تقديم به ارواح مطهر شهيدان صياد و
آويني
حسين
قدياني
نزديكي سالگرد شهيدان صياد و آويني در دهه سوم فروردين هر سال، اگر نيك
بنگري، قرابت معناداري است. شهيدي كه دلاورانه جنگيد و شهيدي كه صادقانه روايت كرد.
آويني و صياد، نماد «انسان انقلاب اسلامي» اند. اصلا مهم نيست اسلحه روي دوش اين
انسان باشد، يا دوربين. آنچه اهميت دارد قدرت انقلاب اسلامي در پرورش انسان هم تراز
خويش است. به جنگيدن صياد نگاه مي كنم؛ جنگ نمي بينم، خدا مي بينم. «روايت فتح»
نگاه مي كنم؛ مستند نمي بينم، خدا مي بينم. آويني و صياد، با يكي دو برگ اختلاف،
بهترين همسايه هاي سررسيد انقلاب اسلامي اند. جنگ نبود، ظاهرا بهار صلح و آرامش
بود، اما راه هر دو شهيد، از كربلا گذشت. اين روزهاي تقويم، «قطعه اي از بهشت» است؛
هنوز مانده تا دهمين شب ماه قشنگ ارديبهشت كه بچه هاي «الي بيت المقدس» به خط
بزنند. چيست اما راز ماندگاري شهدا؟ چرا هنوز خون شان به جوش است و خودشان، محل حرف
و حديث؟ همين آويني و صياد كه اين چنين به شكل ويژه، زنده و تاثيرگذار مانده اند،
علت چيست؟
يك: انقلاب اسلامي در كنار اصول ثابت، نه فقط خود را نو به نو مي كند،
بلكه شهداي خود را نيز تازه تر از قبل مي كند. اين هنر انقلاب اسلامي است. اين
هنرآفريني را ما تا ابد مديون و ممنون خميني و خامنه اي هستيم. نو به نو شدن شهداي
نظام، اما ناظر بر 2 مفهوم است. اولا در نظام مقدس جمهوري اسلامي، در باغ شهادت
هرگز بسته نيست. وقتي مصطفي احمدي روشن در سال 90 به خيل شهدا مي پيوندد، خون اين
شهيد كمك مي كند به تر و تازگي خون شهداي جبهه و جنگ. اين كمك، البته دو سويه است.
هيچ كس مثل شهدا هواي هم، بلكه هواي خون هم را ندارند! اصلا شهادت، قصه شيرين هم
افزايي خون سرخ در رگ روزگار است. ثانيا شهيد با اينكه علي الظاهر دستش از دامان
دنيا كوتاه مي شود، اما شهادت، نقطه مرگ شهيد نيست؛ نقطه عطف، به عبارتي سالروز
تولد دوباره اوست. آويني در 20 فروردين سال 72 يك سال سنش از آويني در 20 فروردين
سال 73 كمتر است، چرا كه شهيد، بدون تعارف، زنده است. حيات شهيد اما فرق مي كند با
زندگي ما. شهيد اگرچه بر سن و سالش افزوده مي شود، اما اين مهم، خللي بر بهار عمر
او وارد نمي كند. اين ما هستيم كه با اضافه شدن سن و سال مان، به خزان عمر خود
نزديك مي شويم، ليكن شهدا مثل صياد و آويني و حسين غلام كبيري و احمدي روشن و همت و
باكري و آن شهيد گمنام روستايي، هر بهار، سالي از پي هم زياد مي كنند، بي آنكه
اجازه دهند روزگار بر ايشان بوزد. آري! اين شهيد است كه بر روزگار مي وزد و الا اين
همه سال از شهادت صياد گذشته. نگاه كن به چهره اش! صياد پير شده، يا من و تو؟!
اينكه مي گويند شهدا «حيات جاودان» دارند، البته از درك ما عاجز است؛ شايد با همين
نگاه، بفهميم مسئله را.
