بازاریان به منظور محکومیت این اقدام غیرقانونی برای شرکت در تجمع در مسجد سید عزیزالله به سمت این مسجد در حرکتند.


همایش عليه ايران با جمعيت انبوه ۳ نفره!

 
 
همايشي كه اخيرا با پيگيري برخي مقامات دولتي فرانسه و تحت عنوان «كنگره دموكراسي خواهان سبز ايران» در پاريس تدارك شده بود، صرفا بهانه اي براي خودنمايي برخي عناصر فرصت طلب بود.
 
همايشي كه اخيرا با پيگيري برخي مقامات دولتي فرانسه و تحت عنوان «كنگره دموكراسي خواهان سبز ايران» در پاريس تدارك شده بود، صرفا بهانه اي براي خودنمايي برخي عناصر فرصت طلب بود.


به گزارش کیهان اين همايش در يكي از تالارهاي مجلس شوراي ملي فرانسه برگزار شد و قرار بود مسئول حقوق بشر در وزارت خارجه فرانسه هم در آن شركت كند كه به بهانه برخي مشغله ها درباره آفريقا از حضور در همايش امتناع كرد. با اين حال نيكل املين وكيل مجلس (وزير سابق) و مانوئل والس شهردار اوري در همايش حضور داشتند. رضا پيرزاده رئيس دفتر و مشاور ارشد رضا ربع پهلوي پيگير اصلي برگزاري اين همايش بود و در كنار او اميررضا بختياري، محمد مصطفايي و كاوه شيرزاد هم سخنراني كردند كه خود را نماينده ۴ طيف سياسي معرفي كردند. پيرزاده مدعي دفاع از مشروطه خواهي بود. شيرزاد خود را به عنوان سخنگوي حزب دموكرات كه در كمپين انتخاباتي مهدي كروبي فعاليت كرده و پس از ۶ ماه زندان اكنون پناهنده سياسي است، معرفي نمود. جمهوري خواهي و دفاع از سكولاريسم و حقوق بشر از ديگر مدعاهاي حاضران بود. محمد مصطفايي وكيل كلاهبردار سكينه-م (قاتل همسر خود به همراه مردي كه مرتكب زناي محصنه با وي شده است) است كه با سوءاستفاده از اين پرونده خود را مبارز سياسي جا زد و پناهندگي گرفت.

سايت خودنويس با اشاره به سياه بازي اخير طيفي از عناصر ضدانقلاب در پاريس نوشت: به راستي اگر همه اپوزيسيون ايران عضو اين مجموعه هستند، چرا مجاهدين [تروريست هاي منافق] نه؟ اين همايش، كنگره اي براي هيچ بوده نگاهي به آلبوم عكس هاي اين كنفرانس و ژست هاي شركت كنندگان بيشتر تبليغات سريال لاست را تداعي مي كند تا مبارزه و خلاصه آنكه وقتي به حضور محمد مصطفايي به عنوان وكيل حقوقي در اين گونه مراسم ها دقت مي كنم تاسف مي خورم به خاطر عشق به شهرت و رسانه اي شدن.



اسلامي شدن دانشگاه‌ها تنها مختص دانشگاه‌هاي دولتي نيست

دانشجو مطرح كرد:
اسلامي شدن دانشگاه‌ها تنها مختص دانشگاه‌هاي دولتي نيست

خبرگزاري فارس: وزير علوم خاطرنشان كرد: اسلامي شدن دانشگاه‌ها تنها مختص دانشگاه‌هاي دولتي نيست و همه دانشگاه‌هاي كشور اعم از دانشگاه آزاد، موسسات آموزش عالي و مراكز غيرانتفاعي، پيام‌نور، جامع علمي كاربردي و ... را در بر مي‌گيرد.


 

به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاري فارس، كامران دانشجو وزير علوم، تحقيقات و فناوري در ديدار با كاركنان معاونت‌هاي فرهنگي، اجتماعي و امور مجلس و حقوقي اين وزارتخانه با اعلام اينكه علت بازنگري علوم‌انساني ماهيت ترجمه‌اي نظريه‌هاي غربي در اين دروس است، گفت: دروس علوم‌انساني بايد بومي شود و مطابق با آموزه‌هاي ديني و فرهنگ اسلامي و ايراني و در جهت پاسخ به نيازهاي كشور باشد، همچنين نظريات و فرضيه‌هاي غربي نيز با نقدهايي كه از نگاه ديني و با جهان‌بيني توحيدي بر آنها وارد است براي آشنايي دانشجويان مطرح شوند.

وي با اشاره به عمكرد معاونت فرهنگي و اجتماعي در سال گذشته، تصويب آيين‌نامه برگزاري كرسي‌هاي آزادانديشي را يكي از اقدامات بسيار خوب سال گذشته عنوان كرد و افزود: راه‌اندازي كرسي‌هاي آزادانديشي يكي از دغدغه‌هاي مقام معظم رهبري بود كه براساس آيين نامه تدوين شده، دانشجويان به راحتي مي‌توانند درخواست برگزاري مناظره و طرح ايده‌هاي خود را نمايند و مانند سابق نيست كه تنها به درخواست تشكل‌هاي دانشجويي اين كارها انجام شود.

دانشجو خاطرنشان كرد: تاكنون نيز استقبال خوبي از كرسي‌هاي آزادانديشي صورت گرفته است، به طوري كه در شش ماهه دوم سال گذشته 800 كرسي آزاد‌انديشي در دانشگاه‌هاي كشور برگزار شده است.

وزير علوم در ادامه تصريح كرد: دانشگاه‌ها محل تضارب آرا و انديشه‌ها هستند و نه برخورد افراد با يكديگر و هر تفكر و انديشه‌اي مي‌تواند در قالب كرسي‌هاي آزادانديشي و در يك فضاي منطقي مطرح شود و ديدگاه مخالف يا منتقد آن انديشه هم ارائه شود و دانشجويان پس از شنيدن نظرات مختلف خود قضاوت كنند بدون اينكه به فرد و عقيده‌اي بي‌احترامي شود.

وي با اشاره به فعاليت‌هاي پژوهشكده مطالعات فرهنگي و علوم‌اجتماعي وزارت علوم براي تدوين رشته‌هاي ميان رشته‌اي تاكيد كرد: تعداد زيادي از سرفصل‌هاي رشته‌هاي ميان رشته‌اي كه همه آنها نيازمحور و در جهت رفع نيازهاي مختلف جامعه است درحال بررسي در شوراي گسترش آموزش عالي است و چندين گروه مختلف درحال تدوين نهايي آنها هستند.

وزير علوم در ادامه گفت: در انجام كار فرهنگي هم شكل و هم محتوا مهم است و پرداختن به شكل نبايد ما را از محتوا غافل كند و بايد پيام هاي با ارزش فرهنگي را در مناسب‌ترين قالب‌هاي هنري و ادبي و مراسم عرضه كنيم.

وي حركت در راستاي اسلامي شدن دانشگاه‌ها را مهمترين برنامه محوري فرهنگي وزارت علوم عنوان كرد و اظهار داشت: معاونت‌هاي فرهنگي، اجتماعي و آموزشي بايد توام و با كمك يكديگر به اجرايي شدن اين برنامه بپردازند.

دانشجو افزود: همان‌طور كه تفاوت نظام اسلامي با ساير نظام‌هاي حكومتي دنيا در اسلامي بودن آنهاست، دانشگاه يك جامعه اسلامي هم با دانشگاه‌هاي ديگر جوامع متفاوت است و اسلامي بودن در شكل و محتوا ويژگي بارز آن مي‌باشد.

وزير علوم خاطرنشان كرد: بيشتر دروس علوم‌انساني كه در دانشگاه‌هاي ما درحال تدريس است ترجمه‌اي محض بوده و صرفاً ديدگاه‌ها و نظريه هاي انديشمندان غربي و مادي را بدون نقد عالمانه‌اي ارائه مي‌كنند و برگرفته از تعريف مادي غرب از انسان و هستي مي‌باشند كه بايد اين ماهيت براي دانشجويان و افكار عمومي تبيين شود.

وي افزود: بايد مشخص شود كه نگاه مادي غرب و نظريه‌هاي برآمده از آن تفاوت اساسي با نگاه اسلامي از نظر هستي‌شناسي، انسان شناسي و حتي روش‌شناسي آن دارد.

دانشجو در ادامه بيان داشت: تعريف غرب از انسان موجودي مادي‌گرا و لذت‌جو است كه به دنبال ارضاي نيازهاي غريزي است، انساني كه آنها براساس اومانيزم تعريف مي‌كنند، انساني است كه هيچ بايد و نبايد اخلاقي، فلسفي و ...ندارد، فطرت مطرح نيست تعالي روح مطرح نيست، هرچه هست همين دنياي مادي است و در نظريه‌هاي خود رابطه انسان با خدا و وحي را از مناسبات انساني و اجتماعي خارج كرده‌اند و تمام اين نظريه‌ها و فرضيه‌ها بر مبناي كنار گذاشتن دين و هدايت انبيا و وحي بنا شده است كه البته علت خاص خودش را دارد و بر مي‌گردد به چند قرن قبل، ولي انسان را محور گرفته‌اند و هستي را براي برآوردن غرايز و تنها روش را هم حس و تجربه قلمداد مي‌كنند.

وزير علوم تاكيد كرد: بر اين اساس علوم غربي نيز عقل مستقل و وحي را از دايره خارج كرده و فقط روش تجربي را روش علمي مي‌دانند در حالي كه ما براي انسان قائل به بقاي روح هستيم و گرنه آخرت معنايي نداشت و همچنين عقل مستقل و وحي را نيز به عنوان ابزارهاي شناخت واقعيت و هستي در كنار عقل تجربي قبول داريم و انسان را موجودي مي‌شناسيم كه داراي فطرت است و استعدادهاي بالقوه دارد كه بايد در چارچوب بايد و نبايدهاي اخلاقي، فلسفي و علمي بالفعل نمايد. انسان موجودي است آرمان‌خواه و نشئه‌اي از روح قادر مطلق و زيبايي مطلق كه برهمين اساس فطرتاً محبت، عدالت و زيبايي را دوست دارد.

وي در ادامه گفت: هنگامي كه تعريف غرب با تعريف ما از انسان و هستي كاملاً متفاوت است مصرف محض ترجمه‌اي نظريه‌هاي غربي نيز براي جامعه اسلامي ما مناسب نخواهد بود كه اين امر بايد براي دانشجويان و مردم تببين شود چون اگر مردم واقعيت نظريه‌هاي مادي غربي را بدانند راضي نخواهند بود و اجازه نخواهند داد فرزندانشان كه به رسم امانت به دانشگاه‌ها و مراكز آموزش عالي سپرده مي‌شوند با انديشه‌هاي غربي كه بر مبناي كنار گذاشتن دين و انديشه‌هاي ديني شكل گرفته است تربيت شوند.

وزير علوم خاطرنشان كرد: علوم‌انساني اهميت بيشتري از علوم ديگر دارد چون راه و مقصد را نشان مي‌دهد و علوم ديگر ابزاري هستند تا به اين مقاصد دست يابيم.

دانشجو ضمن تاكيد بر ضرورت يادگيري نظرات غربي گفت: مبادا دروس ما طوري باشد كه دانشگاه‌هايمان جواناني با ديدگاه‌هاي غربي و درخدمت انديشه‌هاي غربي تربيت كنند بلكه بايد فرهنگ اسلامي و ايراني اساس تربيت ما باشد و در كنار آن دانشجويان با انديشه‌هاي غربي هم آشنا شوند.

وي افزود: ملت ما ثابت كرده‌اند كه از تحريم نمي‌هراسد، از خشم و ناراحتي دشمن باكي ندارد ولي آنچه بايد نگران آن باشيم تربيت فرزندان اين ملت است كه خداي ناخواسته در دانشگاه‌ها جوانان آن طور كه غرب مي‌خواهد تربيت شوند، بازنگري در علوم‌انساني يا بهتر است بگوييم بازنگري در نظريه‌هاي مادي غربي در ارتباط با علوم‌انساني از اين جهت يك امر الزامي است.

وزير علوم تاكيد كرد: كسي با قواعد علمي كاري ندارد اين نظريه‌هاي مادي غربي است كه اگر نقد نشود و صرفاً به صورت ترجمه‌اي محض تدريس گردد نه تنها مفيد نيست بلكه مي‌تواند مضر هم باشد. بايد اساتيدي بيايند كه بر علوم و معارف‌اسلامي تسلط دارند و شناخت كافي از نظريه‌هاي غربي هم داشته باشند و بتوانند آنها را نقد كنند و شبهاتي را كه در اذهان جوانان ايجاد مي‌شود پاسخ بدهند و همچنين بايد متون و سرفصل‌ها بازنگري شود و اين يك كار اساسي و گام زيربنايي در اسلامي كردن دانشگاه‌هاست.

دانشجو در ادامه گفت: معاونت‌هاي فرهنگي و آموزشي بايد ضرورت بازنگري و ماهيت علوم‌انساني در حال تدريس در دانشگاه‌ها را براي مردم تبيين كنند زيرا مردم ولايت‌مدار و مسلمان ايران و دانشگاهيان مومن ما در صورت شناخت ماهيت واقعي دروس علوم‌انساني با گرايشات مادي غربي قطعاً از اين بازنگري استقبال بيشتري خواهند كرد.

وزير علوم تاكيد كرد: در دانشگاه‌ها بايد با اصل قرار گرفتن معارف و آموزه‌هاي اسلامي و نظريه‌هاي انديشمندان مسلمان، نظريه‌هاي غربي نيز به دانشجويان ارائه شود ولي ماهيت فرضيه‌هاي غربي بايد به طور شفاف براي دانشجويان و افكارعمومي روشن شود.

دانشجو اظهار داشت: اسلامي شدن دانشگاه‌ها تنها مختص دانشگاه‌هاي دولتي نيست و همه دانشگاه‌هاي كشور اعم از دانشگاه آزاد، موسسات آموزش عالي و مراكز غيرانتفاعي، پيام‌نور، جامع علمي كاربردي و ... را در بر مي‌گيرد زيرا وزارت علوم متولي آموزش عالي كشور است و نه فقط دانشگاه‌هاي دولتي و براين اساس و بر مبناي مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي و قوانين مصوب مجلس شوراي اسلامي آموزش عالي كشور را جهت‌دهي مي‌كند.

وزير علوم در پايان تعامل با مجلس شوراي اسلامي را يك اصل عنوان كرد و گفت: احترام به نمايندگان مجلس شوراي اسلامي احترام به مردمي است كه اين نمايندگان را انتخاب كرده‌اند و در راستاي هم‌افزايي براي خدمت بيشتر به مردم بايد از نظرات و ديدگاه‌هاي نمايندگان محترم مجلس و به ويژه كميسيون‌هاي آموزش و تحقيقات و فرهنگي هرچه بيشتر استفاده كرد.
 


عاشقانه ترین نوشته شهید آوینی

 
 
خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم.
 
مطلبی که خواهید خواند نوشته ای است از «سید مرتضی آوینی» پس از دیدار هنرمندان حوزه هنری با رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در آبان‌ماه 1368 نگارش یافته و در شماره آذرماه 1368 ماهنامه‌ «سوره» به چاپ رسیده است.

«دیدیم که می شناسیمش ……..و تصویرش را از پیش در خاطر داشته ایم. دیدیم که می شناسیمش، نه آن سان که دیگران را…… و نه حتی آن سان که خود را. چه کسی از خود آشناتر ؟ دیده ای هرگز که نقش غربت در چهره خویش بیند و خود را نبشناسد؟
دیدیم که می شناسیمش، بیش تر از خود … تا آنجا که خود را در او یافتیم، چونان نقشی سرگردان در آبگینه که صاحب خویش را باز یابد و یا چونان سایه ای که صاحب سایه را …… و از آن پس با آفتاب خود را بر قدمگاهش می گستر دیم و شب که می رسید به او می پیوستیم.


