دستگیری یکی از سرپل های اصلی ارتباط فتنه گران با خارج
یک منبع مطلع از دستگیری یکی از حلقههای خیلی مهم ارتباطات داخلی خارجی فتنهگران خبر داد.
یک منبع مطلع به خبرنگار سیاسی فارس خبر داد که امروز یکی از حلقههای خیلی مهم ارتباطات داخلی - خارجی فتنهگران بازداشت شد.
این منبع مطلع گفت: بعد از چند ماه تعقیب سوژه مورد نظر و مراقبت از او در خارج از کشور و انجام اقدامات متعددی به منظور گسیل داشتن وی به داخل، بالاخره تاکتیکهای طراحی شده برای ورود او به کشور، موثر واقع گشته و فرد مورد نظر وارد کشور شد.
این منبع اضافه کرد: پس از ورود او نیز بیش از چهل روز دست نگه داشتیم و او را کاملاً تحت نظر گرفتیم که البته این ریسک، به نتیجهاش میارزید و بخش مهمی از ارتباطات داخلی این فرد و شخصیتهای مطرح فتنه که این فرد از خارج برای آنها پیام آورده بود، شناسایی شدند و بالاخره در شرایط که قصد بازگشت به خارج را داشت، بازداشت شد.
وی افزود: به محض مرتفع شدن معذوریتهای امنیتی، اطلاعات مهمی درباره جزئیات موضوع منتشر خواهد شد.
حوادثي که در جریان مراسم تشییع جنازه رییس جمهور ونزوئلا واقع شد، اسفآور بود
باشگاه خبرنگاران: "حضرت
آیتالله مکارم شیرازی" در واکنش به اتفاقات اخیر در حاشیه مراسم تشییع
جنازه هوگو چاوز، گفتند: حوادث اسفناک و دردناکی که در جریان مراسم تشییع
جنازه رییس جمهور ونزوئلا واقع شد که در مجموع اسفآور بود.
این
مرجع تقلید، امروز در آغاز درس خارج فقه در مسجد اعظم قم، با تاکید بر این
که مسائل دردناکی در این روزها اتفاق میافتد که انسان نمیداند در مقابل
آن چه کار کند، ابراز داشتند: پیامبر(ص) در حدیثی میفرماید "زمانی بر
امت من میآید که امر به معروف و نهی از منکر ترک و جای منکر و معروف عوض
میشود".
*علما سکوت نکنند
معظم
له با تاکید بر این که باید از زمانی که معروف منکر و منکر معروف شود
ترسید، خاطرنشان کردند: اگر بخواهیم به اینجا نرسیم باید علما، فضلا و
شخصیتها منکر را که مشاهده میکنند بگویند و متاسفانه خیلیها نمیگویند و
اعتراضی نمیکنند.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی یادآورشدند:
حوادث اسفناک و دردناکی که در جریان مراسم تشییع جنازه رییس جمهور ونزوئلا
واقع شد، در مجموع اسف آور بود، وقتی این مسائل را نگوییم کم کم منکر
معروف میشود و معروف منکر.
*تقدیر از موضعگیری آیتالله یزدی
این
مرجع تقلید از موضع گیری صریح آیتالله یزدی در قبال این مساله تقدیر
کرده و افزودند: من از اقدام به جای آیتالله یزدی رییس جامعه مدرسین
حوزه علمیه قم خوشم آمد و همچنين موضعگيري هفده نفر از نمایندگان مجلس در
اينباره جای تقدیر دارد.
معظم له اضافه کردند: متاسفانه بسیاری
در مقابل این مسائل سکوت کردند، من بیش از این در این باره صحبت نمیکنم ،
اما اخیرا جشنی در تهران به نام استقبال از نوروز تشکیل دادهاند، این
جشن چهار ساعت به طول انجامیده و بساط موسیقیهای محلی و غیر محلی بوده
است و آمدند رقصیدند و کوبیدند و دختران را نیز وادار به رقص کردند.
*انتقاد از برگزاری جشن استقبال از نوروز
ایشان
با ابراز تاسف از وقوع چنین مسائلی به نام استقبال از نوروز خاطرنشان
کردند: اگر ما نگوییم و اعتراض نکنیم در پیشگاه الهی مسئول هستیم، من خواهش
میکنم از آقایان منکراتی که میبینند سکوت نکنند.
حضرت آیت
الله مکارم شیرازی افزودند: امیدواریم خداوند تبارک و تعالی به همه ما
توفیق دهد که در شرایط مختلف بدون ملاحظه جهات وظیفه شرعی خود را انجام
دهیم.
موسوی و کروبی را عمله آمریکا میدانم
باشگاه خبرنگاران: اعضاي «میز انتخابات» اتحادیه انجمنهای اسلامی
دانشجویان مستقل صبح امروز با محسن رضایی دیدار کردند و طي آن نقطه نظرات
اعضای اتحادیه با محسن رضایی در میان گذاشته شد.
محسن رضایی در
این جلسه در مورد رابطه خود با رهبری از تعبیر "ولایتی آزاده " استفاده
کرد و گفت: "من ولایتی آزادهام و مقام معظم رهبری در مورد بنده توصیفاتی
دارند که شاید شبیه آن وجود نداشته باشد".
رضایی در این جلسه عرصه
انتخابات را عرصه جهادی توصیف کرد و ابراز داشت که من به عنوان ریاست فکر
نمیکنم بلکه این عرصه را عرصه جنگ و جهاد میدانم که باید وارد شد.
رضایی
با اشاره به اهمیتهای عرصه اقتصاد و فرهنگ، حضور در دانشگاهها،
حوزههای علمیه، مساجد و کارخانهها را از اولویتهای خود دانست.
وی در واکنش به سوالی در مورد رابطه خود با آیت لله هاشمی، جنس نقدهای خود به هاشمی را ایدئولوژیک و فکری عنوان کرد.
محسن رضایی فضای انتخاباتی سال آینده را متفاوت از سالهای 84 و 88 دانست و در خصوص رای آوری خود اظهار امیدواری کرد.
وی در خصوص نامه 9 دی خود به رهبر انقلاب در سال 88 اظهار داشت: هیچ گاه "حکمیت" منظورم نبود بلکه منظورم وحدت بین مردم بود.
رضایی
در خصوص میرحسین موسوی و مهدی کروبی گفت: من آن دو را عمله آمریکا
میدانم و در 25 بهمن 89 اعلام کردم اگر این دو نفر از مردم عذرخواهی
نکنند مردم میتوانند آنها را دستگیر کنند.
رضایی ادامه داد: شاید
برخی بگویند چنین اظهارنظری دیرهنگام بوده است، اما هیچ کس موضعی مانند
من در برابر سران فتنه نداشته است؛ اعتقاد دارم برای اثر بیشتر بایستی
مواضعم در این باره را به موقع مطرح میکردم و زمانش وقتی بود که به
دستگیری آنان منجر شد.
بازداشت منافقین در حاشیه بیست و دومین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل
هتاکی و توهین اعضای منافقین به خانوادههای قربانی ترور در نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل به قدری وقیحانه بود که پلیس سوئیس ملزم به بازداشت آنها شد.
به نقل انجمن دفاع از قربانیان تروریسم، نماینده خانوادههای قربانیان ترور ایران با حضور در بیست و دومین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل تلاش کرد تا صدای مظلومیت قربانیان ترور را به گوش جهانیان برساند.
در این راستا گفتوگوها و دیدارهای سازندهای را با هیئتهای نمایندگی دولتهای عضو، گزارشگران ویژه سازمان ملل و نمایندگان نهادها و سازمانهای حقوق بشری دارای مقام مشورتی برگزار کرد.
در این دیدارها مدیر عامل انجمن دفاع از قربانیان تروریسم به همراه تنی چند از خانوادههای قربانی ترور با روایتهایی از مظلومیت جامعه ایرانی، ماهیت ضد بشری و ددمنشانه گروههای تروریستی را به گونهای مستند و از زبان خانوادههای قربانی ترور به عنوان راویان صادق در این خصوص بیان کردند.
این فعالیتها برای گروههای تروریستی که بواسطه ماهیت منافق گونهشان، چهرهای دیگری در مجامع بینالمللی از خود تصویر کردهاند، بسیار گران آمد. از جمله مهمترین این گروهکها، فرقه تروریستی منافقین بود. نکته قابل توجه اینکه فرقه تروریستی منافقین در پرتو حمایتهای اخیر برخی از بازیگران قدرت، عرصه جولانی برای خود جستجو میکند.
از این رو برای خاموش کردن صدای مظلومیت قربانیان ترور جامعه ایرانی و تداوم بازیگری منافق گونهشان، اقدامات تخریبی چندی را در دستور کار خویش قرار دادند، از جمله هتاکی و توهین و تهدید به خانوادههای شهدای ترور در هنگام ورود و خروج به اجلاس و همچنین در سطح شهر ژنو به عنوان میزان این اجلاس. امری که تاکنون با سکوت نهادهای برگزار کننده همراه بوده است. نهایتاً با تلاشها و پیگیریهای خانوادههای قربانی ترور نیروهای امنیتی سوئیس در 21 اسفند ملزم به بازداشت این اخلال گران شده و شکایتی دال بر پرخاشگری و تهدیدات این فرقه تروریستی برای خانوادههای قربانی ترور ایران نیز تهیه و به نهادهای امنیتی سوئیس ارائه شد.
قابل توجه است که این گروهک ترور بیش از 12 هزار شهروند ایرانی، خیانت به ملت ایران در طول جنگ تحمیلی، جاسوسی و دیگر جنایتها را در پرونده خویش ثبت کرده است.
هاشمی:تصمیمی بر کاندیداتوری ندارم/ تاکید خاتمی بر کاندیداتوری هاشمی
برخی منابع از دیدار سید محمد خاتمی با هاشمی رفسنجانی در خصوص یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خبر می دهند. در این دیدار سید محمد خاتمی ضمن تاکید بر کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی خطاب به وی گفته است که وی در صورت حضور در انتخابات از حمایت اصلاح طلبان برخوردار خواهد بود.
برخی منابع از دیدار سید محمد خاتمی با هاشمی رفسنجانی در خصوص یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری خبر می دهند.
به گزارش«سراج24»،
شنیده می شود در این دیدار سید محمد خاتمی ضمن تاکید بر کاندیداتوری
هاشمی رفسنجانی خطاب به وی گفته است که وی در صورت حضور در انتخابات از
حمایت اصلاح طلبان برخوردار خواهد بود.
خاتمی همچنین هاشمی رفسنجانی
را چهره ای دانسته که مورد پذیرش نظام بوده و تصریح کرده است که در صورت
کاندیداتوری وی در انتخابات زمینه پذیرش مردمی وی نیز وجود دارد.
شنیده می شود هاشمی رفسنجانی هم در این دیدار با بیان این که وی تصمیمی
برای کاندیداتوری در انتخابات ندارد، از خاتمی پرسیده است که شما چرا در
انتخابات حضور پیدا نمی کنید؟.
خاتمی در نیز در پاسخ با بیان این که
شرایط برای حضور وی در انتخابات فراهم نیست، اظهار داشته است:جریان مقابل
به ما انگ زده و نمی توانیم وارد عرصه انتخابات شویم.
نوه امام سرلیست اصلاح طلبان شد
اصلاح طلبان با توجه به اینکه اشراقی به عنوان نوه امام (ره) می تواند رای مردم را به خود جلب نماید و تایید صلاحیت شود، وی را سرلیست اصلاح طلبان در شورای شهر قرار دادند.
نوه امام خمینی (ره)
یکی از چهره های شناخته شده اصلاح طلب و یکی از فعالان فضای مجازی است که
در جدیدترین پست منتشر کرده خود در فیس بوک شخصیش، توجه مخاطبان را به نظر
سنجی انتخاباتی میان آقایان اسفندیار رحیم مشایی و سید محمد خاتمی با هدف
آزادی سران فتنه جلب کرده است.
وی
که تا روزهای گذشته یکی از حامیان جدی حضور عارف در انتخابات بود در
مصاحبه با یک سایت اعلام کرده که اگر طی روزهای آینده شنیدید که سید محمد
خاتمی نامزدی خود را برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم اعلام کرده
تعجب نکنید.
تاکید خاتمی بر ضرورت دیدار اصلاح طلبان با رهبر معظم انقلاب
سید محمد خاتمی بر ضرورت ادامه دیدار اصلاح طلبان با مقام معظم رهبری تاکید کرده است.پس از دیدار چندی پیش ۳ تن از اصلاح طلبان شامل مجید انصاری، اسحاق جهانگیری و موسوی لاری با رهبر معظم انقلاب، سید محمدخاتمی اخیرا در دیدار با مجید انصاری بر ضرورت تکرار این دیدارها تاکید کرده است.
سید محمد خاتمی بر ضرورت ادامه دیدار اصلاح طلبان با مقام معظم رهبری تاکید کرده است.
به گزارش«سراج24»،
پس از دیدار چندی پیش ۳ تن از اصلاح طلبان شامل مجید انصاری، اسحاق
جهانگیری و موسوی لاری با رهبر معظم انقلاب، سید محمدخاتمی اخیرا در دیدار
با مجید انصاری بر ضرورت تکرار این دیدارها تاکید کرده است.
وی در عین حال تصریح کرده که انصاری و مابقی اصلاح طلبان در دیدارهای خود سخنی در رابطه با انتخابات مطرح نسازند.
اسكار سياسي و بي خبري جريان انحرافي!
يكي از مجلات نزديك به جريان انحرافي در شماره اسفند خود به تجليل و تمجيد از جشنواره ضدايراني اسكار پرداخت.
گفتني است مديرمسئول اين مجله مجري جشن هنرمندان بود كه هفته گذشته توسط گردانندگان جريان انحرافي برگزار شد.
محاکمه مهدی هاشمی به قاضی پرونده اختلاس رسید
دختران میرحسین موسوی مورد توجه ویژه ضدانقلاب
دیدار احمدینژاد با باجناق موسوی
یک منبع آگاه از دیدار رئیس جمهور کشورمان با باجناق موسوی در هفته گذشته خبر داد.
به گزارش سیرنیوز؛ سایت عصر امروز نوشت: محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان هفته گذشته در منزل عبدالحمید نقره کار شوهر خواهر زهرا رهنورد حاضر و ضمن تسلیت فوت پدر همسرش با وی دیدار و گفتگو کرده است.
یک منبع آگاه در گفتگو با این سایت خبری، با اشاره به این دیدار اظهار داشت: نقره کار و احمدی نژاد از اول انقلاب تا حالا با هم رفاقت و رفت و آمد خانوادگی دارند.
این منبع با اشاره به اینکه نقره کار، رئیس دانشکده معماری و شهر سازی دانشگاه علم و صنعت می باشد، گفت: در زمان حضور احمدی نژاد در دانشگاه و تدریس وی، رفاقت خوبی بین این دو برقرار بوده است.
این منبع آگاه همچنین با اشاره به مواضع اصولی آقای نقره کار در ایام فتنه 88 اظهار داشت: وی یکی از مخالفین سرسخت موسوی در آن ایام بوده و بارها به موسوی به خاطر عملکرد خلافش و ایستادگی در مقابل نظام هشدار داده و به وی معترض بوده و نسبت به روش غلط موسوی در ایجاد فتنه به وی تذکر می داده که با مخالفت موسوی مواجه بوده است.
این منبع با اشاره به احتمال سوء استفاده خبری فتنه گران از این دیدار اظهار داشت: این ترفند نخ نما شده و هیچ گونه حاشیه ای ایجاد نخواهد کرد.
وی در پایان گفت: همه اساتید و دانشجویان دانشگاه علم و صنعت از این رفاقت و رفت و آمد اطلاع داشته اند و چیز تازه ای نمی باشد.
حال اپوزيسيون خيلي خراب است
«از آنجا كه همگان ضعف هاي اپوزيسيون را به خوبي مي شناسند اميدوارم نوشته حاضر مورد استفاده كيهان شريعتمداري قرار نگيرد تا ضعف هاي اپوزيسيون را دوباره برشمرد.»
کیهان: «ناصر- م» از عناصر ضد انقلاب خارج نشين با درج اين مطلب در پايگاه اينترنتي خودنويس نوشت: سال گذشته مردم ايران به فراخوان خانواده هاي زندانيان سياسي هيچ اعتنايي نكردند... چرا رژيم اسلامي مي تواند مردم را به پاي صندوق هاي راي بكشاند اما اپوزيسيون نتوانسته مردم را به سوي خود جلب كند؟ چرا در حالي كه 90روز ديگر انتخابات برگزار خواهد شد، نيروهاي اپوزيسيون نبايد يك آلترناتيو جامع و مانع داشته باشند. درد بسيار عميق كنوني ما در اين است كه نيروهاي اپوزيسيون در 34 سال گذشته موقعيت رژيم را تحكيم كرده اند و ديگر نزد مردم اعتباري ندارند و به سختي اعتماد آنان را به دست مي آورند.
يادآور مي شود نويسنده چند سال پيش به طور علني از حمله رژيم صهيونيستي به ايران حمايت كرده بود. «ناصر- م» شهريورماه گذشته نيز در سايت گويا نيوز، اپوزيسيون را متهم به بي عرضگي كرده و نوشته بود: «گروه هاي رنگارنگ اپوزيسيون در خارج بيشتر به فكر نيازهاي خود هستند تا مبارزه. كجايند همه آن نيروهاي سياسي كه كشور را به مقصد مبارزه ترك كردند و حالا در خارج اتراق كرده و مشغول گشت و گذار هستند؟ 90درصد آنها كه به خارج آمده اند، حالا به جمهوري اسلامي رفت و آمد دارند و درد مخالفان را مدت هاست كه فراموش كرده اند.»
وي مي افزايد: من از اين خيلي دلم مي سوزد كه اپوزيسيون به بي عرضگي كامل رسيده است. اكتبر سال 1985 تازه از ايران به برلين غربي آمده بوديم و حداكثر اقامتمان را در آلمان پنج سال ارزيابي كرده بوديم. بيش از حد اميدوار بوديم كه در آينده نزديك باز خواهيم گشت. همه همت خود را معطوف كرده بوديم كه بيشتر عليه رژيم مبارزه كنيم و حكومت هرچه زودتر سرنگون گردد و هرچه سريع تر به وطن بازگرديم. هيچ علاقه اي به فراگيري زبان آلماني از خود نشان نمي داديم. آنها هم كه زبان آلماني را ياد مي گرفتند؛ بعضي ها آنها را مسخره و ليبرال خطاب مي كردند!
هاشمي نامزد رياست مجلس خبرگان نيست
يك روزنامه نزديك به هاشمي رفسنجاني، نامزدي وي براي انتخابات هيئت رئيسه مجلس خبرگان را رد كرد.
کیهان: روزنامه جمهوري اسلامي نوشت: «يك منبع موثق نزديك به آيت الله هاشمي رفسنجاني به نقل از ايشان گفت من خداي متعال را شكر كردم كه آيت الله مهدوي كني مسئوليت رياست مجلس خبرگان را پذيرفتند و اكنون نيز خوشحالم كه ايشان براي اين سمت داوطلب هستند. دو سال قبل هم كه ايشان پذيرفتند داوطلب رياست شوند من از ايشان تشكر كردم.»
آيت الله مهدوي كني در تاريخ 17 اسفند 1389 و با راي 63 تن از نمايندگان مجلس خبرگان به رياست اين مجلس انتخاب شد. پيش از آن تاريخ و به مدت 3 سال آقاي هاشمي رفسنجاني رياست مجلس خبرگان را برعهده داشت. وي پس از درگذشت آيت الله مشكيني در شهريور 86، به رياست مجلس خبرگان انتخاب شده بود.
پس از علني شدن حمايت اكثريت اعضاي خبرگان از نامزدي مهدوي كني، هاشمي اعلام كرد نامزد انتخابات رياست مجلس نمي شود و از مهدوي كني حمايت مي كند.
پيش از اين، آيت الله سيد احمد خاتمي در گفتگو با مهر اعلام كرد سيزدهمين اجلاس رسمي خبرگان رهبري در دوره چهارم از تاريخ 15 تا 17 اسفند در محل سابق مجلس شوراي اسلامي برگزار خواهد شد.
عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه انتخاب كميته 5 نفره براي تهيه بيانيه پاياني اجلاس از ديگر برنامه هاي اين نشست است، گفت: همچنين انتخابات كميسيون هاي خبرگان در دستور كار قرار دارد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا اين دوره نيز آيت الله مهدوي كني كانديداي رياست مجلس خبرگان خواهند بود گفت: ايشان حتما كانديداي اين دوره نيز خواهند بود؛ آيت الله مهدوي كني هم محبوب مردم و هم محبوب خبرگان است.
در همين حال سايت تابناك كه به محسن رضايي نزديك است، از بازسازي شعار «هاشمي 2005» توسط برخي مدعيان حمايت از هاشمي و عنوان كردن «شعار 2013» نوشت: اين كار برخي رسانه هاي طرفدار آقاي هاشمي، موجب وهن جايگاه وي است.
برخي مدعيان حمايت از هاشمي در انتخابات رياست جمهوري سال 1384 از عبارت لاتين «2005 HASHEMI » در تبليغات استفاده كرده بود كه بعدها معلوم شد با هماهنگي ياسر پسر كوچك آقاي هاشمي بوده است.
تابناك اين انتقاد را مطرح كرده كه ذكر سال براي معرفي مدل خودروهاست و بعيد است هاشمي از چنين شيوه هايي راضي باشد.
در همين حال سايت جرس وابسته به حلقه فتنه گران مقيم خارج در تحليلي با اشاره به برخي زمزمه ها درباره نامزدي هاشمي در انتخابات رياست جمهوري، از او خواست حتما نامزد شود اما پيش از آن با رهبري مرزگذاري و مخالفت كند! جرس مدعي شده پيمان وفاداري به امام و رهبري، نبايد مانع نزديكي هاشمي به مخالفان شود.
حلقه لندن شامل مهاجراني، كديور، عبدالعلي بازرگان، فرخ نگهدار، يوسفي اشكوري و چند تن از عناصر فراري مي شود كه البته مدت هاست دچار آشفتگي شده است. اين حلقه در آغاز فتنه سبز، خود را اتاق فكر جنبش سبز در خارج معرفي مي كرد.
وقتي از مخالف خواني و جنجال استقبال مي شود
مخالف خواني احمدي نژاد در رسيدگي به صلاحيت نامزدهاي انتخابات نظام پزشكي با استقبال دو تن از اعضاي كابينه خاتمي مواجه شده است.
کیهان: پايگاه اينترنتي رجا نيوز با اشاره به موضع اخير احمدي نژاد تصريح كرد كه اين اقدامات، عدول از موضع اصولي دولت است. اين سايت اينترنتي خاطرنشان مي كند: اعتراض احمدي نژاد به رد صلاحيت برخي نامزدهاي انتخابات نظام پزشكي، با استقبال مصطفي معين و مسعود پزشكيان از وزراي دولت اصلاحات مواجه شده است، معين مي خواهد كه احمدي نژاد حكم رئيس جديد نظام پزشكي را نپذيرد و پزشكيان مي گويد حق رئيس جمهور است كه حكم رئيس نظام پزشكي را ابلاغ نكند.
رجا نيوز نوشت: مجموع اين حمايت ها به اضافه بازتاب اقدام رئيس جمهور در رسانه هاي ضدانقلاب به خوبي نشان مي دهد تغيير در مشي احمدي نژاد طي سالهاي گذشته، بيش از همه به مذاق چه كساني خوش آمده است.
همچنين در حالي كه رهبر معظم انقلاب در آبان ماه سال جاري فرمودند هركسي فضاي جامعه را تا روز انتخابات به سمت تنش ببرد خيانت كرده است، مشخص نيست برخي اقدامات عجيب از سوي رئيس جمهور با چه انگيزه اي صورت مي گيرد.
روايت بي بي سي از افول قدرت كاخ سفيد
شبكه دولتي انگليس سياست هاي اوباما را نشانه افول قدرت كاخ سفيد در بسياري از نقاط جهان توصيف كرد.
کیهان: وب سايت بي بي سي در تحليلي نوشت: برنامه هاي سياست خارجي اوباما براي دور دوم رياست جمهوري گويي آن قدر بلندپروازانه نيست كه پيشتر مي نمود. نطق سالانه باراك اوباما در مجلس نمايندگان گواهي است بر اين مدعا. گويي مي خواهد اعتراف كند هرچند جايزه جهاني صلح نوبل را از آن خود كرده است،اما آمريكا اولويت نخستين او است. سخنان او نشان داد وي بيش از هر چيز ديگر در پي ترميم اقتصاد اين كشور است.
اين تحليل مي افزايد: چنين مي نمايد كه تجربه هاي تلخ اوباما در سال هاي اخير مانند كوشش بي فرجام براي كشاندن مقامات ايران به پاي ميز مذاكره، خيزش جهان عرب كه مي رفت نويدبخش باشد اما اكنون به دست اسلام گرايان مصادره شده و اندك اندك به تهديد براي ايالات متحده تبديل مي شود، وقوف به اينكه آمريكا نفوذ چنداني بر پاكستان و اسرائيل ندارد و درك اين واقعيت كه افغانستان هيچ حاصلي جز بر باد دادن جان و مال آمريكائيان نداشته و ظهور روز افزون قدرت بزرگترين رقيب اقتصاديش چين، سبب شده تا وي راهبردي را اتخاذ كند كه تداعي كننده رويكرد يكي از اسلافش يعني دوايت آيزنهاور، جمهوري خواه است.