دو: شهدا انسان انقلاب اسلامي اند. اشبه الناس به انقلاب
اسلامي، شهداي اين نظام اند. مگر ممكن است انقلاب اسلامي، خار چشم دشمنان دين خدا
باشد، اما ياد شهدا فراموش شود؟! مهم ترين راز ماندگاري شهداي ما، خود انقلاب
اسلامي است. مفهوم انقلاب اسلامي و مفهوم شهادت، خدمات شان به يكديگر «خدمات
متقابل» است. انقلاب اسلامي، چه جنگ باشد و چه نباشد، راه شهادت را باز نگه مي
دارد، اما خون شهيد هم، جايي جز شجره طيبه انقلاب اسلامي را آبياري نمي كند. درختي
اگر هميشه بهاري است، ريشه در ريشه اش بايد جست. گاهي ريشه درخت، همان قدر تنومند و
زنده است، كه خود درخت. درخت بي ريشه، بي درختي است و براي سرنگوني اش تيشه لازم
نيست. اينكه هر انقلابي، انقلاب اسلامي ملت ايران نمي شود، يكي هم به خاطر زنده
بودن ريشه آن است. درخت انقلاب اسلامي، به عدد شهداي نظام، ريشه دارد. ريشه اي كه
اگر چه حياتش در دل خاك، - شايد هم در اوج افلاك!- گاهي از چشم ظاهربين من و تو،
دور مي ماند، اما هست! تر و تازه و بكر و تميز! «فرعها في السماء» جمهوري اسلامي در
آسمان بيداري اسلامي، حتي تا عمق خاك آمريكا، آنجا كه عكس مصطفاي شهيد و عليرضا،
دست مردم آمريكا ديده مي شود، محصول «اصلها ثابت» خون شهداست. حيات درخت، جداي از
حيات ريشه نيست. راز ماندگاري يكي، راز ماندگاري دومي است.
سه: شهدا مثل هم اند.
آويني اگر لازم بود بجنگد، مثل صياد مي جنگيد. صياد اگر لازم بود، مستند بسازد،
روايت فتح مي ساخت. مهم ترين وجه مشترك همه شهدا، شهيد بودن شان است. در منظومه
شهادت، خيلي مهم نيست، صياد، اميرسپهبد ارتش باشد و آويني، هنرمند متعهد. همين
آويني، روزگاري در جهاد، بيل هم زده است، و همين صياد، روزگاري در ارتش، به فكر
تدوين تصاوير جبهه و جنگ در واحد تلويزيوني ارتش بود. براي شهيد، آنچه مهم است كار
خالصانه براي خداست. خود را زدودن و خدا را ديدن. كدام كار، مهم نيست؛ اخلاص در
انجام وظيفه مهم است. برترين خصوصيت اخلاص، زنده نگه داشتن كار است. هم صياد و هم
آويني، در روزگار حيات شان -حيات قبل از شهادت!- نام خود را فداي عمل خالصانه، و
اسم خود را قرباني رسم گمنامي كردند. اين روزها اما برترين خصوصيت اخلاص، خوب دارد
جلوه نمايي مي كند. اينك، نه صياد گمنام مانده و نه آويني. پس اخلاص، راز ماندگاري
شهداست.
چهار: شهدا هيچ اصلي را فداي فروع نكردند. حاشيه را هرگز بزرگ تر از متن
نديدند. در خدمت جبهه اصل كاري انقلاب اسلامي بودند. جبهه آفريني نكردند، اگرچه خط
شكني زياد مي كردند. درگير تكليف بودند، اما به همين بهانه، دچار خودبزرگ بيني
نشدند. خوب بودند، ليكن خودشان را قسيم نار و جنه نمي دانستند. ذوب در جبهه حق
بودند. موضع گيري مي كردند، اما «جبهه» را «جبهه ها» نمي كردند. جواب غفلت زده ها
را مي دادند، اما وحدت را خراب نمي كردند. آويني هم لابد مي توانست در روايت فتح،
چيزهاي ديگري نشان دهد، اما براي او جبهه، يكي بود و جنگ هم يكي! همچنان كه براي
صياد.