 


آن صورت ازلی را چه کسی بر این لوح قدیم نقش کرده بود؟ می دیدیم که چشمانش فانی است، اما نگاهش باقی، می دیدیم که لبانش فانی است، اما کلامش باقی. چشمانش منزل عنایتی ازلی و دهانش معبر فیضی ازلی و دستانش... چه بگویم؟ کاش گوش نامحرمان نمی شنید.
پهندشت "حدوث " افقی بود تا "طلعت ازلی " او را اظهار کند و "زمان فانی "، آینه ای که آن "صورت سرمدی را دیدیم که می شناسیمش، و او همان است، که از این پیش طلعتش را در آب و خاک و باد و آتش دیده ایم، در خورشید آنگاه می تابد، در ابر آنگاه که می بارد، در آب باران آنگاه که در جست و جوی گودال ها و دره ها برمی آید، در شفقت صبح ، در صراحت ظهر، درحجب شب، در رقّت مه و در حزن غروب نخلستان، در شکافتن دانه ها و در شکفتن غنچه ها ... در عشق پروانه و در سوختن شمع.
دیدیم که می شناسیمش و آن "عهد " تازه شد. شمع میمرد و پروانه می سوزد تا آن عهد جاودانه شود، عهدی که آتش او با بال های ما بسته است. دیدیم که می شناسیمش و دوستش داریم، آن همه که آفتابگردان آفتاب را، آن همه که دریا ماه را... و او نیز ما را دوست میدارد، آن همه که معنا لفظ را.


 


دیدیم که می شناسیمش، از آن جاذبه ای که بالها را بسوی او می گشود، از آن قبای اشک که بر اندامش دوخته بود، از آنکه می سوخت و با اشک از چشمان خویش فرو میریخت و فانی می شد در نوری سرمدی، همان نوری که مبدآ ازلی ادم و عالم است و مقصد ابدی آن. آب میگذرد، اما این نقش سرمدی فراتر از گذشتن بر نشسته است. چشمانش بسته شد، اما نگاهش باقی ماند، دهانش بسته شد، اما کلامش باقی ماند.
زمین مهبط است، نه خانه وصل. در این جا نور از نار می زاید و بقا در فنا است و قرار در بی قراری. زمین معبر است و نه مقر... و ما می دانستیم. پروانه ای دوران دگردیسی اش رابه پایان برد و بال گشود و پیله اش چون لفضی تهی از معنا، از شاخه درخت فرو افتاد. رشته وحی گسست و ما ماندیم و عقلمان. عصر بینات به پایان رسید و ان اخرین شب، دیگر به صبح نینجامید. در تاریکی شب، زیر زیرکی نوحه غربت را زمزمه میکرد. خانه، چشم بر زمین و آسمان بست و در ظلمت پشت پلک ها یش پنهان شد. پرده ها را آویختیم تا چشمانمان به لاشه سرد و بی روح زمین نیفتد و درخود ماندیم و یتیمانه گریستیم.


 


دیری نپایید که ماه بر آمد و در آینه خود را نگریست و شب پرک ها بال به شیشه کوفتند تا راهی به دشت شناور در ماهتاب بیابند.
عزیز ما، ای وصی امام عشق! آنان که معنای "ولایت " را نمی دانند در کار ما سخت درمانده اند، اما شما خوب می دانید که سر چشمه این تسلیم و اطاعت و محبت در کجاست. خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم ، سر در بغل شما پنهان کنیم و بگرییم .
ما طلعت آن عنایت ازلی را در نگاه شما باز یافتیم . لبخند شما شفقت صبح را داشت و شب انزوای ما را شکست. سر ما و قدمتان، که وصی امام عشق هستید و نایب امام زمان (ع).



دفاع تمام قد بنی‌صدر از مجاهدین خلق

 
 
پدرخانم سابق سرکرده گروهک تروریستی منافقین، به اخراج اعضای این سازمان از کشور عراق واکنش نشان داد و ضمن اعلام همدردی با این گروهک، اخراج منافقین از عراق را "اقدام علیه بشریت" نامید.
  به گزارش شبکه ایران، «ابوالحسن بنی‌صدر» که در زمان حضور در ایران و مسئولیت ریاست جمهوری رابطه بسیار نزدیکی با «مسعود رجوی» و سازمان مجاهدین خلق داشت تا جایی که دختر خود را به همسری رجوی درآورد، در مصاحبه با رادیو وابسته به منافقین، اقدام قانونی نیروهای امنیتی عراق در برخورد با اعضای این گروهک در پادگان اشرف را محکوم کرده و در ادعایی جالب، آن را نتیجه فشارهای دولت ایران دانسته است!

بنی‌صدر همچنین اعضای این سازمان را «مردم بی‌گناه» نامید که کار اشتباهی مرتکب نشده‌اند.

پدر خانم سابق رجوی در ادامه خواستار ورود شورای امنیت سازمان ملل به این ماجرا شده است.

گفتنی است، مجلس شورای اسلامی در تاریخ ۳۱/۳/۱۳۶۰ به عدم کفایت سیاسی بنی‌صدر رای مثبت داد و امام خمینی(ره) هم که از همراهی بنی‌صدر با گروهک منافقین ناراحت بود، یک روز بعد این رای را تایید کرد.

بنی صدر پس از آنکه خیانت های خود به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را افشا شده دید، به همراه مسعود رجوی با پوشش زنانه از کشور گریخت و به فرانسه پناهنده شد.

از آن به بعد، همکاری گسترده سازمان مجاهدین خلق با بنی‌صدر در خارج از کشور تا جایی پیش رفت که او به پای ثابت جلسات هماهنگی و برنامه‌ریزی سازمان تبدیل شد.

گفتنی است، دولت عراق در راستای اجرای قانون اساسی خود که اجازه حضور گروه های تروریستی در خاک این کشور را نمی دهد اخیرا در حال ایجاد یک مقر ایست بازرسی در پادگان اشرف بود که با واکنش خشونت آمیز اعضای سازمان مجاهدین خلق مواجه شد؛ رویدادی که به درگیری مسلحانه انجامید و تعدادی از منافقین کشته و عده ای از دو طرف زخمی شدند.

سایت‌های ضدانقلاب هم با اشاره به هلاکت تعدادی از اعضای گروهک تروریستی منافقین در اردوگاه اشرف عراق، به حمایت ویژه از اعضای این گروهک پرداخته و کشته‌شدگان را «شهید» نامیده‌اند




تاریخ: دو شنبه 22 فروردين 1390برچسب:,
ارسال توسط arman


تلاوت آیات قرآن کریم در تجمع اعتراضی مردم ویسکانسین


 


به گزارش شبکه تلویزیونی پرس تی‌وی، مردم ایالت ویسکانسین هنگام گرامی‌داشت یاد "مارتین لوتر کینگ"، رهبر اسبق سیاهپوستان آمریکا، به لایحه بودجه که حقوق کارگران را محدود می‌کند اعتراض کردند.
رییس‌جمهور آمریکا بارها در مراسم‌های مختلف از لوترکینگ به نیکی یاد کرده و وی را شخصیت محبوب و مرشد خود دانسته است! این در حالی است که رفتارهای اوباما قرابتی با تعلیمات لوترکینگ ندارد.
فیل نونفلدت رئیس اتحادیه AFL-CIO با حضور در این گردهمایی و تظاهرات گفت: "ما امروز اینجا و در سراسر ایالت ویسکانسین جمع شده‌ایم تا از حقوق خود دفاع کنیم."
به گفته خبرنگار پرس تی‌وی، در این مراسم که با روشن کردن شمع همراه بود، آیاتی از قرآن کریم  نیز به نشانه همبستگی با مسلمانان قرائت شد. این در حالی است که برخی گروه‌ها در آمریکا به هر نحو ممکن برای افزایش اسلام‌هراسی در این کشور تلاش می‌کنند و اخیرا نیز، یک کشیش هتاک آمریکایی دست به سوزاندن قرآن کریم زده بود.
در میان معترضان، کشیش "جسی جکسون"، یکی از رهبران حامی حقوق مدنی که از منتقدان سیاست‌های دولت آمریکا به شمار می‌آید، حضور داشت.
جکسون در این مراسم گفت: " چهل و سه سال از مرگ کینگ می‌گذرد، در حالی که ما همچنان در سه جنگ عراق، افغانستان و لیبی شرکت داریم."
وی گفت: "ما به خاطر مشروعیت لوتر کینگ مبارزه می‌کنیم. مسیحیان، یهودیان، مسلمانان و هندوها در کنار هم قرار دارند. این دموکراسی کینگ است."
مارتین لوتر کینگ چهارم آوریل 1968 در ممفیس ترور شد. وی برای حضور در کنار کارگران بخش فاضلاب منطقه که خواستار دستیابی به حقوق خود بودند، در ممفیس به سر می‌برد.
اسکات واکر فرماندار ایالت ویسکانسین در دفاع از لایحه پیشنهادی خود گفته است، با اجرای این لایحه می‌توان تا دو سال آینده، کسری بودجه 3.6 میلیارد دلاری پروژه‌های عقب‌افتاده عمرانی و کسری 137 میلیون دلاری بودجه ایالتی را از محل کم کردن هزینه‌های آموزشی و مزایای کارمندان دولتی جبران کرد. این درحالی است که بر مبنای لایحه پیشنهادی واکر، حق اتحادیه‌ها در هرگونه تقاضای بیمه بهداشت و درمان، اضافه حقوق، حقوق بازنشستگی و دیگر مزایا از 300 هزار کارمند سازمان‌های عمومی سلب می‌شود.


 

وطن فروشی به چه قیمت!؟

در همین راستا، ماجرای «مازیار بهاری» نیز بر همین منوال است. او که در ایران با وطن فروشی و به سخره گرفتن مقدسات مذهبی مردم ایران و شیعیان مانند عمل «استخاره»، به سفارش شبکه های وهابی با ساخت فیلم های مستندی در مورد با عنوان خرافات و... به کسب درآمد و امرار معاش می پرداخت اکنون به یکی از پایه های اصلی کنفرانس ها در مورد ایران تبدیل شده است.
  کسب منافع مادی و رسیدن به جایگاه های اجتماعی در جامعه آمریکایی از طریق مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران برای عناصر دست چندم اپوزیسیون، از امتیازات بارزی است که دشمنان خارجی این نظام و ملت به عوامل خود ارزانی می دارند.

خانم «رکسانا صابری» که پس از یکصد روز زندانی بودن در ایران، بعد از آزادی برای اولین ملاقات رسمی خود، خانم هیلاری کلینتون را در ساختمان پنج طبقه وزارت امور خارجه امریکا ملاقات نمود و سپس با تالیف و فروش کتابی در مورد دوران زندانی بودن خود در ایران به صدها هزار دلار پول دست یازید اکنون به یکی از مدعوین همیشگی اتاق های فکر و همچنین دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی در آمریکا تبدیل شده است.

بنابر این گزارش، او در جدیدترین اقدام خود با نوشتن مقاله ای با عنوان «شجاعت زیر آتش»!! نقش هالیوودی ستارگان سینمایی آمریکا را به نحو احسن به اجرا درآورده و قصد دارد این مقاله را در روز 14 آوریل 2011 در دانشگاه نبرسکا ـ لینکلن ارائه کند و این درحالی است که رکسانا صابری قبل از دستگیری به جرم تخلفاتی که انجام داده بود، تنها یک خبرنگار درجه چندم محسوب می شد.

در همین راستا، ماجرای «مازیار بهاری» نیز بر همین منوال است. او که در ایران با وطن فروشی و به سخره گرفتن مقدسات مذهبی مردم ایران و شیعیان مانند عمل «استخاره»، به سفارش شبکه های وهابی با ساخت فیلم های مستندی در مورد با عنوان خرافات و... به کسب درآمد و امرار معاش می پرداخت اکنون به یکی از پایه های اصلی کنفرانس ها در مورد ایران تبدیل شده است.

گفتنی است وی نیز بدون داشتن هیچ گونه سابقه تحقیقاتی و مطالعاتی به عنوان کارشناس برجسته در مجامع آمریکایی خوانده می شود و از این طریق به کسب پول و امکانات معنوی دیگر دست پیدا می کند.

 

درباره کشف حجاب خانم خبرنگار مقابل رئیس جمهور
به هر حال رياست محترم جمهور بايد پاسخگوي اين سوال جدي باشند که‌آيا مصاحبه شما با خبرنگار بي‌حجاب اسپانيايي در دفتر کارتان اقدام فرهنگي است که در جهت ترويج حجاب و مقابله با بي‌حجابي قولش را داده بوديد؟
به گزارش جهان محمد صادق کوشکي در الف نوشت:يادمان هست آن روزهايي که بحث مبارزه با مفاسد اجتماعي و بي‌حجابي مطرح بود رياست محترم جمهوري با رد مقابله انتظامي با بي‌حجابي به اين نکته اصرار داشتند که براي مقابله با بي‌حجابي و مفاسد اجتماعي بايستي کار فرهنگي - تربيتي کرد. اينکه مصداق اقدامات فرهنگي مورد نظر  چيست و دولت تاکنون در اين زمينه چه اقداماتي انجام داده از جمله مبهمات  محسوب مي‌شود؛ چرا که مجموعه اقدامات فرهنگي دولتهاي نهم و دهم (به ويژه دهم) نه تنها موجب ترويج فرهنگ حجاب و مقابله با بي‌حجابي نشده بلکه  ثمره‌اي جز ترويج بي‌حجابي و مفاسد اجتماعي نداشته است!

براي بررسي اين ادعا کافي است مجموعه تئاترهايي که در طول عمر دولت دهم با مجوز و حمايت وزارت ارشاد به روي صحنه رفته‌اند مرور شوند! همچنين است وضعيت اخلاقي فيلم‌هايي که در اين دوران ساخته شده و مجوز اکران گرفته‌اند و...!

کسي مدعي مخالفت دولت دهم با مقوله حجاب و عفاف نيست اما بي‌اعتنايي  به اين حکم شاخص و بارز الهي (که نمونه آن در مصاحبه با خبرنگار زن بي‌حجاب اسپانيايي آشکار شد) تبديل به يک «بهمن فرهنگي» شد و هر چه از راس هرم دولت به سمت بدنه دولت نزديکتر مي‌شود بيشتر و بيشتر رنگ مخالفت به خود مي‌گيرد.

ترديد جدي مشاور سابق رئيس‌جمهور و معاونت سينمايي فعلي وزارت ارشاد در لزوم و ضرورت حجاب زنان و حمايت جدي مديران وزارت ارشاد از روند فاسد و بي‌حجابي گسترده در اکثر تئاترهاي مجوز گرفته (که تئاتر مبتذل هدا گابلر فقط نمونه‌اي از اين‌گونه تئاترها به شمار مي‌آيد) از سوي وزارت ارشاد نمونه‌هايي از اين بي‌اعتنايي متمايل به مخالفتند!

شايد در اين روند غلط (که تداوم دقيق سياست‌هاي دوران سازندگي و اصلاحات در خصوص حجاب و عفاف به شمار مي‌رود) تعمدي در کار نباشد اما جهالت و خود مجتهدبيني رايج ريشه اساسي اين روند به شمار مي‌آيد. روندي که ميوه منحوس آن وضعيت به شدت اسفبار حجاب و عفاف در تنها حکومت اسلامي جهان است! به هر حال رياست محترم جمهور بايد پاسخگوي اين سوال جدي باشند که‌آيا مصاحبه شما با خبرنگار بي‌حجاب اسپانيايي در دفتر کارتان اقدام فرهنگي است که در جهت ترويج حجاب و مقابله با بي‌حجابي قولش را داده بوديد؟


 

چرا میرحسین موسوی به مراسمهای پدرش نرفت؟
در حالی رسانه های ضد انقلاب در اخبار متعددی تلاش کردند تا از درگذشت مرحوم میر اسماعیل موسوی بهره برداری کرده و طی خبرسازی دروغین از ممانعت ماموران از حضور میرحسین موسوی در مراسم های مختلف آن مرحوم سخن به میان بیاورند،اخباربدست آمده از واقعیت دیگری حکایت دارد.
به گزارش جهان به نقل از جوان آنلاین یک منبع آگاه در این زمینه با بیان این که میرحسین موسوی پیش از فوت مرحوم پدرشان با وی دیدار داشته گفت:پس از فوت پدر ایشان به میرحسین موسوی گفته شده که مانعی برای حضور وی در مراسم های مختلف آن مرحوم وجودنداشته و وی می تواند در این مجالس شرکت کند ولیکن شخص ایشان هر بار از رفتن به این مراسم ها خودداری کرده است.