بي بي سي مي نويسد: دستاوردهاي اوباما در مقايسه رؤساي جمهور سابق چندان چشمگير به نظر نمي رسد. بزرگترين دستاورد او تاكنون دفاعي بوده است؛ تلاش براي بيرون كشيدن كامل نيروهاي آمريكايي از افغانستان و عراق. بيهوده نيست كه يكي از مشاورين اوباما اقدامات وي را كه چيزي شبيه دكترين است، «هدايت از پشت» [جنگ نيابتي ] مي خواند، بهترين توصيفي كه از دكترين در حال شكل گيري وي در سياست خارجي مي توان به دست داد. «هدايت از پشت» تعبيري است كه منتقدان اوباما در نشريه نيويوركر پس از حادثه بنغازي در ليبي در توصيف او بكار بردند يعني گزينه اي بهتر، امن تر و كم هزينه تر از سياست هاي جورج بوش كه به ستيزه جويي در سراسر منطقه دامن زده بود. هر چند تعريف «هدايت از پشت» در مورد آمريكايي كه مي شناسيم دشوار است اما مبتني بر دو باور ناگفته است؛ نخست اينكه قدرت آمريكا در بسياري از نقاط جهان رو به افول است و دوم، دنبال كردن منافع آمريكا و گسترش آرمان هايش مستلزم پنهانكاري، فروتني و كاهش قدرت نظامي دارد. اين باور با انتظارات جان ويني آمريكا كه از خود ترسيم ساخته، فرسنگ ها فاصله دارد.
عاقبت پول گرفتن کروبی از جزایری
محاکمه مهدی هاشمی به قاضی پرونده اختلاس رسید
دختران میرحسین موسوی مورد توجه ویژه ضدانقلاب
دیدار احمدینژاد با باجناق موسوی
یک منبع آگاه از دیدار رئیس جمهور کشورمان با باجناق موسوی در هفته گذشته خبر داد.
به گزارش سیرنیوز؛ سایت عصر امروز نوشت: محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان هفته گذشته در منزل عبدالحمید نقره کار شوهر خواهر زهرا رهنورد حاضر و ضمن تسلیت فوت پدر همسرش با وی دیدار و گفتگو کرده است.
یک منبع آگاه در گفتگو با این سایت خبری، با اشاره به این دیدار اظهار داشت: نقره کار و احمدی نژاد از اول انقلاب تا حالا با هم رفاقت و رفت و آمد خانوادگی دارند.
این منبع با اشاره به اینکه نقره کار، رئیس دانشکده معماری و شهر سازی دانشگاه علم و صنعت می باشد، گفت: در زمان حضور احمدی نژاد در دانشگاه و تدریس وی، رفاقت خوبی بین این دو برقرار بوده است.
این منبع آگاه همچنین با اشاره به مواضع اصولی آقای نقره کار در ایام فتنه 88 اظهار داشت: وی یکی از مخالفین سرسخت موسوی در آن ایام بوده و بارها به موسوی به خاطر عملکرد خلافش و ایستادگی در مقابل نظام هشدار داده و به وی معترض بوده و نسبت به روش غلط موسوی در ایجاد فتنه به وی تذکر می داده که با مخالفت موسوی مواجه بوده است.
این منبع با اشاره به احتمال سوء استفاده خبری فتنه گران از این دیدار اظهار داشت: این ترفند نخ نما شده و هیچ گونه حاشیه ای ایجاد نخواهد کرد.
وی در پایان گفت: همه اساتید و دانشجویان دانشگاه علم و صنعت از این رفاقت و رفت و آمد اطلاع داشته اند و چیز تازه ای نمی باشد.
حال اپوزيسيون خيلي خراب است
«از آنجا كه همگان ضعف هاي اپوزيسيون را به خوبي مي شناسند اميدوارم نوشته حاضر مورد استفاده كيهان شريعتمداري قرار نگيرد تا ضعف هاي اپوزيسيون را دوباره برشمرد.»
کیهان: «ناصر- م» از عناصر ضد انقلاب خارج نشين با درج اين مطلب در پايگاه اينترنتي خودنويس نوشت: سال گذشته مردم ايران به فراخوان خانواده هاي زندانيان سياسي هيچ اعتنايي نكردند... چرا رژيم اسلامي مي تواند مردم را به پاي صندوق هاي راي بكشاند اما اپوزيسيون نتوانسته مردم را به سوي خود جلب كند؟ چرا در حالي كه 90روز ديگر انتخابات برگزار خواهد شد، نيروهاي اپوزيسيون نبايد يك آلترناتيو جامع و مانع داشته باشند. درد بسيار عميق كنوني ما در اين است كه نيروهاي اپوزيسيون در 34 سال گذشته موقعيت رژيم را تحكيم كرده اند و ديگر نزد مردم اعتباري ندارند و به سختي اعتماد آنان را به دست مي آورند.
يادآور مي شود نويسنده چند سال پيش به طور علني از حمله رژيم صهيونيستي به ايران حمايت كرده بود. «ناصر- م» شهريورماه گذشته نيز در سايت گويا نيوز، اپوزيسيون را متهم به بي عرضگي كرده و نوشته بود: «گروه هاي رنگارنگ اپوزيسيون در خارج بيشتر به فكر نيازهاي خود هستند تا مبارزه. كجايند همه آن نيروهاي سياسي كه كشور را به مقصد مبارزه ترك كردند و حالا در خارج اتراق كرده و مشغول گشت و گذار هستند؟ 90درصد آنها كه به خارج آمده اند، حالا به جمهوري اسلامي رفت و آمد دارند و درد مخالفان را مدت هاست كه فراموش كرده اند.»
وي مي افزايد: من از اين خيلي دلم مي سوزد كه اپوزيسيون به بي عرضگي كامل رسيده است. اكتبر سال 1985 تازه از ايران به برلين غربي آمده بوديم و حداكثر اقامتمان را در آلمان پنج سال ارزيابي كرده بوديم. بيش از حد اميدوار بوديم كه در آينده نزديك باز خواهيم گشت. همه همت خود را معطوف كرده بوديم كه بيشتر عليه رژيم مبارزه كنيم و حكومت هرچه زودتر سرنگون گردد و هرچه سريع تر به وطن بازگرديم. هيچ علاقه اي به فراگيري زبان آلماني از خود نشان نمي داديم. آنها هم كه زبان آلماني را ياد مي گرفتند؛ بعضي ها آنها را مسخره و ليبرال خطاب مي كردند!
هاشمي نامزد رياست مجلس خبرگان نيست
يك روزنامه نزديك به هاشمي رفسنجاني، نامزدي وي براي انتخابات هيئت رئيسه مجلس خبرگان را رد كرد.
کیهان: روزنامه جمهوري اسلامي نوشت: «يك منبع موثق نزديك به آيت الله هاشمي رفسنجاني به نقل از ايشان گفت من خداي متعال را شكر كردم كه آيت الله مهدوي كني مسئوليت رياست مجلس خبرگان را پذيرفتند و اكنون نيز خوشحالم كه ايشان براي اين سمت داوطلب هستند. دو سال قبل هم كه ايشان پذيرفتند داوطلب رياست شوند من از ايشان تشكر كردم.»
آيت الله مهدوي كني در تاريخ 17 اسفند 1389 و با راي 63 تن از نمايندگان مجلس خبرگان به رياست اين مجلس انتخاب شد. پيش از آن تاريخ و به مدت 3 سال آقاي هاشمي رفسنجاني رياست مجلس خبرگان را برعهده داشت. وي پس از درگذشت آيت الله مشكيني در شهريور 86، به رياست مجلس خبرگان انتخاب شده بود.
پس از علني شدن حمايت اكثريت اعضاي خبرگان از نامزدي مهدوي كني، هاشمي اعلام كرد نامزد انتخابات رياست مجلس نمي شود و از مهدوي كني حمايت مي كند.
پيش از اين، آيت الله سيد احمد خاتمي در گفتگو با مهر اعلام كرد سيزدهمين اجلاس رسمي خبرگان رهبري در دوره چهارم از تاريخ 15 تا 17 اسفند در محل سابق مجلس شوراي اسلامي برگزار خواهد شد.
عضو هيئت رئيسه مجلس خبرگان رهبري با بيان اينكه انتخاب كميته 5 نفره براي تهيه بيانيه پاياني اجلاس از ديگر برنامه هاي اين نشست است، گفت: همچنين انتخابات كميسيون هاي خبرگان در دستور كار قرار دارد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا اين دوره نيز آيت الله مهدوي كني كانديداي رياست مجلس خبرگان خواهند بود گفت: ايشان حتما كانديداي اين دوره نيز خواهند بود؛ آيت الله مهدوي كني هم محبوب مردم و هم محبوب خبرگان است.
در همين حال سايت تابناك كه به محسن رضايي نزديك است، از بازسازي شعار «هاشمي 2005» توسط برخي مدعيان حمايت از هاشمي و عنوان كردن «شعار 2013» نوشت: اين كار برخي رسانه هاي طرفدار آقاي هاشمي، موجب وهن جايگاه وي است.
برخي مدعيان حمايت از هاشمي در انتخابات رياست جمهوري سال 1384 از عبارت لاتين «2005 HASHEMI » در تبليغات استفاده كرده بود كه بعدها معلوم شد با هماهنگي ياسر پسر كوچك آقاي هاشمي بوده است.
تابناك اين انتقاد را مطرح كرده كه ذكر سال براي معرفي مدل خودروهاست و بعيد است هاشمي از چنين شيوه هايي راضي باشد.
در همين حال سايت جرس وابسته به حلقه فتنه گران مقيم خارج در تحليلي با اشاره به برخي زمزمه ها درباره نامزدي هاشمي در انتخابات رياست جمهوري، از او خواست حتما نامزد شود اما پيش از آن با رهبري مرزگذاري و مخالفت كند! جرس مدعي شده پيمان وفاداري به امام و رهبري، نبايد مانع نزديكي هاشمي به مخالفان شود.
حلقه لندن شامل مهاجراني، كديور، عبدالعلي بازرگان، فرخ نگهدار، يوسفي اشكوري و چند تن از عناصر فراري مي شود كه البته مدت هاست دچار آشفتگي شده است. اين حلقه در آغاز فتنه سبز، خود را اتاق فكر جنبش سبز در خارج معرفي مي كرد.
وقتي از مخالف خواني و جنجال استقبال مي شود
مخالف خواني احمدي نژاد در رسيدگي به صلاحيت نامزدهاي انتخابات نظام پزشكي با استقبال دو تن از اعضاي كابينه خاتمي مواجه شده است.
کیهان: پايگاه اينترنتي رجا نيوز با اشاره به موضع اخير احمدي نژاد تصريح كرد كه اين اقدامات، عدول از موضع اصولي دولت است. اين سايت اينترنتي خاطرنشان مي كند: اعتراض احمدي نژاد به رد صلاحيت برخي نامزدهاي انتخابات نظام پزشكي، با استقبال مصطفي معين و مسعود پزشكيان از وزراي دولت اصلاحات مواجه شده است، معين مي خواهد كه احمدي نژاد حكم رئيس جديد نظام پزشكي را نپذيرد و پزشكيان مي گويد حق رئيس جمهور است كه حكم رئيس نظام پزشكي را ابلاغ نكند.
رجا نيوز نوشت: مجموع اين حمايت ها به اضافه بازتاب اقدام رئيس جمهور در رسانه هاي ضدانقلاب به خوبي نشان مي دهد تغيير در مشي احمدي نژاد طي سالهاي گذشته، بيش از همه به مذاق چه كساني خوش آمده است.
همچنين در حالي كه رهبر معظم انقلاب در آبان ماه سال جاري فرمودند هركسي فضاي جامعه را تا روز انتخابات به سمت تنش ببرد خيانت كرده است، مشخص نيست برخي اقدامات عجيب از سوي رئيس جمهور با چه انگيزه اي صورت مي گيرد.
روايت بي بي سي از افول قدرت كاخ سفيد
شبكه دولتي انگليس سياست هاي اوباما را نشانه افول قدرت كاخ سفيد در بسياري از نقاط جهان توصيف كرد.
کیهان: وب سايت بي بي سي در تحليلي نوشت: برنامه هاي سياست خارجي اوباما براي دور دوم رياست جمهوري گويي آن قدر بلندپروازانه نيست كه پيشتر مي نمود. نطق سالانه باراك اوباما در مجلس نمايندگان گواهي است بر اين مدعا. گويي مي خواهد اعتراف كند هرچند جايزه جهاني صلح نوبل را از آن خود كرده است،اما آمريكا اولويت نخستين او است. سخنان او نشان داد وي بيش از هر چيز ديگر در پي ترميم اقتصاد اين كشور است.
اين تحليل مي افزايد: چنين مي نمايد كه تجربه هاي تلخ اوباما در سال هاي اخير مانند كوشش بي فرجام براي كشاندن مقامات ايران به پاي ميز مذاكره، خيزش جهان عرب كه مي رفت نويدبخش باشد اما اكنون به دست اسلام گرايان مصادره شده و اندك اندك به تهديد براي ايالات متحده تبديل مي شود، وقوف به اينكه آمريكا نفوذ چنداني بر پاكستان و اسرائيل ندارد و درك اين واقعيت كه افغانستان هيچ حاصلي جز بر باد دادن جان و مال آمريكائيان نداشته و ظهور روز افزون قدرت بزرگترين رقيب اقتصاديش چين، سبب شده تا وي راهبردي را اتخاذ كند كه تداعي كننده رويكرد يكي از اسلافش يعني دوايت آيزنهاور، جمهوري خواه است.
بي بي سي مي نويسد: دستاوردهاي اوباما در مقايسه رؤساي جمهور سابق چندان چشمگير به نظر نمي رسد. بزرگترين دستاورد او تاكنون دفاعي بوده است؛ تلاش براي بيرون كشيدن كامل نيروهاي آمريكايي از افغانستان و عراق. بيهوده نيست كه يكي از مشاورين اوباما اقدامات وي را كه چيزي شبيه دكترين است، «هدايت از پشت» [جنگ نيابتي ] مي خواند، بهترين توصيفي كه از دكترين در حال شكل گيري وي در سياست خارجي مي توان به دست داد. «هدايت از پشت» تعبيري است كه منتقدان اوباما در نشريه نيويوركر پس از حادثه بنغازي در ليبي در توصيف او بكار بردند يعني گزينه اي بهتر، امن تر و كم هزينه تر از سياست هاي جورج بوش كه به ستيزه جويي در سراسر منطقه دامن زده بود. هر چند تعريف «هدايت از پشت» در مورد آمريكايي كه مي شناسيم دشوار است اما مبتني بر دو باور ناگفته است؛ نخست اينكه قدرت آمريكا در بسياري از نقاط جهان رو به افول است و دوم، دنبال كردن منافع آمريكا و گسترش آرمان هايش مستلزم پنهانكاري، فروتني و كاهش قدرت نظامي دارد. اين باور با انتظارات جان ويني آمريكا كه از خود ترسيم ساخته، فرسنگ ها فاصله دارد.
عاقبت پول گرفتن کروبی از جزایری
انتخابات آزاد و آزادانه + کاریکاتور
اصلاحطلبان دور هاشمي را خالي كردند/ پايان «عمر سياسي» مرد هشتاد ساله
گروه سياسي ـ محمد پورغلامي: از شواهد امر چنين بر مي آيد كه مرد 78 ساله سياست عليرغم سن بالاي خود اما هنوز هم تمايل به كار اجرايي، آن هم در بالاترين سطوح خود دارد.
به گزارش بولتن نیوز، گويا نام هاشمي رفسنجاني ميبايست با تمامي انتخابات ايران گره بخورد. اين مرد نزديك به هشتاد سال سن، زماني كه دورهي هشت سالهي رياستجمهوريش تمام شد، دست از حضور در صحنهي انتخابات نكشيد. او ابتدا بخت خود را در انتخابات مجلس ششم آزمود. انتخاباتي كه اصلاحطلبان، سكان اجرايي كشور را در دست داشتند و توانستند با «مهندسي آراء» شهر تهران، نيروهاي تندروي جبههي اصلاحات را وارد ميدان كرده و «عاليجناب سرخپوش» (عنواني كه اصلاحطلبان آن روزي به هاشمي ميدادند) را از صحنهي ميدان به در كنند. جالب آنكه يكي از اركان اصلي تقلب در انتخابات تهران، كسي بود كه امروزه در نوشتههاي تخيلي خود، دائما صحبت از تقلب در انتخابات سال 88 به ميان ميآورد. اين «آقاي تقلب» كسي نيست جز «مصطفي تاجزاده»! البته در مورد خيانتهايي كه تاجزاده به انقلاب اسلامي كرد بايد در مطلب جداگانهاي به آن پرداخت اما به هر تقدير عملكرد اين آقاي تقلب و همپالگيهايش موجب شد تا هاشمي از مجلس ششم باز بماند.
اين البته انتهاي حضور هاشمي در انتخابات نبود. شش سال بعد و در موسم انتخابات رياستجمهوري نهم، هاشمي بار ديگر وارد ميدان انتخاباتي شد. طرفداران هاشمي براي آنكه بتوانند خاطرهي بد ملت از دوران «تعديل اقتصادي» او را لاپوشاني كنند، شعار «هاشمي 2005» را سر دادند و با استخدام دختران و پسران تينيجر و راهاندازي كارناوالهاي انتخاباتي، سعي در «آپ ديت» كردن او داشتند. بسياري از اصلاحطلبان ديروزين كه هاشمي را دشمن شمارهي يك اصلاحات ميدانستند، به جمايت از وي برخاستند. اين البته از عجائب زندگي «دو زيست» اصلاحطلبان ايراني است كه اگرچه گاهي به «راست» غش ميكنند و گاهي «چپ»، اما «قدرت» و «ثروت» دغدغهي هميشگي آنان در طول تاريخ بوده است. اصلاحطلبان حاضرند براي ماندن در قدرت و داشتن ثروت، با هر كس و هر چيزي «ائتلاف» كنند حتي اگر آن شخص عاليجناب سرخپوش دوران اصلاحات باشد! حتي اگر آن چيز، «سي آي اِي»، «اينتليجنت سرويس»، «ام آي سيكس» و «موساد» باشد؛ و مگر در فتنه 88 چنين نكردند!
باري، شايد اگر هر كس به غير از هاشمي بود هنگامي كه «دشمنان» ديروز خود را ميديد كه امروز لباس «دوستان» به تن كردهاند و گرد او جمع شدهاند، هرگز وارد انتخابات نميشد. شايد اگر هر كس به غير از هاشمي بود زماني كه ميديد رقباي انتخاباتي او كساني هستند كه روزگاري جزو «مديران مياني» دولت وي محسوب ميشدند، هرگز ذلت رقابت با آنان را نميپذيرفت. چه آنكه شكست يك سياستمدار از مديران مياني خود، به معناي پايان «عمر سياسي» وي محسوب ميشود. شكست يك سياستمدار بزرگ از سياستمداران كوچك، به معني آن است كه افكار عمومي جامعه ديگر از او رويگردان شده و دنبال نيروهاي جوانتر و ايدههاي جديدتري ميگردند. اما هاشمي، اين سياستمدار بزرگ، خود را «كوچك» كرد و به رقابت با قاليباف و احمدينژاد و لاريجاني و امثالهم پرداخت و حدث ما حدث.
در انتخابات رياستجمهوري دهم نيز اگرچه هاشمي بهصورت مستقيم حضور نداشت اما نام و اقدامات او براي همگان مشهود بود. او براي آنكه رقيب چهار سال پيش خود يعني احمدينژاد را بر زمين زند، با سه كانديداي ديگر دست دوستي داد و استراتژي «هر كس جز احمدينژاد» را دنبال كرد. در ديگر سو، احمدينژاد نيز كه به خوبي ميدانست هاشمي به پايان عمر سياسي خود رسيده و مردم نيز دلِ خوشي از «دولت سازندگي» وي ندارند، از همين حربه استفاده كرد و در مناظرات انتخاباتي، هاشمي را رقيب اصلي خود معرفي كرد. معلوم است كه «مردم» در انتخاب بين احمدينژاد و هاشمي، احمدينژاد را انتخاب خواهند كرد. و چنين نيز كردند.
با همهي اين شكستها گويا هاشمي همچنان مصرّ است كه مجددا وارد انتخابات رياستجمهوري پيشرو شود. اين البته به منزلهي بزرگترين اشتباه سياسي هاشمي در تمام طول عمر او خواهد بود. در هيچ كجاي جهان سابقه ندارد كه سياستمداران بزرگ پس از كنارهگيري از سياست، مجددا به ميدان «عمل سياسي» بازگردند. سياستمداران كاركشته و برجسته ترجيح ميدهند به جاي آن، به «كانونهاي فكر» و «مراكز سياستگذار» كوچ كرده و «نظر سياسي» را به «عمل سياسي» اولويت دهند. به همين علت است كه امروزه نام سياستمداران بزرگي چون برژينسكي و كسينجر با نام اتاقهاي فكر مهم ايالات متحده عجين شده است. آنان به خوبي ميدانند كه اهميت اين مراكز سياستگذار به مراتب مهمتر از «عمل سياسي» است. و اين چنين است كه نام و آوازهي آنان هنوز كه هنوز است در كل جهان زبانزد است. شايد اگر هاشمي اهميت مسئوليتي كه رهبرانقلاب به او سپرده است را ميدانست و بر جايگاه رياست «مجمع تشخيص مصلحت نظام» تكيه ميزد، به مراتب ميتوانست شخصيتي تأثيرگذارتر از حيث فردي و جمعي باشد. اما وي گويا «عمل سياسي» معطوف به «قدرت» و «ثروت» را ترجيح ميدهد.
از سويي ديگر با قويتر شدن احتمال حضور هاشمي در انتخابات يازدهم رياستجمهوري به نظر ميرسد طيف گستردهاي از اصلاحطلبان و اپوزيسيون كه تا چندي پيش حامي وي بوده و او را محور وحدت معرفي ميكردند، حال به تكاپو افتاده و درصدد منصرف و يا حذف كردن او برآمدهاند. نيروهاي مهم مجمع روحانيون مبارز تقريبا مخالف اجماع اصلاحطلبان حول محور هاشمي هستند. محمدرضا عارف، مهمترين چهرهي طيف اصلاحطلبان در انتخابات يازدهم نيز گفته است تنها حاضر است به نفع خاتمي از ميدان انتخابات كنارهگيري كند و لاغير. چند روز پيش مسعود بهنود، از نويسندگان روزنامههاي زنجيرهاي ديروز اصلاحطلبان و سايتهاي زنجيرهاي امروز اپوزيسيون نيز در مطلبي كه در سايت سلطنتي بي.بي.سي فارسي منتشر شد، حضور هاشمي در انتخابات را به سخره گرفت. اينها همه يعني شكافي در بدنهي اصلاحطلبان مبني بر بودن يا نبودن حول محور هاشمي صورت گرفته است. به نظر ميرسد كه با نزديكتر شدن به موسم انتخابات، اين شكاف بيشتر از گذشته هم بشود.
حالا تصميم با اين مرد هشتاد سالهي سياست ايران است. آيا او ترجيح ميدهد مانند سياستمداران بزرگ، «نظر سياسي» را ترجيح داده، و يا بار ديگر بخت خود را در انتخابات ايران بيازمايد. انتخاباتي كه بسياري از ناظران بر آن عقيدهاند در صورت شكست هاشمي، او با دستان خود، پايان عمر سياسي خود را رقم زده است.
توهین بی شرمانه محمد نوری زاد به آیت الله خوشوقت+سند
فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر متوقف شده است!
معتقدین به دین و انقلاب در عرصه سینما مشغول اختلافهای بینتیجه نشوند
رهبر انقلاب اسلامی نقش مسئولان و مراکز دانشگاهی مرتبط را در اثرگذاری بر فضای سینمایی و رسانه ای کشور مهم دانستند و تأکید کردند: اصلاح این عرصه نیازمند اصلاح مبادی ورودی آن است.
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز (سه شنبه) در دیدار جمعی از مسئولان و دست اندرکاران جشنواره مردمی فیلم عمار، توجه به موضوع دین و معارف دینی و همچنین انقلاب اسلامی و ارزشهای انقلاب در این جشنواره را اقدامی مبارک خواندند و تأکید کردند: نگاه به هنر اسلامی و سینمای دینی باید نگاهی بلند مدت و همراه با برنامه ریزی دقیق و امید به آینده و بهره گیری مناسب از ابزار هنر برای تأثیرگذاری حداکثری باشد.
ایشان با اظهار خرسندی از برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار انتخاب نام «عمار» را که از صحابه بزرگ پیامبر اسلام (ص) و یاران نزدیک حضرت علی (ع) بود، انتخابی پسندیده دانستند و با اشاره به ویژگی های ممتاز این صحابی بزرگ افزودند: تزلزل ناپذیری عمار در حوادث مختلف صدر اسلام و همچنین امتحان های سخت دوران بعد از پیامبر اسلام(ص)، موقع شناسی و حضور در وقت نیاز، و نقش تبیین کننده او در مسائل و حوادث دوران حضرت علی (ع) از ویژگی های برجسته و بارز عمار بود.
رهبر انقلاب اسلامی نگاه امیدوارانه به آینده و بلند کردن افق دید را در اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی بسیار مهم ارزیابی و خاطر نشان کردند: حرکت انقلاب اسلامی که با پیروزی آن در سال 1357 آغاز شد و شکسته شدن هیمنه آمریکا و حوادث مختلفی که در این 34 سال روی داده است همه مقدمات رسیدن به اهداف اصلی نظام اسلامی است، بنابراین باید با همت و تلاش مضاعف و نهراسیدن از دشمن و توطئه های او، پرهیز از سیاه بینی و یأس، با سرعت بیشتر به سمت قله حرکت کرد.