¤¤¤
اينگونه باشي، بعد از عمري گمنامي، خدا تو را «حيات جاودان» مي دهد
و حتي اگر جنگ نباشد، راه تو را از كربلا مي گذراند. خدا داناي كل قصه شهادت است.
خدا بهتر از من و شما مي داند كه چگونه پاداش مردان بي ادعا را بدهد؛ مين و فكه و
زمين جلوي در خانه هم نبود، خدايي كه ما مي شناسيم، آويني و صياد را جز با شهادت
نمي برد. حالا حساب كن ببين، آويني و صياد چند ساله شده اند؟! حالا اما حساب كن و
ببين، روزگار بر چه كسي گذشته؟! من جايي نديده ام حسادت در قبال مقام شهدا، گناه
باشد! كار ما جاماندگان از غبطه گذشته است! اي شهيد! اي آنكه بر كرانه ازلي و ابدي
وجود برنشسته اي... اي بالايي! اي آسماني! اي كه بر روزگار مي گذري و بر باد مي
وزي! مقام تو، حسادت ما را توجيه مي كند. اين «گناه» ما نيست؛ «نگاه» ماست. پس دستي
برآر و ما قبرستان نشينان عادات سخيف را نيز از اين منجلاب بيرون
كش.
وزير
علوم روز سه شنبه در سفر به قم با برخي از مراجع تقليد ديدار و گفت وگو كرد. افتتاح
پارك علم و فناوري و مركز رشد علوم انساني استان قم از ديگر اقدامات دانشجو در اين
سفر بود.
مرصاد به نقل از کیهان
به گزارش فارس، كامران دانشجو روز سه شنبه در ديدار با آيت الله نوري همداني با
بيان اينكه راه اندازي شوراي تحول در علوم انساني از اقدامات ارزشمند و در راستاي
اصلاح علوم انساني در دانشگاه ها است، اظهار كرد: طرح ها و برنامه هايي را در
راستاي اصلاح علوم انساني به شوراي تحول در علوم انساني ارائه كرده ايم كه اگر
تاييد شود طرح هاي جايگزين ارائه خواهد شد.
وزير علوم تحقيقات و فناوري در
ادامه اين سفر با آيت الله جعفر سبحاني ديدار كرد وي در اين ديدار با اشاره به
اينكه بايد از بحث مشاركت علمي تا اختلاط تعريف مشخصي داشته باشيم، خاطرنشان كرد:
سعي خواهيم كرد اختلاط همراه با معصيت نباشد و مشاركت علمي صورت گيرد.
دانشجو با
بيان اينكه بتوانيم مناسبات درون دانشگاه ها را به مناسبات اصولي و اسلامي تبديل
كنيم، اضافه كرد: اميدواريم احكام الهي در دانشگاه ها جاري شود.
كامران دانشجو
پس از ديدار با آيت الله نوري همداني در جمع خبرنگاران با بيان اينكه جامعه
دانشگاهي كشور، جامعه اي انقلابي و علمي توامان با ايمان است، اظهار كرد: در هر
جامعه دانشگاهي اساتيدي هستند كه يا از روي ناآگاهي يا از باب اينكه تصورشان اين
هست پايگاه انديشه اي غرب بهتر و درست است، افكار غربي و سكولاريسم را ترويج مي
كنند.
وي با اشاره به اينكه از ابتداي آغاز فعاليت خود در وزارتخانه تأكيد داشته
ام كساني كه در معاندت با نظام هستند جايي در دانشگاه ها ندارند، تصريح كرد: كساني
كه احياناً تفكري غير اسلامي دارند اما تفكر خود را تبليغ و ترويج نمي كنند و فقط
علم را به دليل ابزاري براي رساندن معلوم استفاده مي كنند و در اختيار جوانان قرار
مي دهند مشكلي نداريم.