وی همچنین گفت:حتی در نوبت آخر که با میرحسین موسوی این مساله مطرح شده وی روز دوشنبه گذشته را فرصتی مناسب برای شرکت در میان برنامه های خانواده خود ذکر کرده بود که باردیگر شخص وی این برنامه را لغو کرده است.

 


 

حیف خون ندا...غیرت مورچه از شما بیشتره!
به سربالايي افتادن گروهك هاي اپوزيسيون پس از تحرك ناكام در بهمن و اسفند ۸۹ باعث زد و خوردهاي لفظي تازه در اين مجموعه خارج نشين شده است.
به گزارش جهان به نقل از کیهان شبكه بالاترين كه پس از چاخان هاي چند هفته اي، روزگار بدي را مي گذراند ضمن سلب مسئوليت از خود و حمله به گروه موسوم به شوراي هماهنگي راه سبز نوشت: «جنبش كاملا در حال فرسايش است. وقتي موسوي و كروبي گرفتار شدند، نمايندگاني با برچسب شوراي هماهنگي و با تاخير و اختلال در تصميم گيري، سريال سه شنبه هاي اعتراض را بنيان گذاري كردند اما حالا سرعت سازماندهي آنچنان كم شده كه گويا آقايان مشاور فراموش كرده اند چرا در اروپا و آمريكا تشريف دارند. نه صدايي از آنان شنيده مي شود نه تكاني مشاهده مي گردد به نحوي كه جنبش را به اضمحلال برده است.»
نويسنده بالاترين با بيان اينكه «خودمان را گول مي زنيم و مي گوييم رژيم رفتني است. با كدام مبارزه؟ تمام مبارزه و انقلاب ما منحصر به فضاي مجازي شد» ادامه مي دهد: حقيقت تلخي است ولي ما آماده نيستيم و به خودمان اطمينان نداريم. ما سرخورده و افسرده و عصباني هستيم چون آرزوهايمان با آنچه قادريم يا حاضريم انجام دهيم، هيچ تطابقي ندارد.
بالاترين در مطلب ديگري نوشت: اين بود آن همه ادعا و ابتكار؟ اين بود جنبش اعتراضي شما؟ به كجا رسيديد؟ خوابيد يا بيداريد؟ نكنه حكومت رو تغيير داديد ما خبر نداريم؟ خاك بر سرتون... حيف خون ندا... غيرت و لياقت يه مورچه از شما بيشتره.
«ن-ك» كاريكاتوريست خارج نشين نشريات زنجيره اي نيز كه متهم به همكاري با سازمان هاي امنيتي نظام شده، در پاسخ در «خودنويس» نوشت: تعطيلات نوروزي را دو هفته رفتم اروپا و آلمان و ايتاليا. برخي دوستان ساكن اروپا را ديدم. دوستاني هم معتقد بودند كه برخي مطالب انتقادي رسيده به خودنويس را مغزهاي متفكر امنيتي مي نويسند. راستش تا آنجا كه مي دانم اين دوستان امنيتي تر از گمنام هاي «شوراي هماهنگي» نيستند! در گپي با يكي از دوستان سبز آلمان، بيشتر به اين نتيجه رسيدم كه روش امنيتي شورا نشان سابقه امنيتي مي تواند داشته باشد، وگرنه دليلي براي «گمنام» ماندن كساني كه مدعي رهبري اند وجود ندارد.

 



 

هاشمي و خاتمي جرات اجراي هدفمندي يارانه‌ها را نداشتند
حبيب‌الله عسگراولادي گفت: بنده در زمان آقايان هاشمي و خاتمي هم با اجراي اين طرح موافق بودم اما اين دو نتوانستند يا جرات نداشتند اين طرح را اجرا كنند و شجاعت احمدي نژاد در اجراي اين طرح ستودني است.
به گزارش جهان به نقل از فارس، حبيب‌الله عسگراولادي در نخستين گردهمايي مديران و معاونان استاني و ستادي امداد كه در سالن همايش غدير برگزار شد با اشاره به شجاعت احمدي‌نژاد در اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها اظهار داشت: بنده در زمان آقايان هاشمي و خاتمي هم با اجراي اين طرح موافق بودم اما اين دو نتوانستند يا جرات نداشتند اين طرح را اجرا كنند و شجاعت احمدي نژاد در اجراي اين طرح ستودني است.

وي افزود: دولت احمدي‌نژاد هم در شروع و هم در ادامه اين طرح موفق عمل كرده است و شايد اواسط يا اواخر امسال شامل تبعات قانون هدفمند كردن يارانه‌ها باشيم كه در اين زمينه هم بايد هوشيار باشيم و همه با هم همكاري كنيم.

عسگر اولادي همچنين با انتقاد از سخنان احمدي‌نژاد مبني بر پرداخت مستمري مددجويان در آينده از سوي سازمان هدفمند‌سازي يارانه‌ها گفت: تصور مي‌كنم اگر چنين موضوعي را مجلس در بودجه ۹۰ تصويب كند پول بدون نظارت پخش مي‌شود.

نماينده ولي فقيه در كميته امداد امام خطاب به روابط عمومي امداد ادامه داد: من از بيان اين صحبت‌ها ابايي ندارم و لازم مي‌دانم تمام حرف‌هايم بيان شود چرا كه لازم مي‌دانم.

عسگراولادي افزود: در خصوص پرداخت مستمري از سوي سازمان هدفمند كردن يارانه‌ها از رئيس جمهور و مجلس انتظار داريم در اين خصوص دقت بيشتري كنند چرا كه اگر مستمري دستگاه حمايتي بدون نظارت و حمايت پرداخت شود بدون شك تا آخر سال آسيب‌ها خانواده‌ها خودشان را نشان مي‌دهند.

نماينده ولي فقيه در كميته امداد امام (ره) بيان داشت: براي تحقق جهاد اقتصادي در امداد بايد تمامي بدنه امداد تلاش كنند ضمن اينكه براي شناختن شعار جهاد اقتصادي در سال جاري بايد آموزش هاي لازمي را در عين خدمت به امدادگران داده شود.

وي در خصوص صحبت‌هاي سرپرست كميته امداد مبني بر اينكه بايد ضمانت وام‌هاي اشتغال از سوي امداد انجام شود، گفت: بنده نيز اين خطر‌پذيري را قبول دارم و اين خطر‌پذيري پربركت است ضمن اينكه بنده اين موضوع را نيز با رئيس جمهور در ميان گذاشتم كه حتي وام‌هاي مسكن نيز از طريق ضمانت امداد انجام شود.

عسگر‌اولادي در ادامه به حمايت بيشتر و آموزش هاي لازم از دختران ۳۰ الي ۳۵ ساله در روستا ها تأكيد كرد و ادامه داد: بايد اعتبارات ويژه‌اي را براي حرفه آموزي اين طيف از دختران تخصيص داد.


 
 

پشت پرده تلویزیون 'ایران ندا' و سوءاستفاده از 'ندا آقاسلطان'
تلویزیون "ایران ندا" که توسط مهدی جامی، نیک آهنگ کوثر و مسیح علینژاد، سه عنصر اپوزیسیونی خارج نشین و با سوءاستفاده از نام نداآقاسلطان قرار بود راه اندازی شود، در واقع یک موسسه "کلاه برداری" بود که قصد داشت ایرانیان خارج از کشور را سرکیسه کند...
جزئیاتی از پشت پرده راه اندازی تلویزیون اپوزیسیونی "ایران ندا"  فاش شد.
به گزارش جهان به نقل از نسیم :

۲ سال پیش وقتی ندا آقا سلطان به تازگی از شر شوهر سابق و ازدواج ناموفقش خلاص شده بود و با جراحی و زیبا کردن بینی اش برای شروع یک زندگی رویایی با نامزد جدیدش – که البته او هم بعدها آدم به درد بخوری از آب در نیامد - آماده میشد ، هیچ تصور نمی کرد هنگام عبور از کوچهء خسروی خیابان کارگر شمالی تهران ناگهان گرفتار تیر فردی بی رحم و بی مرام گردد و بطور اتفاقی تبدیل به یک شهید آزادیخواه شود . اما گردید و شد . نام و نشان ارنستو چه گوارای انقلابی چهل سال بعد از مرگش تبدیل به دکانی برای عده ای کاسب و شیاد و بنجل فروش و دستفروش دوره گرد شد ، ولی اسم ندا آقا سلطان – که عمرا” سیاسی نبود و هیچ علاقه ای هم به شهادت نداشت – از همان فردای مرگش ، برای خیلی ها در خارج از ایران تبدیل به دکانی دو نبش و وسیله ای برای کسب و کار و درآمد و شغلهای نان و آبدار شد

زندگی در خارج از ایران به مراتب مشکلتر از داخل کشور است . افراد فراوانی هستند که به خارج از کشور می آیند و با جعل سوابق سیاسی و محکومیت قضایی برای خود و یا اغراق در شرح ماجرای برخوردهای مختصری که احتمالا” حکومت با آنها کرده است ، به هر شکلی که شده ، مانند مرحوم مش قاسم در سریال دایی جان ناپلئون ، خودشان را در صف شجاعان جنگ کازرون جا می زنند و پناهندگی سیاسی می گیرند و مقیم اروپا و آمریکا میشوند . اما این تازه اول بدبختی آنهاست . زندگی در خارج از ایران خرج دارد . در نتیجه این مبارزین عزیز ، چندی که از ورودشان به ممالک غربی گذشت ، عملیات پول درآوردن و کاسبی کردن را شروع می کنند . برخی از آنها برای خدمت به رسانه های فارسی زبان متعلق به وزارت خارجه کشورهایی مانند آمریکا و هلند و آلمان ، نذر و نیاز و چله نشینی می کنند . برخی های دیگر همراه با رفقا و اهل و عیال خود یک سازمان یا کمیته و انجمن حقوق بشری و سیاسی ، یا لااقل یک عدد وبسایت راه می اندازد و سپس با این عنوان که مدیر و نویسندهء آن کمیته یا سازمان و یا وبسایت هستند و برای رشد سیاسی و بهبود حقوق بشر در ایران و براندازی حکومت جمهوری اسلامی در سایت گویا و روز آنلاین یا سایت خودشان و یا در فیس بوک و سایت بالاترین مطلب می نویسند ، از موئسسات وابسته به سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا ، فرانسه ، هلند ، نروژ ، آلمان و غیره درخواست کمک مالی و بودجه می کنند . برخی های دیگر هم که از استخدام در رادیو فردا ، تلوزیون فارسی صدای آمریکا ، رادیو زمانه ، تلوزیون فارسی بی بی سی ، رادیو فرانسه ، سایت روز آنلاین ، سایت جرس و غیره ناامید شده اند ، برای درآوردن یک لقمه نان ، دست به کارهایی ابتکاری و در عین حال عجیب و غریب می زنند . کار این گرسنگان و شارلاتانهای بدبخت به جایی رسیده بود که یکی از آنها – به نام بابک داد – از شدت فلاکت و بی پولی ، اعلام کرده بود که دولت آمریکا باید اموال مصادره شده مملکت ایران در آمریکا را بفروشد و پولش را به ایشان و سایر شیادهایی که خودشان را روزنامه نگاران تبعیدی و آزادیخواهان و فعالین حقوق بشر می نامند ، بدهد!

یکی از اولین دکانهایی که با نام ندا آقا سلطان باز شد ” بنیاد خیریه ندا ” در لندن بود . این بنیاد البته صرفا” در یک وبسایت خلاصه میشد و هدف خودش را روشنگری ، دفاع از حقوق بشر و حمایت از جنبش آزادیخواهانه مردم ایران و از همه جالبتر ، جمع آوری پول برای کمک به ” فعالین حقوق بشری ، روزنامه نگاران و فعالین سیاسی تبعیدی ” اعلام کرد و نوشت ” بعد از این خیزشی که در ایران اتفاق افتاده است ، حکومت خیلی ها را به جرم شرکت در اعتراض های اخیر از محل کارشان اخراج کرده است ، کودکان و زنان زیادی در ایران گرسنه مانده اند و هیچ درآمدی برای تامین حداقل مایحتاج زندگی شان را ندارند ، میلیونها (!) جوان تحت شکنجه هستند و خانواده هایشان گرسنه مانده اند ، هزاران (!) روزنامه نگار و فعال حقوق بشر از طریق کوههای مرزی ایران و ترکیه از کشور فرار کرده اند و اکنون در خارج از کشور شبها گرسنه می خوابند ، وزارت اطلاعات حکومت ایران روزانه به هزاران تن از فعالین حقوق زنان و بخصوص اعضای کمپین یک میلیون امضا تجاوز می کند ( یا حضرت عباس! ) ، ای انسانهای آزاد .. ای وجدانهای بیدار جهان ، برای نجات ملت ایران و برای کمک به این مبارزان ، به ما کمک مالی کنید! .. ” . و خوشمزه تر اینکه بنیاد ندا تاکید کرده بود ” برای کمک مالی به ملت ایران فقط و فقط به ما اعتماد کنید .. ما با دیگران تفاوت داریم چرا که ما در پوشش یک بنیاد غیر انتفاعی کار می کنیم و در لندن مستقر هستیم و حکومت ایران کاری به کار ما ندارد . بنیاد ندا تصاویری بسیار دلخراش از حوادث دو سال گذشته در ایران را هم از در و دیوار وبسایتش آویزان کرده بود تا دل هر بیننده ای را بیشتر به رحم آورد . اینکه در طول مدتی که بنیاد ندا دایر بود چه حجم پولی به حسابش ریخته شد ، نمی دانم . اما چندی که از کار بنیاد ندا گذشت ، بنیانگزارانش کیسه های پول را برداشتند و الفرار .. یعنی اینکه ناگهان غیبشان زد . سایتشان را هم از روی اینترنت حذف کردند و بطور کامل ناپدید شدند . البته آثار سایت و مطالب سابقشان را هنوز هم می توان با استفاده از ذخیره گوگل (گوگل کش) پیدا کرد و خواند ، کما اینکه لینکی که در بالا گذاشته ام نیز یکی از همانهاست . اما اگر الان آدرس بنیاد ندا را تایپ کنید با وبسایتی حذف شده روبرو میشود که دامین و نشانی اینترنتی اش هم برای فروش ارائه شده است . بعد از آن ، از بنیاد ندا خبری نشد تا اینکه بنیاد ایران ندا ظهور کرد