حضرت آیت الله خامنه ای چنین نگاهی را در موضوع هنر اسلامی و سینمای دینی ضروری برشمردند و تأکید کردند: در این عرصه جوان های مومن، با طراوت و شاداب و دارای نگاه نو و همت بلند، موتور محرک برای حرکت رو به جلو هستند و پیش کسوتان نیز باید با بیان تجربیات خود و تربیت نیروهای جدید و کارآمد به این حرکت شتاب بیشتری ببخشند.
ایشان، با اشاره به خاستگاه غربی هنر سینما بر ضرورت برنامه ریزی و تشکیل اتاق فکر برای حرکت جوانان و استعدادهای جدید در عرصه هنر اسلامی و سینمای دینی و همچنین ورود افراد متدین و انقلابی و صاحب تخصص و تجربه به این عرصه تاکید کردند.
رهبر انقلاب اسلامی در عین حال شرط اصلی ورود تأثیرگذار افراد متدین و انقلابی به عرصه سینما و تأثیر نپذیرفتن از فضای آن را مصونیت سازی برشمردند و تاکید کردند: تنها راه مصون سازی نیز ارتباط مستمر با خدا، بجا آوردن نوافل و تضرع به درگاه الهی است، همانگونه که عمار اینگونه خود را مصون و تزلزل ناپذیر کرده بود.
ایشان افزودند: عبادت و ذکر و توجه به خدا از هر لذت هنری بالاتر است.
رهبر انقلاب اسلامی نقش مسئولان و مراکز دانشگاهی مرتبط را در اثرگذاری بر فضای سینمایی و رسانه ای کشور مهم دانستند و تأکید کردند: اصلاح این عرصه نیازمند اصلاح مبادی ورودی آن است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطر نشان کردند: کسانی که امروز مشغول کار و فعالیت در عرصه فیلم های با مضامین انقلابی و دفاع مقدس هستند واقعا در حال جهاد هستند.
ایشان استفاده شایسته از ابزار هنر و بهره گیری از قصه و داستان و فیلم نامه قوی را یکی از ضروریات اساسی در فیلم سازی دانستند و تاکید کردند: مقوله قصه نویسی و رمان در کشور با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد و باید این بخش تقویت شود.
رهبر انقلاب اسلامی، موضوعات مربوط به تاریخ انقلاب اسلامی، دفاع مقدس، فلسطین و بیداری اسلامی را از جمله موضوعات مهم و پر مایه برای استفاده در فیلم سازی برشمردند و افزودند: یکی از مسائل دروغی که در دنیا تبلیغ می شود این است که می گویند هنر نباید با سیاست آمیخته شود، در حالیکه مجموعه های هنری غرب از جمله هالیوود کاملا سیاسی هستند و اگر اینگونه نبود چرا به فیلم های ضد صهیونیستی ایران اجازه حضور در جشنواره های سینمایی را نمی دهند؟
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: ساخت فیلم های سیاسی بر ضد ایران و یا اعطای جایزه به فیلم های ضد ایرانی نشانه های آشکار از آمیخته بودن سیاست و هنر در آمریکا و غرب است.
ایشان همچنین با اشاره به مطالب مطرح شده در این جلسه در خصوص رابطه علوم انسانی با هنر و سینما و لزوم تحول در علوم انسانی افزودند: علوم انسانی هوای تنفسی مجموعه های نخبه کشور است که هدایت جامعه را بر عهده دارند بنابراین آلوده یا پاک بودن این هوای تنفسی بسیار تعیین کننده است.
رهبر انقلاب اسلامی مشکل علوم انسانی غربی را پایه های معرفتی غلط آن دانستند و تأکید کردند: اصلاح در علوم انسانی و تحول در سینما و تلویزیون بدون اصلاح پایه های معرفتی علوم انسانی غربی امکانپذیر نیست و اصلاح این پایه ها نیز در گرو ارتباط موثر با حوزه های علمیه و علمای دین است.
حضرت آیت الله خامنه ای جریان های سینمایی علاقمند به دین و انقلاب را به پرهیز از کشیده شدن به حاشیه ها و مشغول شدن به اختلافهای بی نتیجه توصیه و خاطر نشان کردند: معتقدین به دین و انقلاب در عرصه سینما که ممکن است دارای سلایق مختلف باشند، باید همت و تلاش خود را معطوف کارهای اساسی و اصلی کنند.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، آقایان وحید جلیلی، نادر طالبزاده، حسن عباسی، مهدی نصیری، سید جمال عود سیمین، ابوالقاسم طالبی، فرج الله سلحشور، محمد صادق باطنی، ابراهیم فیاض، سعید قاسمی و مصطفی رضوانی از داوران و منتخبان جشنواره فیلم عمار نکات و محورهای زیر را مطرح کردند:
- ضرورت مردمی کردن هنر بویژه در بخش سینما از مرحله تولید تا نمایش و خارج کردن آن از فضای انحصاری
- تقویت و فعال سازی ظرفیتهای مغفول هنری در راستای اهداف انقلاب اسلامی
- ضرورت بهرهبرداری از رسانه سینما برای انتقال بیان دغدغههای دینی و انقلابی
- لزوم تقویت بنیانهای اعتقادی فیلمسازان مذهبی برای مصون ماندن از آسیبها
- ضرورت نقش قائل شدن برای سینما و رسانه در تنظیم سیاستها و برنامههای کلان کشور
- پرهیز از نگاه تقلیلگرایانه در سطح فناوری به سینما و برنامهریزی برای حرکتهای رو به آینده
- برنامه ریزی برای رویش نیروهای جوان و خط شکن در عرصه سینما
حضور منحرفين و اصلاحطلبان در اطراف آيت الله هاشمي با هدف دو قطبي کردن انتخابات
باشگاه خبرنگاران: "محمد مهدی اسلامی" گفت: رهبرمعظمانقلاب با گفتههای صریحشان تمامی راههای کاربردی برای برگزاری سالم انتخابات ریاستجمهوری را مشخص کردند.
عضو شورای مرکزی مؤتلفه اسلامی با بیان اینکه رسانهای شدن نزاع مسئولان به جامعه سیاسی کشور ضربه میزند، اظهارداشت: بهتر است مسئولان و فعالان سیاسی نقاط ضعف و قوت را برای رفع مشکلات به یکدیگر گوشزد کنند و با همدلی بیشتر عرصه را بر منفعتطلبان تنگ سازند.
این فعال سیاسی با اشاره به مواضع اخیر"عسکراولادی" گفت: سیاسیون میتوانند همچون یوسف پیامبر(ص) که با وجود خطا کار بودن برادرانش برای یکپارچگی به آنان محبت ورزید و به سوی آنان شتافت، عمل کنند.
اسلامی در پاسخ به این سوال که "آيت الله هاشمیرفسنجانی" در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهند کرد یا نه؟ توضیح داد: اینکه "هاشمیرفسنجانی" در این دوره شرکت خواهد کرد، باید خودش پاسخگو باشد ولی نکتهای که به طور شفاف عیان شده است، حضور "منحرفین" و "اصلاحطلبان" در اطراف هاشمی رفسنجانی براي دو قطبي كردن انتخابات رياستجمهوري است.
عضو شورای مرکزی مؤتلفه اسلامی در پایان خاطر نشان کرد: البته " ايتالله هاشمیرفسنجانی" دارای نقاط ضعف و قوت است و با حق شهروندی خود میتواند در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کنند، ولی در یک جمله "هاشمیرفسنجانی" با وجود اطرافیان و گفتههای همسر خود که تداعیگر فتنه 88 است اگر میخواهد مورد حمایت قرار بگیرد باید پشت سر رهبری قدم بردارد.
رايزني براي نحوه استتار پشت شعار انتخابات آزاد
ائتلاف سلطنت طلبان و گروه هاي ماركسيستي منحله چند و چون شعار انتخابات آزاد را در كلن مورد بررسي قرار دادند.
اسامي رسانههاي وابسته به واحد عملیات روانی سازمان جاسوسی دولت انگلیس
باشگاه خبرنگاران: به نقل از وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران؛ در پی اطلاعیههای یازدهم و هفدهم ماه گذشته پیرامون بازداشت و احضار تعدادی از مرتبطین واحد عملیات روانی سازمان جاسوسی دولت انگلیس (موسوم به BBC) بخشی دیگر از اطلاعات بدست آمده را به استحضار ملت سرافراز ایران اسلامی میرساند:
1. در ادامه روند تحقیقات، تعدادی دیگر از افراد متصل به شبکه، احضار شده و از آنها بازپرسی به عمل آمده و تعدادی دیگر از مرتبطین ناآگاه نسبت به ماهیت شبکه، مورد دعوت قرار گرفته و ضمن دریافت اطلاعات و توضیحات از آنها، پیرامون اهداف پنهان و مقاصد سوء شبکه توجیه شدند ضمنا از دیگر عناصری که در لیست احضار یا بازداشت قرار داشتند، 4 نفر متواری شدهاند که یکی از آنها با خروج غیرقانونی از مرزهای کشور، به خارج فرار کردهاند.
این وزارتخانه ضمن ابراز خرسندی از درک عمیق، صداقت و همکاری راهگشای غالب افراد احضار و دعوت شده به آگاهی میرساند که سه تن از بازداشت شدگان پیشین نیز با تکمیل تحقیقات و دریافت اطلاعات و توضیحات آنها، اخیرا با تودیع وثیقه مرخص شدند.
2. اطلاعات بدست آمده حکایت از اداره تعدادی از شبکههای رادیویی، تلویزیونی، سایتهای خبری ضدانقلاب و وابسته به عناصر فتنه 88 توسط هسته مرکزی مستقر در ارگان عملیات روانی سازمان جاسوسی دولت انگلیس (موسوم به BBC) دارد.
برخی از رسانههایی که تاکنون ارتباط یا وابستگی آنها به هسته موصوف محرض شده است عبارتند از:
- سایتهای جرس، کلمه، ملی مذهبی، نوروز، ندای سبز آزادی، روز آنلاین، گذار، خودنویس و سحامنیوز.
- شبکههای رادیوی R.F.I (فرانسه)، دویچه وله(آلمان)، رادیو فردا (آمریکا)
- شبکههای تلویزیونی B.B.C (انگلیس)، V.O.A(آمریکا)، من و تو (انگلیس).
ضمنا همچنان که در اطلاعیههای پیشین اشاره شد، هسته موردنظر از طریق برخی عوامل آگاه یا ناآگاه نسبت به منشأ خارجی و مأموریت سیاسی آن و نیز از طریق برخی مجاری پوششی و به اصطلاح سفید توانسته بود در تعدادی از رسانههای داخلی نیز رسوخ کرده و نقش خط دهنده و در عین حال دریافتکننده اطلاعات از آنها را ایفا کند که اقدام قانونی لازم در مورد آنها انجام شده یا خواهد شد.
3. .مستندات جدید و موثق حکایت از کارویژههای غیررسانهای دیگر این شبکه دارند؛ یکی از این کارویژهها، بهرهگیری از پوششها و پایگاههای به ظاهر رسانهای در خارج از کشور، به منظور ایجاد راههای ارتباطی با افراد رسانهای نشان شده در کشور میباشند.
به عنوان مثال تشکلی موسوم به «انجمن بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی» که در پاریس مستقر است، نقش یکی از کارفرمایان شبکه را ایفا میکرده است همچنین یک شبکه اجتماعی با منشأ آمریکایی از پروژههای «مرکز مطالعات ارتباطات جهانی» موسوم به «برنامه پژوهش رسانه در ایران» و تشکلی دیگر تحت عنوان «مدرسه روزنامهنگاری میانه» و چندین انجمن و موسسه دیگر که جملگی با سوءاستفاده از پوششهای رسانهای و گروههای مردمنهاد، مأموریتهای محوله از طرف سرویسهای اطلاعاتی اروپایی و آمریکایی را دنبال میکنند، شناسایی شدهاند.
4. یکی دیگر از کارویژههای این شبکه ایفای نقش جدی در پروژههای سوخته و رسوایی موسوم به حقوق بشر است که همواره علیه اسلام عزیز، فرهنگ و اعتقادات مردم مسلمان ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی بهکار برده شده است؛ این ماموریت از طریق چرخه ضدملی و مرتبط با محافل بیگانه دنبال میشود.
شبکهی مورد بحث در مرحله اول باید برای ماشین آوازهگری "گوبلزی" به تولید سوژه و خبر اقدام میکرد. در مرحله دوم، حاصل جمعآوریها را به سرپلهای مشخص شده در خارج از کشور منتقل میكرد. در مرحله سوم محصول مونتاژ شده در کارگاههای تخصصی جنگ روانی غرب، اعم از آنچه که در قالب ادعاهای رسانهها، دیپلماتها، سازمانها و محافل به اصطلاح حقوق بشری غربی یا گزارشهای بیمبنای گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران نمود پیدا میکرد، به داخل کشور منتقل شده و از زبان برخی به اصلاح عناصر روشنفکر، سازمانها، گروهها و دستجات سیاسی یا رسانهها خاص مطرح و منتشر میشد.
بدین ترتیب در جایجای این چرخه متقلبانه از سازمانهای ظاهرا همچون مردمنهاد «سازمان گزارشگران بدون مرز» و «انجمن بینالمللی روزنامهنگاران ایرانی» گرفته تا منادیان دروغین حقوق بشر و مامورین تنظیم گزارشهای ماهیانه حقوق بشر (علیه ایران) و تعداد قابل توجهی از فراریان فتنه و مشاوران سران فتنه مستقر در لندن، پاریس و چند ایالت آمریکا و ... جملگی از همین چرخه تغذیه میشدند.
طبق اطلاعات موجود ساختار «سازمان گزارشگران بدون مرز» با الگوگیری از ساختار سازمانی بنگاه عملیات روانی بی.بی.سی، حوزه جغرافیایی ایران، افغانستان و تاجیسکتان را در قالب یک واحد سازماندهی کرده و مسئولیت آنرا به یکی از ضدانقلابیون فراری مرتبط با سازمان منافقین و برخی از سرویسهای اطلاعاتی اروپایی محول كرده است. این فرد در عین حال ماموریت اخذ مجوز اقامت و پناهندگی برای عناصر متواری شبکه را بهویژه همزمان با فتنهی 88 و برای فراریان فتنه، بعهده داشته و دارد.
5. وابستگی سران شبکه به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و خیانتهای آنها به مردم و به عناصر بازداشت شده، چنان است که تعدادی از اعضای شناسایی شده شبکه تقاضا نمودهاند اطلاعات و تجربیات خود از این شبکه را بازگو و منتشر نمایند تا هشداری برای سایرین باشد.
از سوی دیگر، شدت آوازهگری کارگاههای حرفهایی مولد جنجالهای رسانهای غربی و بکار افتادن انبوه رسانهها و مراکز پخش محصولات عملیات روانی آن کارگاهها، شاهد دیگری است بر اهمیت بالای این پرونده، سربازان گمنام امام زمان (عج) اطمنیان میدهند که جارو جنجال کارفرمایان غربی شبکه، نه تنها کمتری تاثیری بر ماموریت آنها نداشته است بلکه تشدید تبلیغات غربیها را نشانه هرچه نزدیکتر شدن خود به هدف اضمحلال یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای ماشین جنگ روانی دشمنان تلقی کرده و با توکل بر خدا و با عزمی راسختر و با جدیت و سرعت هرچه بیشتر به ماموریت مقدس خود ادامه خواهند داد.
رادیو فردا، در تفاهم کامل با مطهری
به نقل از رادیو دیروز پس از اتفاقاتی که یکشنبه سیاه در مجلس روی داد و دشمنان را شاد کرد اما قلب ایرانیان و به خصوص دل رهبر عزیزمان را به درد آورد، رهنمودها و نصایح مشفقانه ایشان، آب سردی بود بر آتش دلهای مردمی صبور و مهربان که از ایثار مال و جانشان در راه انقلاب و آرمانهایش دریغ نکرده و نخواهند کرد. دلسوزان و خدمتگزاران و آنهاییکه بویی از انسانیت، دینداری، ولایتمداری و مردمداری برده اند، ندای مقتدایشان را به گوش جان شنیدند و لبیک گفته در پیامهایی به اشتباهاتشان اعتراف کرده و اظهار کردند، تلاش می کنند دوباره چنین شرایطی پیش نیاید تا ضد انقلاب از آن برای ضربه زدن به اصل نظام، سوء استفاده کند.
در این میان شخصی که برای رسیدن به موقعیت کنونی اش نه یک روز زندان رفته تا زیر شلاق ساواک جانش به لب برسد و نه حتی یک روز به میدانهای جنگ رفته، تا مشاهده تکه تکه شدن بدنهای پاک بهترین و پاک ترین جوانان ایرانی به دست دشمنان قسم خورده اسلام ، تلنگری بر قلب غافلش بزند، حرف هایی عجیب زده که در نظام اسلامی، شنیدنش انسان را متاثر می نماید. از نماینده ای که صلاحیتش برای نامزدی دور نهم مجلس ابتدا رد شد! و خود نیز فراموش کرده از فضل پدر!!! سر سفره انقلاب به آب و نانی رسیده که حقش نبود، عجیب نیست که از حراج کردن آبروی نظام باکی نداشته باشد. پس بعد از طرح ریزی چندین قائله استیضاح بی مورد و بی فایده که آخرین موردش دل آقا را هم به درد آورد، حالا خود را از ولی فقیه داناتر دیده و اظهار فضل می کند که، بر خلاف گفته رهبر، من فکر می کنم استیضاح اشتباه نبود!
رادیو فردا که همیشه منتظر است تا علیِ (نا)مطهری زبان باز کند تا خوراک خبری چند روزش را بر ضد نظام به چنگ آورد، بلافاصله بعد از این افاضه، در تفاهم کامل با مطهری، ادعا کرد که استیضاح قانونی بوده است! و برای سند و مدرکش هم گفته:
"انتقاد رهبر ايران از استيضاح وزير کار در حالی است که بر اساس اصل ۸۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی، «نمايندگان مجلس شورای اسلامی میتوانند در مواردی که لازم میدانند هيات وزيران يا هر يک از وزرا را استيضاح کنند».
در همين رابطه، علی مطهری، نماينده مجلس شورای اسلامی روز شنبه به طور تلويحی از آيت الله خامنه ای انتقاد کرد و به سايت «نسيمآنلاين» گفت: «اينکه استيضاح امری غلط بود را قبول ندارم اما اگر رهبری قبل از استيضاح نظرشان را میفرمودند، ما اين کار را انجام نمیداديم. وی افزوده بود: «در جايی که دولت قانون شکنی میکند مجلس نمیتواند به بهانه همدلی سکوت کند."
از رادیو فردا که دشمن مبین اسلام است بعید نیست که به دنبال فرصت باشد تا از اشتباهات یک نماینده از پایتخت که نام یک شهید انقلابی بزرگ مثل مطهری را یدک می کشد، سوء استفاده کند، اما از فرزند یک شهید انتظار می رود کمتر بهانه به دست ضد انقلاب بدهد تا حرمت خون پدرش حفظ شود.
آقای مطهری! قبل از اینکه افاضاتتان را مطرح کنید، به این بیاندیشید که:
طرح سوال اولتان به بهانه قانون شکنی رییس جمهور بود! اما استفاده رهبر از اختیارات بند ۱۱۰ قانون اساسی حقِ مسلم ایشان است و حال حضرتعالی در مقابل اجرایِ قانون ایستادگی می کنید و میفرمایید کارمان درست بوده!!؟ رادیو فردا سواد خواندن و نوشتن را ندارد و از قوانین ایران اسلامی بی اطلاع است، شما که وضع کننده قانون هستید هم از قانونِ اساسی بی اطلاعید؟ البته اگر ارزش مجلس و قانون را می دانستید، به جای رسیدگی به مشکلات معیشتی مردم، مجلس را جولانگاه قدرت نمایی های خود نمی نمودید و نیز از آن برای تمدید زمان ۳۰ ساله انحصار نشر آثار پدرتان استفاده نمی کردید! اقدام غیر قانونی ای که اگر متوقف نمی شد، ابزار مناسبی بود تا برای شما درآمد میلیاردی داشته باشد و برای دشمنان نظام حربه ای تا با آن به جایگاه شهید بزرگوار حمله ببرند.
طرح سوال دومتان از رییس جمهور، حضرت آقا را مجبور نمود تا پس از اصرارهای بچه گانه شما بر تداوم و درست بودنِ کار، شخصاً دستور پایان این قدرت نمایی های بی مورد را صادر فرمایند. این مساله عواقب ناگواری هم داشت: بهانه ای در دست رسانه های بیگانه که رهبر ایران به دموکراسی اعتقادی ندارد!
پشت این استیضاح بی مورد و غلط هم شما و آقای توکلی و دوستانتان بودید که ظاهراً اگر یک هفته به مرخصی بروید، بی بی سی و رادیو فردا باید کلی از کارکنانشان را به خاطر بیکاری اخراج کند! چرا که بخش قابل توجهی از اخبارشان را اظهار نظرهای شما حضرات تهیه می کند.
حال نیز باید بدانید حتی بزرگترین فتنه گرهای داخلی، در سخنرانیهای عمومی و خصوصی خود هم تبعیت از ولی فقیه را افتخار خود می دانند و به شما و همفکرانتان که به این منورالفکر بودنتان افتخار می کنید باید گفت: این نوع تفکر در ایران اسلامی هیچ جایی برای عرض اندام ندارد و نیز حساب شما که به فرمایشات مولایمان نیز اشکال وارد می کنید در خوش بینانه ترین نگاه، با کفش پران هایی که در قم به اشتباه افتادند یکی است.
سرباز کوچولو
آقــــــــــــــــا جون
امام خامنه ای..
بابای مهربون همۀ ما
من هم سرباز کوچولوی شما هستم
22 بهمن! به شما نشان خواهیم داد ما که هستیم
همچو خميني شده اي ، بت شکن
هستي من ، عمر من و جان من
فداي جان و ره تو ، رهـــــــــبرم
الله اکـــــــــــــــــبر ... الله اکـــــــــــــــــبر
ما آینده سازان ایران اسلامی هســـــــتیم
آمریکا ، انگلیس ، اسرائیل و تمامی مستکبرین جهان ،
خوب گوش کنید!!!
22 بهمن! به شما نشان خواهیم داد ما که هستیم
از ما بترسید ای دشمنان! و از این ترس خود، بمیرید
مسیرهای دهگانه راهپیمایی 22 بهمن
مسیرهای دهگانه راهپیمایی مردمی یومالله بیست و دوم بهمن سال 1391 تهران ، توسط ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اعلام شد.
به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در آستانهی فرارسیدن سی وچهارمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایۀ ایرانی و ورود به پنجمین سال از "دههی پیشرفت و عدالت"؛ راهپیمایی مردمی یومالله بیست و دوم بهمن پرشورتر از سالهای گذشته با حضور گسترده و انبوه مردم مؤمن و انقلابی در بیش از 930 شهر و 4000 روستای سراسر کشور، برگزار میشود.
این راهپیمایی مردمی در تهران از ساعت « 9:00 صبح » یک شنبه 22/11/ 1391 همراه با خروش یکپارچه ملّت بزرگ و فهیم ایران اسلامی و غریو فریادهای "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر اسرائیل" از مسیرهای دهگانه به سمت میدان بزرگ آزادی، میعادگاه انقلابیون، آغاز میشود.
ستاد مرکزی دهه فجر انقلاب اسلامی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی از همۀ آحاد، اقشار و اصناف مختلف مردم ، تشکلها ، احزاب و گروههای مردمی و از تمامی طبقات اجتماعی و سیاسی با تمامی سلایق و گرایشهای سیاسی وفادار به آرمانهای انقلاب اسلامی، امام و رهبری دعوت میکند تا در رسیدن به قله رفیع انقلاب اسلامی و عبور از گذرگاهها و گردنههای سخت حوادث انقلاب به خود هیچ تردیدی راه نداده و امسال نیز ، پرشورتر و با صلابت تر از سالهای قبل در فتح قله بیست و دوم بهمن از هیچ کوششی دریغ نکنند . ملت با بصیرت ایران در مقابل نظام سلطه و تحریم های یک جانبه با حضور پرشور و انقلابی ،پاسخ کوبنده و تاریخی خواهد داد.
مسیرهای ده گانه راهپیمایی یومالله بیست و دوم بهمن سال 1391
مسیر شماره یک: مسجد امام حسین(علیهالسلام)، میدان امام حسین ، خیابان انقلاب، خیابان آزادی، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره دو: مسجد جامع ابوذر، میدان ابوذر، خیابان ابوذر، خیابان شهید آیتالله سعیدی ، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره سه : مسجد امام هادی(علیها لسلام)، خیابان شهیدآقایی، میدان معلم ، خیابان تختی ، خیابان شهید آیتالله سعیدی، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره چهار: مسجد دارا لسلام، میدان منیریه، خیابان شهید معیری، خیابان کارگر، میدان انقلاب، خیابان آزادی، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره پنج: مسجد الجواد(علیها لسلام)، میدان هفتم تیر، خیابان شهید آیت الله دکتر مفتح، خیابان انقلاب ، خیابان آزادی، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره شش: مسجد حضرت امیر(علیهالسلام)، خیابان کارگر شمالی ، خیابان انقلاب ، خیابان آزادی، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره هفت: مسجد المهدی (عج الله تعالی الشریف) ، خیابان ستارخان ، خیابان شادمهر، خیابان آزادی، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره هشت: مسجد حضرت ابوا لفضل(علیه ا لسلام)،خیابان ستارخان، میدان توحید، خیابان توحید، خیابان آزادی، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره نه: مسجد امام سجاد(علیها لسلام)، خیابان آیتالله اشرفی اصفهانی، فلکه دوم صادقیه، خیابان محمدعلی جناح، میدان بزرگ آزادی
مسیر شماره ده: مسجد امام جعفر صادق(علیهالسلام)، فلکه دوم صادقیه، خیابان محمدعلی جناح، میدان بزرگ آزادی
ساعت شروع راهپیمایی تهران ساعت 9:00 صبح میباشد.