وزير علوم، تحقيقات و فناوري ادامه داد: قطعاً مردم اين
اجازه را نمي دهند كه اساتيدي به ترويج تفكرات غيراسلامي بپردازند و ما هم اجازه
نخواهيم داد كه منابع و امكانات را در اختيار افرادي قرار دهيم كه احياناً معاندت
با نظام دارند.
دانشجو اضافه كرد: در پي كار ايجابي بيشتري در دانشگاه ها هستيم
و سعي مي كنيم شناخت و معرفت بيشتري را نسبت به آموزه هاي اسلامي در دانشگاه هاي
سراسر كشور ايجاد كنيم.
وي در پاسخ به سؤالي مبني بر برنامه هاي وزارت علوم براي
افزايش بومي گزيني در استان ها گفت: مقرر شده است بومي گزيني را در سال جديد در
اولويت قرار دهيم و بومي گزيني از نظر فرهنگي، اقتصادي و آموزه هاي اسلامي سازگاري
دارد و از طرفي هم خانواده ها علاقه بسياري دارند تا تحصيل فرزندانشان در كنار آنها
صورت گيرد و ما هم از اين نظر در همه استان ها دانشگاه هاي خوبي داريم و بومي گزيني
در حال اجرا است.
وزير علوم، تحقيقات و فناوري با تأكيد بر اينكه برنامه ريزي
هايي صورت گرفته است تا بومي گزيني افزايش يابد، خاطرنشان كرد: به همين دليل آئين
نامه نقل و انتقال دانشجويان را بسيار آسان كرده ايم.
دانشجو با بيان اينكه
45هزار متقاضي انتقالي و مهمان به شهرهاي محل سكونت دانشجويان داشته ايم، تصريح
كرد: هر دانشجويي و به ويژه دانشجويان دختر كه در اولويت قرار دارند مي توانند به
نزديك ترين دانشگاه محل سكونت خود به صورت سه ترم مهمان شده و اگر معدل دانشجو
متوسط ميانگين ورودي باشد، دانشجو مي تواند انتقالي بگيرد.
وي در ادامه بيان
كرد: در پايان سال گذشته ابلاغيه اي را به تمام دانشگاه هاي كشور ارسال كرديم مبني
بر اينكه دانشجويان دختري كه باردار مي شوند تا پايان دو سالگي فرزند خود مي توانند
بدون احتساب سنوات قبلي مرخصي بگيرند.
همچنين به گزارش ايرنا وزير علوم در مراسم
افتتاح پارك علم و فناوري و اولين مركز رشد واحدهاي فناوري علوم انساني درقم با
تاكيد بر استخدام اساتيد متخصص و در عين حال متعهد در دانشگاه ها اعلام كرد: كساني
كه در فتنه سال 88 فعال بوده و بعد از اتمام حجت رهبر معظم انقلاب در نمازجمعه تير
ماه همان سال همچنان به فتنه گري ادامه دادند، حق ورود به دانشگاه ها را
ندارند.
كامران دانشجو افزود: در صورتي كه اين افراد جذب دانشگاه ها شوند، ما
پاسخي براي مردم قهرمان و بسيجي ايران كه حماسه 9 دي را آفريدند، نداريم.
دانشجو
در عين حال از برخورد با برخي از اساتيد بسيجي در دانشگاه ها انتقاد كرد و خواستار
اصلاح برخي رويه ها در اين زمينه شد.
پارك علم و فناوري استان قم، با هدف ارتقاي
سطح علمي و فناوري اين استان از طريق توسعه مؤسسات خصوصي و خودگردان دانش بنيان،
هدايت فناوري مولد در جهت پايه ريزي اقتصاد دانش محور، ترغيب واحدهاي تحقيق و توسعه
صنايع به سرمايه گذاري در توليد و تجاري سازي دانش، در شهرك «پرديسان» قم آغاز به
كار كرد.
اولين «مركز رشد واحدهاي فناور علوم انساني» كشور نيز با هدف جذب و
حمايت از راه اندازي كسب و كارهاي دانش بنيان و صاحبان ايده در حوزه علوم انساني،
كاربردي كردن و بومي سازي يافته هاي علوم انساني به منظور كمك به پيشرفت علوم
انساني با رويكرد اسلامي و پاسخ به نيازهاي جامعه و جهان اسلام در علوم انساني در
قم افتتاح شد.