بعد از ماجرای بنیاد ندا ، جمعی دیگر از هموطنان ما که مقیم خارج از کشور هستند و هشت شان گروی نه شان بود و شدیدا” دچار مضیقه و کمبود و مشکل مالی شده بودند ، تصمیم گرفتند با استفاده از اسم و رسم ندا آقا سلطان برای خود کسب و کاری مختصر راه بیندازند . این بزرگواران عقل هایشان را روی هم گذاشتند و قرار شد که تلوزیونی را برپا کنند تحت عنوان تلوزیون ندا یا ایران ندا . اینکه آیا بنیاد ایران ندا ادامه کار همان بنیاد ندای قبلی هست یا خیر ، را نمی دانم ، اما می دانم که هر دو بنیاد در لندن براه افتاده اند و هر دو هم ادعا کرده اند که موسسه ای خیریه خواهند بود . با این تفاوت که اولی ادعا می کرد در لندن به ثبت رسیده بود و دومی ادعا می کند در کالیفرنیای آمریکا ثبت شده است . حالا اینکه چرا موسسین دومی در لندن تشکیل جلسه داده اند و کارشان را هم در لندن شروع کرده اند ولی ترجیح داده اند بنیادشان را در آمریکا به ثبت برسانند ، این را هم نمی دانم . هر چه هم در عالم اینترنت گشتم که کوچکترین رد و اثر و نشانه ای از قانونی بودن کار بنیاد ایران ندا و مشخصات ثبت شده اش در سازمان ثبت ایالت کالیفرنیای آمریکا را پیدا کنم ، موفق نشدم . اما بنیانگزاران تلوزیون و بنیاد ایران ندا شناخته شده هستند و جالب اینکه خودشان را هم ” نمایندگان فعالان سیاسی و حقوق بشری، روزنامه نگاران شهروندی، چهره‌های شناخته‌ شده پهنه همگانی جامعه ایران ، هنرمندان و فیلم‌سازان و وبلاگ‌نویسان ایران “ می نامند. مشخصاتی که بنیانگزاران بنیاد و تلوزیون ایران ندا از نحوه کارشان – و در واقع از امیدها و آرزوهایی که برای تلویزیونشان داشتند – ارائه کرده اند ، نشان میدهد که آنها بجای بنیادی خیریه ، یک شرکت سهامی خاص برای درآمد مالی و سرمایه گزاری و افزایش سود و خرید و فروش سهام راه انداخته اند و از جمله نوشته اند “ ایران‌ندا متعهد است که تنها بخشی از درآمدهای خود را صرف هزینه‌های جاری کند و باقی را برای پایداری بنیاد سرمایه‌گذاری کند. ایران ‌ندا به فعالیت‌های بازاریابی، ارائه‌ی خدماتِ رسانه ای، پس‌اندازِ درازمدت و فعالیت‌های عمومی رایج بنیادها می پردازد تا بتدریج توانِ مالیِ خود را افزایش دهد … هر گونه افزایش توان مالی صرف گسترش کار و تضمین پایداری آن و بالابردن کیفیت تولیدات خواهد شد و در دستمزدهای مدیران ارشد ایران‌ندا تاثیری نخواهد داشت” . من تصور می کنم عوامل اصلی بنیاد و تلویزیون ایران ندا سه نفر به نامهای مهدی جامی ، نیک آهنگ کوثر و معصومه ( مصی ، مسیح) علی نژاد بوده اند و سایر اسامی اعضای این بنیاد را تزیینی می دانم . بخصوص اینکه دو سه آدم بدبخت و موجه ساده دل را هم پیدا کرده بودند و به عنوان نخودی اسمشان را در لیست اعضای شرکت سهامی تلویزیون ایران ندا گذاشتند تا به توسط نام آنها برای دکان جدیدشان اعتباری کسب کنند و مشتری های بیشتری را جلب نمایند . البته نقشه ها و کسب و کار این بنیاد و تلویزیون ایران ندا نگرفت و همه برنامه ها و آرزوهایشان – لااقل تا این لحظه – روی همان کاغذی که در لندن زیرش را امضا کرده بودند باقی ماند و حسرت ” دستمزدهای مدیران ارشد ” بنیاد و تلویزیون ایران ندا در دل هموطنان گرسنه و بدبختی که قرار بود در بنیاد اینترنتی خودشان مدیران ارشد بشوند ، باقی ماند . مهدی جامی قبل از اعلام شروع به کار تلوزیون ایران ندا – که هیچوقت هم شروع به کار نکرد – در مصاحبه ای با رادیو دویچه وله گفته بود ” در بین ایرانیان خارج از کشور مسأله‌ مالی وجود ندارد . مسأله‌ اصلی این بوده که برای هر سرمایه‌ گذاری شما نیاز به اعتمادسازی دارید . یعنی همانطور که اگر در بازار اعتماد وجود نداشته باشد، سرمایه‌گذاری نمی‌شود، برای یک ساختار مدنی مثل بنیاد یا شرکت هم اگر اعتمادسازی نشده باشد، طبعاً نمی‌تواند جلب کمک کند، وگرنه پول وجود دارد . مطمئن باشید در میان ایرانیان خارج از کشور پول بسیار زیاد است. در واقع آن ساختار مدنی مناسب وجود نداشته برای این که از این پول‌ها برای یک کار رسانه‌ای مناسب استفاده کند و ما امیدواریم که آن ساختار مدنی الان شکل گرفته باشد و ممکن است ما اولین‌اش باشیم . ” ( اینجا) البته مهدی جامی اولین کسی نبود که تصور می کرد با یک چنین طرح و برنامه هایی می تواند به گنج بزند و این ” پول های بسیار زیاد” را تبدیل به حقوق مدیران ارشد کند . پیش از او ، شیادهای حقوق بشری و کاسبان و روزنامه نگاران جعلی و تبعیدی ، با راه انداختن ده ها و بلکه صدها و حتی هزاران سازمان سیاسی ، حقوق بشری ، کمیته ، انجمن ، وبسایت و نشریهء آنلاین و حزب و گروه و دسته و رادیو تلوزیون ماهواره ای ، شروع به استخراج از این معدن طلا کرده بودند . در واقع مهدی جامی و نیک آهنگ کوثر و مسیح علی نژاد خیلی دیر بازار خیرات و مبرات شب جمعه را کشف کردند . نکتهء رقت انگیزی که این افراد در اساسنامه بنیاد و تلویزیون ایران ندا نوشته بودند ، پیشنهاد فروش خودشان بود . من دیده بودم کسی از فرط گرسنگی و بدبختی بدنش و اجازه استفاده از اندام جنسی اش را بفروشد ( کما اینکه ، به قرار مسموع ، دختر هجده سالهء یکی از بنیانگزاران همین بنیاد و تلویزیون ایران ندا در فیلمهای جنسی و پورنوی مستهجن خارجی بازی می کند و به خود فروشی مشغول است) اما ندیده بودم کسی علنا” برای فروش قلم و اندیشهء خودش هم نرخ تعیین کند . مهدی جامی ، نیک آهنگ کوثر و مسیح علی نژاد ، بعد از اظهار مقداری تعارفات معمول و رایج پیش از معامله ، از قبیل گفتن “حامیان مالی ، فارغ از میزان کمک‌هاشان، نمی توانند سیاست ها و ارزشهای اعلام شده ایران ندا را تغییر دهند ” ، تعارف را به کناری گذاشته و صراحتا” و بطور علنی نوشته اند ” کمک‌ مالی بر اساس قوانین جاری کشوری که اهدا کننده در آن زندگی می کند دریافت می شود .. حمایت کنندگان حق دارند کمک خود را به برنامه‌های معین یا موضوعات مشخصی اختصاص دهند . حمایت کنندگان مالی حق دارند بر امورِ مالی ایران ‌ندا نظارت کنند .. حمایت کنندگانی که بیشتر از ? هزار دلار کمک سالانه کنند عضو «هیات مشاوران افتخاری» ایران‌ندا خواهند بود. اعضای ارشد این هیأت در نقش هیات رئیسه افتخاری بنیاد ایران‌ندا عمل می کنند . هیأتِ مشاورانِ افتخاری همراه با نمایندگانی از اعضای ایران‌ندا سالانه در نشستی با هیات مدیره بنیاد و سردبیران ارشد ایران ندا شرکت می‌کنند تا نظرات خود را مطرح کنند و از پیشرفت کارها با خبر شوند و با آنها در مورد برنامه‌ها مشورت شود. ” دقت کردید؟ با پرداخت فقط ? هزار دلار می توان بر کار این جماعت و تلویزیون و بنیادشان نظارت کرد ، به آنها خط و ربط و جهت داد ، و مثل عروسک های خیمه شب بازی جابجایشان کرد . من اگر جای وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران بودم ، یک چک پانزده هزار دلاری می کشیدم و مهدی جامی ، نیک آهنگ کوثر و مسیح علی نژاد را یکجا می خریدم .

مهدی جامی معتقد بود در بین ایرانیان مقیم خارج از کشور پول بسیار زیادی وجود دارد ، فقط باید یاد گرفت که چگونه این پولها را جذب کرد!

علیرضا رضایی و نیک آهنگ کوثر در جریان افتضاح و رسوایی موسوم به نامه ۶۶نفره ؛ نیک آهنگ کوثر تلاش کرد تا یکی دو خانم معروف به فساد و فحشا و آلوده به مواد مخدر و نیز عده ای لات و لمپن و شیاد را به عنوان روزنامه نگاران تبعیدی! جا بزند که نشد
معصومه (مصی، مسیح) علی نژاد که در سایت جرس بیشتر درباره خانواده زندانیان و مقتولین می نویسد و ظاهرا” بابت هر مطلبش هم حدود یکصد دلار معاش می گیرد ، در رقابت با خانم دیگری که او نیز در یک سایت و روزنامه اینترنتی ، متخصص گفتگو با خانواده های زندانیان و مقتولین شده و بابت هر مطلبش حدود پنجاه دلار می گیرد ، وارد یک رقابت عجیب و غریب شغلی شده است که شرحش را احتمالا” در مطلبی جداگانه خواهم نوشت

و حرف آخر اینکه من دلم برای خانواده ندا آقا سلطان میسوزد . نمی دانم مادر آن جوان خدابیامرز با دیدن این کاسبی هایی که به نام فرزندش در خارج از کشور راه افتاده است چه حس و حالی پیدا می کند؟ چندی پیش هدا آقا سلطان – خواهر مرحوم ندا آقا سلطان – در مطلب کوتاهی که خطاب به مسیح علی نژاد نوشت و در سایت خودنویس (متعلق به نیک آهنگ کوثر) منتشرش کرد از این زن خواهش کرد که دست از سر اسم ندا آقا سلطان بردارد و برای کسب و کارش راه دیگری را پیدا کند . او از جمله نوشت ” خانم علی‌‌نژاد! شما قول دادید که اسمی از مادر من نیاورید و حتی چیزی از سکوتش ننویسید ، ولی‌ متاسفانه شما داستان‌سرائی کردید . همه جا می‌گویید که هدا به من ایمیل زده است اما در تلفن روز جمعه ، از مادر من ، ایمیل من را خواسته بودید .. لطفأ ما را راحت بگذارید ، این راه درستی‌ برای مشهور شدن نیست! ” من واقعا” امیدوارم که کاسبان و شیادها و شارلاتان های سیاسی و حقوق بشری نه تنها دست از سر اسم مرحوم ندا آقا سلطان و خانواده اش بردارند و آنها را راحت بگذارند ، بلکه توصیه خواهر آن مرحوم را هم جدی بگیرند و برای کسب و کار و درآمد و معروف شدنشان ، بجای راه انداختن دکانهای سیاسی و روزنامه نگاری های زرد و مشمئز کنندهء غیراخلاقی و تلوزیون بازی های سیاسی – تجاری و ساخته و پرداخته کردن گروهها و سایتهای جعلی حقوق بشری ، واقعا” به دنبال راه های دیگری و کارهای بهتری باشند . من مطمئن هستم اگر این شیوه ای که شیادها و کلاهبردارهای فراری و روزنامه نگارهای جعلی مقیم خارج از کشور برای کسب و کار سیاسی و حقوق بشری خود در پیش گرفته اند ادامه پیدا کند ، بخاطر یک مشت دلار ، علاوه بر بنیاد و تلوزیون ندا ، بزودی باید در اروپا و آمریکا شاهد راه افتادن چلوکبابی ندا ، فالوده ندا ، کابارهء ندا ، قنادی ندا ، رستوران ندا ، تاکسی تلفنی ندا ، کافی شاپ ندا و حتی شاید زیر سیگاری ندا ، فندک ندا ، و … غیره هم باشیم . با این کاسبان و شیادهایی که من می شناسم ، شکی ندارم که چنین روزی هم فرا خواهد رسید و عاقبت عکس و چهرهء معصومانه و لبخند غم انگیز ندا آقا سلطان را روی چیزهایی که نباید ببینیم ، خواهیم دید


 

اقدام دانشگاه آزاد درتایید فرقه بهاییت+عکس
درحالی که حمایت و تایید فرقه ضاله بهاییت یکی از اصلی‌ترین موضوعاتی است که جریانات ضدانقلاب و اپوزیسیون به آن می‌پردازند، اخیرا دانشگاه آزاد در اقدامی تامل برانگیز و عجیب، دست به اقدامی برای تایید این مکتب انحرافی زده است.

 فارس با انتشار یک عکس از این موضوع، نوشته است: هر یک از دانشجویان دانشگاه آزاد که برای اولین بار به صفحه شخصی خود در این دانشگاه وارد شده و اطلاعات خود را ویرایش می‌کند، در کنار محل تولد، محل صدور، وضعیت نظام وظیفه، استفاده از خوابگاه و وضعیت تأهل باید دین خود را نیز قید کند.

اما نکته اصلی اینجاست که برخی واحدهای دانشگاه آزاد در کنار ادیانی مانند اسلام، یهودی، کلیمی، زرتشتی و مسیحی، نام فرقه ضاله و انحرافی بهائیت را نیز درج کرده و به نوعی آن را جزء ادیان به شمار آورده است.
این در حالی است که بهائیت جزء هیچ یک از ادیان و فرقه‌های مذهبی نبوده و یک فرقه سیاسی انحرافی ایجاد شده توسط رژیم سلطنتی انگلیس است که مأمن اصلی آنان نیز در حال حاضر در سرزمین‌های اشغالی است.

 



 

"جمعه آينده"همبستگي جهاني با ملت بحرين
مخالفان بحريني در خارج از اين كشور طي فراخواني از برگزاري تظاهرات و فعاليت‌هايي اعتراض آميز در كشورهاي مختلف در جمعه آينده، براي اعلام همبستگي و حمايت از مردم بحرين خبر دادند.

به گزارش فارس، مخالفان بحريني در خارج از اين كشور امروز در بيانيه‌اي كه نسخه‌اي از آن براي شبكه العالم ارسال شد، اعلام كردند، قرار است جمعه آينده فعاليت‌هايي در كشورهاي مختلف تحت عنوان "ملت بحرين را نجات دهيد " برگزار شود.

مهمترين پيام اين فعاليت‌ها، درخواست براي خروج نيروهاي موسوم به سپر جزيره، رسوا كردن اقدامات رژيم بحرين در نقض حقوق شهروندان، و محكوميت سكوت دولت‌ها، سازمان‌ها و مجامع بين المللي اعلام شده است.

همچنين قرار است در جريان اين فعاليت‌ها با محكوم كردن اشغال بحرين توسط نيروهاي سپر جزيره و بويژه نظاميان سعودي، تاكيد شود كه مطالبات تظاهرات كنندگان و معترضان در بحرين سياسي است و نه مذهبي.

در بيانيه مخالفان بحريني خارج از كشور آمده است: ملت صلح جوي بحرين از ۵۰ رو


تاریخ: پنج شنبه 18 فروردين 1390برچسب:,
ارسال توسط arman


گزينه‌هاي احتمالي هيئت مؤسس براي هيئت امناي دانشگاه آزاد

گزينه‌هاي احتمالي هيئت مؤسس براي هيئت امناي دانشگاه آزاد

با وجود گذشت 2 ماه از آخرين فرصت دانشگاه آزاد و عدم معرفي اعضاي پيشنهادي هيئت مؤسس براي عضويت در هيئت امنا، از برخي چهره‌ها به عنوان اعضاي احتمالي مدنظر هيئت مؤسس نام برده مي‌شود.

 

 

به گزارش کلمه ، در حالي كه قرار بود پس از اصلاحات نهايي در اساسنامه دانشگاه آزاد، هيئت مؤسس اين دانشگاه تا 17 اسفند سال 1389 اعضاي پيشنهادي خود براي عضويت در هيئت امنا را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي معرفي كند، اين هيئت تا كنون از معرفي اين اعضاي پيشنهادي خودداري كرده است.