وظیفه داریم عمق و عظمت 22 بهمن را به جهان و مسلمانان معرفی کنیم
به نقل از خبرگزاری فارس از قم آیت الله حسین نوری همدانی چهارشنبه شب در همایش نقش حوزه و مرجعیت در پیروزی انقلاب اسلامی که در مدرسه فیضیه برگزار شد، ضمن تبریک به مناسبت فرا رسیدن سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی اظهار کرد: مسئله ولایت فقیه موضوع کلامی، قرآنی، روایی، حدیثی، تاریخی و فطری بوده و مسئلهای بسیار روشن است.
وی با تاکید بر اینکه فقیهان زمان هیچگاه در برابر جباران زانو نزدند و در برابر آنها شکنجه و شهادت را پذیرفتند، تصریح کرد: فقیهان هیچ گاه قبول نکردند که رهبر و حاکم جامعه یک فرد ستمگر و جبار باشد.
*استکبار جهانی همیشه با اسلام مخالف بوده است
این مرجع تقلید با اشاره به اینکه استکبار جهانی هیچ گاه در طول تاریخ بیکار نبوده است و از همان ابتدا با اسلام مخالفت کرده و جنگهای مختلف را به راه انداخته است خاطرنشان کرد: در قرنهای بعد ادعاهای بی اساسی را مطرح کردند مبنی بر اینکه دین برای 1400 سال قبل است و دین باید از سیاست جدا باشد و عقبماندگی جوامع بشری به خاطر توجه به دین است.
آیت الله نوری همدانی با تاکید بر اینکه دشمنان قسم خورده اسلام، مردم مسلمان را شستشوی مغزی داده و به روحانیت بدبین میکردند، اضافه کرد: این ستمگران در جامعه منکرات و غربگرایی را ترویج میکردند اما مسلمانان مومن از این وضعیت رنج میبردند.
*امام غم مستضعفان را در دل داشت
وی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) فیلسوف فریادگری بود که فریاد همه محرومان جهان را در سینه و غم مظلومان را در دل داشت، تصریح کرد: پروردگار به امام راحل توفیق داد تا انقلاب اسلامی را با کمک مردم به پیروزی برساند.
این مرجع تقلید با تاکید بر اینکه بسیاری از افراد هنوز فرهنگ انقلاب را درک نمیکنند، اظهار کرد: امام راحل میدانست که برای احیای عزت مسلمانان و نشان دادن اسلام چاره ای جز تشکیل حکومتی با عنوان ولایت فقیه وجود ندارد.
آیت الله نوری همدانی با اشاره به اینکه امام خمینی(ره) از پیامبران الگو گرفت و مردم را بیدار کرد، تصریح کرد: شاه حاضر بود امام راحل قدرت را دست بگیرد اما به وی معترض نشود که با مخالفت امام خمینی(ره) مواجه شد و باید شاه میرفت زیرا در مشروطه هم، انقلابیون پیروز شدند اما چون شاه در قدرت ماند، با شکست مواجه شدند.
*عظمت 22 بهمن را به جهان نشان دهیم
وی با تاکید بر اینکه 22 بهمن روز بسیار بزرگی است که وظیفه داریم عمق و عظمت این روز را به جهان و مسلمانان معرفی کنیم، تصریح کرد: این انقلاب بسیار والا و متعلق به مستضعفان عالم است و به تمام جهان میرسد و مستضفعان را از زیرسلطه دشمنان رها خواهد کرد.
این مرجع تقلید با اشاره به اینکه بزرگترین دستاورد انقلاب به دست آوردن اسلام ولایی بود، تصریح کرد: پیشرفت در مسائل علمی و احیای فرهنگ جهاد و شهادت از جمله دستاوردهای انقلاب هستند.
*اساس این نظام ولایت فقیه است
آیت الله نوری همدانی با اشاره به جنجال و خوشحالی سایتها و رسانههای غربی از اتفاقات جلسه استیضاح روز یکشنبه مبنی بر اینکه مجلس و دولت به جان هم افتادهاند، اظهار کرد: این بی بصیرتها و بیچارهها آن قدر درک ندارند و نمیدانند اساس نظام ولایت فقیه است و میلیونها مردم ولایتمدار که عاشق شهادت هستند، با رهبر خود عهد و پیمان دارند.
این مرجع تقلید با تاکید بر اینکه فکر نمیکنم کسی در حوزه علمیه باشد و از رهبری حمایت نکند، نقش حوزه را در پیروزی انقلاب اسلامی بسیار پر رنگ دانست و تصریح کرد: حوزه علمیه طلایه دار انقلاب بود و امروز طلاب وظیفه دارند مردم را به اتحاد دعوت کنند.
انتخابات آزاد 2 + فیلم
* مطبوعات و پایگاههای اینترنتی را برای پرهیز از سرگرم کردن مردم به مسائل فرعی و نادرست، یادآوری کردند و افزودند: همه این توصیه ها، بخاطر این است که باید حواسمان به دشمن جمع باشد تا بفهمیم که دنبال چه طرح و هدفی است.
* یکی از نقشه های دشمن برای جلوگیری از انتخابات پرشور این است که در ایام انتخابات سر مردم را به ماجرای سیاسی،اقتصادی یا امنیتی گرم کنند،اما ملت ایران هوشمندتر از این است که از دشمن فریب بخورد.
* کسانی که وارد عرصه انتخابات میشوند، باید بتوانند بار مسئولیت را بکشند، صلاحیتهای مورد نظر شورای نگهبان را در خود ملاحظه کنند و باید بخواهند که قانون اساسی را اجرا کنند.
ایشان پیروزیها و موفقیتهای سه دهه اخیر را جلوه هایی از تحقق وعده های نصرت الهی دانستند و با استناد به آیات متعدد قرآن افزودند: ملتهای مؤمن، هوشیار و با استقامت در زمان متناسب، قطعاً و یقیناً از یاری پروردگار برخوردار می شوند و این حقیقت، سنت تغییر ناپذیر الهی است و بر اساس همین سنت الهی ملت ایران در این مرحله وهمه مراحل دیگر بر دشمنان خود پیروز خواهد شد.
* آنها در درجه اول اگر بتوانند مانع برگزاری انتخابات می شوند اما می دانند که نمی توانند بنابراین از این مسئله مأیوسند.
* یک بار برخی تلاش کردند که انتخابات را حتی اگر شده دو هفته به عقب بیاندازند اما ما تأکید کردیم که انتخابات حتی یک روز هم نباید عقب بیافتد به همین علت راه تعویق یا برگزار نشدن انتخابات کاملاً مسدود است.
حضرت آیت الله خامنه ای مانع تراشی در راه حضور پرشور و همگانی مردم در انتخابات را هدف ملموس دشمنان برشمردند و افزودند: همه، حتی کسانی که ممکن است از سردلسوزی درباره انتخابات توصیه های عمومی کنند حواسشان باشد که به این مقصود دشمن کمک نکنند.
ایشان با انتقاد از برخی که بطور مکرر می گویند انتخابات باید آزاد برگزار شود افزودند: معلوم است که انتخابات باید آزاد باشد، مگر بیش از سی انتخابات سه دهه اخیر آزاد نبوده است؟ در کدام کشور انتخابات از ایران آزادتر است؟ مراقب باشید این حرفهای شما مردم را از انتخابات مأیوس نکند.
* در کدام کشور درباره صلاحیتها، ملاحظات لازم اعمال نمی شود؟ چرا اینقدر بر این مسئله تکیه و تلاش می کنید در ذهن مردم این تصور بوجود بیاید که شرکت در انتخابات فایده ندارد؟
* رهبر انقلاب به اشخاصی که خواسته یا ناخواسته در این چارچوب حرکت می کنند تأکید کردند: مبادا دچار غفلت شوید و جدول مورد نظر دشمن را پر کنید.
ایشان با انتقاد از کسانی که سعی می کنند به مردم تلقین کنند که انتخابات سلامت لازم را ندارد اینگونه رفتارها و سخنان را از دیگر روشهایی برشمردند که به تحقق اهداف دولتهای مستکبر کمک می کند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: البته بنده نیز اصرار و تأکید دارم که انتخابات باید با سلامت و امانتداری کامل انجام شود و مسئولان دولتی و غیردولتی با رعایت کامل قوانین و تقوا و پاک دستی، انتخابات سالمی را برگزار کنند که مطمئناً همینجور خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به راهها و روشهای بسیار خوبی که در قوانین برای سالم برگزار شدن انتخابات پیش بینی شده است افزودند: پایبندی همه به این راهها و قوانین، سلامت انتخابات را تضمین می کند مگر اینکه کسانی بخواهند از راههای غیرقانونی عمل کنند همچنانکه برخی در سال 88 اینطور عمل کردند و برای مردم و کشور مزاحمت و ضرر بوجود آوردند و برای خودشان نیز در زمین و در ملاءاعلی، اسباب سرشکستگی و بدبختی فراهم کردند.
رهبر انقلاب در ادامه سخنانشان نکاتی را درباره نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست جمهوری آینده بیان کردند.
ایشان شرکت در انتخابات را یک حق و یک وظیفه دانستند و افزودند: فردفرد ملت که به نظام جمهوری اسلامی معتقدند و قانون اساسی را قبول دارند می خواهند از حق خود استفاده کنند و یا وظیفه شان را انجام دهند و در این میان عده ای هم می خواهند صلاحیتهای خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند.
* اداره مملکت، کار اجرایی کوچکی نیست بلکه کار سنگینی است که بر دوش مجریان سطح بالا قرار می گیرد بنابراین کسانی به میدان نامزدی بیایند که این توانایی را در خود احساس می کنند و کار اجرایی را بلدند.
* ممکن است کسانی که در سطوح دیگری کار می کنند بعضاً تشخیص ندهند که اداره کشور چقدر بار سنگینی است بنابراین اشخاصی نامزد شوند که توان انجام دادن این وظیفه را در خود می بینند.
* فرادی که می خواهند نامزد شوند علاوه بر درک سنگینی کار، صلاحیتهای لازم در قانون اساسی را که شورای نگهبان نیز بر آنها تکیه خواهد کرد، در خود ملاحظه کنند.
* نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید واقعاً وابسته و دلبسته نظام و قانون اساسی باشند و بخواهند حقیقتاً قانون اساسی را اجرا کنند چرا که رئیس جمهور در این زمینه قسم می خورد و طبعاً نمی تواند قسم دروغ بخورد.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنانشان درباره انتخابات آینده تأکید کردند: انشاءالله به اذن الهی و فضل پروردگار، در خرداد 92 انتخاباتی خوب و پرشور برگزار خواهد شد.
فیلم رسانه های بیگانه در خصوص آنتخابات آزاد و تلاش برای القای رمز جدید
لینک دانلود
http://kalame.co/faqs/10-1389-08-21-19-45-25/27664-entekhabat-azad.html
علت تأکید آمریکا بر مذاکره
رهبر معظم انقلاب صبح امروز با هزاران نفر از فرماندهان، مسئولان و کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران دیدار کردند.
آنچه در ذیل میآید بخشی از مهمترین محورهای فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار است:
* نو به میدان آمدههای دولت آمریکا مانند دولتهای سابق خود مجدداً مسئله مذاکره را تکرار کرده و میگویند توپ در زمین ایران است. توپ در زمین آمریکاست که باید پاسخ دهند مذاکره با فشار و تهدید و بدون حسن نیت چه معنایی دارد؟
* مذاکره برای اثبات حسن نیت است، در حالی که تمام رفتار آمریکا در عمل حاکی از سوءنیت است.
* علت تأکید آمریکا بر مذاکره، شکست سیاستهای منطقهایش است. آمریکا برای جبران این شکست نیاز به برگ برنده کشاندن نظام انقلابی و مردمی جمهوری اسلامی به پای میز مذاکره و نمایش حسن نیت خود به دنیا دارد.
* رفتار آمریکا در حمایت از فتنه داخلی و فتنهگران، لشکرکشی به افغانستان با ادعای مبارزه با تروریسم و همکاری با همان تروریست ها علیه سوریه و ایران، حمایت از عوامل صهیونیستی ترور دانشمندان ایرانی، اعمال تحریمهای به اصطلاح خودشان فلجکننده علیه ملت ایران، هیچ سنخیتی با حسننیت برای مذاکره ندارد.
* مذاکره همراه با فشار یعنی اسلحه مقابل ملت ایران گرفته و میگویند یا باید مذاکره کنی یا شلیک میکنیم. بدانید ملت ایران در مقابل این تهدیدها مرعوب نخواهند شد.
* عده ای از روی ساده لوحی یا غرض از پیشنهاد مذاکره آمریکا خوشحال میشوند؛مذاکره مشکلی را حل نمیکند. امروز اگر کسانی بخواهند سلطه آمریکا را مجددا درکشور برقرار کنند،ملت گریبان آنها را خواهد گرفت.
* من دیپلمات نیستم، من انقلابیم و حرف را صریح و صادقانه میگویم/شما (آمریکاییها) اسلحه را مقابل ایران میگیرید و میخواهید مذاکره کنید،ملت ایران مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد.
* مسئولین، مصالح کشور را حفظ کنند و این بداخلاقیهایی که دیده میشود را کنار بگذارند. در آینده درباره این بداخلاقیها با مردم صحبت خواهم کرد.
* ملت ایران مصمم، یکدل و فعال است.
* ملت ایران در روز 22 بهمن به فضل پروردگار و توفیق الهی یک بار دیگر نشان خواهند داد که برای حفظ پایداری انقلاب مصممتر از همیشه در صحنه و همدل و همزبان و همجهت هستند.
قانون در اندیشه مقام معظم رهبری
جوامع گوناگون با مبانی فکری و ایدئولوژی های متفاوت با دریافت های متنوعی از مفهوم قانون، سعی در تنظیم قوانینی برای اداره جامعه خود داشته اند. اصل مشترک همه این دریافت ها آن است که قانون، قاعده ای الزام آور است که ایجاد حق و تکلیف می کند و همگان موظف به اطاعت از آنند.
در تفکر غربی، قانونگذاری حق مردم دانسته شده و مجالس قانونگذاری منتخب مردم، عهده دار این امرند. در نظام جمهوری اسلامی ایران، امر قانونگذاری حق خداوند متعال دانسته شده است و در قالب مردم سالاری دینی ، مجالس منتخب مردم، عهده دار وضع قوانین و فراهم آوردن سازو کار قانونی در چارچوب تعالیم وحیانی شده اند.
امر ولایت در تفکر اسلامی تنهااز آن خداست و از همین رو تنها او منحصرا و اصالتا قانونگذار است و هر نوع قانونگذاری از غیر او، نیازمند اجازه گرفتن از او خواهد بود. در این صورت قانونگذاری پیامبران الهی ، ائمه اطهار (ع) و نیز ولی فقیه در عصر غیبت، در امتداد قانونگذاری خداوند دیده شده است.
این گزارش می افزاید: از نظر مقام معظم رهبری، قانونگذاری در مجلس شورای اسلامی، توسط نمایندگان ملت در راستای ولایت الهی قابل بررسی است و نمایندگان مجلس مکلفند، این نمایندگی را از طریقی که در قانون اساسی برای مجاری اعمال ولایت الهی معین شده، اعمال کنند.
بر این مبنا لازم است نمایندگان مجلس در ایفای وظیفه قانونگذاری خود، قانونی را به تصویب برسانند که از مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی برخودار باشد.
از دیدگاه مقام معظم رهبری، مشروعیت قوانین در گرو انطباق آن ها با شرع بوده و مقبولیت شان در گرو معطوف بودن به نیازهای مردم است. از نظر ایشان، قوانین در جمهوری اسلامی ایران تحقق بخش ضوابط اسلام و جاده حرکت به سمت اهداف و نرم افزار اداره کشور است.
از این رو لازم است از برخی اوصاف و ویژگی ها برخودار باشند تا بتوانند اهداف خود را تامین کنند. از سویی عادلانه بودن ، استحکام و ثبات، کارآمدی، شفاف و به روز بودن ، داشتن تناسب با نیازهای کشور، جامع و مانع بودن از جمله اوصافی است که یک قانون مطلوب باید از آن ها برخودار باشد.
از دیدگاه مقام معظم رهبری ، قانون پس از آن که به لحاظ شرایط و ضوابط، توسط مجلس شورای اسلامی وضع و به تایید شورای نگهبان رسید، جزء حدود ا... است و همگان باید خود را ملزم به اطاعت از آن بدانند و برای نیل به این مهم لازم است، فرهنگ قانون گرایی در کشور بین همگان اعم از مسئولین و مردم نهادینه شود.
این ها سر و ته یک کرباس اند
به گزارش سیرنیوز؛ اما پس از آن همه هتک حرمت نظام و دل شاد کردن دشمنان انقلاب و مردم ایران، گروهی از اصلاح طلبان خود را آماده ی ورود به انتخابات ریاست جمهوری کرده اند. این ها در سخنرانی ها و مصاحبه های خود نه از جریان فتنه اعلام براعت می کنند و نه کارهای آن ها را تقبیح می کنند. بلکه به نوعی موش و گربه بازی، می خواهند خود را متفاوت جلوه داده و قانونمند اعلام کنند.
پرسش این جاست که چرا تا کنون به صورت مشخص و واضح اعمال و رفتار سران فتنه را محکوم نکرده اید؟ چرا فکر می کنید که شورای نگهبان باید شما را تایید صلاحیت کند؟ با کدام سابقه و با کدام رفتار دشمن ستیزتان؟
وظیفه ی شورای نگهبان این است که در این لحظات حساس، هر گونه فتنه را از نطفه خفه کرده و به آنان امکان اظهار وجود و بازی کردن با آبروی مردم را ندهد.
برخی از چهره ای اصلاح طلب که هنوز از ملت عذر خواهی نکرده اند، به دنبال ورود و نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری بر آمده اند. باید به این ها فهماند که تا زمانی که از ملت پوزش نطلبیده باشند، نمی توانند دوباره به عرصه ی سیاست کشور بازگردند. این انقلاب آسان به دست نیامده است که آسان از دست برود.
استراتژی انتخاباتی اصلاح طلبان
آن چه که مشخص است، جریان شکست خورده ی اصلاح طلب، به دنبال آن است تا کسانی را به میدان بفرستد که تاکنون کمتر رسانه های بوده اند. چهره هایی که برای مردم شناخته نیستند و همین عدم شناخت، روزنه ی امیدی است تا امکان به دست گرفتن قدرت را برای آن ها هموار کند.
به عبارت دیگر، برجسته کردن افراد کمتر شناخته شده برای عموم مردم و فرستادن آن ها به شورای نگهبان برای تایید صلاحیت، استراتژی اصلی اصلاح طلبان است. این ها تلاش می کنند که به هر شکل ممکن وارد شوند و قدرت را به دست بگیرند.
در این جا هوشیاری شورای نگهبان لازم است و نباید در برابر هجمه ها دلسرد شود. این افراد اگر چه برای عموم مردم ناشناخته و یا کمتر شناخته شده هستند، شورای نگهبان آن ها را کاملا می شناسد. این افراد یا نماینده ی مجلس هستند و یا سمتی داشته اند که شورای نگهبان از گذشته و حال آن ها با خبر است. پس باید قاطعانه عمل کند.
اصولگرایان قلابی و خواص بی بصیرت
در اردوگاه اصولگرایان هم هستند کسانی که راهنمای چپ می زنند و به راست می روند! کسانی که یا از جریان فتنه حمایت می کنند و خود را اصولگرا می نامند و یا سران فتنه را تطهیر می کنند و یا به دنبال نفاق در جریان اصولگرایی هستند. جبهه ی اصولگرایان، پیش از هر اقدامی باید چنین افراد بی بصیرتی را از کنار خود دور کرده و آن ها را به حاشیه براند تا به نام اصولگرا و اصولگرایی، حرفی نزنند و سخنی نگویند.
جریان نفاق سابقه ای به درازای تاریخ بشر دارد. در هر دوره ای و در عصر تک تک انبیای الهی، جریان نفاق وجود داشته است. از سامری و گوساله اش تا منافقانی که در جنگ احد، به تفرقه اندازی مشغول بودند و تا برگزار کنندگان سقیفه، همه و همه نشان هایی است که باید برای ما درس عبرت شود.
اما خواص بی بصیرت را هر چه بیشتر باید از مصادر و مقامات کشوری دور کرد تا نتوانند تاثیر گذار باشند. خواص بی بصیرت، حتی اگر منافق هم نباشند، باز هم صلاحیت ماندن در قدرت و هواداری از جریان فتنه را ندارند. جریان فتنه مرده است و به تاریخ پیوسته است. کسانی که بخواهند آن جنازه ها را زنده کنند، خود هم خواهند مُرد.
مردم تطهیركنندگان اصحابفتنه را جزو فتنهگران ميدانند/بعد ازاینهمه خیانت سرانفتنه، زمینهای برا
گروه سياسي: زمينه سازي براي تطهير سران فتنه آن هم در آستانه يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اين روزها در حالي از سوي برخي از همراهان نظام اسلامي مطرح ميشود، كه مردم بارها و به انحاء مختلف رسيدگي به جرايم و خيانتهاي آنها را از مسئولان مطالبه كردند.
حجت الاسلام و المسلمین کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران در گفتوگو با رجانیوز ضمن تبیین ابعاد فتنه 88 با شفافسازی گناه بزرگ سران فتنه و جریانهای وابسته به آنان به تشریح نگاه مردم با این افراد و همچنين وظيفه شوراي نگهبان در صورت حضور نمایندگان آنان در انتخابات سال آینده ریاست جمهوری پرداخت. متن كامل اين گفتوگو در ادامه آمده است.
بعد از این همه خیانت زمینه ای برای خدمت باقی مانده است؟!
یکی از مسائلی که متأسفانه امروز و در آستانه انتخابات به آن پرداخته میشود، بحث کمرنگ کردن گناه نابخشودنی سران فتنه است. نظر شما درباره اين قبيل اظهار نظرها چيست؟
سران فتنه در رفتارهايي که پس از انتخابات از خود نشان دادند، به آشوب و نا امنی دامن زده و از این که نظام و مملکت از بین برود و نفوسی در این میان پایمال شود، هیچ باکی نداشتند. لذا گناه، گناه کمی در پیشگاه پروردگار متعال نبود و اين گناه عنوانهای فقهی مختلفی پیدا کرد و هم این که محارب بودن برخی افراد مشخص شد. آن کسانی که افراد مسلحی را به جان جامعه انداختند و کارهاي ناپسند بعدی را به وجود آوردند، کسانی بودند که فضا را برای جامعه ناامن کردند. سران فتنه بدانند که مردم با همه بزرگواری و کرامتی که دارند، نسبت به این افراد اوج ناراحتی و نارضایتی را دارا هستند.
این افراد نه تنها به نظام ضربه زدند، بلکه اگر ملی باشند، به ملیت هم ضربه زدند؛ سران فتنه به آسایش عمومی و امنیت کشور آسیب وارد کردند. منشأ اجتماع همه منحرفین شدند و برای همه دشمنان نظیر سلطنت طلب، بهایی، منافق و تروریست زمینه فعالیت فراهم کردند و همه این ها جمع شدند و نتیجه این جمع شدن به صورت مسائلی نظیر شکستن حرمت ماه مبارک رمضان ظهور و بروز پیدا کرد. در ماه رمضان افرادی به حمايت سران فتنه در ملأ عام روزه خواری کردند و حرمت نماز جمعه را شکستند و دیدیم که زنان آنچنانی(بی بندوبار) و مردهای بی اعتقاد با کفش در نماز حضور پیدا کردند و در جایگاه نماز جمعه علیه مقدسات دهن کجی کردند.فتنه گران به هیچ چیزی رحم نکردند، در مسجدی نارنجک انداختند، با شعارهای زشت به مقدسات، حضرت امام و حضرت آقا با پاره کردن تصاویر این بزرگان بیحرمتی کردند؛ فتنه گران باز هم به این مسائل اکتفا نکردند و در روز عاشورا به حضرت سیدالشهدا علیه السلام جسارت کردند و سران فتنه عوض این که این حرکت ها را محکوم نمایند، از این آشوبگران به عنوان خداجو یاد کردند. سران فتنه با این اعمال بسیار بسیار زشت از هیچ جایگاهی برخوردار نخواهند بود. مردم چگونه می توانند با این افراد دوباره سر یک سفره بنشینند و عدهاي بیان کنند که این فتنه گران می توانند به ما خدمت کنند؟ بعد از این همه خیانت زمینه ای برای خدمت باقی مانده است؟
ملت از شورای نگهبان می خواهند نماینده جریان های وابسته به فتنه تأیید صلاحیت نشود
یکی از دغدغههایی که ممکن است مردم ولایتمدار و خداجوی میهن اسلامی در آستانه انتخابات داشته باشند، بحث حضور افراد وابسته به سران فتنه، جریان اصلاحات و حتی برخی از ساکتین فتنه 88 است، آیا درخواست مردم از تأیید صلاحیت نشدن افرادی که در دشمنی با نظام سنگ تمام گذاشتند، توسط شورای نگهبان خلاف حق است؟
ملت توقع دارند که تمام گروههایی که در فتنه، سران فتنه را همراهی کرده و توبه نکرده و آنان را تأیید کردند، شورای نگهبان اینها را نپذیرد و اگر احیانا کسی از قلمروی آنها بتواند وارد انتخابات شود خود مردم نسبت به این افراد آگاهانه برخورد میکنند.مردم همان مردم نهم دی هستند که بدون نیروی انتظامی و دولت خود بساط فتنه گران را جمع کردند و دارای ویژگیهای ایماني، عاشق اباعبدالله، ولایت مدار و وفادار به امام و راه امام هستند ـ که رکن راه امام ولایت فقیه است ـ و مردم با همه وجود ولایت فقیه را پذیرفتهاند و با خون خود و شهدانشان این اصل الهی را آبیاری و ریشهدار کرده اند، بنابراین یقینا مردم در انتخابات به عنایت خداوند متعال و امام هشتم(ع) حماسهای بزرگ خواهند آفرید و هم حضورشان دشمن شکن خواهد شد و هم نمیگذارند زمینهای برای فتنه گران فراهم شود.قبل از فتنه، افرادی که با بیگانه ساختند و در مجلس تحصن کردند و در 18 تیر آشوب برپا کردند، بدانند که مورد رصد مردم بوده اند و مردم کاملا این افراد را میشناسند و با این ها سر آشتی ندارند و نخواهند داشت.