نشست گروهي از عناصر فراري در واشنگتن، ضمن اينكه باعث برخي
مجادلات شد، سر درد دل درباره بحران اپوزيسيون را ميان محافل ضدانقلاب باز
كرد.
مرصاد به نقل از رکیهان: عليرضا نوري زاده
درگفت وگو با شهرام همايون مجري «كانال يك» گفته است: به خاطر اينكه بعضي ها شخصيت
من را «كاريزماتيك» مي دانند، گفته بودند كه اگر نوري زاده در اين نشست حضور داشته
باشد حاضر به شركت نيستند؛ چون با حضور نوري زاده جلسه اپوزيسيون به هم مي
ريزد.»
وي افزود: «اين كنفرانس دو روزه با حضور اشخاصي از طيف هاي كومله،
ماركسيست، اصلاح طلب ميانه رو و اصلاح طلب تندرو با موضوع هماهنگي ميان طيف هاي
مختلف اپوزيسيون مقيم خارج برگزار شد. موارد مختلفي در اين جلسه مطرح شد؛ بعضي ها
پروژه عبور از جمهوري اسلامي را خواهان بودند و اعتقاد به براندازي نظام موجود
داشتند. اما عده ديگري كه از اصلاح طلبان ميانه رو بودند، قائل به باقي ماندن
جمهوري اسلامي بودند و فقط اصلاحات جزئي را مطالبه مي كردند.»
وي همچنين به
ترتيب دهندگان نشست گفت اگر آنها به كوته فكري هاي خودشان ادامه بدهند، عليه آن ها
افشاگري مي كنم. من نمي دانم اين آدم ها وقتي اينطور كوته فكر هستند چطور مي خواهند
ايران را نجات بدهند؟ به قول يكي از دوستان ما كه به اين آقايان گفته بود «اينقدر
براي آزادي ايران عجله نداشته باشيد. يك كم صبر كنيد من كارهايم را در آمريكا انجام
بدهم تا بتوانم با شما به ايران بيايم»!
حسن شريعتمداري از شركت كنندگان در نشست
هم به بي بي سي گفت: برخي فكر مي كنند امكان همكاري بين جريان برانداز و كساني كه
مي خواهند درون نظام اصلاحات كنند فراهم نيست. در ميان طرح هايي كه پيشنهاد شد،
اصلاحات از درون نظام با كمترين استقبال حضار مواجه شد.
آرش غفوري نيز به بي بي
سي گفته است: اگر مي دانستم نشست دنبال طرح هاي براندازانه است از اول شركت نمي
كردم.
در اين ميان حسين باقرزاده عضو جدا شده سازمان منافقين معتقد است:
اپوزيسيون دچار يك بحران است، بحران نمايندگي از طرف مردم ايران. البته مدعيان
نمايندگي كم نيستند. حتي كساني هم تلاش كرده اند از راه دور (خارج كشور) شانس خود
را بيازمايند و مردم را به حركت نمادين فرا بخوانند اما پاسخ چنداني نگرفته و
انزواي بيشتر خود را به نمايش گذاشته اند.
وي در سايت «ايران امروز» نوشت:
دستاورد نشست استكهلم و واشنگتن ديدار افرادي با ديدگاه هاي متضاد بود. [اما] براي
بسياري كه در اين جلسات حضور ندارند سؤال منطقي پيش مي آيد مبني بر اينكه اينها چه
كساني هستند و چه صلاحيتي براي شركت در آن داشته اند؟ به همين دليل اولين و عمومي
ترين واكنش در برابر اين نشست ها، اعتراض و تخطئه و شايعه پردازي است. البته
احتمالاً عوامل اطلاعاتي رژيم نيز در پخش اين بدگماني ها و تهمت زني ها و شايعه
پراكني ها سهم كمي ندارند. ولي، نقد و اعتراض هاي منطقي و بي غرضانه به اين نشست ها
و تركيب شركت كنندگان در آن ها نيز كم نبوده است.