بر اين اساس، كريم زارع معاون پارلماني دانشگاه آزاد نيز چندي پيش به فارس گفت كه هنوز هيئت مؤسس تصميمي در اين زمينه اتخاذ نكرده و بايد منتظر "روزهاي آتي " باشيم.

طبق اساسنامه جديد دانشگاه آزاد، تركيب هيئت امناي اين دانشگاه به صورت 4 نفر اعضاي حقيقي، 3 نفر اعضاي معرفي شده توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي و 3 نفر اعضاي پيشنهادي هيئت مؤسس با تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي خواهند بود.

اعضاي حقيقي هيئت امناي دانشگاه آزاد شامل رئيس دانشگاه، رئيس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه‌ها و وزراي علوم و بهداشت خواهند بود.

همچنين اخبار حاكي از آن است كه شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز درباره 3 گزينه خود به جمع‌بندي نهايي رسيده اما هنوز از اعلام آن خودداري مي‌كند و بر اين اساس تركيب 4-3-3 هيئت امناي دانشگاه آزاد به دليل عدم تصميم‌گيري نهايي هيئت موسس دانشگاه آزاد در هاله‌اي از ابهام قرار گرفته است.

هيئت مؤسس اين دانشگاه مركب از اكبر هاشمي رفسنجاني، سيد عبدالكريم موسوي اردبيلي، عبدالله جاسبي، علي اكبر ولايتي، حسن حبيبي، سيدحسن خميني، محسن قمي و حميد ميرزاده است.

با اين وجود جديدترين اخبار حاكي از آن است كه محمدرضا عارف معاون اول خاتمي در دولت اصلاحات و كريم زارع معاون پارلماني جاسبي محتمل‌ترين گزينه‌هاي هيئت مؤسس دانشگاه‌ آزاد براي معرفي به عنوان اعضاي هيئت امناي جديد هستند.


 
 

هاشمي براي دفاع از سابقه انقلابي خود در سال 90 عليه فتنه‌گران موضع‌گيري كند

هاشمي براي دفاع از سابقه انقلابي خود در سال 90 عليه فتنه‌گران موضع‌گيري كند

عضو مجلس خبرگان رهبري با اشاره به اين كه افرادي مثل آقاي هاشمي رفسنجاني در سال جديد اگر به دنبال رضاي الهي است بايد سكوت خود را در برابر جريان فتنه بشكند و از نظام الهي دفاع كند، گفت: انتظار اين است كه هاشمي در سال جديد به فكر جلب رضاي خداوند باشد.

 

 

آيت‌الله سيد علي‌اكبر قره‌باغي عضو مجلس خبرگان رهبري در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، با اشاره با آغاز سال جديد به سرگذشت خواص مردود در سال گذشته اشاره كرد و گفت كه برخي خواص مورد رضايت خداوند قرار نگرفته‌اند.

وي با بيان اينكه اعلام موضع براي رضايت افراد و اشخاص در اسلام شرك است، افزود: افرادي مثل آقاي هاشمي رفسنجاني در سال جديد اگر به دنبال رضاي الهي است بايد سكوت خود را در برابر جريان فتنه بشكند و از نظام الهي دفاع كند. البته ما نمي‌توانيم براي آقاي هاشمي تعيين تكليف كنيم خود ايشان بايد بداند و به فكر جلب رضايي خداوند باشد.

عضو مجلس خبرگان رهبري خطاب به هاشمي رفسنجاني گفت: آقاي هاشمي شما زحمات زيادي براي انقلاب كشيده‌ايد و ما منكر آن نيستم اما در حوادث اخير از مردم فاصله گرفته‌ايد و اگر مي‌خواهيد رضاي خداوند را داشته باشيد عليه فتنه‌گران موضع‌گيري كنيد. بايد همه به وظايف عمل كنيم و خواست انقلاب را تامين كند.

قره‌باغي با بيان اينكه جمهوري و انقلاب اسلامي في‌نفسه ارزشي ندارند، خاطر نشان كرد: امروز جمهوري اسلامي احكام اسلام را اجرا مي‌كند و ارزش اين انقلاب به خاطر اسلام است به همين دليل است كه جمهوري اسلامي را نظامي الهي مي‌دانيم.

وي در پايان با بيان اينكه انقلاب اسلامي هيچ‌ضربه‌اي از سقوط افراد نمي‌خورد، گفت: البته آقايان بدانند هركسي با نظام اسلامي ما مخالفت كند بدون رودربايستي در مقابلش خواهيم ايستاد و او را از صحنه كنار خواهيم زد.


 

علي مطهري با تشكيل كميسيون ويژه جهاد اقتصادي مخالفت كرد

علي مطهري با تشكيل كميسيون ويژه جهاد اقتصادي مخالفت كرد

نماينده تهران تشكيل كميسيون ويژه جهاد اقتصادي را كاري احساسي دانست و گفت: براي عملياتي كردن جهاد اقتصادي بايد فرهنگ كار و تلاش را در جامعه ترويج داد.

 

 

به گزارش کلمه ، علي مطهري نماينده تهران در جلسه علني امروز (دوشنبه) در مخالفت با پيشنهاد تشكيل كميسيون ويژه در راستاي عملياتي كردن انديشه جهاد اقتصادي اظهار داشت: بايد از كارهاي احساسي خودداري كرد چرا كه سال گذشته نيز كه با عنوان همت و كار مضاعف از سوي معظم‌له اعلام شد، اقداماتي را به دنبال داشت مبني بر اينكه زمان كار كميسيون‌ها در مجلس افزايش يابد اما در باره اين موضوع عملا كاري انجام نشد.

وي با بيان اينكه تشكيل كميسيون‌هاي ويژه به صلاح نيست، گفت: كميسيون ويژه اصل 44 و قانون هدفمند كردن يارانه‌ها در حال حاضر وجود دارد و لذا تشكيل اين كميسيون‌هاي ويژه باعث تكثير قوانين مي‌شود.

مطهري خاطرنشان كرد: بهترين كار در سال جاري اين است كه بر اجراي دقيق قوانين موجود نظارت داشته باشيم و اگر بر اجراي اصل 44 و قانون هدفمند كردن يارانه‌ها نظارت بيشتري صورت گيرد، موثرتر خواهد بود.

اين نماينده مجلس هشتم تصريح كرد: اين كميسيون ويژه قطعاً قوانيني را ايجاد مي‌كند كه با رويه‌هاي دولت تداخل دارد. لذا ما معتقديم بيشتر از آنكه بتوانيم وضع قوانين كنيم، بايد فرهنگ كار وتلاش را در جامعه ترويج دهيم.

اين نماينده تهران همچنين خاطرنشان كرد: درآمد بايد ناشي از كار باشد لذا بايد فرهنگ كار را در جامعه ترويج داد و اين موضوع نيازمند كار فرهنگي و نظارت بر قوانين موجود است.

وي با اشاره به قانون برنامه پنجم توسعه گفت: تسهيل فضاي كسب و كار از جمله مواردي است كه در برنامه پنجم به آن اشاره شده است.

مطهري همچنين خاطرنشان كرد: ما با تشكيل اين كميسيون به مقصود خود نمي‌رسيم و نيازمند قوانين جديد نيستيم.


 

خاتمي: جنبش سبز يك هيجان كاذب بود كه تمام شد
سيد محمد خاتمي در ديدار نوروزي با تني چند از همفكران و مشاورانش ضمن برائت از جنبش سبز اعلام كرد كه از اين به اصطلاح جنبش متنفر است

 

 

 

   چند تن از نزديكان و همفكران محمد خاتمي در تعطيللات نوروز ضمن ديدار با وي صحبت هايي را درباره آينده جنبش سبز داشته و مواردي را در اين زمينه مطرح كرده اند كه با واكنش منفي و توام با عصبانيت خاتمي مواجه شده است .

خاتمي در اين ديدار جنبش سبز را يك جنبش تمام شده دانسته و با بيان اينكه از ابتدا اميد چنداني به اين جنبش كه بيشتر به يك هيجان كاذب شبيه بوده نداشته است از كساني كه وي را تشويق به پيوستن به موسوي كرده بودند به شدت انتقاد كرد .

خاتمي در اين ديدار ضمن اعلام برائت از جنبش سبز و افرادي مثل موسوي و كروبي كه باعث انزواي وي شده اند ، از نزديكان خود خواست به جاي مانور بر روي جنبش سبز و افرادي مثل موسوي و كروبي به دنبال احياي دوم خرداد در چارچوب قانون اساسي باشند .


 

اولين ناكامي‌هاي ائتلاف غرب در ليبي آشكار شد

اولين ناكامي‌هاي ائتلاف غرب در ليبي آشكار شد

اقدام ضد اسلامي كشيش آمريكايي در آتش زدن قرآن عامل ناآرامي‌ها در افغانستان، سركوب تظاهرات مخالفان دولت در پايتخت جمهوري آذربايجان و ركورد مشاركت مردمي در انتخابات رياست‌جمهوري در قزاقستان، از مهم‌ترين عناوين روزنامه‌هاي امروز صبح روسيه هستند.

 

 

به گزارش کلمه ، مهم‌ترين عناوين روزنامه‌هاي چاپ مسكو به شرح زير است:

كامرسانت:
-آمريكا فعاليت نظامي در ليبي را به نفع فعاليت‌هاي انتخاباتي متوقف كرد
-تظاهرات به سبك عربي مخالفان در باكو بشدت سركوب شد
-آتش برپا شده در آمريكا در افغانستان قربانيان زيادي گرفت
-ميزان مشاركت مردمي و آراء نظربايف در انتخابات يكشنبه ركورد شكست

نيزاويسيمايا گازيه تا:
-اولين ناكامي‌هاي ائتلاف غرب در ليبي آشكار شد
-ميزان مشاركت مردمي در انتخابات رياست‌جمهوري در قزاقستان بي سابقه بود
-سران چين، روسيه، هند، برزيل و آفريقاي جنوبي در پكن گرد هم جمع خواهند شد
-انقلاب به سبك عربي در آذربايجان موفقيتي به همراه نداشت
-ميدويديف از دولت روسيه توقع دارد در اصلاحات سريع عمل كند

راسيسكايا گازيه تا:
-در قزاقستان انتخابات پيش از موعد رياست‌جمهوري با موفقيت برگزار شد
-غرب بطور فعال‌تر و آشكارتر به حمايت از انقلابيون در ليبي مشغول است
-كشيش ضد اسلامي آمريكايي اين‌بار مي‌خواهد در كنار ديوار يك مسجد قرآن را به آتش بكشد

گازيه تا:
-تعداد قربانيان زلزله و سونامي در ژاپن به 12 هزار نفر رسيد
-مردم قزاقستان بار ديگر نظربايف را به رياست‌جمهوري برگزيدند
-ميزان مشاركت مردمي در انتخابات قزاقستان يك ركورد است
-تظاهرات بر ضد آتش زدن قرآن در افغانستان گسترده‌تر شد

نووي يه ايزوستيا:
-اتحاديه اروپا بخاطر قفقاز شمالي نمي‌تواند رژيم رواديدي با روسيه را لغو كند
-بخاطر اقدام ضد اسلامي كشيش آمريكايي در افغانستان ده‌ها تن كشته و زخمي شدند
-رئيس شوراي فدراسيون (سناي) روسيه خواستار بكارگيري روش‌هاي شديدالحن در مبارزه با فساد مالي شد

وزگلاد:
-كشيش "تري جونز " قصد دارد اقدام ضد اسلامي ديگري در كنار ديوار بزرگترين مسجد آمريكا براه اندازد
-آمريكا جنگ هوايي در ليبي را متوقف و اقدامات زميني سري خود در اين كشور را آغاز كرد
-آوارگان آفريقاي شمالي در جنوب ايتاليا تظاهرات اعتراض آميز براه انداختند


 

پيشنهاد لاريجاني براي تشكيل كميسيون ويژه‌ "جهاد اقتصادي "
رئيس مجلس شوراي اسلامي گفت: اگر نمايندگان لازم بدانند از نظر آئين‌نامه مجلس اين امكان وجود دارد كه براي تمركز بر موضوع جهاد اقتصادي كميسيون ويژه‌اي متولي اين امر شود.

 

 

 

به گزارش کلمه ، علي لاريجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي در ادامه سخنان خود در آغاز جلسه علني امروز (دوشنبه) مجلس اظهار داشت: مسئله‌اي ‌كه براي دولت، مجلس و قوه قضائيه در سال جاري پراهميت است، هم‌راستايي در طراحي حركت پرشتاب اقتصادي است كه رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيت‌الله خامنه‌اي از آن به عنوان جهاد اقتصادي نام بردند.

وي تصريح كرد: انتخاب اين راهبرد تيزهوشانه پاسخي درخور به حيله‌گري‌هاي دشمنان ملت است كه قصد غبارآلود كردن فضاي واقعي منطقه را دارند، همچنين اين راهبرد علاج مشكلات اصلي كشور كه يعني مسئله بيكاري و بهبود وضع معيشت مردم است.

رئيس قوه مقننه گفت: طبعا مجاهدت اقتصادي با حضور و درگير شدن همه مردم محقق مي‌شود كه البته در سياست‌هاي اصل 44 چند سال پيش زمينه آن فراهم شد و اميد است كه به درستي اين قانون به اجرا درآيد.

وي افزود: در پناه مجاهدت اقتصادي و بالا بردن توان توليد كشور توسعه پايدار حاصل مي‌شود و مشكل بيكاري به حداقل مي‌رسد، لذا ‌تسهيل فضاي كسب و كار جزء اصلي اين طرح است كه خوشبختانه اين طرح هم با حضور كارشناسان مطلع تهيه و كليت آن به تصويب رسيد و اميدواريم كه در اسرع وقت به صحن مجلس ارائه شود.

رئيس مجلس شوراي اسلامي ادامه داد: البته از لوازم ايجاد فضاي پرتحرك مجاهدت اقتصادي و تمركز واقعي در اين امر پرهيز از ‌موضوعات حاشيه‌اي است كه متأسفانه در سال‌هاي گذشته باعث فرسايش بخشي از توان ملي كشور شد.

لاريجاني ابراز اميدواري كرد كه كميسيون‌هاي تخصصي مجلس از ابتداي جلسات امسال موضوع جهاد اقتصادي را در دستور جلسات خود قرار دهند و با كمك مركز پژوهش‌هاي مجلس پيشنهادات خود را ارائه كنند.

وي به بررسي بودجه سال 90 در سال مجلس اشاره كرد و گفت: بررسي بودجه فرصت مغتنمي براي كميسيون تلفيق خواهد بود كه در اين راستا لايجه بودجه را تكميل و جهت تصويب به مجلس ارائه كنند و در اين رهگذر از نظرات پيشنهادي كميسيون‌هاي تخصصي بهره جويند.

رئيس مجلس شوراي اسلامي افزود: آنچه در سياست‌هاي برنامه و قانون برنامه پنجم مورد توجه قرار گرفت كه بر اساس آن بنا شد رشد اقتصادي كشور به 8 درصد و نرخ بيكاري به زير 7 درصد برسد، مي‌تواند مهمترين هدف در ‌اين مجاهدت اقتصادي باشد كه اميدواريم همكارانمان در كميسيون تلفيق زمينه تحقق آن‌را فراهم كنند.

لاريجاني گفت: ضروري است كه با تجربه اجراي قانون هدفمند كردن يارانه‌ها در چند ماه گذشته در تنظيم اين امر طوري عمل شود كه هم نواقص احتمالي در اجراي آن مرتفع و هم حمايت‌هاي واقعي از بخش‌هاي كشاورزي، دامپروري، صنعت، سلامت و حمل و نقل با سهمي مشخص فراهم شود.