برخی ندانسته خطی را تأیید میکنند که خط مقابله با نظام است
آن دسته از افرادی که در آستانه انتخابات به دنبال تطهیر سران فتنه هستند، چه اهدافی را دنبال میکنند؟
افرادی که به دنبال تطهیر اصحاب فتنه و سران آنان هستند بدانند این کارشان تأسفبرانگیز است، چرا که برداشت مردم از کار این افراد این خواهد بود که خود این افراد در فتنه دست داشتهاند و این بسیار برایشان بد است. این مواضع جدیدی که برخي از افراد گرفتهاند را حمل بر غفلت می کنیم، حیف است که به این افراد با سوابق درخشانی که دارند، انگ مقابله با نظام بچسبد، بلکه آنان ندانسته خطی را تأیید میکنند که مقابله با نظام است.
برخی خواص در نظام بودند که احتمال رهبر شدنشان وجود داشت ولی از غافله مردم جاماندند
یکی از مسائلی که در فتنه 88 علی رقم تأکید رهبر انقلاب بر روشنگری و بیان حقیقت برای مردم پیش آمد سکوت برخی از خواص بود. نگاه مردم به اين ساكتين چگونه است؟
بصیرت مردم ایران، بصیرتی مثل زدنی است، نیازی به نخبگان ندارند، همیشه دیده ایم که مردم در جلوی حرکتها هستند و نخبگان را به دنبال خود می کشانند؛ این خواصی که در جریان های مختلف مخصوصا در فتنه 88 سکوت کردند بدانند که از غافله جا میمانند و خودشان ضرر میکنند و به هیچ جایی نمیتوانند آسیب برسانند. خیلیها در این نظام بودند و حتی از دانهدرشتها بودند و احتمال رهبر شدنشان وجود داشت ولی از غافله مردم جاماندند و هیچ آبی، از آب تکان نخورد چه برسد به این خواص ساکت که هیچ کاری نمی توانند بکنند.با گذشت زمان، خطوط برای مردم بیشتر نمایان می شود، زاویه گرفتن جریان انحرافی از ولایت و از خط مردم امری بدیهی است، الحمدالله خدای متعال در اثر زلالی و شفافی خون شهیدان، نفس پاک حضرت امام و عبودیت محض حضرت آقا که عبد صالح خداوند هستند، اثری را نمایان کرده است که مردم باورشان آمده است و خط ولایت را خط امیرالمؤمنین عليهالسلام میدانند و کاری به حاشیهها ندارند؛ مردم پرچم و پرچمدار را میبینند لذا هر کسی زاویه گرفته، یقینا تنها از ولایت زاویه نگرفته است از خدمت زاویه گرفته و به مردم جفا کرده است و مردم هم دقیقا اینها را تشخیص می دهند. مردم ما به حمد الله آگاه هستند، نهم دی خودشان را نشان دادند آنجا که غیر از حضرت آقا، یک عکس از مسؤولان و سایر افراد نبود؛ بدین معنا که تمام حواس ها فقط به نقطه مرکزی نظام و نایب امام زمان، ولی امر بود و امروز هم همین مردم توجه دارند که چه افرادی زاویه گرفته اند و جفا کرده اند. امیدوارم که خداوند متعال این ثبات قدم را به ما و مردم عنایت کند.سرکار خانم گفت اینجا بهایی، فتنهگر و ... داریم و من وکیل آنها هستم
یکی از نمایندگان بازدیدکننده از اوین گفت: سرکار خانم فائزه هاشمی با افتخار گفت اینجا بهایی داریم، زندانی فتنه، امنیتی و سیاسی داریم و من وکیل همه آنها هستم.
صفر نعیمی نماینده مردم آستارا و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، به جوابیهای که فائزه هاشمی از زندان به او داده پاسخ داد.
وی درباره این اظهار نظر که او را به نام فائزه بدون نام خانوادگی در مصاحبهها نام برده است گفت: بنده نه تنها با نام خانوادگی بلکه با عنوان سرکار خانم فائزه هاشمی از ایشان یاد کردهام.
وی همچنین درباره رد اعتراض به غذا از سوی فائزه هاشمی در بازدید نمایندگان از زندان اوین گفت: ایشان به بحث غذا اعتراض داشتند.
نعیمی ادامه داد: من جواب همه را در یک جمله دادم که اینجا زندان اوین نیست بلکه هتل اوین است چرا که از نظر بهداشت و درمان، پزشکی، داروخانه، برنامه غذایی، استراحت، محل اسکان، تختخواب، تلویزیون و مرکز ورزشی لوکس و در حد هتل بود.
این نماینده مجلس ادامه داد: گفته بودند اگر هتل است قسمت نعیمی هم بشود که باید بگویم کسانی که مجرم باشند در مقابل جمهوری اسلامی، ولایت فقیه و مردم قرار گیرند و در حق آنها ظلم کنند، زندان قسمتشان میشود. اگر من هم روزی روبروی مردم قرار گیرم و در مقابل انقلابی که حاصل خون شهدا، آزادگان، جانبازان و مفقودان است بایستم جایگاهم شاید جایگاه دیگری باشد.
وی درباره بند دیگری از جوابیه فائزه هاشمی که گفته بود از او به عنوان سرکرده زندانیان یاد شده است گفت: خود سرکارخانم با خنده جواب میداد و نمیدانم که دستش به کجا بند است که با کمال افتخار میگفت اینجا بهایی داریم، زندانی فتنه، امنیتی و سیاسی داریم و من وکیل همه آنها هستم و آنچه هست را من میگویم و اگر چیزی از قلم افتاد به من یادآوری کنند. در ادامه خود خانم فائزه هاشمی یک به یک به زندانیان نوبت میداد که اظهار نظر کنند. اگر معنای این سرکرده نیست پس چیست؟
نعیمی همچنین درباره بحث دوربینها و اعتراض فائزه هاشمی به نصب دوربینها در بعضی مکانها در زندان تصریح کرد: هر مکان مرکز و نهادی برای خود متولیانی دارد که قوانین را متولیان در نظر میگیرند و کسی که در اوین زندانی است نمیتواند بگوید قوانین و مقررات را با بنده تنظیم کنید.
خانم هاشمی باید خودش را با قوانین و مقررات زندان وفق بدهد نه اینکه بخواهد اساسنامه، آییننامه و دستورالعمل اوین را مطابق خواست خود تغییر دهد. حالا هتلی است یا زندانی، فرقی نمیکند باید قوانین را بپذیرد.
وی در پایان تاکید کرد: برای ما نمایندگان مردم که به عبارتی نوکر مردم و ولایت هستیم، پست و جاه و جلال کسانیکه در بند هستند مطرح نیست. عموم مردم در مقابل قانون مساوی هستند و هرکس جرمی مرتکب شود و مستوجب مجازات باشد قانون با آنها برخورد مساوی میکند و عدالت خصلت جمهوری اسلامی ایران است.
نگاهی به زندگانی امام حسن عسگری (ع)
صورت و سیرت امام حسن عسکری (ع )
امام یازدهم صورتی گندمگون و بدنی در حد اعتدال داشت . ابروهای سیاه کمانی ، چشمانی درشت و پیشانی گشاده داشت . دندانها درشت و بسیار سفید بود . خالی بر گونه راست داشت . امام حسن عسکری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود . راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش - در ایام عمر کوتاه خود - روشن کرد .
دوران امامت
به طور کلی دوران عمر 29ساله امام حسن عسکری (ع ) به سه دوره تقسیم می گردد : دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت . دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت . دوره سوم نزدیک 6 سال امامت آن حضرت می باشد . دوره امامت حضرت عسکری (ع ) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در روی بود . خلفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلندپروازیهایی داشتند . امام حسن عسکری (ع ) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذرانید . زندانبان آن حضرت صالح بن وصیف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود ، تا بتواند آن حضرت را - به وسیله آن دو غلام - آزار بیشتری دهد ، اما آن دو غلام که خود از نزدیک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثیر آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاری گراییده بودند . وقتی از این غلامان جویای حال امام شدند ، می گفتند این زندانی روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نیاز با معبود خود سرگرم است و با کسی سخن نمی گوید . عبیدالله خاقان وزیر معتمد عباسی با همه غروری که داشت وقتی با حضرت عسکری ملاقات می کرد به احترام آن حضرت برمی خاست ، و آن حضرت را بر مسند خود می نشانید . پیوسته می گفت : در سامره کسی را مانند آن حضرت ندیده ام ، وی زاهدترین و داناترین مردم روزگار است . پسر عبیدالله خاقان می گفت : من پیوسته احوال آن حضرت را از مردم می پرسیدم . مردم را نسبت به او متواضع می یافتم . می دیدم همه مردم به بزرگواریش معترفند و دوستدار او می باشند . با آنکه امام (ع ) جز با خواص شیعیان خود آمیزش نمی فرمود ، دستگاه خلافت عباسی برای حفظ آرامش خلافت خود بیشتر اوقات ، آن حضرت را زندانی و ممنوع از معاشرت داشت . " از جمله مسائل روزگار امام حسن عسکری (ع ) یکی نیز این بود که از طرف خلافت وقت ، اموال و اوقات شیعه ، به دست کسانی سپرده می شد که دشمن آل محمد (ص ) و جریانهای شیعی بودند ، تا بدین گونه بنیه مالی نهضت تقویت نشود . چنانکه نوشته اند که احمد بن عبیدالله بن خاقان از جانب خلفا ، والی اوقاف و صدقات بود در قم ، و او نسبت به اهل بیت رسالت ، نهایت مرتبه عداوت را داشت " . " نیز اصحاب امام حسن عسکری ، متفرق بودند و امکان تمرکز برای آنان نبود ، کسانی چون ابوعلی احمد بن اسحاق اشعری در قم و ابوسهل اسماعیل نوبختی در بغداد می زیستند ، فشار و مراقبتی که دستگاه خلافت عباسی ، پس از شهادت حضرت رضا (ع ) معمول داشت ، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترین نوع درگیری واداشته بود . این جناح نیز طبق ایمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلی ، این همه سختی را تحمل می کرد ، و لحظه ای از حراست ( و نگهبانی ) موضع غفلت نمی کرد " . اینکه گفتیم : حضرت هادی (ع ) و حضرت امام حسن عسکری (ع ) هم از سوی دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما - جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی خود به آنها مراجعه می نمودند - کمتر معاشرت می کردند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (ع ) نزدیک بود ، و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند ، و جهت سیاسی و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند ، و پیش آمدن دوران غیبت در نظر آنان عجیب نیاید . باری ، امام حسن عسکری (ع ) بیش از 29سال عمر نکرد ولی در مدت شش سال امامت و ریاست روحانی اسلامی ، آثار مهمی از تفسیر قرآن و نشر احکام و بیان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی شیعیانی که از راههای دور برای کسب فیض به محضر امام (ع ) می رسیدند بر جای گذاشت . در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی جنبش علمی خاصی را تجدید کرد ، و فرهنگ شیعی - که تا آن زمان شناخته شده بود - در رشته های دیگر نیز مانند فلسفه و کلام باعث ظهور مردان بزرگی چون یعقوب بن اسحاق کندی ، که خود معاصر امام حسن عسکری بود و تحت تعلیمات آن امام ، گردید . در قدرت علمی امام (ع ) - که از سرچشمه زلال ولایت و اهل بیت عصمت مایه گرفته بود - نکته ها گفته اند . از جمله : همین یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ایرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است ، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانید و بعدها از دوستداران و در صف پیروان آن حضرت درآمد .
شهادت امام حسن عسکری (ع )
شهادت آن حضرت را روز جمعه هشتم ماه ربیع الاول سال 260هجری نوشته اند . در کیفیت وفات آن امام بزرگوار آمده است : فرزند عبیدالله بن خاقان گوید روزی برای پدرم ( که وزیر معتمد عباسی بود ) خبر آوردند که ابن الرضا - یعنی حضرت امام حسن عسکری - رنجور شده ، پدرم به سرعت تمام نزد خلیفه رفت و خبر را به خلیفه داد . خلیفه پنج نفر از معتمدان و مخصوصان خود را با او همراه کرد . یکی از ایشان نحریر خادم بود که از محرمان خاص خلیفه بود ، امر کرد ایشان را که پیوسته ملازم خانه آن حضرت باشند ، و بر احوال آن حضرت مطلع گردند . و طبیبی را مقرر کرد که هر بامداد و پسین نزد آن حضرت برود ، و از احوال او آگاه شود . بعد از دو روز برای پدرم خبر آوردند که مرض آن حضرت سخت شده است ، و ضعف بر او مستولی گردیده . پس بامداد سوار شد ، نزد آن حضرت رفت و اطبا را - که عموما اطبای مسیحی و یهودی در آن زمان بودند - امر کرد که از خدمت آن حضرت دور نشوند و قاضی القضات ( داور داوران ) را طلبید و گفت ده نفر از علمای مشهور را حاضر گردان که پیوسته نزد آن حضرت باشند . و این کارها را برای آن می کردند که آن زهری که به آن حضرت داده بودند بر مردم معلوم نشود و نزد مردم ظاهر سازند که آن حضرت به مرگ خود از دنیا رفته ، پیوسته ایشان ملازم خانه آن حضرت بودند تا آنکه بعد از گذشت چند روز از ماه ربیع الاول سال 260 ه . ق آن امام مظلوم در سن 29سالگی از دار فانی به سرای باقی رحلت نمود . بعد از آن خلیفه متوجه تفحص و تجسس فرزند حضرت شد ، زیرا شنیده بود که فرزند آن حضرت بر عالم مستولی خواهد شد ، و اهل باطل را منقرض خواهد کرد ... تا دو سال تفحص احوال او می کردند ... . این جستجوها و پژوهشها نتیجه هراسی بود که معتصم عباسی و خلفای قبل و بعد از او - از طریق روایات مورد اعتمادی که به حضرت رسول الله (ص ) می پیوست ، شنیده بودند که از نرگس خاتون و حضرت امام حسن عسکری فرزندی پاک گهر ملقب به مهدی آخر الزمان - همنام با رسول اکرم (ص ) ولادت خواهد یافت و تخت ستمگران را واژگون و به سلطه و سلطنت آنها خاتمه خواهد داد . بدین جهت به بهانه های مختلف در خانه حضرت عسکری (ع ) رفت و آمد بسیار می کردند ، و جستجو می نمودند تا از آن فرزند گرامی اثری بیابند و او را نابود سازند . به راستی داستان نمرود و فرعون در ظهور حضرت ابراهیم (ع ) و حضرت موسی (ع ) تکرار می شد . حتی قابله هایی را گماشته بودند که در این کار مهم پی جویی کنند . اما خداوند متعال - چنانکه در فصل بعد خواهید خواند - حجت خود را از گزند دشمنان و آسیب زمان حفظ کرد ، و همچنان نگاهداری خواهد کرد تا مأموریت الهی خود را انجام دهد . باری ، علت شهادت آن حضرت را سمی می دانند که معتمد عباسی در غذا به آن حضرت خورانید و بعد ، از کردار زشت خود پشیمان شد . بناچار اطبای مسیحی و یهودی که در آن زمان کار طبابت را در بغداد و سامره به عهده داشتند ، به ویژه در مأموریتهایی که توطئه قتل امام بزرگواری مانند امام حسن عسکری (ع ) در میان بود ، برای معالجه فرستاد . البته از این دلسوزیهای ظاهری هدف دیگری داشت ، و آن خشنود ساختن مردم و غافل نگهداشتن آنها از حقیقت ماجرا بود . بعد از آگاه شدن شیعیان از خبر درگذشت جانگداز حضرت امام حسن عسکری (ع ) شهر سامره را غبار غم گرفت ، و از هر سوی صدای ناله و گریه برخاست . مردم آماده سوگواری و تشییع جنازه آن حضرت شدند .
ماجرای جانشین بر حق امام عسکری
ابوالادیان می گوید : من خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع ) می کردم . نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم . در مرض موت ، روزی من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن تا آنها را برسانم . سپس امام فرمود : پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهی شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید ، و در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود . ابوالادیان به امام عرض می کند : ای سید من ، هرگاه این واقعه دردناک روی دهد ، امامت با کیست ؟ فرمود : هر که جواب نامه من را از تو طلب کند . ابوالادیان می گوید : دوباره پرسیدم علامت دیگری به من بفرما . امام فرمود : هرکه بر من نماز گزارد . ابوالادیان می گوید : باز هم علامت دیگری بگو تا بدانم . امام می گوید : هر که بگوید که در همیان چه چیز است او امام شماست . ابوالادیان می گوید : مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چیز دیگری بپرسم . رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم . وقتی به در خانه امام رسیدم صدای شیون و گریه از خانه امام بلند بود . داخل خانه امام ، جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری را دیدم که نشسته ، و شیعیان به او تسلیت می دهند و به امامت او تهنیت می گویند . من از این بابت بسیار تعجب کردم پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم . اما او جوابی نداد و هیچ سؤالی نکرد . چون بدن مظهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود ، خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند . چون جعفر به نماز ایستاد ، طفلی گندمگون و پیچیده موی ، گشاده دندانی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت : ای عمو پس بایست که من به نماز سزاوارترم . رنگ جعفر دگرگون شد . عقب ایستاد . سپس آن طفل پیش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی امام علی النقی علیه السلام دفن کرد . سپس رو به من آورد و فرمود : جواب نامه ها را که با تو است تسلیم کن . من جواب نامه را به آن کودک دادم . پس " حاجزوشا " از جعفر پرسید : این کودک که بود ، جعفر گفت : به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام . در این موقع ، عده ای از شیعیان از شهر قم رسیدند ، چون از وفات امام (ع ) با خبر شدند ، مردم به جعفر اشاره کردند . چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسیدند : بگو که نامه هایی که داریم از چه جماعتی است و مالها چه مقدار است ؟ جعفر گفت : ببینید مردم از من علم غیب می خواهند ! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت : ای مردم قم با شما نامه هایی است از فلان و فلان و همیانی ( کیسه ای ) که در آن هزار اشرفی است که در آن ده اشرفی است با روکش طلا . شیعیانی که از قم آمده بودند گفتند : هر کس تو را فرستاده است امام زمان است این نامه ها و همیان را به او تسلیم کن . جعفر کذاب نزد معتمد خلیفه آمد و جریان واقعه را نقل کرد . معتمد گفت : بروید و در خانه امام حسن عسکری (ع ) جستجو کنید و کودک را پیدا کنید . رفتند و از کودک اثری نیافتند . ناچار " صیقل " کنیز حضرت امام عسکری (ع ) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او حامله است . ولی هرچه بیشتر جستند کمتر یافتند . خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نیز در کنف حمایت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان می باشد . درود خدای بزرگ بر او باد .
اعلام 13 ربیع الاول به عنوان روز جهانی پیامبر اعظم(ص)
روز جهانی پیامبر اعظم(ص) همزمان با 13 ربیع الاول و آغاز هفته وحدت اعلام شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) - منطقه قم، دبیر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی با بیان اعلام روز جهانی پیامبر اعظم(ص) در سراسر جهان گفت: با توجه به آغاز هفته وحدت، روز جهانی پیامبر اعظم(ص) در روز جمعه سیزدهم ربیع الاول در سراسر جهان اعلام شده است.
آیتالله محسن اراکی افزود: این روز گرانقدر با برگزاری برنامه های فرهنگی در ایران همزمان با سراسر جهان برگزار خواهد شد و کشورهای اسلامی با بزرگداشت این روز، پاسخ کوبندهای به توهینها و بیخردی استکبار در زیر تولید آثار موهن ضد دینی و اسلامی خواهند داد.
وی با تاکید بر اهمیت حفظ هویت اسلامی در برابر توطئههای استکبار یادآور شد: پس از شکست دشمن در عرصه جنگ فرهنگی با توجه به ولایت مداری مردم انقلابی و اسلامی ایران، دشمن جنگ دیگری را در پیش گرفته است و آن ایجاد توطئه و نفاق میان مسلمانان شیعه و اهل تسنن میباشد.
دبیر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی گفت: یکی دیگر از برنامههای مهم در بزرگداشت هفته وحدت برگزاری کنفرانس مذاهب میان سران شیعه و سنی در جهان است که در راستای ایجاد وحدت و انسجام روز افزون میان مسلمانان جهان برگزار خواهد شد.
وی اذعان داشت: مسلمانان جهان باید آگاه باشند که در برابر هجمه اختلاف انگیزی و توطئه میان مسلمانان باید هوشیارانه برخورد کنند و اجازه ندهند دشمنان و مستکبران زمینه اختلافات میان اهل شیعه و تسنن را با شعارهای دروغین ایجاد کنند.
اگر شرق و غرب عالم هم بخواهد ايران را تحريم کنند اثر ندارد
يک سناتور آمريکايي گفته است غذا را بايد از دهان ايرانيان بيرون کشيد و جواب آيت الله جوادي آملي در اين مورد بسيار جالب و آموزنده است.
ايشان گفته اند خداوند عهده دار روزي ما است و ما همه عائله خداوند هستيم. پس اگر شرق و غرب عالم هم بخواهد ايران را تحريم کنند اثر ندارد.
منتظر فرمان رهبری برای مقابله در برابر تهدیدات هستیم
فرمانده سپاه نبی اکرم(ص) استان کرمانشاه گفت: دشمنان بدانند که نیروهای نظامی کشور در اوج آمادگی و منتظر فرمان مقام معظم رهبری برای مقابله قدرتمندانه در برابر هرگونه تهدید هستند.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) منطقه کرمانشاه، سردار عظیمی در مراسم تودیع و معارفه فرمانده ناحیه مقاومت بسیج اسلامآباد غرب، اظهار کرد: در طول تاریخ ملتی با این کیفیت که در مقابل دشمنان ایستادگی کرده باشد، کم پیدا میشود.
وی با بیان اینکه "دشمنان برای شکستن اراده ملت ایران خیلی تلاش کردهاند اما مردم ما با ایمان و توکل به خداوند، تکیه بر آموزههای دینی و پیروی از فرامین رهبری و رشادت و شهادت خود همیشه دشمن را به زانو درآوردهاند"، افزود: دشمن از جنگ نظامی علیه ایران نتوانست هیچ نتیجهای بگیرد و امروز با تحریم و تهدید، جنگ روانی به راه انداخته است ولی با تجربیاتی که ملت ما در مقابل دشمنان دارند باز هم دشمنان انقلاب روسیاه خواهند بود.
فرمانده سپاه نبی اکرم(ص) استان کرمانشاه، پیروی و توجه مردم به فرامین مقام معظم رهبری را رمز پیروزی مردم دانست و بر لزوم توجه به تاکیدات رهبر انقلاب برای حضور باشکوه در انتخابات آتی تاکید کرد.
«انتخابات آزاد»؛ آتش زیر خاکستر مرد خاکستری
مرد خاکستری اصلاحات پس از خاکستر شدن آتش فتنه، بار دیگر فعالیت خود را با به کار بردن واژه «انتخابات آزاد» آغاز میکند.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، اسفند 90 میتوانست بسیاری از معادلات را عوض کند؛ هم معادلات آنها که سخن از بی اعتمادی مردم نسبت به نظام و انتخاباتهای پس از خرداد 88 میراندند، هم دلسوزانی که نگران عدم حضور مردم در اولین انتخابات پس از اتفاقات 88 بودند.
** «سیلی سخت» مردم و خواب آشفته بدخواهان نظام
عناصر ضدانقلاب و معاندین نظام مانند همه انتخاباتهای گذشته، «انتخابات اسفند» را نیز تحریم کردند؛ برخی اصلاحطلبان حضور پر شور مردم در انتخابات را منوط به حضور خود پنداشتند و قیمت این حضور را اعلام کردند که کسی خریدار نبود؛ اصلاحطلبان تندرو نیز که پس از انتخابات دهم ریاست جمهوری با عنوان «فتنهگر» در میان مردم شناخته میشدند، همنوا با معاندین نظام کمر به تحریم «نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی» بستند.