«ايران امروز» در نوشته ديگري
خاطرنشان كرد: اغلب نشست هاي ساليان اخير در خارج كشور جنجال آفرين و حاشيه ساز
بوده اند. شايد به اين دليل كه، برخلاف شفاف مند بودن مالي/ هزينه اي و آشكار بودن
و علنيت خبري/ رسانه اي در كنفرانس ها و همايش هاي برگزار شده توسط احزاب و سازمان
هاي سياسي يا نهادها و مؤسسات مدني در كشورهاي اروپايي يا آمريكا، نسخه هاي مشابه
چنين كنفرانس هايي كه در همين كشورها توسط ايرانيان (اپوزيسيون) برگزار مي شود، نه
تنها شفاف نبوده بلكه همواره با برگزاري هر كنفرانس جديدي، انبوهي از ابهامات و
سردرگمي هاي جديدتر برآنچه تا پيش از آن تلنبار شده بود، افزون مي شود.
اين
ارزيابي ناظر به برخي گزارش هاي رسانه هاي وابسته به اپوزيسيون است كه از هدايت
اطلاعاتي و مالي دو نشست واشنگتن و استكهلم توسط سرويس موساد و استخبارات عربستان
سعودي خبر داده بودند.
ايران امروز با بيان اينكه «پرسش هاي روشن اما بي جواب
وجود دارد» نوشت: نتيجه اين نشست ها و هزينه هاي مالي و ارتباطي صرف شده، به چه
ميزان به كار مبارزه مي آيد و چه قدر مخاطب دارد؟ چه قدر به اپوزيسيون در خارج
اعتبار مي بخشد؟ مروري اجمالي بر تجربه تلاش هايي از اين دست در يكي دو دهه اخير
حاكي از آن است كه در برابر پرسش هاي مذكور، آن سان كه بتوان با نگاه به پشت سر گام
هاي بعدي را با احساسي توأم با رضايتمندي و كامبيابي برداشت، پاسخ هاي مجاب كننده و
مثبتي نمي توان يافت.
نويسنده همچنين خاطرنشان كرد: در طول سالهاي اخير بخش قابل
تأملي از مجموعه مواضع و رويكردها و طرح ها و فراخوان هاي سياسي، به فاصله كوتاهي
پس از ارائه به افكار عمومي به دليل عدم انطباق با شرايط واقعي و مؤلفه هاي عيني
دست اندركار تكوين روندهاي جاري، رنگ باخته و بلاموضوع شده اند.
همين تكرار رنگ
باختگي و بي ثمر و بي اثر ماندن مواضع و طرح ها به فاصله كوتاهي پس از دسترسي افكار
عمومي به آنها، نه فقط باعث عميق تر شدن خندق بي اعتمادي در درون مجموعه هاي سياسي
مي گردد، بلكه منجر به سلب مجدد اعتماد عمومي مي
شود.
(خبر ويژه)
يك عضو اقليت مجلس گفت اشتباه اصلاح طلبان
در انتخابات رياست جمهوري سال 88 باعث حذف آنان از صحنه سياست شد.
خباز در عين
حال گفته است اصلاح طلبان با محوريت خاتمي به عرصه انتخابات بازمي گردند. اما محمد
هاشمي دبير سياسي حزب كارگزاران معتقد است با روند فعلي حضور اصلاح طلبان بعيد است
و بايد منتظر اعلام استراتژي كشور درباره انتخابات رياست جمهوري ماند.
محمدرضا
خباز عضو حزب اعتماد ملي به خبرگزاري مهر گفت: اشتباه اصلاح طلبان در انتخابات
رياست جمهوري 88 منجر به حذف هميشگي آنان از صحنه سياست شد. اشتباه استراتژيك اصلاح
طلبان به همراه حربه هاي تهديد و تحريم رقيب منجر به سنگين شدن هزينه و حذف اصلاح
طلبان از صحنه سياست شد.