وي ضمن تشكر از كميسيون تلفيق كه از روز گذشته با جديت كار بررسي بودجه 90 را آغاز كردند، از اعضاي اين كميسيون خواست ‌با دقت و در كوتاه‌ترين زمان ممكن، لايحه بودجه را جهت تصويب به مجلس ارائه كنند.

رئيس قوه مقننه همچنين اظهار داشت: اگر نمايندگان لازم بدانند، از نظر آئين‌نامه مجلس اين امكان وجود دارد كه براي تمركز بر موضوع جهاد اقتصادي كميسيون ويژه‌اي متولي اين امر شود تا در طول سال جاري طرح‌هاي مؤثر نظير تسهيل فضاي كسب و كار را به مجلس ارائه كند.

لاريجاني در پايان از كاركنان دستگاه‌هاي اجرايي كشور ازجمله پليس راهنمايي و رانندگي، ارتش و سپاه، صدا و سيما، شهرداري‌ها، هلال احمر، راهداري‌ها و اورژانس‌ كه در ايام تعطيل ابتداي سال با تلاش خود اسباب امنيت و آسايش ملت ايران و مسافران را فراهم كردند، قدرداني كرد.


 

استفاده تبليغاتي اسرائيل از پايگاه‌هاي اينترنتي
رژيم صهيونيستي در سال‌هاي اخير براي جنگ تبليغاتي عليه اسلام و مسلمانان به استفاده از محيط مجازي اينترنت و استخدام روزنامه نگار و مفسر اينترنتي كرده است.

 

 

 

به گزارش کلمه  به نقل از روزنامه واكيت تركيه، رژيم صهيونيستي در دوران اخير به منظور دستيابي به اهداف شوم خود به استفاده از محيط مجازي اينترنت و به خصوص پايگاه‌هاي اينترنتي پر بازديدكننده نظير يوتيوپ كرده است.

اين رژيم همچنين در سال‌هاي اخير در راستاي جنگ تبليغاتي عليه اسلام و مسلمانان اقدام به استخدام روزنامه نگار و مفسران اينترنتي كرده و كار اين عده، كنترل 24 ساعته پايگاه‌هاي اينترنتي و نگارش تفسير در ذيل هرگونه خبر راجع به اسرائيل و جنايات اين رژيم و توجيه اين جنايت‌ها در لواي بازديدكنندگان عادي است.

نويسندگان و مفسران استخدام شده از سوي تل آويو به خصوص پايگاه‌هاي اينترنتي پر بازديدكننده نظير يوتيوپ، فيس بوك و توييتر را تحت نظارت قرار داده و اقدام به نگارش تفسيرهاي جانبدارانه از اسرائيل مي‌كنند.

بنا به اين گزارش بيش از دو هزار و پانصد روزنامه نگار و مفسر براي اسرائيل كار مي‌كنند. همچنين گفته مي‌شود براي مقابله با هرگونه نوشته و مقاله عليه اين رژيم، سيستم هشدار اينترنتي طراحي شده است.



 

راهپيمايي انقلابيون مصري براي محاكمه مبارك در قاهره
مردم مصر پس از كناره گيري حسني مبارك رييس جمهور مخلوع مصر تاكنون بارها با راهپيمايي هاي گسترده بر ضرورت توجه به تقاضاهاي خود از سوي شوراي عالي نظامي اين كشور تاكيد كرده اند.

 

 

 

به گزارش کلمه ، مردم مصر پس از كناره گيري حسني مبارك رييس جمهور مخلوع مصر تاكنون بارها با راهپيمايي هاي گسترده بر ضرورت توجه به تقاضاهاي خود از سوي شوراي عالي نظامي اين كشور تاكيد كرده اند.
يكي از اين تقاضا محاكمه حسني مبارك رييس جمهور سابق مصر است.
بنا بر اين گزارش در حالي كه هر روز خبرهاي جديدي از فرار حسني مبارك رييس جمهور مصر از منطقه شرم الشيخ منتشر مي شود، مردم مصر عزم و اراده خود را براي محاكمه وي با قاطعيت بيشتري فرياد مي زنند.
اين گزارش،‌ روايتي تصويري از يكي از اين راهپيمايي ها است.


 
 

تشكيل انجمن جهاني خبرنگاران زن مسلمان براي مقابله با ديدگاه‌هاي فمنيستي
 

 

تشكيل انجمن جهاني خبرنگاران زن مسلمان براي مقابله با ديدگاه‌هاي فمنيستي

رئيس هيئت مديره خبرگزاري بين‌المللي زنان "وفا " با بيان اينكه خبرگزاري زنان سازمان ملل جديداً ايجاد شده است، گفت: القاء ديدگاه‌هاي فمنيستي و موضوع برابري جنسيتي از نظر اسلام قابل قبول نيست و انجمن جهاني خبرنگاران زن جهان اسلام با اين موضوع مقابله مي‌كند.

 

 

سيد ناصر‌الدين اسلامي فرد در گفت‌و‌گو با خبرنگار زنان باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: خبرگزاري بين‌المللي زنان ايران (ايونا) به دو دليل عمده به خبرگزاري "وفا " تغيير نام داد؛دليل نخست تأكيد مقام معظم رهبري در خصوص حضور زنان در خانواده و تعريف زن در كنار خانواده بود همچنين تأكيد ايشان بر استفاده از نام‌هاي فارسي دلايل عمده تغيير نام خبرگزاي از ايونا به وفا بود.

وي در ادامه افزود: خبرگزاري بين‌المللي زنان به عنوان رسانه‌اي كه در ايران فعاليت مي‌كند بايد نام فارسي براي خود انتخاب كند در حالي كه "ايونا " مخفف لاتين خبرگزاري بين‌المللي زنان بود از اين رو نام "وفا " را براي خبرگزاري بين‌المللي زنان و خانواده انتخاب كرديم.

اسلامي فرد با اشاره به اولويت‌هاي تنها خبرگزاري اختصاصي زنان كشور در سال جديد عنوان كرد: در سال جديد خبرگزاري زنان نگرشي بين‌المللي خواهد داشت و تلاش مي‌كنيم تا در كشورهاي اسلامي حضور فعا‌تري داشته باشيم و امسال دومين همايش خبرنگاران زن جهان اسلام را برگزار خواهيم كرد.

وي افزود: خبرگزاري بين‌المللي سازمان ملل به تازگي تشكيل شده است كه يكي از برنامه‌هاي آن مطرح ساختن موضوع برابري جنسيتي است كه اين موضوع از منظر اسلام قابل قبول نيست از اين رو ما تلاش مي‌كنيم با ايجاد انجمن جهاني خبرنگاران زن جهان اسلام با خبرگزاري سازمان ملل رقابت كنيم.

 


 
 

وال‌استريت ژورنال: آمريكا در تحريم شكست خورد به تدريج در برابر تهران كوتاه مي‌آيد
دولت اوباما ظاهرا قدرتي در چنته ندارد كه به ديگر كشورها براي تحريم ايران فشار وارد كند و به تدريج در مقابل تهران كوتاه مي آيد.

 

 

 

به گزارش کلمه ،‌ روزنامه كيهان ستون اخبار ويژه امروز دوشنبه (15 فرودين 90) خود را به موضوعات زير اختصاص داد:

* شهادت كديورافندي و اكبر پونز عليه فتنه سبز

مواضع غيرقانوني و رياكارانه آمريكا موجب شده حتي محافل ضدانقلاب ارتزاق كننده از بودجه اين رژيم هم ولو به صورت ظاهري از اين رويكردها ابراز برائت كنند.

محسن كديور مدير سايت جرس با اشاره به احتمال خارج كردن گروهك منافقين از فهرست گروه‌هاي تروريستي مورد نظر وزارت خارجه آمريكا نوشت: هيلاري كلينتون با انتخاب دشواري در قبال ايران مواجه است. گروهي در ميان ايرانيان خارج از كشور سعي كرده اند كه كرسي جنبش دموكراسي خواهي ايران را به خود اختصاص دهند و اين موجب نگراني رهبران [؟!] سبز شده است. نمونه كامل چنين گروهي سازمان مجاهدين خلق است كه توسط دولت آمريكا به عنوان سازمان تروريستي شناخته مي شود.

كديور كه به طور علني هم تحت عنوان جايزه از محافل آمريكايي مخالف جمهوري اسلامي پول دريافت كرده، ادامه مي دهد: اين سازمان فاقد پايگاه سياسي و يا حمايت مردمي قابل اعتنا در داخل ايران است. چرا كه سال‌ها در عراق از حمايت صدام حسين بهره‌مند بود. اين گروه آخرين بارقه‌هاي احترام را در حالي از دست داد كه در سال‌هاي پسين جنگ ايران و عراق (1367-1359) به نفع نيروهاي دشمن وارد جنگ شدند. از اين روست كه شايسته است سياستمداران آمريكا لاف لابي گردانان مجاهدين را در مورد محبوبيت اين گروه در ايران به گوش ترديد بشنوند.
وي همچنين نوشت: در حالي كه سياستمداران واشنگتن سعي در اعمال فشار بر همتايان تهراني خود در مسائل هسته اي را دارند بايد از اقداماتي كه موجب صدمه به اعتماد و دوستي درازمدت بين مردم دو كشور خواهند شد دوري جويند. بيرون آوردن مجاهدين خلق از ليست سازمان هاي تروريستي باعث خواهد شد راست افراطي در ايران نهضت سبز را به برچسب اين سازمان مورد تنفر ملوث و در نهايت تضعيف كند. حتي دولت بوش هم با همه اشتباهاتش مي دانست كه خارج كردن اين سازمان از فهرست گروههاي تروريستي، حركت خطرناك بر صفحه شطرنج سياست خارجي آمريكا خواهد بود.

از سوي ديگر اكبر گنجي يكي ديگر از عناصر فراري ارتزاق كننده از كمك‌هاي مالي دولت آمريكا، حمله نظامي آمريكا و غرب به ليبي را زير سؤال توصيف كرد و نوشت: آمريكا پس از آنكه بر سر پروژه هسته‌اي ليبي با قذافي به توافق رسيد، ليبي را از زير ديد خارج ساخت. كساني در ايران از سر استيصال دل به دخالت بشردوستانه دولت‌هاي غربي به رهبري آمريكا بسته‌اند. مي‌گويند اوباما با بوش فرق دارد، اوباما برنده جايزه صلح نوبل است. آري، ولي او پيش و بيش از هر چيز، رئيس جمهوري آمريكاست. در زمان مبارزات رياست جمهوري با افتخار مي گفت كه به حمله نظامي به عراق راي نداده است و هرگونه تهاجم نظامي نيازمند مجوز كنگره آمريكاست. اما همو، اينك بدون مجوز كنگره آمريكا به ليبي حمله كرده است. سياست دو معياري دولت آمريكا در رابطه با منطقه خاورميانه پرسش برانگيز است. به همين دليل اوباما به صراحت گفته است كه وقتي «ارزشهاي ما» با «منافع ما» مقارن باشد، دست به اقدام خواهيم زد. در ليبي اين گونه است. اما در بحرين و عربستان، نقض گسترده و سيستماتيك حقوق بشر توسط سركوبگرترين حكومت ها ناديده گرفته مي شود، چرا كه «منافع» آمريكا وجود همين دولتهاي سركوبگر را ضروري مي سازد.

آنچه در نوشته هاي فريبكارانه محسن كديور و اكبر گنجي به عمد مسكوت مانده، پاسخ به چند سؤال است و از جمله؛ اولا چه نسبتي ميان نفاق جديد و منافقين قديمي نظير سازمان مجاهدين خلق وجود دارد كه آمريكا همزمان از هر دو طيف حمايت مي كند؟ ثانيا گروهك تروريستي منافقين در آشوب هاي خياباني سال 88 و دعوت هاي ناكام فتنه گران در اواخر سال 89 براي تكرار اغتشاش نقش فعالي ايفا مي كرد و به اعضاي خود فراخوان داده بود كه برخي از آنها در اغتشاشات مذكور و از جمله عاشوراي سال 88 و... بازداشت شدند. چرا هر دو طيف از آشوب خياباني و شعارهاي ساختارشكنانه آن هم در نقشه ديكته شده آمريكا حمايت مي كردند؟ ثالثا چرا هنگامي كه عناصر وابسته به گروهك تروريستي منافقين در آشوب ها بازداشت شدند جريان هاي فتنه گر مدعي اصلاحات (سبز) علنا از بازداشت شده ها با نام و مشخصات حمايت كردند؟ رابعا اگر آمريكا به خاطر منافع استعماري محض به حمايت از گروههاي تروريستي يا اقدام هاي نظامي غيرقانوني مي پردازد، سردمداران فتنه سبز بايد توضيح دهند كجاي منافع استعماري آمريكا قرار گرفته اند كه كاخ سفيد علنا از آنها هم حمايت مي كند؟ به يقين همان گونه كه اكبر گنجي مي گويد آمريكا طرفدار ارزشهاي انساني نيست. بنابراين بايد پرسيد حمايت استعمار و استكبار از فتنه گران از چه جنسي است؟!

* چه كسي نظرات آيت الله وحيد را سانسور مي‌كند؟

به گزارش مشرق، آيت الله وحيد خراساني كه بارها بر حمايت از ولايت فقيه تاكيد كرده اخيراً حفظ نظام را از اوجب واجبات دانسته است. اما متاسفانه يكي از فرزندان آيت الله وحيد خراساني برخلاف مشي ايشان، تلاش شاياني مي كند كه نظرات حمايتي آيت الله وحيد از ارزش هاي انقلاب اسلامي سانسور شود!

يك منبع آگاه در گفت وگو با خبرنامه دانشجويان گفت: اخيراً آقاي كعبي ديداري با آيت الله وحيد داشت كه در اين ديدار آقاي كعبي با شرح شيطنت هاي دشمنان انقلاب از آيت الله وحيد خواسته بود كه مواضع خود را براي دفاع از انقلاب رسانه اي كند و از همين رو بود كه آيت الله وحيد تاكيد فرمودند حفظ نظام از اوجب واجبات است.

وي گفت: بعد از اينكه آقاي كعبي اين خبر را به رسانه ها داده بود با اعتراض محسن خراساني، پسر آيت الله وحيد مواجه شده است. همچنين اخيراً يكي از اعضاي جامعه مدرسين قصد ديدار با آيت الله وحيد را داشت اما آقاي محسن خراساني فرزند آيت الله وحيد مانع اين ديدار شده است.

يادآور مي شود پيش از اين سايت «جهان» در گزارشي نوشته بود: هنگامي كه آيت الله آملي لاريجاني براي مشورت به خدمت آيت الله وحيد خراساني رسيده بودند تا نظرات ايشان را درخصوص پست رياست قوه قضائيه جويا شوند ايشان فرمودند به هر طريق كه مي توانيد اين سيد را كمك دهيد ايشان تنها است اگر شما او را كمك نكنيد پس چه كسي به ايشان ياري رساند.

آيت الله محمد مهدي شب زنده دار نيز در درس خارج فقه خود كه در مسجد اعظم قم برگزار شد، با اشاره به حمايت آيت الله وحيد خراساني از مقام معظم رهبري گفت: آيت الله العظمي وحيد خراساني كه ما بيست و چند سال خدمت ايشان مشرف مي شديم و تلمذ كرديم، چند بار در جلسات مختلف فرمودند «كارهاي آقاي خامنه‌اي براساس موازين است».

وي ادامه داد: يعني ايشان ضوابط شرعي را مراعات مي‌كنند و اصل در اين است كه هوا و هوس ندارند و وقتي تشخيص مي دهند كه اين حكم، حكم خداست به آن عمل مي‌كنند و اين يك شهادت بزرگي است.

* گزارش لوموند ديپلماتيك از هويت اسلامي و ضدصهيونيستي قيام خاورميانه

هراس از احتضار آمريكا در خاورميانه سران برخي كشورهاي تحت حمايت اين رژيم را آزار مي دهد.