2 روز مانده به 12 اسفندماه سال 1390، حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی حساسیت انتخابات مجلس نهم را بیشتر از انتخابات دورههای قبل دانستند و با اشاره به اهمیت بسیار زیاد حضور گسترده مردم در انتخابات، تأکید کردند که «به لطف الهی، ملت ایران در انتخابات روز جمعه، سیلی سخت تری از 22 بهمن، به چهره استکبار خواهد زد و عزم و اراده مستحکم خود را به رخ دشمن خواهد کشید تا جبهه استکبار بداند که در مقابل این ملت، کاری از پیش نخواهد برد».
جمعه انتخابات فرارسید و وعده «سیلی سخت» محقق شد؛ حضور پرشور و خیره کننده مردم پای صندوقهای رای موجب شد تا «سیاستها و استراتژی معاندین نظام برای ادامه مسیر مخالفت با جمهوری اسلامی ایران تغییر کند»
با آغاز سال 91 به یک باره معادلات فتنهگران، عناصر ضدانقلاب و اصلاحطلبان تندرو و بریده از نظام تغییر کرد.
آنها که تا پیش از «سیلی سخت» با خوش باوری، اندک طرفداران خود را اکثریت مردم میپنداشتند و با نگاهی قلدرمابانه قصد باج گیری از نظام را داشتند، سیاست جدیدی را برای بازگشت به عرصههای سیاسی و آتشافروزی دوباره برای ایجاد اغتشاش و درگیری در کشور اتخاذ کردند.
این «سیاست» جدید، «ادبیات» جدید و «واژه» جدیدی را نیز میطلبید؛ واژهای که بتواند بار سنگین بی اعتمادی مردم به آنها را به دوش بکشد.
واژههایی همچون «کمیته صیانت از آرا» دیگر کارایی خود را برای غبارآلود کردن فضای انتخابات و کشور از دست داده بود؛ چه آنکه عناصر ضدانقلاب با توسل به همین واژه و یاری همراهان داخلی خود، فتنه 88 را مقدمه چینی کردند.
«واژه جدید میبایست با ظاهری فریبکارانه و عامهپسند قدرت لازم را برای همراهی مردم دارا باشد».
برآیند توطئه چینیهای معاندین نظام برای مایوس کردن مردم از حضور در انتخابات به کلید واژه «انتخابات آزاد» ختم شد، تا این بار تلاش مذبوحانه خود را با القاء این شبهه آغاز کنند.
پس از مطرح کردن این شبهه نخستین سوالی که مطرح شد این بود که اگر انتخاباتهای گذشته در کشور آزاد نبوده است چرا این واژگان تنها در سالهای اخیر مطرح میشوند؟ و اگر از میان تمام انتخاباتهای گذشته تنها انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری آزاد نبوده است چرا عناصر ضدانقلاب روی همان «کمیته صیانت از آرا» تاکید نکرده و به تعریف واژگان جدید روی آوردهاند؟
مطمئنا «انتخابات آزاد» همان کارایی و تعریفی را دارد که «کمیته صیانت از آرا» داشت و به همان سرنوشتی دچار خواهد شد که آن کمیته شد.
با آغاز سال 91 عناصر و جریانهای ضدانقلاب بیش از گذشته و به دفعات بر طبل «انتخابات آزاد» کوبیدند تا برخی از رجل سیاسی کشور نیز خواسته یا ناخواسته با ساز ناکوک آنها «همنوازی» کنند.
** «انتخابات آزاد»؛ آتش زیر خاکستر مرد خاکستری
سید محمد موسوی خوئینیها را مردم و رسانههای کشور با عنوان «مرد خاکستری اصلاحات» میشناسند؛ وی نقش مهمی در پیروزی خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 ایفا کرد.
خوئینیها در ایام انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم رسماً از میر حسین موسوی به عنوان کاندید مورد نظر و محتشمیپور به عنوان رئیس «کمیته صیانت از آرا» حمایت کرد و همچنین، پس از اتفاقات سال 88، خواستار «ابطال انتخابات» و «برگزاری رفراندوم» در مورد مشروعیت دولت شد.
« تحرکات و فعالیتهای مخفیانه اصلاحطلبان تندرو علیه سیاستهای نظام ادامه داشت تا اینکه مرد خاکستری اصلاحات پس از خاکستر شدن آتش اغتشاشات فتنه، مجددا فعالیت خود را برای انتخابات 92 کلید زد».
* خوئینیها: انتخابات مجلس، آزاد باشد!
خوئینیها، استعمال کلید واژه «انتخابات آزاد» را از سال 90 آغاز کرد؛ وی در پاسخ به سوال یکی از کاربران سایت خود درباره حضور در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی میگوید: « با همه شرائط نامطلوبی که حاکمیت ایجاد کرده است اگر همین امروز هم آماده برگزاری انتخابات آزاد باشد که تنها آراء مردم تعیین کننده سرنوشت آن باشد- نه سلیقه و خواست این و آن...- قطعاً ما در انتخابات شرکت میکنیم زیرا که شرکت در انتخابات حق تمام فرد فرد مردم ایران است».
* خوئینیها برای دفع خطرها راهکار میدهد!
وی دیماه همان سال(90) نیز در دیدار گروهی از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران بار دیگر برای مسئولان نظام خط و نشان میکشد که «اگر ما در انتخابات مجلس حضور نیابیم سکه انتخابات از رونق میافتد»
خوئینیها در این دیدار تاکید میکند: «خب انتخابات در پیش است. مشکلات خارجی را که داریم. همه نگرانند که چه اتفاقی خواهد افتاد؟ خوب عاقلانه این است که برای این که این خطرها از کشور دفع شود، بهترین راه برگزاری یک انتخابات آزاد و باشکوه است. در این صورت همه حساب کارشان را خواهند کرد، یعنی وقتی کشوری را ببینند که در امور سیاسی خود یک مشارکت گسترده و وسیع دارد و مردمی که با هم انسجام و وحدت دارند، دشمن دست و پایش میلرزد».
* خوئینیها: موسوی و کروبی در صحنه انتخابات حاضر شوند!
مدیرمسئول روزنامه توقیف شده سلام، در دیدار با اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران که مهرماه سال جاری(91) برگزار شد با بیان اینکه اگر انتخابات آزاد در کار باشد میتوان به آن فکر کرد، مدعی میشود: «باید شخصیتهایی مثل آقای مهندس موسوی و جناب آقای کروبی بتوانند در صحنه انتخابات حاضر شوند».
خوئینیها با بحرانی جلوه دادن فضای کشور در حقیقت هدف اصلی خود را از مطرح کردن انتخابات آزاد بیان کرده و به نوعی آزادی سران فتنه را شرط برگزاری انتخابات آزاد دانست! و حتی بعد از آن در سخنان مختلفی، بارها کلمه انتخابات آزاد را در قالبی که به نظر می رسد مانیفستی 10 گانه پیرامون این کلمه است، مطرح کرد.
در گزارشهای بعدی فارس، به افراد و جریانهای دیگری که طی ماههای گذشته بر کلید واژه «انتخابات آزاد» تاکید کردهاند اشاره میشود.
* گزارش از روحالله چهرهافروز
تحرکات پنهان ربع پهلوي با انگليس بر عليه ايران/گدايي از اعراب
باشگاه خبرنگاران: ربع پهلوي در پاسخ به سوالي درخصوص تشكيل گروه موسوم به "شوراي ملي ايرانيان" مدعي شد: "مقامات انگليسي و پارلمان اين كشور از اين طرح استقبال كردند. طي روزهاي اخير در ديدار خود با رئيس پارلمان انگليس و اروپا توانستم اين افراد را براي همكاري قانع كنم. "
ربع پهلوي در جاي ديگري از اظهارات ضد ايراني خود با الشرق الاوسط با التماس به شيوخ عرب گفت: از جهان عرب ميخواهم عمليات هاي خود را بر ضد ايران افزايش دهند و به مخالفت با حكومت ايران بپردازند.
وي در ادامه پيرامون وضعيت سوريه مدعي شد ايران داراي خط دفاعي پيشرفته اي در سوريه بوده است.
وي همچنين با اذعان به قدرت ايران گفت: ايران در نقاط مختلف منطقه داراي قدرت است.
هاشمی رفسنجانی: موسوی و کروبی درحصر نیستند
هاشمی رفسنجانی در دیدار تعدادی از دانشجویان، خبر از زندگی آزاد موسوی و کروبی داده و گفته است من که پیگیری کردم گفتند حصر این افراد تقریبا برداشته شده است.
به گزارش سیرنیوز به نقل از مشرق؛ برخی نزدیکان کروبی هم مدعی شده اند کروبی در حال حاضر زندگی بدون حصر داشته و تنها تیم حفاظتی با خود دارد. مشرق همچنین خبر داد: در جلسه 30 نفره جریان فتنه با اصلاح طلبان، بحث های مفصلی درباره حضور یا عدم حضور آنان در انتخابات شده است. موسوی خوئینی ها طرفدار حضور در انتخابات با شرط آزادی زندانیان و رفع حصر از موسوی و کروبی بوده است. عبدالله نوری گفته شرط گذاری برای نظام خنده دار است و باید در هر شرایطی در انتخابات شرکت کنیم. خاتمی هم از ضرورت حضور اصلاح طلبان در انتخابات گفته است.
کیسه دوزی ضدانقلاب برای کاربران ایرانی اینترنت
سایت صهیونیستی بالاترین میکوشد تا کمی نیز از سرخوردگی و یاس شدید اصحاب فتنه بکاهد.
به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، مرآتنیوز در مطلبی نوشت:
بینندگان سایت صهیونیستی بالاترین، در این اواخر گاهی با کادری مربعی در سمت چپ مواجه میشوند که هر از چند وقت یکبار مبحثی را از تاسیس و راه اندازی تلویزیون اینترنتی مطرح میکند و خبر از را هاندازی برنامههای ویدئویی میدهد.
بعد از ناکامی در دستیابی به اهداف استراتژیک تعیین شده توسط مدیران این سایت؛ وضعیت جدید و رو به افول آن باعث شد کاربرانش دچار یاس، سرخوردگی فراوانی شوند و بعد از توقف و نابودی جریانات موسوم به موج سبز(فتنه)، عمدتاً حرفی برای گفتن ندارند و فعالان رسانهای که دوران گذشته بالاترین را شاهد بوده اند کاملا به این نکته واضح اذعان میکنند. بنابراین گردانندگان بالاترین را به فکر انداخته است تا با توجه به در پیش بودن دور دیگری از انتخابات مهم ریاست جمهوری یازدهم طرح هایی را به اجرا بگذارند تا شاید آبروی از دست رفته خود را نزد کاربران بازیابی کنند.
نویسنده قصد دارد با بازخوانی و یادآوری مستند بخشی از اهداف، عملکردها و پشت صحنه این سایت معلوم الحال، به کاربران فضای سایبر هشداری داده باشد تا از افتادن در دام شعارهای دروغین و نخ نما شدهی آنها پیشگیری کرده باشد.
ایجاد شبکه های تلویزیونی ضدایران و اسلام موضوع جدیدی نیست،که با سرمایه گذاری، سیاست گذاری و هدایت راهبردی مقامات آمریکایی و صهیونیستی مدتهاست علیه دین اسلام، ملت، نظام و انقلاب اسلامی ایران در حال فعالیت هستند.
در ادامه این سیاستها اخیرا نیز سایت بالاترین با جمعبندی تجربههای گذشته اعلام کرد که تلویزیون اینترنتی با نام «بالاویزیون» راهاندازی میشود. این سایت طی اطلاعیه ای نوشت: این تلویزیون اینترنتی سه شنبه ۲۶ دیماه ساعت ۲۲:۳۰ به وقت تهران آغاز به کار میکند و موضوع اولین برنامه اش سکولاریسم-لائیسیسم است. پس از آن برنامه بعدی بالاویزیون، روز جمعه پخش خواهد شد و به سکولاریسم خواهد پرداخت. میهمانان این برنامهها هنوز مشخص نشدهاند. شعار این تلویزیون اینترنتی گفتگو برای دموکراسی است. آن طور که از محورهای اعلام شده بحثها بر میآید بیشتر مباحث فکری و گاهی سیاسی و اجتماعی را در بر میگیرد و ایمنی در دنیای دیجیتال هم مورد توجه قرار گرفته است.
قرار دادن علامت پرچم اسرائیل به جای لوگوی سایت
سایت بالاترین درحالیکه همواره میکوشد خود را یکی از پر طرفدارترین سایت های ایرانی نشان دهد و ملی گرایی و وطن پرستی دروغین خود را به رخ کاربران ایرانی در جهان بکشد، به یاد داریم در مقطعی دو سه روزه با گافی بزرگ رسانه ای و با تغییر لوگوی سایت خود، علامت ستاره داوود(آرم پرچم رژیم غاصب صهیونیستی) را به جای آن قرار داد و لوگوی فارسی بالاترین را به زبان عبری تغییر داد تا خوش خدمتی خود را به گردانندگان اصلی خود یعنی صهیونیس ها عرضه بدارد.
ناگفته پیداست که با وجود ادعای وطن پرستی و ملی گرایی فعالین بالاترین، اخبار مربوط به موفقیت های چشمگیر داخلی در زمینه پیشرفتهای علمی کاملا مشهود که ایران را در زمره ده کشور برتر جهان قرار داده بود، اخبار وسیع و گسترده مربوط به عمران و آبادانی که بسیاری از آنها ابعاد ملی و حتی منطقهای داشت، موفقیت ایران در فناوری هسته ای و ... هیچگاه خبری مبنی بر افتخار یک ایرانی برای این فتح عظیم منتشر نشد.
آنچه که در قالب اخبار مربوطه منتشر گردید؛ اتهامات واهی، سیاه نمایی و تحریف آشکار و دروغ پردازی اخبار و رویدادهای جاری داخلی و بین المللی ایران است که از سوی رسانه های غرب و از زبان سیاستمداران آمریکایی بیرون آمده و متاسفانه حتی صحت آنها بررسی نمیشود، به طوری که کذب بودن خبر منتشره، کاربران گاها منصف این سایت را نیز بارها به واکنش وادار کرده است.
سایت بالاترین تنها یک نمونه از مجموع سایت ها و وبلاگ های ضد ایرانی است که در راستای اهداف نظام سلطه فعالیت می کند و می کوشد تا در قالب امتیاز کاربران، دستور العمل های براندازی دیکته شده را ترویج دهد.
کسب در آمدهای چرب برای جیب مبارک
نکته قابل توجه و تامل سواستفاده های مالی فراوان اینگونه سایتها و شبکه های تلویزیونی است که از کاربران ساده لوح خود میلیونها دلار اخاذی کرده و می کنند و سرازیر شدن پول هنگفت به جیبشان آنها را به طمع انداخته تا کیسه ای نو برای دلارهای کاربران بی اطلاع از ماهیت واقعی آنها بدوزند. لذا کافی است به مطالبی که مدیران سایت صهیونیستی بالاترین برای گدایی پول از کاربران فریب خورده منتشر کرده اند توجه کنید.
"...بهمین خاطر نیاز مبرم و اساسی است تلویزیون بالاترین راه اندازی شود تا تمام مردم ایران چه آنهایی که به اینترنت دسترسی دارند و چه آنهایی که ندارند از اخبار این سایت مطلع شوند. بدون شک تلویزیون بالاترین رکورد بیشترین بیننده تلویزیونی را خواهد شکست. کافی است همین اخباری که هر روز داغ می شود را به سمع و نظر مردم برسانیم. تلویزیون بالاترین چیزی در مایه های شبکه یورونیوز و یا CNNباشد و راس هر ساعت اخبار داغ شده را به سمع و نظر مردم برساند. با داشتن تبلیغات و پیام های بازرگانی در لابلای ساعات اخبار، این تلویزیون می تواند ابرار معاش بسیار خوبی نیز داشته باشد چون این تلویزیون شبکه هر ایرانی در سراسر دنیا خواهد بود.در مورد راه اندازی نیز مشکلی وجود ندارد شما بیاد بیاورد روز بعد از انتخابات، سایت بالاترین درخواست 14000 دلار برای راه اندازی دو سرور جدید نمود که ظرف یک روز این پول جمع شد. مطمئنا اگر بخواهیم این تلویزیون را راه اندازی کنیم صرف کمتر از یک هفته پول راه اندازی جمع خواهد شد. هزینه کارمندان تلویزیون نیز بعدا از طریق تبلیغات و پیام های بازرگانی تامین می شود."
چندی پیش نیز برخی رسانهها با انتشار اسنادی درباره کمکهای مالی فراوان به این رسانهها مطلبی را به این شرح منتشر کرده بود: رادیو زمانه که اغلب محصولات و تولیدات رادیو فردا- ارگان رسمی سازمان سیا- را در پوشش رسانه ای هلندی مصرف می کند، درباره لزوم استفاده از بودجه های اختصاصی آمریکا برای براندازی نرم سراغ مهدی یحیی نژاد گرداننده سایت بالاترین و امید معماریان روزنامه نگار فراری رفت.
همچنین کنگره و دولت آمریکا به صراحت اعلام کردند علاوه بر مبالغ قبلی، 55 میلیون دلار برای تغییر و براندازی در ایران در پوشش حمایت از به اصطلاح آزادی اطلاعات اختصاص میدهند.
چرخانندگان و بازیگران فعال بخشی از فتنه 88
همگان به خاطر دارند در طول انتخابات سال و ایام فتنه88 سایت بالاترین در کنار فیس بوک و توییتر، تبدیل به کانون تجمع هواداران فتنه و تقویت اخبار و شایعاتی شد که تنها هدفش ضربه زدن به حیثیت نظام اسلامی ایران در قالب جمهوری خواهی و ملی گرایی بود. در زمان تجمعات مختلف در تهران ، بطور مداوم اخباری روی سایت قرار می گرفت که نوع اطلاع رسانی و شواهد و قراین نشان داد که غالب افرادی که ادعا می کردند از داخل ایران در حال انتشار اخبار هستند، در واقع پرسنل سایت و یا عوامل خارج نشین فتنه بودند.
با وجود اتمام قضایای مربوط به انتخابات، بالاترین به وضعیت اولیه خود باز نگشت و با همان روند تدوین شده دوران انتخابات (ضزیه زدن به ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران) به کار خود ادامه داد.
توهین به مقدسات دینی،و جنگ با اسلام ناب
این سایت علاوه بر انتشار مطالب مختلف در راستای اهداف ضد انقلابی سرمایه گزاران (و بعضا دروغ)، توهین به اصول اسلامی و اعتقادات مردم را در دستور کار خود دارد.
نمونه اهانت های آشکار به مقدسات را می توان در مطالب فراوان منتشره این سایت یافت که به عنوان مثال راجع به ماه محرم نوشته شده است: «ماه دروغ، خرافات و عقب ماندگی، ماهی که یک ملت برای اعرابی که هزاران سال پیش به کشورش حمله کردند و نیاکانش را به خاک خون کشیدند و تجاوز کردند عزاداری می کند. این همان ماهی است که ایرانیان به شعور انسان در قرن بیست و یکم توهین می کنند.»
سرمایه گذاری این سایت در سال های گذشته، نتیجه خویش را در انتخابات اخیر کاملا بروز داد. کاربران گزینشی و معلوم الحال این سایت با تصویر سازیهای اغلب فریبکارانه- که ساختگی بودن آنها بعدا مشخص و منتشر شد-، اشاعه دروغ سازی و شایعهپراکنی در مورد اخبار داخلی کشور، هدایت پروژه کشته سازی در ایام فتنه، حجم وسیع تبلیغات منفی بر علیه نهادهای قانونی کشور ، حمله و توهینهای فراوان نوشتاری به مقام معظم رهبری، رییس جمهور و سایر مسئولان کشور، تعیین محل ها و ساعات تجمعات و اغتشاشات و ...بوده اند.
مجریان این سایت، به گونه ای فضای آن را طراحی کرده بودند که هر فرد خالی الذهن با نگاه به اخبار و رویدادهای درج شده در آن، تصور می نمود که در درون ایران فاجعه انسانی در حال رویدادن است، این مساله به گونه ای می باشد که حتی برخی از نیروهای ارزشی نیز با مشاهده این نوع سایت ها با تردیدها و منفی نگری هایی نیز مواجه شده اند.
البته گفتنی است که پیش از این مهدی یحیی نژاد از دست اندرکاران بالاترین خبر داده بود که توهین صریح به ارزش های اسلامی باعث جدایی طیفی قابل توجه از کاربران بالاترین شده ] در تناقض با اهداف فتنه سبز بوده[ و به همین دلیل، کنترل هایی صورت می گیرد. در کنار این واقعیت معلوم شدن ماهیت وابسته و عقبه استکباری شبکه رسانه های ضد انقلاب (از جمله بالاترین) از یک سو و آشکار شدن «کذاب» بودن این شبکه عنکبوتی به ویژه در فتنه سبز از دلایل دیگر «ریزش ها» و «اخراج» کاربران بوده است. در همین حال سایت های ضد انقلابی گویانیوز و خودنویس هر یک از زاویه ای به این روند رو به نزول پرداخته اند.
به عنوان مثال گویانیوز در تحلیلی یادآور شده است: باید از آقای یحیی نژاد پرسید بلاک کردن دعوت نامه های اعضا بر مبنای کدام منطق صورت گرفته است؟ آیا باز هم نبود امکانات فنی را بهانه می کنید؟ افراد حذف شده اغلب کاربرانی معترض هستند که به سیاست های شما اعتراض دارند؟ شما با چه دلیلی دست به قلع و قمع زده اید؟
اما سایت ضد انقلاب دیگری مثل خودنویس ابعاد دیگری از پشت پرده بالاترین را منتشر کرده و تأکید می کند «رسانه های منسوب به اصلاح طلبان در خارج کشور با دخالت مستقیم دولت های غربی است که گسترش می یابد.» خودنویس سپس تأکید می کند: اتفاق بالاترین مبنی بر رویکردی است که اصلاح طلبان در خارج کشور و پس از حوادث انتخاباتی ایفا می کنند. چه طور می توان به طیفی قلیل اجازه داد تا با استفاده از منابع مالی حاصل از نزدیک به سی سال حضور در مناصب اجرایی در جمهوری اسلامی، این چنین در خارج از کشور گرد و خاک به پا کنند. پس از تجمیع جریان های اپوزیسیون زیر چتر جنبش سبز اکنون غرب تنها آلترناتیو موجود در برابر حکومت ایران را جنبش سبز می داند و تلاش های رسانه ای اصلاح طلبان برای مصادره جنبش سبز در حقیقت تلاش برای تحمیل خود به عنوان تنها آلترناتیو در نظر فعالین سیاسی غرب است. این در حالی است که در میان انبوه سایت های نامی و پربازدید با پسوند و پیشوند سبز که عمدتاً در حال کپی کردن مطالب گزینشی و سفارشی اصلاح طلبان از روی یکدیگر هستند، حتی یک رسانه مستقل وجود ندارد.
خودنویس در ادامه با شرح نمونه هایی از ترفندهای سایت بالاترین در دروغگویی و وارونه نمایی می نویسد؛ "حکایت رسانه های اصلاح طلب در خارج از ایران تلاش یک گروه ورشکسته سیاسی است که با پول و وارونه نشان دادن حقایق جاری در خیابان های ایران قصد دارد در غرب برای خود مشروعیت جعلی بخرد و در عین حال گوشه چشمی نیز به مدیریت حوادث داخل دارد تا مبادا اتفاق غیرمنتظره ای همچون عاشورای 88 در انتظار نباشد".
بودجه های مصوب در کیسه اصلاح طلبان
اکنون جای این پرسش است که علی رغم اعمال سرکوب نرم گسترده رسانه ای که توسط مجموعه اصلاح طلب در قالب اپوزیسیون صورت می گیرد، چگونه است که در غرب هر جا تصمیم گرفته شد که بودجه ای به ترویج آزادی بیان در ایران اختصاص یابد سهم اصلاح طلبان و البته دشمنان صف کشیده در پشت صحنه خط مبارزه با اسلام عزیز شد؟!
فهم و دشمن شناسی ملت ایران اعجاب انگیز است
در نهایت باید به هوش، بصیرت و دشمن شناسی مردم شریف ایران آفرین گفت، آنجا که رهبر معظم انقلاب در فرمایشات اخیر خود فهم، دشمنشناسی و لحظهشناسی ملت ایران را یکی از مسائل اعجابانگیز خواندند و افزودند: "در قضایای سال 88 که دشمن تصور میکرد طراحی دهسالهی او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران باقدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بینالمللی زد؛ چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمیآیند.
جبههی استکبار تمام تلاش و توان خود را به کار گرفته است تا از طریق تحریمها و فشارها، ملت ایران را وادار به تسلیم کند، اما این ملت سختیها را تحمل میکنند، زیرا نقشه و تاکتیک دشمن و هدف راهبردی او را متوجه شده و بر اساس فهم و تشخیص صحیح، عمل میکند".
وقتی قرار است 'تجمل گرایی'سبک زندگی ایرانیان شود
به گزارش سرویس سیاسی رویداد، برخی از نکات مورد اشاره هاشمی در مطلبی که به عنوان "تعابیر متفاوت هاشمی از سَبک زندگی / عامّه ی مردم نه زاهدند و نه مُسرف" منتشر شده، به شرح زیر است و قضاوت انتشار آن در برهه ی کنونی و اینکه اکنون این موارد در زمان کنونی چه گفتمانی را میتواند ایجاد کند، به عهده مخاطبین باشد.