وي گفت: علت حضور كم رنگ اصلاح طلبان در انتخابات مجلس،
فقدان محور در تهران بود تا بتواند بين نيروهاي اصلاح طلبي در سراسر كشور هماهنگي
ايجاد كند.
خباز با بيان اينكه خاتمي بايد نقش محوريت اصلاح طلبان را براي
بازسازي و حضور مجدد به عهده بگيرد گفت: حضور خاتمي در انتخابات مجلس باب جديدي را
در جريان اصلاحات براي بازگشت مجددش به صحنه سياست باز كرد؛ بنابراين اگر نظام نيز
كمك كند يك بازي و رقابت جدي در جامعه براي انتخابات رياست جمهوري شكل خواهد
گرفت.
وي با بيان اينكه چهره اي جز خاتمي براي بازسازي جبهه اصلاحات وجود ندارد،
گفت: فكر نمي كنم ديگر حزب اعتماد ملي برپا شود و فعاليت سياسي داشته باشد چرا كه
دبيركل آن حق فعاليت سياسي ندارد و تا قائم مقام حزب از اعضا دعوت نكند اعضا نمي
توانند فعاليت حزبي داشته باشند.
عضو اقليت مجلس با اشاره به اشتباه استراتژيك
اصلاح طلبان در انتخابات نهم و دهم رياست جمهوري گفت: تعدد كانديداي اصلاح طلب يكي
از اشتباهات ما در انتخابات بود كه آرا شكست و چندكاسه شد لذا اين اشتباه ديگر
نبايد تكرار شود و اگر محوري براي وحدت و جمع كردن نيروهاي معتدل و ميانه روي اصلاح
طلب پيدا شود بايد به كانديداي حداقلي راضي باشيم.
اما محمد هاشمي معتقد است:
اصلاح طلبان براي شروع مجدد فعاليت خود در انتخابات رياست جمهوري آينده منتظر
استراتژي كشور براي اين دوره انتخابات باشند.
دبير سياسي حزب كارگزاران سازندگي
در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران اظهار داشت: اگر درباره اين موضوع انتخابات مجلس
نهم را الگو قرار دهيم بايستي گفت احزاب در اين دوره نقش فعالي نداشتند و بيشتر
برخي تشكل ها در قالب جبهه ها در اين دوره تاثيرگذار بودند.
وي افزود: در صورتي
كه اين روند همچنان ادامه داشته باشد به طور حتم حضور اصلاح طلبان بعيد به نظر مي
رسد لذا بايستي منتظر ماند تا استراتژي كشور نسبت به انتخابات رياست جمهوري اعلام
شود.
گفتني است انتخابات رياست جمهوري خرداد سال آينده برگزار مي شود.
اخيرا
برخي فعالان جبهه اصلاحات و از جمله كساني چون عباس عبدي و محمد قوچاني و... از
سران اين جريان خواسته اند پيش از بازگشت مجدد به فضاي سياسي، صراحتا تكليف خود را
با تحركات راديكال 3 سال گذشته تحت عنوان جنبش سبز به رفتارهاي ساختارشكنانه و
ادعاهايي نظير تقلب در انتخابات كه در تعارض با ادعاي اصلاح طلبي و پايبندي به نظام
و قانون اساسي قرار داشت، مشخص كنند.
نظرات شما عزیزان:
خوشحالم از اینکه توانسته ام به وبلاگی سر بزنم که حاوی 50 درصد دروغ و 50 در صد خیانت به ملت است و تمام حرفهایش سرچشمه ای از اهل بیت است
و خوشحالم از اینکه مردم وبلاگ شما و هم فکران شمارا میبینند و درس عبرتی میشود برای خود و خانواده هایشان .
و خوشحالم از اینکه مردم میبینند که با چه کسانی طرفند
سعی کنید انسان باشین و انسانیت را در جامعه بپرورانید . گرچه بعید است