اين تحليل را نشريه فرانسوي لوموند ديپلماتيك منتشر كرده و نوشته است: در گوشه و كنار كاخ هاي صدارت در غرب، تمسخر «كوچه و خيابان هاي كشورهاي عرب» امري پيش پا افتاده بود. آيا واقعا نيازي بود كه به خواست و فكر چند صد ميليون نفر توجه شود، در جائي كه در بهترين حالت انتظار مي رفت كه شعارهاي اسلامي يا ضد غربي بدهند، به ويژه كه اين حكومت هاي غربي با رهبران اين كشورها كه نظمي سودمند برقرار كرده بودند، بهترين روابط را داشتند و در حالي كه پادشاهان و روساي جمهوري خودكامه اين كشورها، در خيال «صلح و سازش با اسرائيل» به سر مي بردند؟

نشريه مذكور اضافه مي كند: همه تحليل گران در مورد مصر اتفاق نظر دارند كه كاخ سفيد متفقي وفادار و دوست صادقي را از دست داده است كه از سي سال پيش، استراتژي منطقه اي آمريكا بر دوش او و اسرائيل بود. مصر در جنگ با عراق نيز شركت كرد (1991-1990). در سال هاي اخير، حسني مبارك پرچم مبارزه با «خطر ايران» را در دست گرفته بود. او موفق شده بود توهم «روند صلح» را با فشار آوردن به تشكيلات خودگردان فلسطين جهت ادامه مذاكرات زنده نگهدارد.

او در محاصره غزه شركت كرده و از هر اقدامي براي سازش بين حماس و الفتح جلوگيري كرده بود. در قيام هاي زمستان جاري، معترضان شعاري را به دست گرفته بودند كه به عبري نوشته شده بود «زباني كه مبارك مي فهمد، زبان رهبران اسرائيل است».

لوموند ديپلماتيك با تاكيد بر اينكه مردم مصر قرارداد كمپ ديويد را برخلاف صلح و ثبات مي دانند، تاكيد مي كند: مردم مصر هر بار كه امكان يافتند، همبستگي خود را با فلسطين و لبنان نشان دادند. به هنگام جنگ در تابستان 2006، تصوير حسن نصرالله، رهبر حزب الله در مغازه هاي قاهره به چشم مي خورد، در حالي كه رژيم مصر ماجراجوئي حزب الله را محكوم كرد. شركت كنندگان در تظاهرات امتناع ايران از تسليم شدن به امر و نهي آمريكا و اسرائيل را تحسين مي كنند.

 




تاریخ: دو شنبه 15 فروردين 1390برچسب:,
ارسال توسط arman


آمریکا چگونه بوسیله گردشگری قلب ها و ذهن ها را تصرف می کند
آمریکا چگونه بوسیله گردشگری قلب ها و ذهن ها را تصرف می کند

 

نشریه فارن سرویس اعلام کرد که 300 فارغ التحصیل برنامه 'مدیریت بازدیدکنندگان بین‌المللی' آمریکا مانند سارکوزی و کرزای رئیس دولت یا مقام بلند پایه هستند.
 
 
 

  نشریه "فارین سرویس" در جدیدترین شماره خود نوشت: برنامه مدیریت بازدیدکنندگان بین‌المللی آمریکا "به مدت60 سال در تلاش است تا از طریق قدرت نرم احساس و منطق افراد را نسبت به ایالات متحده آمریکا تغییر دهد."
این گزارش می افزاید: این برنامه  فرصت تجربه کردن بی‌واسطه زندگی در یک دوره اقامت سه هفته‌ای در آمریکا را برای بازدیدکنندگان خارجی فراهم می‌سازد و به شهروندان آمریکا نیز این امکان را می‌دهد تا با بازدیدکنندگانی از سرتاسر جهان ملاقات داشته باشند که این خود به مثابه ابزاری مهم برای دیپلماسی "قدرت نرم" آمریکاست.

 "دیپلماسی نفر به نفر ، ابزاری قوی برای توانمندسازی گروههای مختلف است تا با درک جدیدی از آمریکا به کشورهای خود بازگردند– نه براساس  اقدام نظامی یا شایعات و اطلاعات غلط بلکه برپایه دیده‌های خود و ملاقات بی‌واسطه با شهروندان حقیقی آمریکا.

کسب اطلاعات بیشتر از آمریکا در کار حرفه‌ای این افراد نیز موثر خواهد بود و امید است که اثرات بلندمدتی بر روابط بین‌الملل داشته باشد."
نشریه فارین سرویس ادامه می دهد: تقریباً 300 نفر از فارغ‌التحصیلان این دوره هم‌اکنون رئیس کشور یا دولت هستند از جمله نیکولاس سارکوزی رئیس‌جمهور فرانسه؛ فیلیپ کالدرون رئیس‌جمهور مکزیک و حامد کرزی رئیس‌جمهور افغانستان.
نویسنده مقاله اعتقاد دارد که هزینه این برنامه  در مقایسه با بودجه دفاعی کشور بسیار اندک است{اما} نتیجه آن احتمالاً همیشگی و چندین برابر است البته حتی پیش از آنکه بتوان تاثیر آنرا در زندگی فرد بازدیدکننده کاملاً ارزیابی کرد."

 


 

آموزش نظامیان آمریکا با بازی های رایانه ای
آموزش نظامیان آمریکا با بازی های رایانه ای

 

شما در این بازی که حوادث آن در عراق و افغانستان روی می دهد ، نقش سرباز آمریکایی را دارید که باید با عراقی ها و افغان ها به تعامل بپردازید.
 
 
 

 ستاد آموزش و دکترین نیروی زمینی آمریکا برای آموزش حساسیت‌های فرهنگی به نیروهای آمریکایی،‌ به کمک محققان دانشگاه تگزاس دالاس اقدام به ساخت بازی ای با نام «آموزش فرهنگ اول شخص»  نموده است.

این بازی یک بازی سه‌بعدی است که حوادث آن در عراق و افغانستان روی می‌دهد و در آن شما نقش سرباز آمریکایی را دارید که سعی می‌کند با شهروندان عراقی و افغانی به تعامل بپردازد.
دانشگاه تگزاس سه سال بر روی این پروژه کار کرده و در ساخت آن از داده‌های فرهنگی تهیه‌شده توسط ارتش آمریکا استفاده کرده است. هدف این بازی ورود به یک روستا، شناخت ساختارهای اجتماعی و مسائل مرتبط با آن و سپس همکاری با مردم روستا به منظور اتمام موفقیت‌آمیز مأموریت‌های تعیین‌شده می‌باشد.
در این بازی اگر روستاییان از شما خوششان نیاید، در میان خودشان شروع به خبرپراکنی درباره شما می‌کنند. شخصیت‌های موجود در این بازی می‌توانند احساساتی چون خشم، ترس، شادی، و بی‌تفاوتی را از خود نشان دهند. اگر شما شخصی را به اشتباه مورد اذیت و آزار قرار دهید، بازی تمام می‌شود.
مسائل فرهنگی یکی از مهم‌ترین و مشکل‌ترین مقوله‌هایی است که دولت آمریکا سعی دارد آنها را از طریق ساخت بازی‌های رایانه‌ای به سربازان خود آموزش دهد تا نیروهای آمریکایی بتوانند در مواجه با فرهنگ‌های مختلف عکس‌العمل‌های مناسبی را از خود نشان داده و وجه آمریکا را حفظ نمایند.
 


 
 

وقتی غرب وحشی دم از حقوق بشر می زند
 
جالب است که در این میان، پیرزنکی که به «شوهرآزار» معروف است و حتی عرضه ی رعایت حقوق شوهر خود را هم نداشته و ندارد، حال، جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم می کند! و این یعنی این که غرب در چنته چیزی برای رو کردن ندارد جز همین چند تا پیرزنک بزک کرده ی سرخاب سفیدآب...
 
1- چند وقت پیش «مرتضی غرقی» که به برنامه ی «راز» آمده بود درباره ی محدودیت های کار خبری در ایالات متحده صحبت کرد. می گفت مقامات آمریکایی نمی گذارند که خبرنگاران ایرانی از محدوده ای چند کیلومتری در شهر نیویورک آن ور تر بروند و گزارش تهیه کنند. می گفت ایالات متحده حتی به سناتورها و مقامات دولتی خود اجازه ی مصاحبه با خبرنگاران ایرانی را نمی دهد.

چند روز پیش هم احتمالا همه ی شما خبر اخراج کامران نجف زاده از فرانسه را به دستور نیکلا سارکوزی شنیده اید. نجف زاده را به جرم «تشویش اذهان عمومی» اخراج کرده اند. نجف زاده در بازگشت به کشور در پاسخ به سوال خبرنگاران گفت: اين براي من تجربه بسيار خوبي بود و حداقل خودم فهميدم كه فرانسه با وجود اينكه مدعي دمكراسي و جهان آزاد رسانه‌ها است، در عمل چه مقدار به آن اعتقاد داشته و چقدر مي‌تواند به آن پاي‌بند باشد.

وي تاكيد كرد: اگر من دوباره به فرانسه برگردم مجددا در مورد موزه لوور فرانسه گزارش تهيه مي‌كنم و مي‌گويم كه اين اشياء عتيقه را چگونه دزديده‌اند؟، مجددا در مورد نيروگاه هسته‌اي اوريدف كه 50 درصد سهام آن متعلق به ايران است گزارش تهيه مي‌كنم و اين سوال را مطرح مي‌كنم كه سهم ايران كجاست؟!

نجف‌زاده ادامه داد: مجددا گزارش تهيه مي‌كنم و ماجراي خون‌هاي آلوده به ويروس ايدز را كه براي اولين بار از فرانسه به ايران وارد شد را مورد بررسي قرار داده و مي‌گويم فرانسوي‌ها هنوز غرامت آن را به ما نداده‌اند؛ اينها سوال‌هايي است كه وظيفه من است كه به عنوان خبرنگار بپرسم.

حالا فکرش را بکنید که اگر یکی از این موضوعات در مقیاسی خیلی کوچک تر برای خبرنگار مثلا BBC یا CNN یا France Presse اتفاق می افتاد، چه الم شنگه ای که به پا نمی کردند و ایران را به سانسور خبری و جلوگیری از دسترسی آزاد به اطلاعات و اخبار متهم نمی کردند!


2- بر خلاف تصور رایج که بسیاری بر این عقیده اند که تمدن غرب در مرحله ی اوج است و در دوران مدرنیته و پست مدرنیته قرار دارد به نظر می رسد در عصر انحطاط و زوال قرار داشته باشد. «توحّش» از سر و روی تمدن اومانیته ی غرب می بارد. به این موضوع اندیشمندانی چون بتیستا ویکو هم اشاره کرده اند. ویکو معتقد است که یک تمدن حتی اگر در دوران مدرن خود هم قرار داشته باشد باز می توان در آن جلوه هایی از «توحش» را دید. ما امروز جلوه هایی بی شماری از این توحش را در مغرب زمین می بینیم.

اساسا بعد از جریان رنسانس که آن را به غلط دوران شکوفایی و نوزایی غرب می نامند ما شاهد دوران انحطاط غرب بوده ایم. در همین دوره بود که به بهانه ی پیشرفت و توسعه علمی و اقتصادی، بزرگ ترین جنایات بشری رقم خورد. جنگ های سی ساله و صد ساله ی مذهبی، جنگ های امپراطوری های بزرگ، جنگ های استعماری و رواج دوباره و مضاعف برده داری نوین، زیر پا گذاشتن حقوق طبیعی زنان و کودکان و به کار گرفتن آنان در کارخانجات نوپای بورژوایان اروپایی، به راه انداختن دو جنگ جهانی بزرگ و کشتن و آواره کردن میلیون ها میلیون انسان و با خاک یکسان شدن بسیاری از شهرهای بزرگ جهان و بالاخره برای اولین بار استفاده از بمب هسته ای برای مقابله با دشمن که هنوز هم اثرات سوء آن از بین نرفته است، همه و همه محصول همین دوران جدید غرب است.

حتی انقلاب فرانسه که به عنوان سرفصل جدیدی در تمدن غرب به حساب می آید و همواره غربیان آن را به عنوان آغازگر مسائلی چون آزادی و حقوق بشر و دموکراسی و برابری می دانند نیز عملا چیزی نبود جز کشتار دسته جمعی انسان ها. برای این کار حتی ابزار جدیدی به نام «گیوتین» خلق کردند. انقلابیون فرانسه سرهای بی شماری از افراد را به بهانه ی مخالفت با انقلاب فرانسه با گیوتین از تن جدا کردند. و در آخر نیز خروجی این انقلاب ختم به دیکتاتوری و پادشاهی مستبد و روی کار آمدن قاتلی به نام «ناپلئون بناپارت» شد.


3- اندیشمندان غربی به نام «علم گرایی» به جنگ با خدا رفتند و ابتدا خداوند (دین) را از صحنه ی امور اجتماعی حذف کردند و پس از آن فلسفه را. آنان معتقد بودند که در دوران «ساینتیسیسم» اصلا نیازی به خدا نیست. انسان می تواند بر اساس تولیدات و استدلالات علمی و بدون نیاز به خداوند، آینده ی خود را رقم بزند. هنگامی که خدا از صحنه ی امورات انسان کنار گذاشته شد همه ی اعمال انسان تبدیل شد به «امر مباح». و این یعنی همان «لیبرالیسم». لیبرالیسم یعنی «اباحه گری». در تمدن غرب همه ی اعمال مباح ند. از همین روی مسائلی چون هم جنس بازی، سوء استفاده ی جنسی از کودکان، سکس با محارم و حتی با حیوانات، حمله به سایر کشورها و تاراج اموال مادی و معنوی آنان و... خیلی راحت به وقوع پیوست و کک کسی هم نگزید.


4- و حالا این تمدن وحشی و با چنین اعمال حیوانی، جمهوری اسلامی را متهم به نقض حقوق بشر می کند. به چه دلیل؟ به این دلیل که مثلا چرا یک زنی را که به شوهر خود خیانت کرده و با مردی دیگر عمل شنیع زنا را انجام داده و بعد هم با هم دستی آن مرد، شوهر خود را کشته است، به زندان انداخته و می خواهد او را مجازات کند! ببینید اوج توحش آنان تا کجاست که حتی مسأله ی خیانت به شوهر و زنای محصنه را هم مباح می دانند و ایران را برای مجازات چنین فردی متهم می کنند!

و یا آن مردک مجری آمریکایی وقتی می خواهد ایران را به نقض حقوق بشر متهم کند به رئیس جمهور کشورمان می گوید که شما چرا حقوق هم جنس بازان را به رسمیت نمی شناسید! و اصلا فراموش می کند که تا همین سه دهه ی قبل در همین کشور ایالات متحده، نه تنها حقوق آنان را قبول نداشتند که به شدت هر چه تمام تر با هم جنس بازان مقابله کرده و بسیاری از آنان را کشتند. بعدتر هم بنا به دلایل سیاسی و اجتماعی که فعلا محل بحث آن در این مجال نیست، اختیارات و آزادی هایی به آنان دانند.


5- اصلا با چه رویی آنان از حقوق بشر دم می زنند در حالی که فجیع ترین جنایات را در افغانستان و عراق و پاکستان و کشورهای آفریقایی انجام داده اند! در همین روزها که ارتش آمریکا به بهانه ی مقابله با قذافی هواپیماهای خود را وارد سرزمین لیبی کرده اخبار رسیده حاکی از این امر است که ارتش آمریکا از بمب های اورانیومی استفاده کرده است!

کشورهای اروپایی چون فرانسه که مثلا خود را مهد دموکراسی می دانند بهترین محل امن برای اسکان گروه های تروریستی چون سازمان منافقین شده اند. و جالب آن که نام این سازمان جنایتکار را هم از لیست سازمان های تروریستی جهان خارج کرده اند! و یا صدای آمریکا که تا همین چندی پیش در کنار شبکه العربیه تبدیل شده بود به بلندگوی تبلیغاتی شخص جنایتکاری چون «عبدالمالک ریگی» و گروه «جند الشیطان»!