رفسنجانی چنین میگوید:
اصل حرف من این است، حالا اسمش را هر چه می خواهند بگذارند ، تجمل گرایی ، اشرافی گری ، دنیا طلبی یا هر چیز دیگر ، مردم با شعار که زندگی نمی کنند، من بعد از جنگ تصمیم گرفتم که با 60 ، 70 میلیارد دلار آن هم از منابع خارجی، کشور را از لحاظ تولید و رشد اقتصادی تکانی بدهم که فکر می کنم انجام هم شد، تمام زیر ساخت های اولیه مورد نیاز را ساختیم و کشور را از رشد منفی 5/5 درصد به رشد اقتصادی بالای 6 درصد رساندیم. حالا اگر مصرف مردم در این سالها زیاد شده باید بگوییم رشد تجمل گرایی؟ هرگز این طور نیست. قاطبه مردم قناعت دارند ولی آیا اگر رونق اقتصادی شود و ماشین و لوازم کهنه شان را نو کنند تجمل کرده اند؟ شاید باید روزی برسد که به مردم بگوییم یخچال نخرید و آنوقت می شود کارمان ضد تجمل گرایی ! من برای اصلاح تفکر جامعه در نگرش به دنیا، زندگی، مواهب طبیعی و واگذار نکردن به نیروهای ضدانقلاب، چنین برنامههای را مطرح کردم که فکر میکنم اگر غیر از این باشد، مسلمانان دوباره به انزوا برمیگردند و دشمنان اسلام همه صحنهها را خواهند گرفت و نیروهای مخلص با آن تفکری که شما مطرح میکنید نمیتوانند فرزندان خود را به دانشگاه بفرستند و عملا در سطح پایین به کارهای سخت بدنی و مشاغل کمارزش مشغول میشوند و امور اساسی و مهم جامعه به دست افرادی میافتد که از جامعه و نظام رو به پیشرفت، با شعارهای عوام فریبانه و ساده زیستی و یا به عبارت بهتر زهد فروشانه، جامعه ای متوقف و رو به قهقرا بسازند.
حفظ مسلمانان در مقابله با کفار هزینههای گزافی میخواهد که حکومت اسلامی باید تأمین کند. باید تکنیکهای روز تأمین شود. شرایط تحصیل بچههای مسلمانان فراهم شود. قبل از انقلاب و حتی اوایل پیروزی خیلی از بچهها نمیخواستند درس بخوانند. الان شرایط به گونهای است که کمتر خانوادهای پیدا میشود که نخواهد بچههایش درس بخوانند. آیا میتوانیم بگوییم انقلاب توقع مردم را بالا برد که همه میخواهند درس بخوانند؟ مگر می خواهیم در دنیای پر رقابت امروز برای همیشه ملتی توسری خور بمانیم که روز به روز بدتر میشویم.؟ آیا این درست است که به جوانان خود در عصر امروز شعار زاهدانه تحویل بدهیم و شاهد چشم حسرت آنها به ممالک دیگر باشیم.
زندگی حضرت امام را به عنوان الگو در نظر بگیرید. وقتی در قم طلبه بودیم، آقایانی بودند که در بیرونیها زیلو و در اندرونی قالی میگذاشتند. ولی امام در بیرونی خود قالی گذاشته بودند. خانه امام هم بزرگ بود که بعد از ازدواج آقامصطفی، بخشی از آن را به ایشان دادند. انسان معتدل و در عین حال زاهد، عارف و فقیه بودند و میدانستند، چکار کنند. ما که نباید زهد فروشی را در جامعه رواج دهیم؛ چرا که امام هم می دانستند آدرس غلط به جامعه مسبب ترویج فرهنگ تصوف می شود نه عرفان اسلامی.
گفتنی است هاشمی رفسنجانی در سالهای ریاست جمهوری اش در یکی از خطابه های نماز جمعه تهران خطاب به مردم اعلام کرده بود: هر کس حقوقی کمتر از 500000تومان دارد تهران را ترک کند.
معلوم نیست جریان رسانه ای وی با این اندیشه های رفسنجانی چگونه وی را سکانداری خطاب میکنند که می تواند در برهه کنونی کشتی اقتصادی نظام را هدایت کند؟!
تحلیل شریعتمداری از «زرنگی ناشیانه» اصلاحطلبان/ دفاع از خدمات دولت نهم و دهم
اين روزها كه دولت آقاي احمدي نژاد به دليل برخي از اقدامات و مواضع بيرون از دايره اصولگرايي با انتقاد و اعتراض دلسوزان و دغدغه داران اسلام و انقلاب روبرو شده است، شماري از مسئولان و دست اندركاران سابق و اسبق دولت هاي سازندگي و اصلاحات در حركتي هماهنگ با دشمنان بيروني، فرصت را غنيمت شمرده و به بهانه انتقاد از دولت، بغض هاي فروخورده و كينه هاي در سينه مانده خويش از ناكامي در فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 را بيرون مي ريزند. اين جماعت كه در دوران حاكميت خود بر قوه اجرايي كشور به اندازه چند صدم خدمات دولت كنوني به عمران و آباداني كشور را نيز نداشته اند و برخي از آنها در جريان فتنه 88 آشكارا دست به وطن فروشي زده اند، اصرار دارند انتقادات خود به دولت احمدي نژاد را با اعتراض ها و انتقادات دلسوزان و دغدغه داران اسلام و انقلاب همسو نشان بدهند! و با زرنگي ناشيانه اي در پي القاي اين توهم به افكار عمومي هستند كه مخالفت آنان با انتخاب دكتر احمدي نژاد در انتخابات رياست جمهوري نهم و دهم - و مخصوصا دهم- به اين علت بوده است كه پيشاپيش مسائل مورد انتقاد امروز اصولگرايان به دولت كنوني را مي ديده اند!! و خنده دار آن كه تعدادي از نوچه هاي دم دستي اين جماعت در برخي از مجامع و محافل با قيافه حق به جانب خطاب به مردمي كه با راي 25 ميليوني و مثال زدني خود آقاي احمدي نژاد را به رياست جمهوري انتخاب كرده بودند، مي گويند؛ «ديديد حق با ما بود كه مخالف او بوديم»؟!
و اما، اين ترفند اصحاب فتنه در حالي است كه انتقاد و اعتراض دلسوزان و دغدغه داران اسلام و انقلاب به دولت كنوني دقيقا نسبت به مواضع و مواردي است كه دولت به راه و روش مدعيان اصلاحات روي آورده است. به بيان ديگر، خدمات فراوان و كم نظير- و در پاره اي از موارد بي نظير- دولت احمدي نژاد را كه در هيچ سيستم محاسباتي با دولت هاي سازندگي و اصلاحات قابل مقايسه نيست نفي نمي كنند بلكه به حضور مؤثر حلقه انحرافي در دولت كه نسخه هاي همسو با مدعيان اصلاحات مي پيچد اعتراض دارند، يعني انتقاد اصولگرايان به برخي از اقدامات و مواضع دولت ادامه همان انتقادات و اعتراض هايي است كه به عملكرد دولت هاي سازندگي و اصلاحات داشته اند بنابراين، بديهي است انتقاد دغدغه داران اسلام و انقلاب و كساني كه دل در گرو مردم و منافع ملي دارند نه فقط با آنچه اين روزها از سوي مدعيان اصلاحات و برخي از اصحاب فتنه عليه دولت مطرح مي شود، كمترين همخواني و همسويي ندارد، بلكه اين دو نگاه انتقادي در دو نقطه كاملاً متفاوت قرار داشته و با يكديگر متضاد نيز هستند و در اين باره گفتني هايي هست؛
1- ابتدا بايد گفت حمايت يكپارچه و 25 ميليوني مردم وفادار به اصول و ارزش هاي نظام از آقاي احمدي نژاد- كه بسياري از هواداران ديگر نامزدها نيز پس از پي بردن به فريب سران فتنه به اين خيل عظيم پيوستند- نشانه هوشياري و دقت نظر آنها در گزينش نامزد اصلح بوده است، آنان به نامزدي رأي دادند كه آموزه هاي اسلامي و انقلابي، تأكيد بر دفاع از مستضعفين و منافع ملي، تصميم بر مقاومت در برابر باج خواهي بيگانگان، اصرار بر مقابله با رانت خواران و دهها آموزه ديگر از اين دست را نمايندگي مي كرد و در دوران تصدي شهرداري تهران، وفاداري خود به اين ارزش ها را نشان داده بود. بنابراين مردم در گزينش خود، از ميان نامزدهاي موجود، بهترين را برگزيده بودند و از اين روي، انتخاب آنها در خور تقدير بوده و هست. اما، بعدها، پس از مشاهده برخي از اقدامات و مواضع دولت دهم كه با آموزه هاي ياد شده همخوان نبوده و زاويه داشت، به همان اندازه كه اين مواضع با خط اصلي و اعلام شده فاصله گرفته بود، به انتقاد از دولت روي آوردند و اين اعتراض مردم نيز نه فقط مانند انتخاب قبلي ارزشمند تلقي مي شود، بلكه بارها بيشتر از آن در خور تقدير و تحسين است چرا كه اولاً؛ از حق گرايي، بصيرت و پايبندي آنان به اصول و ارزش ها حكايت مي كند و ثانياً؛ نشان دهنده آن است كه اصولگرايان برخلاف بسياري از مدعيان اصلاحات و سازندگي، در پيله تنگ نظرانه حزبي و گروهي گرفتار نشده و قبيله گرا نيستند كه آزادگي و آزادانديشي خود را با سرسپردگي و بردگي فلان حزب و قبيله و گروه تاخت بزنند و اين ويژگي يكي از خصوصيات برجسته انبياء و اولياء الهي و مردان و زنان آزاده و با بصيرت است. از اين روي، رأي دهندگان به آقاي احمدي نژاد هم در انتخاب ايشان و هم در انتقاد به برخي از مواضع و اقدامات دولت كنوني نه فقط هوشمندانه عمل كرده اند بلكه فراز برجسته و درخور تقديري از آزادگي خود را به نمايش گذارده اند، برخلاف كساني كه روزي داعيه خط امام(ره) داشتند و در سرسپردگي و بردگي حزب و قبيله خود تا آنجا پيش رفتند كه به پاره كردن تصوير حضرت ايشان، آتش زدن مسجد و اهانت به عاشورا، حمايت آشكار از اسرائيل، ائتلاف با منافقين و بهائيان و ده ها خيانت و جنايت ديگر نيز تن دادند و تازه امروز زبان به ملامت مردم اصولگرا و آزاده گشوده اند كه چرا مانند آنها قبيله گرا و برده نبوده اند؟!
2- مخالفت برخي از دست اندركاران سابق و اسبق دولت هاي سازندگي و اصلاحات با دولت احمدي نژاد نه فقط با انتقادات اين روزهاي اصولگرايان و دغدغه مندان اسلام و انقلاب و منافع مردم همخوان نيست بلكه نگاهي گذرا به علت مخالفت آنان به وضوح نشان مي دهد جماعت ياد شده با آن بخش از اقدامات و مواضع دولت هاي نهم و دهم كه اصولگرايانه، ضد استكباري و مردم دوستانه است مخالفت ورزيده و مي ورزند و نه با مواضع و اقداماتي كه اين روزها مورد انتقاد شماري از دلسوزان است.
و اما به جماعت مورد اشاره بايد حق داد كه از دولت كنوني عصباني باشند، چرا؟! پاسخ آن است كه احمدي نژاد منافع خصوصي و سيطره بادآورده بسياري از آنان را به نفع مردم بر باد داده است. دولت نهم، حلقه به هم پيوسته مسئولان كه مسئوليت ها را ارثيه خود مي پنداشتند و به يكديگر پاس مي دادند و از ورود نيروهاي تازه نفس و انقلابي به اين حلقه بسته جلوگيري مي كردند را شكست و راه را براي ورود نيروهاي انقلابي به مسئوليت هاي كليدي باز كرد. احمدي نژاد، با ورود به حياط خلوت رانت خواران، دست آنها را از برخي كانون هاي قدرت و ثروت كوتاه كرد، با سفرهاي استاني و پي درپي هيئت دولت، به اقصي نقاط كشور، فعاليت هاي عمراني و آباداني را از تمركز غيرمنطقي در تهران و تعدادي از شهرهاي بزرگ خارج كرد و برخورداري از امكانات نظام را به دورترين نقاطي برد كه تا آن هنگام پاي هيچ مسئول- حتي دست چندمي هم- به آنجا نرسيده بود. بيت المال را از انحصار جرياني كه فقط به شاخك هاي خود مي رسيد بيرون آورد و در ميان اقشار محروم و مستضعف جامعه كه تا آن هنگام كمتر مورد توجه بودند و يا اصلا مورد توجه نبودند، توزيع كرد. از مراكز علمي و تكنولوژيك با گشاده دستي حمايت كرد. در مقابل باج خواهي آمريكا و متحدانش ايستاد، افسانه هولوكاست را برباد داد و... آيا هر يك از اين نمونه ها به تنهايي نمي تواند خشم و كينه عميق جماعت ياد شده را در پي داشته باشد؟! جماعتي كه فقط يك قلم از وطن فروشي و جنايت آنها در فتنه آمريكايي-اسرائيلي 88 برملا شده است. همين جماعت كه امروزه اصرار دارند خود را در انتقاد از دولت كنوني با دلسوزان و دغدغه داران اسلام و انقلاب همسو جا بزنند، در مقابل تمامي اقدامات و مواضع ارزشمند ياد شده به شدت و با كينه توزي ايستادند. سفر به استان ها را حركت پوپوليستي ناميدند! ايستادگي در برابر باج خواهي آمريكا و متحدانش را ديپلماسي عوامانه خواندند! شكستن حلقه درهم تنيده مسئولان و سپردن مسئوليت ها به نيروهاي جوان و انقلابي را بي توجهي به پرستيژ كابينه دانستند!... اين كينه توزي ها كه قبل از برخي مواضع و اقدامات اخير دولت بوده است! بنابراين بدون كمترين ترديد مي توان نتيجه گرفت كه اعتراض ها و انتقادهاي امروزشان كينه هاي در سينه مانده ديروز است و هيچ همسويي و شباهتي با اعتراض و انتقاد اين روزهاي دلسوزان و دغدغه مندان اسلام و انقلاب و مردم ندارد و ديده اند و ديده ايم مردم مسلمان اين مرز و بوم هوشيارتر و با بصيرت تر از آنند كه اگر در دولت برگزيده خود انحرافي ديده و از آن دل بريدند، زمام امور كشور را به دست كساني بسپارند كه داغ ننگ خيانت به ملت را بر پيشاني دارند و با توجه به بصيرت و هوشياري مثال زدني مردم بايد خطاب به اين جماعت گفت؛
برو اين دام بر مرغي دگر نه
كه عنقا را بلند است آشيانه
3- و بالاخره، انحراف دولت كنوني از برخي آموزه هاي اسلامي و انقلابي و مردمي قابل انكار نيست و در اين ميان دست هاي حلقه انحرافي و نفوذ كرده در دولت به وضوح ديده مي شود. حلقه اي كه علاوه بر پيوندهاي نه چندان پنهان با جماعت ياد شده در مواضع و اقدامات خود نيز با آنان همسويي و همخواني دارد. كاش آقاي احمدي نژاد پاس رأي و حرمت انتخاب مردم را نگاه مي داشت و به قول دشمن پيمان دوست نمي شكست. مردم به احمدي نژاد 84 رأي داده اند و نه به حلقه انحرافي، بنابراين بايسته نبوده و نيست اعتماد مردم را كه امانت مقدسي در دست ايشان است به پاي يك حلقه انحرافي بريزد. آيا جناب احمدي نژاد نمي بيند كه هرچه به حلقه انحرافي نزديكتر مي شود، به همان اندازه از مردم و خط اصيل انقلاب فاصله مي گيرد؟
حسين شريعتمداري
روابط آلوده سياسي ـ اخلاقي کارگزاران بيبيسي فارسي
انتخاب موضوع برنامه نوبت شما با اجراي نفيسه کوهنورد نيز متفاوت از شبهاي گذشته و در همين راستا ارزيابي ميشود. نفيسه کوهنورد که پس از رسوايي ارتباط صادق صبا با پونه قدوسي مجري سابق برنامه نوبت شما، مورد جديد سردبير هوسباز بيبي سي فارسي محسوب ميشود، ملغمهاي از ارتباطات فاسد است که خود يک تنه دور جديدي از رقابتهاي غيراخلاقي را در استوديوي بيبي سي در لندن بهوجود آورده است.
به گزارش سیرنیوز به نقل از وطن امروز؛ سابقه کوهنورد در دوران فعاليتش در تهران و استانبول پر است از ارتباطات پيچيده، فاسد و مشکوک با مقامات انگليسي و ترک که از او يک جاسوسه تمام عيار ساخته است. دامنه روابط غيرقانوني و مسالهدار او به حدي بود که مدير کل مطبوعات و رسانههاي خارجي وزارت ارشاد دولت خاتمي، در نامهاي به خوشرو، معاون اطلاعرساني دفتر رئيسجمهور، مراتب فعاليت غيرقانوني کوهنورد را به عنوان همکار شبکه CNN ترک به اداره کل روابط عمومي دفتر رياست جمهوري اعلام ميکند. کوهنورد پس از اخراج از روزنامه همشهري با روزنامههاي شرق و اعتماد ملي همکاري ميکرد. نگاهي به سياهه فهرست پادوهاي بريتانيا در بيبي سي فارسي نشان ميدهد که عمده آنها در روزنامههاي زنجيرهاي کار ميکردهاند؛ روزنامههايي که با وقاحت تمام پس از افتادن چند باره تشت رسواييشان هنوز به فعاليت خود ادامه ميدهند. ارائه اين فهرست آلوده مشخص ميکند که چه کساني در شرق و اعتماد و چلچراغ و اعتماد ملي و ... علاوه بر گذراندن دوران کارآموزي مشق نوکري بيگانگان مينوشتهاند. در واقع اين رسانهها در دوراني نسبتا طولاني کارگاه تربيت نيرو براي بيبي سي و صداي آمريکا بودهاند. آيا اين نشريات اکنون نيز چنين نقشي دارند؟ »وطنامروز» در سلسله گزارشهایی روابط آلوده سیاسی ـ اخلاقی عوامل بخش فارسی تلویزیون دولتی انگلیس را گزارش میدهد. در این گزارشات سوابق افراد، ارتباطات و نحوه جذب و ارتقا در سیستم رسانهای انگلیسی ارائه میشود. این گزارش که در روز یکشنبه 17 تیرماه» روزنامه وطنامروز» منتشر می شود، درباره «نفیسه کوهنورد» مجری برنامه نوبت شما این شبکه و ارتباطات آلوده سیاسی و خلاقیای است که لازمه پیشرفت در بیبیسی است. جاسوسهاي به نام نفیسه کوهنورد نفیسه کوهنورد مجري برنامه نوبت شما بيبي سي فارسي، متولد دی ماه 1356 شهرستان ارومیه است. خانواده کوهنورد اصالتا ارمنی بودند که بعد از انقلاب مسلمان (سنی) شدند. البته اطرافیان و نزدیکان خانواده کوهنورد میگویند در پذیرش اسلام توسط این خانواده حرف و حدیث هایی وجود دارد. بعد از گذراندن دوران دبیرستان، تحصیلاتش را در دانشگاه شهید بهشتی تهران در رشته مدیریت بازرگانی ادامه داد. او میگفت هر کاری شدنی است، کافی است راهش را پیدا کنی. اغواگری و رابطه برای نمره لیلا یکی از همکلاسیهای نفیسه در خاطراتش از دوران دانشگاه با نفیسه نوشته: «نفیسه هیچ وقت سر کلاس درس بویژه اگر استاد، مرد بود، به درس دقت نداشت. و میگفت مهم نمره است که من بلدم چطوری آن را بگیرم. او از هنر زنانگیاش خوب استفاده میکرد. وضع مالی خوبی داشت. لباسهای شیک و خوب میپوشید و خیلی از پسرهای دانشگاه دنبالش بودند. ترم چهارم بود که با یکی از استادهای دانشگاه (به دلایل مختلف از ذکر نام استاد خودداری شده است) که در سازمان حسابرسی هم کار میکرد رابطه برقرار کرد و رابطه آنها بسیار نزدیک شد. بعد از گذشت مدتی نفیسه به عنوان دستیار استاد در سازمان حسابرسی مشغول به فعالیت شد». لیلا دوست دوره دانشگاهی نفیسه میگوید: «نفیسه همزمان که به عنوان دستیار استاد در سازمان حسابرسی فعالیت میکرد و با او رابطه داشت، با سایر اساتید دانشگاه نیز رابطه برقرار میکرد و با آنها راحت بود. این موجب عصبانیت استاد میشد». استاد مدیریت بازرگانی چند بار هم از نفیسه درخواست ازدواج کرده بود اما نفیسه به بهانههای مختلف از جمله اینکه پدر و مادرم با ازدواج با غیر همشهریام مخالفند و باید آنها را راضی کنم، کار را به تاخیر میانداخت. لیلا میگوید وقتی به نفیسه میگفتیم این کار را با استاد نکن، میگفت «تازه تو آب نمک خوابوندمش اول پایاننامهام رو مینویسه بعد اگه خواستم بهش اوکی میدم». بعد از گرفتن پایاننامه رابطه نفیسه و استاد سرد شده و رفته رفته به پایان رسید. لیلا میگوید: «استاد هر زمان نام نفیسه میآید با ناراحتی میگوید: «من شکست بدی را در زندگیام تجربه کردم». من هم خیلی ناراحت میشم وقتی میبینم نفیسه اینقدر راحت از جنسیتش استفاده میکنه تا به اهدافش برسه. من به عنوان یک دختر از اینجور رفتارها متنفرم. نفیسه در واقع با هر کی بود و با هیشکی نبود. » ارتباط با بهروز چروک سمیرا از همدورهایهای نفیسه میگوید: «ترم آخر دانشگاه، نفیسه با یکی از دانشجوها رابطه برقرار کرد که به بهروز چروک معروف بود. بهروز کلا آدم نچسبی بود و همه متعجب بودند که چرا نفیسه با او دوست شده است.» اما بعدا مشخص شد که بهروز مثل سایرین اصلا برای نفیسه مهم نبوده است. در واقع نفیسه از او به عنوان پله دیگری از پلههای نردبان ترقیاش استفاده کرده است. کار در روزنامه همشهری هم به هیچ عنوان با رشته دانشگاهی او سازگار نبود اما نفیسه فقط و فقط به خاطر مطرح شدن به دنبالش رفت. بهروز چروک که نفیسه به قول خودش آن را تور کرده بود، بازاریاب یک مجله بود. نفیسه از طریق آشنایی با بهروز توانست با یک واسطه، با روزنامه همشهری آشنا شود. روزنامه همشهری در آن زمان نیازمند یک مترجم ترک بود که به ترکی استانبولی تسلط داشته باشد و بتواند برخی خبرها را در آن زمینه ترجمه کند. در یک جلسه که در کافه 35 گاندی برگزار شد قرار شد چند نمونه از کارهای ترجمهای نفیسه مورد بررسی قرار گیرد و نتیجه را به او بگویند. بعد از مدتی کار نفیسه مورد تایید قرار گرفت و اولین مطلبی که به عنوان ترجمه از او پذیرفته شد درباره اردوغان بود. کار ادامه پیدا کرد و رفته رفته نفیسه وارد سرویس بینالملل صفحات لایی همشهری شد. بعد از اینکه جای پای نفیسه در روزنامه محکم شد رابطه نفیسه با بهروز چروک هم قطع شد. پیوند با بیبیسی بعد از مدتی نفیسه درست هنگامی که در روزنامه همشهری داشت به جاهای خوبی میرسید، با مرتضی رهبری (نام مستعار) کارمند شبکه بیبیسی فارسی در ایران آشنا شد و رفت و آمدهایش با او شروع شد. مرتضی رهبری، آن زمان مسؤول شناخت و گزینش جوانانی بود که زمینه کار و فعالیت برای دولت انگلیس را در ایران در زمینههای مختلف داشتند. او جوانان ایراني که توانایی کار و فعالیت برای انگلیس را دارند شناسایی و بعد از تحقیقات به قسمت مربوط (دفتر آموزش) معرفی میکند. بعد از آشنایی نفیسه با مرتضی رهبری؛ نفیسه به همه به اصطلاح موفقیتهای خود پشت پا زد و خود را آماده کار در عرصه دیگری (کار برای انگلیس) کرد. دوره 3 ماهه تخصصی «اطلاعات و نفوذ» بعد از مدتی نفیسه توسط مرتضی رهبری به شخص دیگری به نام بهنام دفتری (مستعار) معرفی شد. او مسؤول دفتر آموزش خبرنگاران شبکه بیبیسی در تهران بود. بعد از معرفی، دوره آموزشی نفیسه در تهران خیابان ولیعصر، شروع شد. دوره آموزشی 6 ماهه بود. بعد از گذراندن دوره آموزشی و قبولی در آزمونهای در نظر گرفته شده، فعالیتهای نفیسه شروع شد. نفیسه در ابتدا مسؤول جذب و گزینش دانشجویانی بود که زمینه مخالفت با جمهوری اسلامی را داشته و از لحاظ تحصیلی نیز تخصص کافی برای انجام فعالیتهای مورد نظر سازمان را داشته باشند. او ابتدای کار به سراغ دومخردادیها و دفتر تحکیمیها رفت زیرا دوستان زیادی در آنجا داشت و میتوانست خیلی سریع خودی نشان دهد. او خود را در طول این سالها دوم خردادی معرفی کرده بود و خیلیها در دانشگاه او را از طرفداران پر و پا قرص محمد خاتمی میدانستند. بعد از 6 ماه فعالیت، نفیسه توانست نزدیک به 20 نفر را به مرتضی رهبری معرفی کند. بعد از قبولی در این آزمون، همچنين گذراندن دوره 3 ماهه تخصصی «اطلاعات و نفوذ» که در آن نحوه رابطه با سفارت و ... آموزش داده میشد، نفیسه به عنوان مسؤول هماهنگی اعتراضهای تجزیهطلبان کرد و ترک در آذربایجان و شهرهای آذريزبان انتخاب شد. هماهنگی تجزیهطلبان بهنام دفتری در ابتدای کار شخصی را به نام امیر مدرسی (مسؤول سابق هماهنگی اعتراضهای تجزیهطلبان در شهرهای آذربايجان) به نفيسه معرفی کرد تا هماهنگیهای لازم را جهت واگذاری مسؤولیت مورد نظر در آذربایجان انجام دهد. نفیسه بعد از یک هفته همه کارها را از امیر مدرسی تحویل گرفته و فعالیت خود را شروع کرد. ابتدای امر جلسات مختلفی با افراد سرشناس در بحث تجزیهطلبی گرفته شد و شورای تجزیه طلبهای ترک متشکل از افرادی مانند پرویز محمدی، عیسی یگانه، سیف علی دلیری، عباس لسانی، سید حیدر بیات، علی حاجمحمدی و ... تاسیس شد. همه جلسات شورای تجزیه طلبهای ترک در محله قهرمان (محلهای که نفیسه در آن بزرگ شده بود) برگزار میشد. سپس قرار شد یکی از این افراد رابط وزارت خارجه انگلیس با ترکیه و دیگری رابط انگلیس با آذربایجان باشند. بعد از آن جلسهای با تجزیهطلبان کرد نیز برگزار شد، افرادی مانند ابراهیم جهانگیری، عرفان تارین، اسماعیل زارعی، دلشاد جمشیدی، رضا امینی، نزار کوهستانی، کامیار روژهلات، خابات رسولی، هاوار بازیان و ... شورای تجزیه کردستان مستقل را تاسیس کردند. همه جلسات شورای تجزیه طلبهای کرد نیز در یکی از ویلاهای دهکده بند برگزار شد. بعد از چند هفته با برگزاری جلسات مداوم، کارها ساماندهی شد. قرار شد سایر جلسات با حضور معاون نفیسه (قاسم اکبری) در ارومیه و نقده برگزار شود و وي گزارش جلسات را به نفیسه در تهران تحویل دهد. رابطهای نفیسه با شوراهای تجزیه طلب کرد و ترک، رضا امینی و پرویز محمدی بودند. رابط سفارت انگلیس لو رفت با شدت گرفتن برخی حرکتها، رفت و آمدهای رابط نفیسه (سهیلا) با سفارت انگلیس در تهران زیاد و زیادتر شد که در نهایت منجر به دستگیری وی گردید؛ سهیلا دانشجوی رشته زبان و اصالتا اهل کرمانشاه بود. نفیسه تا زمانی که شخص دیگری را جایگزین کند مجبور شد شخصا برخی فعالیتها و حرکتها را به سفارت انگلیس در تهران گزارش دهد، به همین دلیل رفت و آمدهای نفیسه به سفارت زیاد شد. ارتباط با دالتون، مأموریت در استانبول در یکی از این جلسات، دستیار ریچارد دالتون (سفیر وقت انگلیس در تهران) دستور نامهای مبنی بر لزوم تقویت فعالیتهای گروههای ترک و کرد زبان ترکیه در مقابل تحرکات ایران در منطقه را به نفیسه داد. در این دستورنامه مقرر شد نفیسه همه وقت خود را صرف گروههای مختلف تجزیه طلب استانبول کرده و بقیه کارها را به شورای هماهنگی تجزیه طلبها در ایران بسپارد؛ نامهای که نفیسه را مجبور میکرد فضای تازهای در زندگی خود تعریف کند. به همین دلیل نفیسه وقت خود را صرف ترکیه و فعالیتهای آن کرده و کار هماهنگی شورای تجزیه طلبها در ایران را موقتا به معاون خود (قاسم اکبری) سپرد. کوهنورد طی 3 روز همه اسناد و مدارک و فعالیتها را جمعبندی کرده و به «قاسم اکبری» واگذار کرد. بعد از آن همه کارهایی که در ارومیه و نقده انجام داده بود را به سفارت انگلیس در تهران تحویل داد تا آنها در جریان کامل فعالیتهای وی در ارومیه و نقده قرار بگیرند. وی در راستای زمینه سازی برای سفر به ترکیه مجبور شد ایده و برنامههای جدیدی را طراحی کند تا مدیریت روزنامه همشهری را مجاب به پذیرش سفر به ترکیه و تهیه گزارش از آن کشور کند. او به دفتر مدیر رفته و اعلام کرد شبکه سیانان ترک نابترین خبرها را از ایران به ترکیه ارسال میکند و ما همیشه چند گام از آنها عقب هستیم برای همین لازم است فضایی مهیا شود که ما دفتری در استانبول داشته باشیم و ما نیز تازهترین اخبار، مصاحبهها و گزارشها را از این کشور داشته باشیم. مدیریت روزنامه نیز بعد از 3 روز پاسخ مثبت خود مبنی بر فرستادن یک خبرنگار به استانبول را اعلام داشت و قرار شد نفیسه به صورت آزمایشی سفری به استانبول داشته باشد. مصاحبه و جلسه خصوصی با گل و اردوغان در ابتدای ورود به ترکيه نفیسه با رابطی که از قبل مشخص شده بود ملاقات کرده و هماهنگیهای لازم جهت تشکیل جلسات مورد نیاز در استانبول را انجام داد. در کنار آن نفیسه با مقامات ترک نیز مصاحبه و گفتوگوهایی داشت. اولین مصاحبه نفیسه با مقامات ترک، با عبدالله گل بود و بعد از آن هم با رجب طیب اردوغان مصاحبه و گفتوگو کرد. سفر نفیسه به ترکیه و البته گزارشهای او شک و شبهههای زیادی را در فضای خبرگزاریها و رسانهها به وجود آورد، زیرا حواشی گزارشها و مصاحبههای نفیسه کاملا غیرعادی بود و در فضای کاملا خصوصی برگزار شده بود. به عنوان نمونه نفیسه بعد از مصاحبه با اردوغان، در بعد از ظهر همان روز، جلسه خصوصی یک ساعته با اردوغان داشت که موجب تعجب شده و سوالهای زیادی را ایجاد کرد و سوالهایی که نفیسه از عبدالله گل و اردوغان پرسیده بود کاملا شخصی و بدون هماهنگی با دفتر روزنامه بود. گزارشها و مصاحبه ها، در 2 روز متوالی انجام شده و او اضافه بر سازمان، مابقی روزهای هفته را در استانبول مانده بود. (در واقع نیاز به ماندن یک هفتهای برای نفیسه نبود. اما با اصرار یک هفته در ترکیه مانده بود.) سوال این بود که نفیسه در این مدت چه کار کرده است؟ برای اولین بار بود که یک گزارشگر زن ایرانی توانسته بود با مسؤولان بلند پایه ترکیه مصاحبه اینچنینی انجام دهد و جلسه خصوصی داشته باشد! فعالیتها و جلسات مشکوک نفیسه در استانبول از دید نیروهای امنیتی ایران پنهان نماند و کار به جایی رسید که شایعه پناهندگی نفیسه به ترکیه نیز بر سر زبانها افتاد. بعد از فشارها توسط نیروهای امنیتی، نفیسه مجبور به بازگشت به ایران شد. حتی در رسانهها مطرح شد تحرکات نفیسه کوهنورد بوی جاسوسی برای ترکیه و انگلیس میدهد. انکار سفارت انگلیس با بالا گرفتن حرف و حدیثها علیه نفیسه کوهنورد و متهم شدن نفیسه به جاسوسی برای انگلیس، دستیار ريچارد دالتون سفیر وقت انگلیس در تهران اعلام کرد که بین وزارت خارجه انگلیس و هیچ یک از خبرنگارهای داخلی (اشاره به نفیسه کوهنورد) هیچگونه رابطهای وجود نداشته و ادعاهای دستگاه امنیتی ایران کاملا بیاساس است. خبرگزاریها و سایتهای خبری نیز در واکنش به صحبتهای سفارت انگلیس درباره نفیسه نوشتند: «ماموریت نفیسه به نام همشهری به کام بیبیسی». او بعد از بازگشت به تهران شخصی را به نام «مارال داشلی» به عنوان رابط خود با سفارت انتخاب کرد و همه گزارشهای تهیه شده را از طریق وی به سفارت انگلیس منتقل کرد. رفته رفته حساسیت نسبت به نفیسه بیشتر شده و تحقیقات درباره عملکرد وی ادامه پیدا کرد. بعد از مدتی رسانهها مطلبی را با عنوان رابطه و همکاری غیر قانونی نفیسه کوهنورد با شبکه غیرقانونی سی انان ترک منتشر کردند. با افشای روزافزون فعالیتهای نفیسه، شایعه جاسوسی وی برای انگلیس و ترکیه نیز قوت پیدا کرد و سرانجام منجر به اخراج وی از روزنامه همشهری شد. خروج غیرقانونی از کشور بعد از مطرح شدن جاسوسی و ممنوعالخروج شدن نفیسه، فعالیتهای او محدود شد تا بتواند در یک زمان مناسب از ایران خارج شده و به لندن برود. او ادامه فعالیتهای خود مشغول بود و گزارشهای خود را توسط رابطش «مارال» به سفارت میفرستاد و بارها و بارها به بهانه دیدار خانواده نیز به ارومیه سفر کرده و از نزدیک فعالیتهای شوراها را نیز مورد بررسی قرار میداد. در یکی از سفرهایی که به نقده رفته بود «مارال داشلی» با نفیسه تماس گرفت و به وی گفت طبق اخباری که از سفارت به دست ما رسید احتمال دستگیری نفیسه توسط نیروهای امنیتی ایران شدت پیدا کرده به همین دلیل همه کارها را به معاون خود تحویل داده و بار سفر خود را برای رفتن به انگلیس ببندد. شخص رابطی که قرار شد نفیسه را منتقل کند (غضنفر) فردای آن روز به ارومیه آمد تا از همانجا کارها را هماهنگ کند زیرا خطر بازگشت نفیسه به تهران زیاد بود. به علت ممنوعالخروج بودن، نفیسه مجبور شد به صورت قاچاقی و غیر قانونی از ایران سفر کند. نفیسه در خاطراتش سختترین لحظات خود را آواره بودن در کوهستانها برای گذر از مرز و فرار از ایران میداند. او میگوید: «سختترین لحظههای عمرم، فرار از ایران و رفتن به دیار غربت بود. آن هم با آن وضعیت اسفناک و دشوار. اما غضنفر واقعا به من کمک کرد. او بسیار به من روحیه داد و انصافا حق بزرگی بر گردن من دارد. او آنقدر به من در سختیهای کوهستان لطف کرد که هیچ وقت نمی توانم آن را جبران کنم». حضور در لندن بعد از فرار به ترکیه، نفیسه به لندن رفته و در آنجا با «مهشید نادری» آشنا شد. مهشید نادری مسؤول آموزش و هماهنگی زنان فارسی زبان در رسانههای لندن است. او بعد از شناسایی و مصاحبه با زنان و دختران فارسیزبان تشخیص میدهد که هر یک از آنها در چه قسمتی مشغول به فعالیت شوند. البته ابتدای امر به ظاهر از بخش رادیو و تهیه گزارشهای کوتاه شروع میشد. نفیسه بعد از رفتن به لندن که بنا به سفارشات با مهشید نادری آشنا شده بود، مهشید او را با نادر سمیعی آشنا کرد. نادر مسؤول دفتر گروه فعالیتهای تجزیهطلبان در لندن (چشم روباه) بود. او با پوشش خبرنگار آزاد و گردشگری و... ایرانیانی را که برای سیاحت به لندن میآمدند جذب و در نهایت آنها را تشویق به کار در انگلیس و تشکیل خانواده و گرفتن اقامت در لندن میکرد. مسؤول دفتر جذب تجزیهطلبها در استانبول بعد از آموزش، نفیسه کار خود را از همان لندن شروع کرد و بعد از 4ماه به عنوان مسؤول دفتر جذب و گزینش و فعالیتهای تجزیهطلبها در استانبول معرفی شد. دفتر استانبول چند هفتهای میشد که مسؤول نداشت و نادر، نفیسه را به عنوان مسؤول آن معرفی کرد. بعد از گذشت یک هفته نفیسه به همراه «غضنفر» تحت عنوان خبرنگار به استانبول سفر کردند و اتاقی در هتل جواهر در محله «شیشلی» رزرو کردند تا بتوانند در فرصت مناسب خانه مناسبی برای اقامت دست و پا کنند. نفیسه برای جبران لطفهایی که غضنفر به او داشته بود، غضنفر را به عنوان معاون خود معرفی کرد تا باز با کمک او بتواند کارهای خود را جلو ببرد. بعد از گذشت یک هفته غضنفر خانهای 50 متری در یکی از کوچه پسکوچههای خیابان استقلال در میدان تقسیم، دست و پا کرد. در طول مدت یک سال 5 نفر از توریستهای ایرانی که به استانبول سفر کرده بودند جذب بیبیسی شده و نزدیک به یکصد نفر عضو گروههای تجزیهطلب ترک و کرد شدند. در کنار این کارها برخی گزارشها و خبرها نیز برای رادیو بیبیسی ارسال شد تا پوشش خبرنگاری همچنان حفظ شود. فعالیت با نام مستعار نام مستعار نفیسه در استانبول «لیلا باغچهلی» بود. در تمام این مدت غضنفر در کنار نفیسه (لیلا باغچهلی) بود و رابطه نفیسه با غضنفر به شکلی بود که همه فکر میکردند آنها زن و شوهر هستند. نفیسه 4 سال با غضنفر در کنار هم زندگی کردند اما بنابه گفته غضنفر هیچگاه تصمیم به ازدواج نگرفتند. غضنفر معتقد بود ازدواج متعلق به کشورهای جهان سوم است. او همیشه میگفت: وقتی میشود کنار هم زندگی و مشکلات روحی و جسمی همدیگر را رفع کرد بدون اینکه زیر بار تعهد و مسؤولیتی بروی، چرا خودت را محدود کنی؟ اما برخی افراد جذب شده بعدها ادعا کردند که با شخصی به نام غضنفر آشنا شده و او به شیوههای مختلف آنها را اغفال کرده و با آنها رابطه برقرار کرده است. حتی برخی از آنها ادعا کردند بچههایی که در شکم دارند از غضنفر بوده که خود را خبرنگار بیبیسی معرفی کرده است. با بالا گرفتن اعتراضها مسؤولان لندننشین مجبور شدند برای آرام کردن اوضاع غضنفر را از قسمت مربوطه منتقل کنند. اما سعید وطنخواه که مسؤول جذب و گزینش کارمندان بیبیسی است و مدتی نیز در استانبول بوده و عملکرد نفیسه را از نزدیک دیده بود به همین دلیل به نادر سمیعی گفت که نفيسه را برای کار در بیبیسی در نظر گرفته است. نادر هم با درخواست سعید موافقت کرد و قرار شد نفیسه به لندن منتقل شود. گروه بهایی جوانان بدون مرز ساناز قاضيزاده خبر پذیرش در بيبيسي را به کوهنورد میدهد. ساناز خواهر فرناز قاضیزاده (مجري بيبيسي فارسي) است. او در حال حاضر هم در شبکه بیبیسی فارسی و هم در شبکه من و تو در برنامه من و تو پلاس مشغول به فعالیت است. نفیسه با ساناز قاضیزاده از طریق گروه بهايي «جوانان بدون مرز» آشنا شد. ساناز قاضیزاده یکی از ناظران گروه «جوانان بدون مرز» در لندن بود. فعالیتهای ساناز قاضیزاده (یکی از ناظران گروه جوانان بدون مرز) و گروه «چشم روباه» در برخی قسمتها با هم مشترک است و هر از گاهی مسؤولان گروهها در جلسهای موسوم به «ژورنالیستهای لندنی» گرد هم جمع میشوند تا سر موانع پیشبرد اهداف مشترک گروهها صحبت کرده و مشکلات به وجود آمده یا مشکلات احتمالی آینده را مورد بحث و بررسی قرار دهند. بهزاد بلور و علی همدانی؛ 2 شرور بعد از انتقال از استانبول به لندن، نفیسه به همراه مهشید نادری به ساختمان بیبیسی رفت و بعد از تکمیل پرونده و مشخصات و... وارد استودیوی بیبیسی شد. قرار شد نفیسه تا یکماه آزمایشی باشد و بعد از گذشت دوره آزمایشی و آشنایی با کار، در صورت صلاحدید فعالیت خود را شروع کند. نفیسه در خاطرات خود از روز ورود به دفتر مرکزی شبکه بیبیسی اینگونه یاد کرده است: «علی همدانی و بهزاد بلور روز اول یه جوری با من روبهرو شدن که انگار 10 ساله رفیق فابریک همدیگهایم اما فرناز با اینکه من خواهرشو میشناختم خیلی سخت و یخی برخورد کرد. بعدا فهمیدم که فرناز کلا اینجوریه و تو بیبیسی فقط با چند نفر (مسعود بهنود، عنایت فانی و صادق صبا و...) خوبه و بقیه را اصلا محل نمیذاره. منم کلا سعی میکنم زیاد دم پرش نباشم». علی همدانی، دوستپسر فرن تقی زاده(از مجريان بيبيسي) است و مدتهاست که با هم رابطه دارند. علی همداني یک خانه 65 متری در خیابان «نیوگیت» دارد و فرن بعد از اینکه رابطهاش با بهزاد بلور در سال 2010 به هم خورد در خانه علی همدانی زندگی میکند. افتضاح فرن تقیزاده با بلور علت قطع رابطه فرن با بهزاد هم حامله شدن فرن درماه سوم رابطه شان بود. بهزاد اصرار به نگهداشتن بچه داشت ولی فرن بچه را بدون اطلاع بهزاد سقط کرد. کار به شکایت و دادگاه کشیده شد و در نهایت رابطه بهزاد و فرن به هم خورد. بعد از گذشت چند هفته رابطه نفیسه با علی همدانی صمیمیتر شد. ابتدا این رابطه در حیطه کاری بود اما بعد از اینکه چند سفری نفیسه با علی همداني به استانبول رفتند این رابطه از حالت کاری فراتر رفته و حالت صمیمانهتری به خود گرفت. نفیسه در خاطرات خود پرده از این ارتباط برداشته و میگوید: «آقاجون درست زمانی که داشتم حاضر میشدم گزارش علی رو بگم از بالا پیام اومد که خود محترمشون هم پشت سر من مشغول خوردن نخودچیهاست. حتی با فتوشاپم نمیشه برش داشت. دست آقای زوبینخان هم درد نکنه با شکار این خنده بدجنسانه علی در پشت صحنه». رابطه فاسد زیگزاگی در تمام مدتی که علی همداني و نفیسه در استانبول بودند، نفیسه به او بسیار نزدیک شد. آنها خانهای 70 متری در خیابان Istiklal Caddesi گرفتند و مشغول کار شدند. در طول مدتی که علی و نفیسه در استانبول بودند، چندباری بهزاد هم به استانبول آمد اما رابطه علی و نفیسه بسیار نزدیکتر از آن چیزی بود که بهزاد فکرش را میکرد. صمیمی شدن علی با نفیسه یک طرف، کمرنگ شدن رابطه علی با فرن نیز قسمت دیگر ماجرا بود. تا حدی که موجب قطعشدن رابطه فرن با علی شد. فرن داستان و جریان قطع رابطهاش با علی همداني را در پاسخ به سوال آذر نویدی (یکی از دوستان فیسبوکی فرن) که پرسیده بود چرا با علی همدانی زندگی نمیکنی؟ اینگونه توضیح داد: «بعد از اینکه علی و نفیسه به استانبول رفتند، رابطهشون خیلی نزدیک شده، با هم خونه گرفتن و پیش هم زندگی میکنن. من، علی رو خیلی خوب میشناسم محاله پیش دختری باشه و راحت بخوابه. تازگیها هم یه پیام به بهزاد فرستاده که توش نوشته، این فنچی که پیش منه (نفیسه) دیگه مال من شده شما بپا الهام از دستت نپره (الهام صیادی کارمند تازهوارد بیبیسی که به تلفنهای بینندهها پاسخ میدهد). بهزاد پیامو نشونم داد. اولش خیلی عصبانی شدم ولی بعدش منم حسابی حالشو (علی) گرفتم. شب جات خالی با بهزاد رفتم خونشونو و کلی با هم خوردیم، خوندیم، رقصیدیم و تا صبح با هم بودیم. بعدش منم یه پیام برای علی همداني فرستادم که آن موقعی که تو در کنار فنچتی منم در کنار مرغ عشق دیگهای در حال عشقبازیام. اگر تو فکر میکنی خوشگلتر از من هم وجود داره من هم فکر میکنم بالیاقتتر از تو هم هست. بعدشم هرچی زنگ زد جوابشو ندادم. چند باری هم که اومده لندن، اومدمنتکشی اما دیگه تحویلش نگرفتم. بدبخت اونقدر ندید بدید شده که به نفیسه میگه فنچ. اگه نفیسه فنچه پس عمه 65 ساله منم آهوه». بعد از اینکه نفیسه به لندن آمد مشخص شد علی را به عنوان جایگزین خود در استانبول معرفی کرده است تا رابطهاش را با علی به نوعی به هم بزند. علی همداني بعد از این همه مدت متوجه شد در واقع او نبوده که نفیسه را تور کرده بلکه این نفیسه بوده که برای رسیدن به اهداف خودش از علی استفاده کرده است. نفیسه در حالی به لندن آمد که علی همداني به عنوان جایگزین نفیسه معرفی شده و مجبور شد چند سال دیگر در استانبول باقی بماند. نفیسه بعد از بازگشت مسؤول تهیه و جمعآوری اخبار تجزیهطلبان و اعتراضهای آنها در ایران، ترکیه و عراق برای بخش خبری شد. او خبرهای مورد نیاز را تهیه و تدوین کرده و در نهایت به بخش خبری تحویل میداد. نفیسه در این مدت به نیما اکبرپور و بهزاد بلور نزدیک شد. سفر آنتالیا بعد از یکماه به نفیسه ماموریت داده شد همراه بهزاد بلور به آنتالیای ترکیه برای تهیه گزارشی درباره انتخاب دختران زیبا در مراسمی که در آنجا بود، بروند. در طول سفر نفیسه به بهزاد بسیار نزدیک شد و قرار شد بهزاد او را با نیما اکبرپور بیشتر آشنا کند. در همان سفر بهزاد قرار یک پارتی را در خانه نیما گذاشت و قرار شد بعد از بازگشت از آنتالیا یک پارتی در خانه نیما اکبرپور با هزینه بهزاد برگزار شود. بعد از بازگشت از آنتالیا بهزاد و نفیسه به پارتیای که در خانه نیما تدارک دیده شده بود، رفتند. در آنجا نفیسه توانست به اصطلاح نیما را تور کند. نیما در وبسایت شخصیاش درباره نفیسه اینگونه نوشته: «نفیسه برخلاف قیافه ساده و ساکتش دختر شاد و شلوغیه. پارتیای که توش نفیسه نباشه صفایی نداره. من از اینکه باهاشم خیلی خوشحالم». همخانگی با معاون چلچراغ نفیسه در حال حاضر در خانه نیما زندگی میکند و به سفارش نیما چند ماهی است که مجری برنامه نوبت شما شده است. خود نیما هم هر از گاه که نفیسه برنامه نوبت شما را اجرا میکند در کنار او کامنتهای مخاطبین در سایت بیبیسی و نظراتشان را در وبلاگها بررسی میکند. نیما اکبرپور مجری برنامه کلیک با موضوع فناوری است. نیما اکبرپور متولد ۶ اسفند ۱۳۵۳ در لاهیجان است. وی تحصیلاتش را در رشته مهندسی کامپیوتر و در گرایش نرمافزار در دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان به پایان بردهاست. نوشتن را به طور جدی با وبلاگش «عصیان» آغاز کرد و در هفتهنامه چلچراغ ادامه داد. آخرین مسؤولیتی که در این هفتهنامه داشت معاونت سردبیری و چند ماه هم به عنوان جانشین سردبیر بود. نیما اکبرپور با صادق صبا و عنایت فانی رابطه بسیار نزدیکی داشت. ستار سعیدی در وبگاه شخصی خود درباره نحوه پذیرش نفیسه به عنوان مجری برنامه نوبت شما، نوشته: «اگر نیما نبود، نفیسه عمرا مجری برنامه نوبت شما میشد. انصافا هیچ کس مثل سیاوش و پونه این برنامه رو خوب اجرا نمیکردن ولی به خاطر ارتباطهای شخصی اونا و فضایی که درباره این ارتباطها تو رسانههای داخلی به وجود اومد، صادق مجبور شد سیاوش و پونه رو کنار بذاره. نیما هم که فضا رو خالی دید زود کیس خودشو (