6- اصلا بزرگ ترین ناقض حقوق بشر، بزرگ ترین سازمان بین المللی یعنی «سازمان ملل» است. اگر حقوق همه ی افراد و ملت ها محترم است و یکسان، چرا باید 5 کشور از این کشورها همواره عضو شورای امنیت باشند؟! چرا باید فقط این 5 کشور دارای «حق وتو» باشند؟! مگر چه فرقی بین این کشورها و مردمان آنان با سایر ملت ها است؟! اصلا در ابتدا باید از این ها سوال پرسید که مراد شما از کلمه ی «بشر» چیست؟ «بشر» به زعم  شما مدعیان رعایت حقوق آن، شامل کدام دسته از انسان ها می شود؟ آیا «بشر» تنها شامل همین چند کشور غربی است؟ آیا مردم افغانستان، عراق، فلسطین، لبنان، پاکستان، بحرین، لیبی و... «بشر» نیستند؟ و اگر آری، پس چگونه است که بزرگ ترین و وحشیانه ترین اعمال را برای پیشبرد اهداف خود در این کشورها انجام می دهید؟!


7- واقعیت این است که غرب در مقابل عظمت انقلاب اسلامی کم آورده و حسابی گاوگیجه گرفته است. آنان به خوبی دریافته اند که نه «تحریم های اقتصادی» برای از پا در آوردن این انقلاب کارساز است و نه «برنامه ریزی های سیاسی و فرهنگی». بنابراین دوباره به همان حربه ی قدیم و از کارفتاده خود یعنی مسائل حقوق بشری روی آورده اند. جالب است که در این میان، پیرزنکی که به «شوهرآزار» معروف است و حتی عرضه ی رعایت حقوق شوهر خود را هم نداشته و ندارد، حال، جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم می کند! اصلا برای حقارت غرب همین بس که به شیرین عبادی جایزه نوبل می دهد و از او به عنوان مخالف جمهوری اسلامی حمایت می کند. و این یعنی این که غرب در چنته چیزی برای رو کردن ندارد جز همین چند تا پیرزنک بزک کرده ی سرخاب سفیدآب. و همه ی اینها یعنی این که حقوق بشر غربی یعنی کشک. یعنی بگذار در کوزه آبش را بخورد. مثل همه ی مفاهیم خررنگ کن دیگر چون آزادی و صلح و دموکراسی.

و تو ای انقلاب اسلامی!

هیچ غم به دل راه مده و بتاز. با قدرت هر چه تمام تر هم بتاز. که آینده از آن تو و از آن مستضعفان جهان است.

 



 

شعار بحرینی ها علیه آل‌خلیفه و آل‌سعود
 
تظاهرکنندگان بحرینی در مراسم تشییع جنازه یکی از شهدای نا آرامی های اخیر همچنان بر سرنگونی رژیم حاکم بر این کشور تاکید کردند.
 
 حرینی ها درمراسم تشییع جنازه یک صدا شعارهایی همچون سرنگون باد حمد ال خلیفه ، الله اکبر، لا اله الا الله ، مرگ بر ال سعود و مرگ بر خاندان سلطنتی بحرین سر می دادند.

یکی از شرکت کنندگاندر تظاهرات دولتی بحرین گفت ما اینجا به عنوان روزنامه نگار یا مداح نیامده ایم بلکه به این کار را به عنوان یک اقدام انسان دوستانه انجام داده ایم.

وی با بیان اینکه جمعیت زیادی که امروز امدند جمعیتی محزون و گریان و در عین حال خشمگین هستند افزود: و ظیفه ما این است که راهپیمایی را هدایت کنیم تا از کنترل خارج نشود زیرا افرادی که اینجا امده اند افرادی خشمگین هستند.


 

محمدرضا پهلوی سوژه خنده شد
 
پس از آنکه فرزند شاه مخلوع در یک برنامه تلویزیونی پخش شده از شبکه صدای آمریکا، از خروج 62 میلیون دلار توسط پدرش هنگام فرار از کشور خبر داد، مورد حملات شدید بسیاری ازطرفداران خود قرار گرفت.
 

پس از آنکه رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع در یک برنامه تلویزیونی پخش شده از شبکه صدای امریکا از ثروت 62 میلیون دلاری پدرش در هنگام فرار از کشور خبر داد، در روزهای اخیر بسیاری از کاربران سایت اینترنتی بالاترین را به اعتراضات گسترده نسبت به خود و خانواده‌اش وا داشته است.

رضا پهلوی در برنامه «پارازیت» در پاسخ به سوالی مدعی شد: «پدرم در هنگام مرگ 62 میلیون دلارداشت و همان 62 میلیون دلار را از کشور خارج کرده و اسنادش نیز موجود است که چقدرش به من رسیده است[!]»

این در حالی است که روزنامه فایننشال تایمز چندی پیش در گزارشی به مناسبت قیام‌های مردم کشورهای عربی علیه دیکتاتورها ، میزان دارایی‌های خارج شده از سوی دیکتاتورهای فراری را بررسی کرده بود که بر اساس آن محمد رضا پهلوی به عنوان یکی از این دیکتاتورها،  35 میلیارد دلار دارایی را از ایران خارج کرده بود.

با این حال اگرچه میزان مبلغ مورد اشاره از سوی رضا پهلوی کمتر از میزان مورد اشاره روزنامه فایننشال تایمز است اما اعتراف رسمی به خروج این مبلغ هنگفت در 30 سال قبل، حتی مورد اعتراض بسیاری از طرفداران وی قرار گرفته است.

یکی از کاربران بالاترین در این راستا نوشته است:«رضا پهلوی گفت: ثروت پدر من هنگام خروج از کشور 62 میلیون دلار بود!! چنان با خضوع و خشوع گفت 62 که فکر کردم الان می‌گوید 62 هزار دلار و نه 62 میلیون دلار! این همه پول (نه غیررسمی!!) را از کجا آوردند؟»

یکی دیگر از کاربران این سایت ضد انقلاب نیز خواستار آن شده که فرزند شاه مخلوع برای اثبات حسن نیت خود معادل این مبلغ را به ملت ایران بازگرداند.

با این حال پس از این حملات، طرفداران خاندان سلطنتی نتوانسته بودند معترضان را توجیه کنند اقدام به ساخت نام کاربری برای رضا پهلوی در سایت بالاترین کرده‌اند و از او دعوت به عمل آورده‌اند تا بلکه خود او بتواند گاف خود را به نحوی توجیه کند 

 

ترویج فمینیسم با ادعای توانمندسازی دختران
 
وزارت خارجه آمریکا تلاش می کند تا با طرح' توانمندسازی زنان و دختران از طریق تبادلات بین‌المللی' فمینیسم را در میان کشورها ترویج کند.
 

 سایت وزارت خارجه آمریکا از اجرای "ابتکارعمل 100 زن: توانمندسازی زنان و دختران از طریق تبادلات بین‌المللی " خبر داد.

دفتر آموزش و امور فرهنگی وزارت خارجه آمریکا به منظور بزرگداشت یکصدمین سالگرد روز بین‌المللی زن، طرح "توانمندسازی زنان و دختران از طریق تبادلات بین‌المللی" را آغاز کرده است، طرحی که یکصد رهبر زن از 92 کشور را در آمریکا گردهم می‌آورد.
وزارت خارجه آمریکا مدعی است که ابتکارعمل یکصد زن به نگرش "قدرت هوشمند" هیلاری کلینتون که پذیرای استفاده از گستره کاملی از ابزار دیپلماتیکی در این مورد از تبادلات بین‌المللی است، اعتبار می‌بخشد تا افراد را گردهم آورد و درک بالاتری در میان مردم و فرهنگ‌ها پرورش دهد.
 

100 زن تحسین شده از هر منطقه از جهان، شامل روسای دانشگاهها، مدیران و رهبران تجارتخانه‌ها، جامعه مدنی، دولت، اجرای قانون، رسانه‌ها و بخش‌های خصوصی می‌شوند. این رهبران جهان از خود تعهدی طولانی مدت برای توانمندسازی جامعه‌ خود از جمله زنان و دختران نشان داده‌اند.
این گزارش می افزاید: 100 زن از سراسر جهان به مدت 3 هفته در مجموعه‌ای از فعالیت‌های این نشست مشارکت دارند که شامل دیدار با رهبران دولت آمریکا و تعامل با رهبران جامعه محلی که در زمینه موضوعات مشابه در شهرهای کوچک و بزرگ سراسر آمریکا فعالیت‌ می‌کنند، ‌می‌شود.
این زنان به شهرهای "بوزمن"، "مونتانا"، "شیکاگو"،"ایلینویز"، "دسمونس"، "آیوا"، "ایندیاناپلیس"، "ایندیانا"، "کانزاس سیتی"، "میسوری"، "لوئیس ویل"، "کنتاکی"، "منچستر"، "نیوهمپشایر"، "میناپلیس"، "میناسوتا"، "نئواورلئان"، "لوئیزانا" "نیویورک"، "رالیگ" (Raleigh)، "کارولینای شمالی"، "ساکرامنتو"، "کالیفرنیا"، "سان فرانسیسکو"، "تامپا"، فلوریدا" و "واشنگتن" سفر خواهند کرد.
برنامه بازدیدکنندگان بین المللی هم‌اکنون برنامه برتر و حرفه‌ای تبادلی وزارت خارجه آمریکا محسوب می‌شود که رهبران کنونی خارجی را با همتایان آمریکایی آنها از طریق برنامه‌های کوتاه‌مدت متصل می‌کند تا درک متقابلی در زمینه موضوعات سیاست خارجه به وجود آورد.
نزدیک به 200 هزار افراد برجسته در این برنامه شرکت می‌کنند که شامل بیش از 320 تن از روسای کنونی و سابق کشورها و سران دولت‌ها و هزاران نفر از رهبران بخش‌های دولتی و خصوصی می‌شود.



 
 

انتقاد شديد آلمان از جنگ‌افروزي ساركوزي
 
وزير امور خارجه آلمان، سخنان رئيس‌جمهور فرانسه مبني بر تهديد نظامي ديگر كشورهاي عربي را به شدت به باد انتقاد گرفت.
  " گوئيدو وستروله "‌ با اشاره به سخنان اخير "نيكلا ساركوزي " مبني بر تهديد به اقدام نظامي عليه ديگر كشورهاي عرب پس از ليبي، چنين رويكردي را خطرناك توصيف كرد.

براساس اين گزارش، وي در گفت‌وگو با راديو برلين گفت: من از سخناني كه به تازگي توسط شركاي اروپايي ما مطرح شده‌اند و علاوه بر ليبي سران ديگر كشورهاي عربي را خطاب قرار داده‌اند، بسيار نگرانم و نسبت به هرگونه مذاكراتي درباره مداخله نظامي در شمال آفريقا و جهان عرب كه (اقدامي) غيرقانوني است هشدار مي‌دهم.

وستروله افزود: از ديد من چنين مذاكراتي واقعا خطرناك هستند و پيامدهاي بدي براي منطقه و جهان عرب دارند. ضمن اينكه ما فكر نمي‌كنيم كه تهديد گاه‌و‌بي‌گاه سران عرب به اقدام نظامي با همراهي جامعه‌جهاني راه حلي (براي مسايل موجود) باشد.

ساركوزي پيش از اين طي سخناني در بروكسل دولتهاي عربي را به اقدام نظامي مشابه تهديد كرده بود وي در اين اظهارات كه از آن به عنوان نوعي آتش‌افروزي تعبير شده است گفت: هر حكمراني از جمله حكام عرب بايد اين موضوع را بفهمند كه واكنش جامعه جهاني در اين موارد مشابه خواهد بود و ما از مردمي كه بدون اعمال خشونت تظاهرات مي‌كنند، جانبداري مي‌كنيم.

رئيس جمهور فرانسه همچنين ضمن حمايت از اقدام نظامي نيروهاي پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) عليه دولت ليبي گفت: اگر ائتلاف (كشورهاي غربي) وارد عمل نمي‌شد، مردم بنغازي قرباني يك نسل‌كشي مي‌شدند. همچنين پايان عمليات نظامي نيز فعلا مدنظر نيست و عامل تعيين‌كننده در اين مورد امنيت مردم ليبي است.


 

امام موسی صدر زنده است
 
یک منبع مطلع آفریقایی ادعا کرد که امام موسی صدر، در قید حیات بوده و دو ماه پیش در لیبی رؤیت شده است.
 

امام موسی صدر در لیبی مشاهد ه شده است

این منبع از قول تعدادی از نظامیان لیبیایی ادعا کرد که امام موسی صدر، در قید حیات بوده و دو ماه پیش در لیبی رؤیت شده است.

این نظامیان تأکید دارند که امام صدر هم‏اکنون نیز همچنان زنده می‏باشد.

شایان ذکر است که در ابتدای خیزش مردم لیبی نیز اعلام شده بود که شخصی شبیه امام صدر با هواپیمایی کوچک، به مکانی نامعلوم منتقل شده است.

امام موسی صدر درسال 1979 در پی دعوت رسمی «معمر قذافی» به لیبی سفر کرد اما نظام لیبی وی و دو همراهش را پس از رسیدن به آن کشور ربود و مدعی شد این سه نفر اصلا وارد لیبی نشده‏اند!



 
 

شیوه‌های گوگل برای اداره جهان
 
شرکت گوگل که بازوی سازمان سیا است با نفوذ به حریم خصوصی و نقض آزادی اطلاعات به کنترل اطلاعات کاربران پرداخته و از این طریق به اداره جهان می پردازد.
 
  سایت "خانه شفاف سازی اطلاعات" (information clearing house) در مطلبی در خصوص شرکت گوگل و نقش آن برای کنترل و اشراف اطلاعاتی آمریکا به جهان می نویسد: از زمانی که میلیون‌ها شرکت با دولت‌ها همدست شدند، شرکت گوگل در صدر این دسته از شرکت‌ها قرار گرفت. این شرکت توسط سازمان سیا پایه‌ریزی شد و در واقع بازوی شرکتی سازمان اطلاعات است.
ده واقعیتی که در ادامه می‌آید نشان می‌دهد که تا چه اندازه گوگل تأثیرگذار بوده و چگونه این شرکت شعار خود، یعنی «بد نبودن» را رها کرده است.
1- گوگل پیوند نزدیک و دیرپایی با شبکه‌های جاسوسی دولتی دارد.
شرکت گوگل رابطه کاری نزدیکی با آژانس امنیت ملی، واحد جاسوسی دولت که پس از 11 سپتامبر مسئول نظارت بدون مجوزِ تلفن‌ها و ایمیل‌های آمریکایی‌ها است، برقرار کرده است. گوگل فراهم کننده‌ی نرم‌افزار، سخت افزار و پشتیبان تکنولوژیکی آژانس‌های اطلاعاتیِ آمریکا در ایجاد پایگاه‌های اطلاعاتی عظیم برای شبکه‌های جاسوسی جهانی و اشتراک اطلاعات است.
همکاری گوگل با شبکه‌های جاسوسی امر جدیدی نیست. همانطور که در اواخر سال 2006 گزارش کردیم، یکی از عوامل سابق سیا، دیوید استیل مدعی شد که منابعی به او گفته‌اند که کمک‌های مالی سیا به موفقیت شرکت گوگل کمک کرده است.
افشاگری‌های اخیر نشان داده است که دولت فدرال چندین قرارداد با شبکه‌های اجتماعی همچون یوتیوب که متعلق به گوگل است، دارد. این قراردادها شامل عبور از قوانین در مورد نظارت بر کاربران و اجازه دادن به شرکت‌ها جهت دنبال کردن کاربران مراجعه کننده به وبسایت‌های دولتی به منظور اهداف تبلیغاتی بوده است.



تاریخ: سه شنبه 9 فروردين 1390برچسب:,
ارسال توسط arman
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 19
بازدید ماه : 150
بازدید کل : 38601
تعداد مطالب : 186
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1